کد خبر : 40495
تاریخ : 1400/2/21
گروه خبری : شهر

مدیریت بحران در آشفته‌بازار فرسودگی

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: تا چه وقت می‌توان با حرکات تاکتیکی، خُرد و نمایشی مانع از بروز یک بحران انسانی خارج از تصور و کنترل در یک بافت وسیع و فرسوده مانند مجموعه‌های تجاری و مسکونی مابین پیاده‌راه اکباتان و خیابان باباطاهر شد

همچون بسیاری از مناطق تاریخی ایران در مرکز شهر همدان هم راسته‌بازارهای سرپوشیده و زیبایی وجود دارد که از یک‌سو محلی برای داد و ستد کالا هستند و از سوی دیگر جاذبه گردشگری به‌شمار می‌روند در واقع این مجموعه‌های تجاری، فرهنگی و تاریخی به دلیل معماری سنتی و نیز ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود از دیرباز تاکنون موردتوجه بسیاری از گردشگران بوده و متعاقباً نیز طی یکی دو دهه اخیر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌اند.

هرچند به‌رغم گذر زمان و وقوع حوادث مختلف اعم از زلزله، آتش‌سوزی، بارش سنگین نزولات جوی و... هنوز این مراکز تجاری زنده و پویا بوده و زیبایی‌های خیره‌کننده خود را به رخ هر بازدیدکننده می‌کشانند با این حال و صرف‌نظر از مبحث ارزش غیرقابل‌تصور این مواریث تاریخی و فرهنگی شکی نیست که به دلیل ساختار قدیمی و بعضاً کم مقاومت و یا مصالح ناپایدار به کار رفته در آن‌ها، برای پیشگیری از وقوع و یا کاهش اثرات رخدادها و حوادث طبیعی و انسانی نیازمند یک پایش و برنامه‌ریزی دقیق اساسی و همه‌جانبه در موضوع مدیریت بحران هستند.

این بدان معناست که شیوه‌های صحیح مدیریت بحران در این‌گونه فضاها می‌تواند در جلوگیری از وقوع حوادث و یا اثرات آن‌ها (چه به لحاظ انسانی و چه فرهنگی و اقتصادی) بسیار مؤثر واقع شود البته باید یادآور شد که طی چند سال گذشته اقدامات مفید اما ناکافی برای تهیه و تدوین زیرساخت‌های استحکام‌بخشی و ایمن‌سازی این‌گونه بافت‌ها از سوی سازمان‌های متولی اعم از شهرداری و میراث فرهنگی صورت گرفته است.

اما موضوع اینجاست که در این دست مراکز تجاری که بعضاً دارای بن‌مایه فرهنگی و تاریخی بوده و به‌طور معمول محل حضور گردشگران و تجمع عده زیادی از مردم چه به‌عنوان کاسب و ارائه‌دهنده خدمات و چه به‌عنوان مشتری و دریافت‌کننده خدمات کنار یکدیگر و در ساعات زیادی از شبانه‌روز است همواره امکان بروز حوادث گوناگون کوچک و بزرگی البته با قابلیت تبدیل شدن به بحران وجود دارد.

بنابراین براین اساس یکی از مهم‌ترین وظایف اصلی مدیران شهری توجه به این تهدیدات بالقوه، پیش‌بینی بایستگی‌های مورد نیاز برای ایمن‌سازی و تعیین سازوکار مدیریت بحران در این‌گونه بافت‌هاست؛ بدان معنا که پس از پیش‌بینی‌ها و اقدامات اولیه در خصوص مقاوم‌سازی و ایمن‌سازی این‌گونه ابنیه‌ها باید از قبل نیز تعریف شده باشد که در زمان بروز هرگونه بحران (با هر ماهیت) چه کسی و یا کسانی مسئولیت کنترل بحران را بر عهده خواهند داشت، وظایفشان چیست؟ نیروهای تحت امر چه کسانی هستند؟ وظایف دقیق آن‌ها چه خواهد بود؟ چه ابزاری و امکاناتی را و در چه کمیت و کیفیت در اختیار دارند؟ درعین‌حال مردم و کسبه چه وضعیت و یا وظایفی را در این زمان بر عهده خواهند داشت؟

