کد خبر : 82845 تاریخ : 1403/3/3 گروه خبری : شهر |
|
جوانان و نوجوانان در صدر فهرست مطالبات ساکنان کوی ولیعصر |
|
سپهرغرب، گروه - عباس سریشی : سیمای نامطلوب کوچهها و خیابانها، پایین بودن سطح بهداشت عمومی و سلامت فردی، فقدان شغل رسمی و درآمد کافی، وجود خردهفرهنگهای خاص مناطق کوچک، نابهنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه، اعتیاد، خرید و فروش توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی، کمبود فضاهای آموزشی، فقدان نظارت امنیتی کافی، احساس ناامنی، سطح پایین تحصیلات، فقدان زیرساختهای تفریحی و خدماتی، تراکم جمعیت، بافت مسکونی فرسوده و جریان فاضلاب منازل در کوچهها و عدم دفع بهداشتی آن، آلودگیهای صوتی و... این همه شاید تنها بخشی از اوصاف مناطق حاشیهنشین است که نهتنها مشکلات اجتماعی موجود در شهرها را تشدید کرده بلکه موجب افزایش فشار بر منابع موجود در این زمینهها نیز شده است.
در واقع دههها بیتوجهی و بیتفاوتی، فقدان برنامهریزی بهصورت بنیادین و ریشهای درخصوص جلوگیری و کنترل حاشیهنشینی موجب شده تا بسیاری از مشکلات این مناطق در شکل و شمایل دیگر تولید و به دورن شهرها پمپاژ شوند. به تعریف دیگر حاشیهنشینی را میتوان واکنشی به فقدان برنامهریزی تصمیمگیران و مجریان در مدیریت جامعه و شهر دانست که بهصورت فعالیتهای شهری زائد باعث میشود عدهای بهصورت خودجوش و با حداقل امکانات در پی تهیه زمین جهت احداث مسکن، به برخی مناطق روی آورده و بافتهایی را تشکیل دهند که رفتهرفته تبدیل به بخشی ناخواسته از شهر میشوند.
کارشناسان و صاحبنظران با اشاره به اینکه حاشیهنشینی یک پدیده اجتماعی با سابقه بالای جهانی بوده و تنها خاص کشور ما نیست، معتقدند اگرچه بهطور معمول مسائلی چون کم بودن درآمد خانوار، بالا بودن بهای زمین و هزینه ساخت و ساز رسمی، گرانی اجارهبها، مهاجرت، فقدان منطقهبندی و کاربری نامناسب زمین و... باعث ایجاد مناطق حاشیهنشین میشود؛ اما نباید فراموش کرد که شهرداریها نیز به استناد ماده 100 موظفند از هرگونه عملیات ساختمانی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه بهوسیله مأموران خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیر محصور واقع شده باشد، جلوگیری کنند. با این حال اما طی چند دهه اخیر تعلل یا مسامحه شهرداریها در اعمال مقررات این ماده از یک سو و عدم برخوردهای قضائی قاطع از سوی دیگر باعث شده تا در مناطقی که مستعد شکلگیری حاشیهنشینی هستند هر روز شاهد احداث خانههای غیر رسمی باشیم، در واقع تولد این منطقه در اصل محصول عدم جلوگیری نهادها و سازمانهای متولی از نهادن خشت اول ساخت و ساز غیر مجاز است، بنابراین اکنون که این بنای کج سر به فلک نهاده چارهای جز تلاش در جهت جلوگیری از رشد بعدی و متعاقباً مدیریت فضای فعلی آن نداریم. از منظر منتقدان، کارشناسان و صاحبنظران حوزه شهر و آسیبهای اجتماعی توجه به این مسئله از آن حیث دارای اهمیت است که در مبحث مناطق حاشیهنشین نهفقط طرح موضوع تخریب