کد خبر : 37035 تاریخ : 1399/12/3 گروه خبری : فرهنگی |
|
حسین کچویان: انقلاب اسلامی در پی آن است شیوه زیستی تمدن غربی را تغییر دهد |
|
سپهرغرب، گروه فرهنگی: استاد دانشگاه تهران گفت: آن دسته از افرادی که انقلاب اسلامی را انقلابی تمدنی میدانند معتقدند انقلاب اسلامی در پی آن است که شیوه زیستی که در تمدن غربی ظاهر شده را تغییر دهد. پژوهشکده شهید صدر در ادامه سلسله نشستهای «تمدن پژوهیِ» خود سومین نشست را با حضور حسین کچویان، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد. وی در نشست «انقلابات و تأسیس نظم اجتماعی؛ جستاری در باب فهم تمدنی انقلاب اسلامی» به بررسی ظرفیتهای تمدنساز آن پرداخت. این استاد دانشگاه در این نشست به این مسئله پرداخت که انقلابات چه نسبتی میتوانند با تمدنها داشته باشند؟ کچویان عنوان کرد: پرسش از شکلگیری تمدنها پرسش از چگونگی تأسیس نظمی اجتماعی متفاوتی است. تا پیش از شکل گیری دوره مدرن این انبیا بودند که با بعثتهای خود و آوردن شریعت و قانون تمدنها و نظمهای مختلف را ایجاد میکردند اما پس از بعثت آخرین پیامبر «حضرت محمد (ص)» ما شاهد وقایع یا رویدادهایی هستیم که بسیار شبیه به لحظات بعثت انبیا میباشند این لحظات چه در حالت صوری و ظاهری مانند رهبری و بسیج مردم و یا در ماهیت خود بسیار به ماهیت دینی نزدیک هستند این رخدادها یا وقایع انقلاباتاند. به این معنا انقلابات به تأسیس نظمهای اخلاقی جدیدی دست میزنند. وی افزود: مسئله نظم مسئلهای است که نخستینبار در نظریه اجتماعی توسط هابز مطرح شد. البته او بحث را در حوزه سیاست و تأسیس دولت مطرح کرد اما پرسش او متوقف بر دولت نماند. هابز با تخیل وضیعتی طبیعی و پیشا شکلگیری نظم بر آن بود که انسانها خویی درنده و وحشی دارند و با تأسیس دولت است که این خوی محار شده و جان و مال آنها محفوظ خواهد ماند. اما با بهدست آمدن فهمی جدید از قلمرویی متفاوت یعنی جامعه پرسش از تأسیس صورتی کلانتر به خود گرفت و به این مسئله تبدیل شد که چگونه نظم اجتماعی بهوجود میآید؟ در حالی که هر فرد مستقل با امیال و ذهنیتهای متفاوت میتواند در تضاد با دیگری قرار بگیرد؟ لاک و هابز و دیگران به این پرسش از منظر فرضی تخیلی پاسخ دادند در صورتهای کلاسیک نظریهپردازی اجتماعی پرسش از منشأ جامعه به دلیل خاصیت طبیعتگرایانه این نوع نظریهپردازیها به فراموشی سپرده شد. من بحثی را مطرح کردم که میتوانیم با یک ساحت عینی یعنی انقلابها به مسئله نظم پاسخ بدهیم. اینکه جامعه و یا جوامع چگونه تشکیل شدهاند را نمیدانیم اما با صورتهای عینی تأسیس نظم در جهان امروز میتوانیم به ماهیت جامعه و چگونگی تشکیل جامعه و نظم پی ببریم. این صورتهای عینی از منظر من انقلابات است. عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در باب معنای تمدن نیز خاطرنشان کرد: بحث در این باب دارای مناقشات نظری و مفهومی بسیاری است و از حوصله بحث ما خارج، اما با دقت در نظریههای تمدن میتوان به این مسئله دست یافت که تمدن از صورتی از زیست متفاوت در سطح کلان آن سخن میگوید. ما در تمدنها با شکل عامی از زیست بهخصوص مواجه هستیم که تمامی ساحتهای امور انسانی را در ذیل خود معنادار میکند. تمدنها به واسطه زیست و میل به زیست متفاوت حرکت تمدنی را رقم میزنند این حرکت از یک خواست و یا میل به نوع متفاوت زیستن برمیآید. حرکتهای تمدنی برآناند که کل حیات بشری و انسانها را از مسیر خودT از مسیر زیست و ارزشهای خود راهبری کنند. تمدنها برای بشر آینده میسازند و به آن سو راهبری میکنند. کچویان در ادامه افزود: شاید تا به امروز هیچ تمدنی مانند تمدن غرب اینچنین خود را معرفی نکرده است؛ اینگونه که این من هستم که آینه بشریت در ابتدا و انتها هستم. من هستم که تعیینکننده معنای حرکت بشری و مقصود و مسیر آن هستم. و اگر میخواهید بشریت را ببینید در آینه من ببینید من شکلی از حیات هستم که بشریت باید آن را میداشته است. حرکت تمدنی یعنی مشخص کردن حیات بشری در معنای کلی آن البته میتوان وارد منازعات در تعریف تمدن شد اما بهنظر من اگر شما وارد این منازعات شوید در نهایت به آنچه که تا الآن گفته شد خواهید رسید که معنای تمدن و حرکت تمدنی این است. تمدن نظر به یک شیوه زندگی و زیست خاص دارد. یعنی وقتی بحث از تمدن است به اصطلاح یک شیوه زیست خاص مطرح میشود که کلیت شیوه زیست بشری را میخواهد تغییر بدهد. اما به هر جهت آنچه محل بحث ما است ناظر به انقلاب اسلامی است.