مضاف بر اینکه پیش‌بینی وسایل ارتباطی مثل ابزار ارتباطی برد کوتاه و محل استقرار آن‌ها در مجموعه، نصب وسایل کمکی اطفاء حریق از قبیل شیر و کپسول‌های آتش‌نشانی؛ حسگرهای هشداری، جعبه‌ کمک‌های اولیه، بیل، کلنگ، تابلوها، نشانگر‌های هشدار و راه خروج اضطراری، سیستم تخلیه آب و فاضلاب... نیز جزو الزامات اصلی مدیریت بحران و ایمنی این‌گونه فضاها محسوب می‌شود که باید از قبل تهیه و ضمن تعبیه و نصب در محل‌های مشخص شیوه کار با آن‌ها نیز به افراد خاص آموزش داده شده باشد.

از منظر کارشناسان و با توجه به شرایط خاص این‌گونه بافت‌ها باید به‌صورت جامع و کامل تمام مباحث مرتبط ازجمله اهمیت و اصول مدیریت بحران، ویژگی‌های برنامه جامع مدیریت بحران برای مقابله با حوادث، خطرات و بلایا، الزامات همه‌جانبه مراکز فرماندهی بحران، محل احداث و مکان‌گزینی و اهداف کاربردی مورد بررسی قرار گرفته و تمام سناریوهای احتمالی با راهکارهای برون‌رفت و بایستگی‌های آن حتی‌الامکان و در طول سال طی چند مرحله به‌صورت واقعی به مرحله اجرا گذاشته و نواقص، معایب و مشکلات احتمالی مورد تجزیه‌وتحلیل یا تغییر قرار گیرد.

کارشناسان براین باورند که جدا از مقوله اقدامات پیش‌نیاز تقنینی و اجرایی در خصوص ایمن‌سازی و مقاوم‌سازی بافت‌های خطرپذیر و فرسوده عامل بسیار مهمی که در موفق بودن مدیریت بحران در این مجموعه‌ها نقش اساسی دارد تعیین دقیق چارت مدیریت بحران، تشکیل کلاس‌های آموزشی جهت کارکنان درگیر در مدیریت بحران و انجام مانورهای گوناگون در زمان‌های مختلف همراه با مردم است که موجب ارتقای سطح مهارت‌های رفتاری، دانش و خونسردی مردم و کارکنان امدادگر در زمان بروز بحران واقعی و عملکرد صحیح بخش‌های مختلف خواهد شد.

در واقع مدیران شهری باید در فواصل زمانی گوناگون نسبت به طراحی انواع سناریو و متعاقباً اجرای مانورهای عملیاتی در جهت حفظ آمادگی و آشنایی عناصر حاضر در فرآیند مدیریت بحران (اعم از مردم و مسئولان) اقدام نماید زیرا تنها با این شیوه است که می‌توان امید داشت این عناصر در کوتاه‌مدت ضمن ورود به صحنه بدون بروز تعارض و تنش علاوه بر نجات جان انسان‌ها و سرمایه‌های موجود تبعات حادثه را نیز به حداقل ممکن کاهش دهند.

  در ثانیه‌شمار حادثه‌ای قریب‌الوقوع...

شاید در مجموع همه بافت‌های مسئله‌دار شهر همدان بافت مرکزی شهر در نگاه خاص مجموعه‌های تجاری قرار گرفته در مابین پیاده‌راه اکباتان و خیابان باباطاهر از آن دست مناطقی محسوب می‌شوند که به دلیل فرسودگی خاص ماحصل از گذر زمان و دست‌اندازی‌های انسانی به‌صورت بالقوه و در هرلحظه آبستن رخداد‌های نگران‌کننده‌ای در قالب ریزش آوار، فرو نشست، آتش‌سوزی، آب‌گرفتگی و... هستند.

توجه به این موضوع از آن حیث دارای اهمیت است که این مجموعه به دلیل دارا بودن بازارهای تأمین میوه و سبزی، پروتئین و گوشت، البسه و کفش و مردم به‌صورت مدام محل حضور تعداد زیادی از همشهریان و البته درصدی هم از گردشگران است. درعین‌حال ساختار تو در تو و کوچه‌پس‌کوچه آن به همراه مسیرهای تنگی که هر روز نیز توسط دست‌اندازی و تصرف مغازه‌داران و فروشندگان تنگ‌تر هم می‌شود به‌گونه‌ای است که حرکت عادی در آن‌ها نیز همیشه با مشکلاتی مواجه بوده حال تصور این موضوع که در هنگام وقوع حادثه و هجوم افراد حاضر در محل برای فرار از خطر باعث چه بحران و فاجعه عظیمی و تلخی خواهد شد هم به‌جای خود.