و برخورد قهری با آن به روند ساماندهی این موضوع کمک نمیکند بلکه حتی عنوان آن نیز قابل دفاع نیست، پس بهجای تمرکز و توجه به معلول، باید به علل بروز این مسئله توجه کرد که صد البته تحقق این امر نیز بسیار زمانبر خواهد بود. موضوع این است که اگر دولتها و مدیریتهای شهری با کمی درایت و قضاوت منصفانه و قبول ضعفهای خود مسئله حاشیهنشینی و آسیبهای ناشی از آن را بهعنوان یک بار تحمیلی و سنگین بر دوش شهرها بپذیرند این امر باعث هموارتر شدن مسیر حل بخشی از مشکلات خواهد شد؛ درواقع این معضل اجتماعی زمانی ساماندهی، مدیریت و تحدید میشود که متولیان امر به طور کامل این مسئله را در جوانب مختلف درک کرده و با دوراندیشی و در نظر گرفتن مصالح عامه و نه سلایق شخصی و طرحهای نظری، نسبت به رفع آنها اقدام کنند. بار سنگین حاشیهنشینی بر متن شهر همدان و اما همانطور که پیشتر نیز بدان اشاره شد بهطور معمول رشد ناموزون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ضعف مدیریت شهری بالأخص در امر هدایت، رهبری، هماهنگی، نظارت و کنترل و برخوردهای غیر اصولی در پذیرش و یا رد سکونتهای حاشیه شهرها و سوءاستفاده گروههای ذینفع محلی در کنار ساخت و سازهای غیراصولی، باعث بهوجود آمدن مجموعه پیچیده و درهمتنیده از مسائل مختلف در حاشینهنشینی و بهصورت ویژه افزایش جرائم مختلف در این مناطق میشود که متعاقباً ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑـﯽ مادرﺷﻬﺮ را نیز دﺳﺘﺨﻮش ﻧـﺎﻫﻤﮕﻮﻧﯽ و ﻧﺎﻫﻨﺠﺎریهای ﺷﺪﯾﺪ میکند. شاید بهترین نمونه برای این معضل شهر همدان است که به استناد گفته مسئولان و مدیران، حاشیهنشینی ﺑـﻪﺻﻮرت ﮐﻤﺮﺑﻨﺪی از ﺷﻤﺎلﻏﺮﺑﯽ ﺗﺎ ﺟﻨﻮب ﺷﺮﻗﯽ ﺷﻬﺮ را درﺑﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ و براساس آمارهای رسمی سازمان امور اجتماعی وزارت کشور هماکنون بیش از 30 درﺻﺪ از ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان یعنی رقمی فراتر از 200 هزار نفر را در خود جای داده که همین امر قطعاً نگرش خوشبینانه و امیدبخشی را به اذهان مردم، مسئولان و برنامهریزان و سرمایهگذاران متبادر نمیکند. حالا هرچند برخی مسئولان با بیان عللی چون فقدان برنامهریزی برای تولید مسکن در دورههای قبلی مدیریت شهر و یا کمبود زمین بهدنبال توجیه و یاحتی فرار از زیر بار مسئولیت بروز این مسئله بوده و یا برخی دیگر نیز ضمن اظهارنظرهای عجیب و غریب معتقدند حتی همین حاشیهنشینی وسیع و متراکم که پا روی گلوی شهر همدان نهاده نیز با خیلی از شهرها قابل قیاس نیست به طوری که ساکنان این مناطق در مقایسه با حاشیهنشینان کلانشهرهایی چون تهران، اهواز و مشهد از وضعیت بهتر و امکانات بهروزتری برخوردارند! اما واقع امر این است که بر اساس بررسیها و مشاهدات میدانی و دقیقاً برعکس گفتههای این دست مسئولان نهتنها آسمان خدا برای همه حاشیهنشینان در این کشور یک رنگ است بلکه ﻣﯿﺰان ﺧﺪﻣﺎترسانی ﺑﻪ عمده ﻣﻨﺎﻃﻖ حاشیهنشین همدان نیز برحسب تراکم جمعیت بسیار ﻣﺤﺪود و ﮐﻤﺘﺮ از سطح ادعاشده از سوی آنها بوده