آندسته از افرادی که انقلاب اسلامی را انقلابی تمدنی میدانند معتقدند انقلاب اسلامی در پی آن است که شیوه زیستی که در تمدن غربی ظاهر شده را تغییر دهد. بهنحوی تمدن غربی کلیت ضربآهنگ زیست بشری و تاریخ بشری را به وسیله ساختارها و نهادهای خودش تغییر داده است و او را به سر منزلی دیگر میبرد. در نگاه تمدنی انقلاب اسلامی از این صحبت میکنیم که این نوع شیوه زیست شیوه درستی نیست و باید تغییر کند بهطور مجمل و خلاصه آنکه انقلاب اسلامی ناظر به تغییر رژیم سیاسی نیست اگر هم باشد ناظر به یک تغییر ماهویتر در تغییر تاریخ بشری. هدف تعریف یک شیوه زیست متفاوت و یا یک انسان دیگری است. در باب انقلاب اسلامی، از منظر پرسش ما حداقل دو دیدگاه وجود دارد که تنها در یکی از آنها مبحث تمدن موضوعیت پیدا میکند: 1. محصور به جغرافیا و تاریخ ایران و سیستمی خودکامه برای بازگرداندن نظم ازدسترفته رژیم پهلوی؛ 2. انقلاب میخواهد نظم تاریخی جدیدی را در جهان ایجاد کند. وی در ادامه به این پرسشها پرداخت که آیا هر نظم اجتماعی ممکن است صورت حرکت تمدنی به خود بگیرد؟ الزامات این حوزه چیست؟ نظم اجتماعی باید این ظرفیت را داشته باشد که کل تاریخ را با خود همراه کند. منازعات تاریخی و اجتماعی زیادی باید حل و فصل شود. تکتک حرکتهای تمدن غرب شکلی حماسی دارد. در دل این تمدن کارهای عجیب و غریب که ظرفیت بالایی میخواهد انجام میشود مثل کشف قطب جنوب یا سفر به کره ماه. در انقلاب اسلامی هم آدمهای خطرپذیر و دنبال کارهای بزرگ مشاهده میشود. جوهره تمدن که از دل آن حماسه و جاهطلبی درمیآید چیست؟ آن شوق به زیست متفاوت است. آدمهای راضی به شیوه موجود زیست نیستند و میل به زندگی دیگری دارند که آنها را به تکاپو خطر وادار میکند. ماهیتاً این میل مذهبی است و اوج و فرودهای حرکتهای مذهبی را دارد. تمدن جدید غرب تمدنی مذهبی است و تا قرن 18 میتوان اکثر وقایع دنیای غرب را به واسطه نیروها و شخصیتهای مذهبی توضیح داد. بهترین تفسیر از شکلگیری دنیای غرب را وبر در کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» کرده است که با بسط نظر وبر درباب سرمایهداری به دیگر ساحات میتوان ریشههای مذهبی را در تمدن غربی مشاهده کرد. استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: ما در همه انقلابات این روحیه حماسی و مذهبی را میبینیم حتی در انقلابات مارکسیستی مثلاً در انقلابات مارکسیستی میبینیم که میزنند و مشروبفروشیها یا روسپیخانهها را تخریب میکنند خب چرا این اتفاق میافتد؟ چرا این روحیه حماسی در انقلابات حضور دارد و این نیروی حماسی از کجا میآید؟ از نظر کچویان انقلابات ماهیتی دینی و مذهبی دارند بدین معنا که دریچههای آسمان در لحظه انقلابات گشوده میشود و معنایی جدید در جهان خلق میشود. فقط خداوند است که معنای جدید را لق میکند و البته شیاطین و جنیان معانی را خلق نی کنند بلکه در میانه راه استراق سمع میکنند؛ «وما تنزلت به الشیـطین انهم عن السمع لمعزولون.»(شعراء 212) فهم انقلاب اسلامی نیز این گونه است. ما در انقلاب اسلامی نیز شاهد حرکتهای حماسی هستیم مانند خود حاج قاسم یا وقایع جنگ و بسیاری موارد دیگر در انقلاب اسلامی ما شاهد میل متفاوت زیستن هستیم میل یا طلب چیز دیگر و برای این خواست هزینه میدهیم تا زمانی که هزینه دادن و طلب متفاوت ما پابرجا باشد انقلاب نیز زنده خواهد بود.البته این میل خود را در همهجا نشان میدهد در انتخابات 1400 در برجام در قضیه 2030 و تکتک وقایع کشور. شما در کمتر انقلابی در جهان میبینید که میل به زیست متفاوت تا این حد تداوم پیدا کند برای مثال در انقلاب اکتبر روسیه میل به زیست متفاوت در میانه مردم به کل فراموش شد و همهچیز به دولت اهاله داده شد بهنظر تنها انقلابی که قابل مقایسه با انقلاب اسلامی است انقلاب فرانسه میباشد البته انقلاب فرانسه هم فقط انقلابی در حومه پاریس بود نه همچون انقلابی همه طبقاتی در ایران. |
لینک | |
http://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/37035 |