البته مهم‌ترین علت فرسودگی شدید این منطقه نیز قرار داشتن بیشترین آثار و بافت‌های تاریخی شهر در آن است که اجازه ساخت‌وساز و انجام نوسازی را در آن با مشکلات و موانع بسیار مواجهه ساخته گو آنکه طی سال‌های اخیر و با همت سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تا حدودی نسبت به ترمیم بهسازی و مقاوم‌سازی برخی از راسته‌بازارها، سرا‌ها، کاروانسرا‌ها و یا نصب شیر‌های آتش‌نشانی و رصد پایش دوره‌ای از مغازه‌ها اقدام شده و می‌شود. بااین‌حال هنوز شاخصه اصلی این منطقه فرسودگی و وجود بافت متراکم و سنگینی است که طی رخدادی غافلگیرکننده و اجتناب‌ناپذیر می‌تواند به علت گستردگی تأثیر بر منابع مادی و انسانی، خارج از ظرفیت و توان سازمان‌ها و نهادهای متولی به یک فاجعه انسانی جهانی مبدل شود که البته نشانه‌ها و نمونه‌های این فاجعه قریب‌الوقوع را هم می‌توان در وقوع چندین فقره آتش‌سوزی و ریزش دیوار و سقف طی سال‌های اخیر دید که البته همان موقع نیز با حضور نیروهای امدادی کار ختم به‌خیر شد اما سؤال اینجاست که تا چه وقت می‌توان به این رویه ادامه داد و با حرکات تاکتیکی و خُرد مانع بروز یک بحران خارج از تصور و کنترل شد؟

در این خصوص و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان وجود یک دوگانه به‌نام بافت فرسوده خطرناک و ممانعت از بازسازی و نوسازی به بهانه حفظ بناهای تاریخی باعث شده تا داستان این منطقه خاص در مرکز شهر همیشه با اما و اگرهای بسیاری همراه باشد گو اینکه در بسیاری از موارد نیز عدم توجه مالکان به مقاوم‌سازی و رهاسازی ملک در جهت تخریب عامدانه باعث شده تا به‌صورت بالقوه نیز جان مردم و رهگذران در معرض خطر قرار گیرد.

  تبعات یک بحران پیش‌بینی نشده...

هرچند در کشور ما همیشه پس از وقوع هر بحران و حادثه ( اعم از سیل زلزله و....) سیل گروه‌های مردمی و دولتی (اعم از سازماندهی شده و نشده) به منطقه حادثه‌دیده گسیل شده و با اتلاف نیروی فراوان، اندکی وضع تخفیف می‌یابد و تا مدتی هم حرف‌وحدیث‌های بسیاری در خصوص علت و چرایی و راهکارهای ایمنی در آن خصوص نقل محافل مسئولان و کارشناسان می‌گردد اما متأسفانه در کوتاه‌مدت همه این‌ها به دست فراموشی سپرده می‌شود درحالی‌که به دلیل تنوع و تعدد بلایای موجود در کشور ما لزوم وجود ساختاری دائمی و توانمند برای مدیریت پیشگیرانه و متعاقباً نجات‌بخش از نیازهای اساسی کشور به شمار می‌رود.

گو اینکه این موضوع در خصوص بافت‌های فشرده و متراکمی که روزانه پذیرای جمعیت زیادی هم هستند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است درحالی‌که تجربه نیز نشان داده که در وضعیت‌های بحرانی معمولاً ما همیشه مبتلا به چند عارضه اساسی می‌شویم:

- آگاهی‌ها و اطلاعات تصمیم‌گیرندگان در خصوص کمیت، کیفیت، گستره و عمق حادثه بسیار ناقص و غیر کافی است.

- در این‌گونه مواقع عامل زمان علیه عوامل درگیر عمل می‌کنند و شاهد اتلاف آن به دلیل فقدان هماهنگی و مشخص نبودن حیطه وظایف هستیم و درعین‌حال از ملزومات، اسباب و تجهیزات لازم برای کنترل دفع و مدیریت بحران کم‌بهره و حتی بی‌بهره هستیم.