که باعث شده تا بیشتر ساکنان این مناطق از ﺧﺪﻣﺎترﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ اﯾـﻦ ﻣﺤﻼت، اﺣﺴﺎس ﻧﺎرﺿﺎﯾﺘﯽ داﺷﺘﻪ و ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺧﺪﻣﺎترﺳﺎﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی باشند. در واقع عمده ساکنان مناطق حاشیهنشین بر این باورند که هرچند بهدلیل محرومیت، کمبودها، مشکلات اجتماعی، ساختاری و یا اقتصادی در گذشته دست به ساخت سکونتگاههای غیررسمی زدهاند اما با این حال اکنون دیگر ﺟﺰﺋﯽ از بدنه ﺷﻬﺮ و قاطبه شهروندان محسوب میشوند؛ بنابراین ﺧﻮاﺳﺘﺎر ﺑﺮﺧﻮرداری از ﺧﺪﻣﺎتی نه بیشتر بلکه متوازنتر مانند ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻘﺎط ﺷﻬﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ که البته فرقی هم نمیکند این حاشیهنشین اسلامشهر باشد یا خضر و کوی ولیعصر (دیزج)، حصار حاج شمسعلی، صادقیه، جنت، مطهری و... البته در این میان نباید غافل بود که ادعای وضعیت بهتر حاشیهنشینان همدان نیز در حالی از سوی برخی مدیران مطرح میشود که بر اساس گزارشهای قبلی خبرنگاران همین روزنامه حتی بسیاری از شهرکهای رسمی و اقماری همدان نیز بهرغم قرار داشتن در نقشه جامع شهری و احداث بر اساس طرح و برنامه کلان ملی، با مشکلات ریز و درشت فراوانی مواجهه بوده و بسیاری از ساکنان گلایه دارند، موضوعی که باعث میشود قبول این ادعا نیز بسیار مشکل و دور از ذهن بهنظر برسد. از مطالبات معطله مردم تا دستان بسته مسئولان شهرک ولیعصر برای بسیاری از ما بیشتر با همان نام قدیمیاش یعنی دیزج شناخته میشود، منطقهای نسبتاً وسیع که طی سه دهه اخیر شاهد ساخت و سازهای فراوان و صد البته غیر اصولی و مغایر با قانون بوده و حالا با توجه به گسترش شهر این حاشیهنشین بزرگ و خانههای بیقواره و قناس که مأمن و مأوای بالغ بر هزاران نفر زن، کودک، پیر و جوان شده نیز نه دیگر جزو حاشیه بلکه عملاً جزئی از بدنه شهر همدان محسوب میشود. شاید از این روست که بسیاری از ساکنان آن نیز خود را نه دیزجی بلکه همدانی تلقی و معرفی میکنند. بنابراین حالا که به موازات مسائلی دیگر چون افزایش جمعیت جوان و رو به رشد چهره آن از یک منطقه بیسامان به یک محله شهری تغییر پیدا کرده ناگزیر سطح مطالبات ساکنان آن نیز در خصوص تخصیص و واگذاری اعتبارات و امکانات زیرساختی، رفاهی، آموزشی، بهداشتی و... نسبت به گذشته افزایش یافته و خواهان توجه بیشتری به این منطقه هستند. البته قابل تکذیب و انکار نیست که اصل و اساس این منطقه و تقریباً همه حاشیهنشینهای شهر همدان بر سنگ بنای تخلف و قانونشکنی و صدالبته مماشات و سوءمدیریت نهادهای شهری و قضائی استوار شده؛ بنابراین نمیتوان برای مدیریت شهری تکلیفی را تعیین و یا آنها را وادار به تخصیص امکانات و زیرساختهای خارج از برنامه و ضابطه کرد. با این حال و بهدلیل اینکه کوی ولیعصر یا همان دیزج دیگر حکم یک منطقه مسکونی را پیدا کرده و جمعیت چند هزار نفری و هزاران واحد مسکونی کوچک و بزرگ آن نیز