کد خبر : 38479 تاریخ : 1400/1/9 گروه خبری : جامعه |
|
قدر سوالات اعتقادی فرزندمان را بدانیم/در کودکی محبت قلبی و در نوجوانی محبت عقلی لازمه پیوند با مام زمان(عج) است |
|
در همه دورانها بچههای ما باید دل در محبت قلبی وعقلی دین داشته باشند. در یک برهه اولویت با محبت قلبی و یک برهه باید دانش دینی و محبت عقلی به محبت قلبی اضافه بشود. قدر سوالات اعتقادی فرزندمان را بدانیم/در کودکی محبت قلبی و در نوجوانی محبت عقلی لازمه پیوند با مام زمان(عج) است نیمه شعبان یکی از ایام شاد با صحنههای ماندگاری از شور و هیجان در ذهن بچههاست. خبایانهای آذینبندی شده، پخش شربت و شیرینی و مولودیهایی که خبر از آمدن یک فرد خاص و ویژه برای شیعیان را میدهد، از قابهایی است که در ذهن کودک و نوجوان ما برای همیشه حک خواهد شد. اما جدای از ظاهر گرامیداشت نیمه شعبان، همین توجه ما به تولد یک امام میتواند سوالات زیادی را متناسب با سن و سال بچهها در ذهن آنها شکل بدهد. سوالاتی از این قبیل که این امام کیست؟ چرا او را نمیبینیم؟ او چهطور به ما کمک میکند و ما را هدایت میکند و... . پاسخ صحیح به این دست سوالات مهارتهایی را میطلبد؛ چون پایه یکی از اعتقادات دینی فرزندان شیعه ما به نام اعتقاد به منجی و ظهور را شکل میدهد. در این مصاحبه فاطمه محمدصالحی؛روانشناس تربیتی و مشاور از مهارتهایی میگوید که با دانستن آنها میتوانیم به طور صحیح با سوالات اعتقادی فرزندمان در سنین کودکی و نوجوانی به خصوص درباره وجود مبارک امام زمان(ع) مواجه بشویم. مواجه صحیح یک خانواده دغدغهمند با سوالات اعتقادی فرزندش درباره وجود امام زمان(عج) باید چگونه باشد؟ ما گاهی با خانوادههای مشتاق و دغدغهمندی روبهرو میشوم که وقتی با سوالات اعتقادی فرزندان خود روبهرو میشوند و درقدم اول دچار نگرانی و ترس میشوند. نگرانی از این اینکه مبادا دینداری فرزندشان در خطر باشد. این حس بدی به آنها میدهد و باعث میشود رابطه امن گفتگویی خود را با فرزندشان به هم بزنند. کلیگویی، پس زدن فرزند با نفی اصل سوال و منع او از طرح کردن سوالات عقیدتی رابطه امن والد و فرزند را زیرسوال میبرد. ما صحبت پیامبر(ص) را در این زمینه داریم که میفرمایند:« برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان میآورند درحالی که من را ندیدهاند» پیامبر(ص) در ادامه در سختی کار این مردم که همین مردم امروز جامعه ما هستند میگویند که: «ثابت ماندن یکی از این افراد بر دین خود از صاف کردن تنه یک درخت خاردار با دست هم سختتر است» این حق دادن به مخاطب یعنی با یک دین فرهیخته و سطح بالا مواجه هستیم که به خاطردرستیاش دست هرکس را برای فکر کردن باز میگذارد. اگر والدین اینطور فکر کنند آرامش آنها در مواجه با سوالات اعتقادی کودکان کم میشود. دسته دوم اشتباهات والدین در این زمینه این است که ممکن است آنها به دینداری فرزند خود علاقه داشته باشند اما خودشون مانع این اتفاق بشوند. مثلا وقتی در دینداری خود دچار افراط و تفریط میشوند. یا جو خانواده انقدر درگیر تناقض است که فرزند احساس میکند که اگر این افراد در خانواده من دیندار معرفی میشوند، من آن را نمیخواهم! دسته سوم خطای والدین در مواجهه فرزندان با سوالات اعتقادی وقتی است که والدین انقدر درگیر جزئیات بشوند و تلاشها و دغدغههایشان را در سطح جزئیات دین بیاورند که از ریشه و اصل غافل بشوند. مثل اینکه دغدغه والدین بشود اینکه چرا فرزندم فلان دعا را حفظ نیست و یا چرا به اندازهای که من دوست دارم قرآن نمیخواند. چرا رفتن به شهربازی را بیشتر از مکان زیارتی دوست دارد و یا پوشش او در حدی نیست که من میپسندم. اینها نمونههایی از توجه به فرع به جای اصل در تربیت دینی است. درحالی که اگر به ریشهها بپردازیم، ظاهر در پله بعد از آن شکل درستی به خود میگیرد. مفهوم منجی و تنها امام حاضر را با چه مهارتی باید به کودک و نوجوان شناساند؟ ما دعای معروفی درباره شناخت امام زمان(عج) داریم که در آن میگوییم: «خدایا خودت را به ما بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی فرستادهات را نشناختم. خدایا فرستادهات را به من بشناسان، چرا که اگر فرستادهات را به من نشناسانی، حجتت را نشناختهام، خدایا حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی، از دین خودم گمراه میشوم» سه پله معرفی شده است که که اگر میخواهی گمراه نشوی دنبال سه شناخت برو. اول از همه هم از محبت امام زمان شروع نکرده است. بلکه از یک دایره بزرگتر به اسم سناخت خدا صحبت کرده است. یک راز مهم دارد این دعا که میگوید ممکن است شما در زمان غیبت خیلی درگیر حاشیهها و فرعیات بشوید. این میتواند نقطه ضعفی برای ما باشد که در زمان غیبت امام زمان(عج) بچهها ما از دینداری درست دور بشوند. پس یکی از چیزهایی که میتواند آسیب جدی به شناخت کودک یا نوجوان ما از امام زمانش بزند این است که قبل از ایجاد محبت خدا و رسول خدا در دل او، سراغ محبتهای دیگر برویم. ما با بچههایی مواجه هستیم که در محاصره اطلاعات از منابع اطلاعاتی متعدد در عصر رسانه هستند. اگر تربیت والدین در این روزها به روز نباشد با فرزندی مواجه میشویم که ذهنش از سوال و اطلاعات و سرگرمیهای متنوع و الگوپذیریها و... پر میشود و ما به عنوان والد از او جا میمانیم. پس باید خودمان را به روز کنیم. از چه سنی باید مفهوم انتظار را برای کودک و نوجوان تشریح کرد؟ در همه دورانها بچههای ما باید دل در محبت قلبی وعقلی دین داشته باشند. در یک برهه اولویت با محبت قلبی و یک برهه باید دانش دینی و محبت عقلی به محبت قلبی اضافه بشود. درباره نحوه ایجاد محبت قلبی در سوال قبل گفتیم. اما محبت عقلی مربوط به برهه نوجوانی است. در این سن بچهها به دلیل رشد مهارتهای عقلی، آرمانگرایی وانتقادگری بسیار بالایی پیدا میکنند. «اگر زمان(عج) غایب است پس چه سودی به حال ما دارد؟» و... . نباید از این سوالات ترسید و همچنین نباید فکر کنیم اگر پاسخ این سوالات را دادیم، سوالات او تمام میشود. این پاسخها قطعا سوالات دیگری را هم در پی دارد که دانش و آگاهی بیشتر والدین را میطلبد. ما باید قدر سوالات فرزندمان را بدانیم. چون این آرمانگرایی او باعث میشود او هدفش در زندگی را پیدا کند و به پاسخ سوالات بنیادینش را پیدا کند. از کجا باید بحث دوستی فرزندمان با امام زمان(عج) را شروع کنیم؟ گاهی بنا بر روایتهایی آنچه در ذهن نوجوان شکل گرفته است احساساتی از قبیل از جنگ و کشته شدن آدمها با ظهور و... است. چهطور باید این احساسات نسبت به ظهور را تصحیح کرد؟ این یعنی به اندازه کافی اطلاعات صحیح از محبت امام زمان(عج) نسبت به شیعیان به فرزندمان نرسیده که جنگ و قلع و قمع جانشین تصور او از ایشان شده است. پس باید اطلاعات از امام زمان را در مرحله تثبیت محبت قبلی برای او شروع کنیم. اگر قرار است گفتگویی را با نوجوان آغاز کنیم، باید سیاستهای گفتگو با آن را بدانیم. نوجوان با روحیه بالایی که دارد با اینکه من خیلی قوی هستم، من توانمندی بالایی دارم، میدانم و خودم میتوانم تشخیص بدهم پای صحبت با شما مینشیند. پس سعی کنید اینها را برایش به رسمیت بشناسید. کلام ومحتوای خود را طوری تنطیم کنید که حس احترام را دریافت کند. در مرحله بعد از اصلیترین سوال او یعنی چراییها شروع کنید. «چرا نیاز به یک امام غیاب داریم؟» «چون خدایی که جزئیترین جزئیات بدن و خلقت تو را با حکمت آفریده است، قرار نیست تو را در مسیر این زندگی تنها رها کند. خودش گفته است که هر قومی هدایتگری دارد. پس امام زمان(عج) که همان کسی است که در هر لحظه از عمر تو دورادور به تو خیر میرساند و هوای تو را دارد.» در آیه 5 سوره ملک خدا میگوید برای اینکه چه کسی عمل بهتری دارد شما را خلق کردیم. در این رقابت بین خودمان که چه زمنی عمل بهتری را از خودمان نشان میدهیم. امام نقش هدایتگر دارد. سیاست بعدی که باید استفاده کنیم. سیاست راهسازی برای نوجوان است. یعنی اگر نوجوان ما سوالی دارد نباید پاسخ او را با جملاتی مثل « الان وقتش نیست» یا «وقتی بزرگ بشوی متوجه میشوی» بدهیم. یا در جواب سوالات عقیدتی او بگوییم « چون خدا و اهل بیت(ع) گفتهاند، پس یعنی همین!». اینها سدسازی برای کودک است. کسی که به مقام پرسیدن رسیده است را اگر امروز جواب درستی ندهیم، بالاخره پاسخ سوالش را از جای دیگری پیدا خواهد کرد. منظور از راهسازی چیست؟ وقتی برای سوال کودک و نوجوان راهحل ارائه میدهیم یعنی در حال ساختن راه برای او هستیم. مثلا در جوای پرسش او بگوییم: «میخواهی جواب این سوال را بدانی؟ اول باید برایت یک چیز دیگر را توضیح بدهم»، «میخواهی این موضوع را بدانی؟ آخر هفته با هم به جایی میرویم و جواب سوالت را پیدا میکنی» و مسائلی از این است. در قدم بعدی باید به کودک ونوجوان عواقب باورها و عقایدش را نشان بدهیم. مثلا من والد میگویم «امام زمان (عج) وجود دارد چون وجود ایشان این عواقب خوب را دنیا و مردم دنیا دارد. حالا اگر بگوییم امام زمان(عج) وجود ندارد، تکلیف این همه ظلم و بیعدالتی در دنیا و... چه خواهد شد؟» به صورت مصداقی با چه راهکارهایی میتوان از امام زمان (عج)، ظهور و نیاز دنیا به منجی برای کودک و نوجوان گفت؟ برای پیوند نوجوان با مفهوم ظهور، 5پله را میتوان با او طی کرد. اینجا اول باید برگردیم به پاسخ یکی از سوالات رایج کودک و نوجوان که میپرسد: «من برای چه به دنیا آمدم؟» و پاسخ آن این است که : « برای اینکه خدا را پیدا کنی و خدا ببیند با شرایط و امکاناتی که در اختیار تو گذاشته است، چهطور رفتار میکنی» پله اول برای اینکه نوجوان با امام زمان(عج) انس بگیرد رفتارها و حسنهای اعتقادی است. هر رفتار ما در پس پرده خود باوری دارد و باور ما از درون ما به ظاهر ما سرایت میکند. در این پله، ما بچهها را با کتابها و روشهای فکری با لزوم غیبت امام زمان(عج) و توقع ایشان از ما در زمان غیبت پیوند میدهیم. پله دوم انتخابهای بهتری هست که از نظر عاطفی معنی دارد و به آن حسن عاطفی گفته میشود. یعنی انتخابهایی که با دوست داشتن ما سروکار دارد. مدیریت رفتار ما در علائق ما ریشه دارد. اگر بخواهیم از نظر عاطفی ارادت ما به امام زمان(عج) بیشتر بشود شناخت و مطالعه درباره افرادی که با ایشان دیدار داشته و آگاهی از مشخصات این افراد که آنها را به محب واقعی امام زمان(عج) بدل کرده است، برای نوجوان جذاب و مفید است. حدیثی در این زمینه از امام زمان(عج) هست که روایت آن در زمینه حسن عاطفی برای نوجوان موثر است. ایشان میفرمایند: « ما در دعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمیکنیم که اگر جز این بود گرفتاریها بر شما فرود میآمد . دشمنان شما را ریشهکن میکردند.» ریشه دواندن عاطفه و ارادت به امام زمان(عج) از طریق سبک رفتاری ما مثلا وسائلی در خانه که نشانی از ایشان دارد و یا انگشتری که اسم امام زمان(عج) بر آن حک شده است و... در دل کودک موثر است. پله سوم حسن رفتاری است. ما گاهی اوقات رفتاری را از خود بروز میدهیم که در زمره رفتارهای شخصی ماست. مثلا روزی چنددقیقه را صرف شناخت امام زمان(عج) از منابع مختلف و یا عرض ارادت به ایشان میکنیم. اینها رفتارهایی است که آموزش آن به نوجوان او را به امامش نزدیکتر میکند. پله چهارم رفتارهایی درستی هست که مقاصد جمعی دارد. من چه میتوانم بکنم که دل جامعه را به امام زمان(عج) گره بزنم؟ همین آذینبندی معابر در شب نیمهشعبان، پخش شیرینی و شربت در خیابانها و نوشتن جملاتی درباره امام زمان(عج) در پشت شیشه ماشینها نمونههای از حسن رفتار جمعی است. پله آخر و پنج. به نوجوان بگوییم در رفتارهای خوبی که میتوانی انجام بدهی و خودت را مورد محبت قرار میدهی یاد بگیر که مومن نیت و خواستههایش را دستهبندی میکند تا بتواند خودش را پیشرفت بدهد. اگر کشور من به واسطه کار من پیشرفت کند، به سهم خودم وظیفهام را در قبال امام زمانم انجام دادهام. پس نوجوان من هم باید بیاموزد که اگر درس میخواند و پیشرفت میکند، این پیشرفت او برای گرفتن یک گوشه از کار دولت امام زمان(عج) باشد. |
لینک | |
http://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/38479 |