- روابط بین عوامل درگیر دگرگون می‌شود و درعین‌حال در وضعیت بحرانی اصطکاک بین عوامل درگیر افزایش می‌یابد صرفاً به این دلیل که عناصر مدیر و دخیل در خصوص مدل ورود به صحنه به هم‌فکری و هم‌گرایی قبلی نرسیده‌اند که همین بی‌توجهی و کم‌توجهی طولانی‌مدت به این موضوعات باعث بروز مشکلات بسیاری تا این پایه شده است.

حالا اما در یک نگاه مصداقی دامنه فرسودگی برخی از ابنیه، سراها و بازارهای موجود در مرکز شهر همدان و به‌خصوص آن دسته که مابین پیاده‌راه اکباتان و خیابان باباطاهر قرار دارد به‌گونه‌ای است که می‌تواند تا با وقوع یک زلزله متوسط و یا حتی یک بارش سیلابی متحمل یک فاجعه انسانی تلخ در وسعت زیاد باشد. در حقیقت بافت‌های فرسوده این منطقه نوعی بیماری در ساختار شهری همدان محسوب می‌شوند که عوامل زیادی در آن‌ها دخیل‌اند که از آن میان می‌توان به عدم پیروی از یک برنامه منسجم‌، عوامل کالبدی، عملکردی، زیست‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی اشاره کرد.

برخی کارشناسان با عنوان اینکه در حال حاضر و تا زمان اتخاذ سیاست‌های روشن، عملی و مطمئن، مشکل اساسی مواجهه با مسئله بافت‌های فرسوده شهری، مشکل تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی در ابعاد کلان و خرد است. تصریح می‌کنند متأسفانه به‌رغم وجود تهدیدات و خطرات بالقوه و در مرز شکنندگی اما مسائل ایمن‌سازی و چگونگی سامان دادن به فضای شهری در بافت فرسوده در اولویت بعدی قرار دارد؛ بنابراین رفع نابسامانی‌های موجود و ارتقای کیفی و کمی شرایط زیست‌محیطی این منطقه خاص، مستلزم برنامه‌ریزی، تهیه و تدوین ساماندهی توسعه پایدار، بهسازی، نوسازی، اجرا و نظارت صحیح این برنامه‌ها توسط مسئولان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز و استفاده بهینه از مشارکت مردمی به‌خصوص مالکان واحدهای تجاری است.

  گلایه‌ها، ناگفته‌ها و گوش شنوایی که آرزوست...

هرچند موضوع خطرات و تهدیدهای نهفته در بافت‌های فرسوده و ناپایدار مابین پیاده‌راه اکباتان و خیابان باباطاهر بر کسی پوشیده نیست و برحسب اتفاق نیز هر از چند گاه با سقوط و آوار شدن دیوار و بروز آتش‌سوزی حضور دائمی خود را به همه ما نشان می‌دهد بااین‌حال صرف عدم تعریف دقیق از بنای تاریخی لازم‌الاحیا و حفظ از ابنیه غیر تاریخی از یکسو و متعاقباً بی‌توجهی بسیاری از مالکان به موضوع رعایت اصول ایمنی و دست‌اندازی‌های نامتعارف و درعین‌حال اجراهای بعضاً غلط و نصفه و نیمه میراث فرهنگی و شهرداری در خصوص بازسازی بازارها و بناهای تاریخی باعث شده تا تقریباً این گوشه شهر همیشه شاهد گمانه‌زنی و حرف‌وحدیث‌های زیادی باشد.

اینکه صرف نظر از مردم عادی و رهگذران که ممکن است تصور دقیق و درستی از عمق مشکل نداشته باشند اما در گفت‌و‌گو با تعدادی از کاسبان و مغازه‌داران (اعم از مالک و مستأجر) این منطقه که بعضاً ده‌ها سال است در آن حضور دارند به‌وضوح هرچه تمام می‌شود شاهد نگرانی‌ها و دغدغه‌هایی بود که در پی بروز هر بارش و برف و یا تکان و لرزه به جان آن‌ها افتاده و روزبه‌روز هم بیشتر می‌شود. افرادی که طی گفت‌و‌گو با خبرنگار سپهرغرب عنوان داشتند:

- متأسفانه مدل و شیوه برخی تعمیرات صورت گرفته از سوی میراث فرهنگی در کوتاه‌مدت دچار تخریب، نم‌زدگی، انحناء و... شده که نشان می‌دهد با کار اساسی نبوده یا از مصالح و مهندسی مناسب استفاده نشده است.

- اگرچه برخی ابنیه این منطقه اساساً آثار تاریخی نیستند اما هنوز تکلیف مالکان با سازمان‌های مربوطه جهت صدور مجوز تخریب و نوسازی مشخص نشده است.

- برخی از ساختمان‌ها رسماً دیگر تبدیل به ویرانه شده و تأثیرات نگران‌کننده‌ای را بر دیگر مغازه‌ها و ساختمان‌های پیرامونی خود وارد کرده‌اند اما نه مالکان و نه سازمان‌های متولی هیچ فکری برای این موضوع نکرده‌اند.

- در برخی کاروانسراها مدل تعمیرات صورت گرفته بیشتر ظاهری است و بن و پی کار از قدرت و توان افتاده و ناایمن شده‌اند.

- به تکرار و به‌مجرد بارش باران و برف شاهد ریزش آجر، سنگ و گل و لای از برخی ساختمان‌ها هستیم اما کسی توجهی به این موضوع ندارد گو اینکه برخی اقدامات چسب زخمی هم دیگر چاره کار نیست.

- قسمت‌های زیادی از سقف‌های شیروانی قدیمی در بازارهای این منطقه پوسیده، تخریب و یا سست و کم‌توان شده‌اند که قطعاً در پی یک بارش سنگین برف، تکان و زلزله و طوفان شدید قطعاً خطرساز خواهند بود.

- اقدامات غیرمسئولانه برخی مغازه‌ها در حفر زیر زمین و یا تعمیرات توسعه‌محور موجب سست شدن بن و پی برخی از ابنیه قدیمی مجاور آن‌ها شده است.

- بسیار اتفاق افتاده که به‌واسطه عدم طراحی درست آبراه و مسیر فاضلاب شاهد انسداد مسیر و متعاقباً آب‌گرفتگی و بالا‌زدگی آب در برخی مناطق این ناحیه بوده‌ایم.

- استفاده از وسایل گرمایشی غیراستاندارد و دست‌ساز گازی و یا وسایل نفت‌سوز احتمال بروز آتش‌سوزی را در این منطقه افرایش داده است (توضیح اینکه به گفته کارشناسان سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی همین اقدامات تاکنون باعث بروز چند فقره آتش‌سوزی در این منطقه نیز شده است.)

- برخی ساختمان‌ها به دلیل نامشخص بودن مالک و یا بی‌توجهی آن‌ها رسماً در حال تخریب هستند درحالی‌که لازم است نظام قضایی و شهرداری میراث و ضمن اعلام هشدار به آن‌ها تکلیف مستأجران را روشن کنند.

- تاکنون هیچ‌گونه سناریو و یا رزمایش مبتنی بر بحران به‌صورت عملی و واقعی و با تصور رخدادهای مختلف در این فضا اجرا نشده است.

- بسیاری از افراد کاسبان و مغازه‌داران هنوز نسبت به وظایف و نحوه عملکردهای خود در موقع بروز بحران بی‌اطلاع بوده و آموزش خاصی ندیده‌اند.

- هنوز هیچ‌گونه راه فرار اضطراری و یا پناهگاه و فضای ایمن به معنی واقعی و مبتنی بر حجم جمعیت احتمالی در این بافت تعریف نشده و یا هنوز پایلوتی برای وسایل امدادی و نجات در اینجا تعریف نشده است.

-بسیاری از سیم‌کشی‌ها، تابلوهای برق، کابل‌کشی‌ها و اتصالات انجام شده در این منطقه و درون مغازه‌ها و ساختمان‌ها یا کهنه و فرسوده هستند و یا به دلیل جانمایی بد امکان اتصالی و آتش‌سوزی در آن‌ها متصور است.

-نحوه لوله‌کشی و تعبیه برخی ناودانی‌ها بسیار بد بوده که یا مبتلا به گرفتگی می‌شوند و یا عبور آب از آن‌ها به سختی و کندی صورت می‌گیرد و همین امر باعث جمع شدن آب در پشت‌بام برخی ساختمان‌ها و نفوذ آن به داخل ساختمان می‌گردد.

  لینک
http://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/40495