نه قابل تاراندن و جابجایی و تخریب هستند و نه حتی نادیدهانگاری در نظام شهری، بنابراین متولیان نظام شهری همدان نیز چارهای ندارند جز اینکه به موازات تشدید کنترل و نظارت در راستای جلوگیری از هرگونه ساخت و سازهای بیضابطه و غیر قانونی بعدی نسبت به ارائه خدمات گوناگون بهداشتی، آموزشی، مالی و... به یک منطقه مسکونی پرتراکم اقدام کنند. موضوعی که هرچند به گفته کارشناسان بار مالی مضاعف و ناخواستهای را بر خزانه کماعتبار استان و مدیریت شهری، نهادها و سازمانهای خدماتی تحمیل کرده و بهدلیل بافت و ساختار ناهمگون و غیراصولی، امکان اجرای درست و منطقی و یا زودهنگام بسیاری از همین زیرساختها را نیز سلب کرده و یا با مشکل و موانع جدی مواجه میسازد؛ اما صرفاً بهدلیل وجود مسائل اخلاقی و انسانی باید به جریان افتاده و به سرانجام برسد. کما اینکه از سه دهه قبل تاکنون نیز این روند ادامه داشته و اگر بخواهیم نگاه و قضاوتی منصفانه در این خصوص داشته باشیم ناگزیر باید بپذیریم که امروزه کوی ولیعصر عملاً از یک حاشیه شهر بیسر و سامان که از سه دهه قبل بهنام دیزج بنا شد، به یک منطقه مسکونی نسبتاً قابل قبول و منطقیتر تغییر حالت یافته، فرایندی که در نگاه کلان قطع به یقین ابتدا مرهون و محصول کار و فعالیت نظام مدیریت شهری است و در مرحله دوم تغییر در نوع نگرش مردم به مقوله ساخت و ساز ضابطهمند و بایستگیهای شهرنشینی. حالا هرچند امروزه به لطف تلاش سازمانها، ارگانها و نهادهای شهری بیشتر کوچههای کوی ولیعصر آسفالت و روانآبهای سطح کوچهها جمعآوری شده و جای آنها را جویهای سیمانی گرفته، طرح احداث شبکه فاضلاب و آب شرب بهداشتی به انجام رسیده و بیشتر خانهها دارای انشعاب گاز و برق قانونی شدهاند و یا داستان ساخت و سازهای شبانه و بیمنطق تقریباً به صفر رسیده؛ اما با این حال ظاهراً قرار نیست مشکلات این منطقه روند کاهشی به خود گرفته و کمی از بار سنگین مسئولان و مدیران شهری بکاهد. شاید از آن رو است که با گذشت قریب به سه دهه حالا نهتنها با یک تحول میاننسلی و استحاله فرهنگی- اجتماعی روبهرو هستیم بلکه با افزایش طیف نوجوان و جوان (اعم از مذکر و مونث) شکل مشکلات هم تغییر کرده و رنگ و لعاب تازه و تأملبرانگیزتری به خود گرفته است. اگر تا همین دیروز عمده مشکلات این منطقه در آب، برق، گاز، اتوبوس، نانوایی و... خلاصه میشد که البته کماکان نیز با سطحی پایینتر نسبت به گذشته ادامه دارد؛ اما حالا امروز دیزج نگران هزاران نوجوان و جوان بیکار و در شرف ازدواج و یا نیازمند مراکز تحصیل و آموزشی، علمی، فنی و حرفهای، ورزشی، فرهنگی و هنری مناسب است که بتواند ضمن پرنمودن اوقات فراغت آنها به نوعی این طیف را از ورود و یا حتی نزدیک شدن به مرز برخی آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی دور و مصون نگه دارد. موضوع این است که تراکم جمعیتی این منطقه به همان نسبت که در صورت درک، شناخت و توجه به توان خود، تعالی و توسعه را در خود نهفته دارد، مأمن و فرصت بسیار مناسبی برای شیوع بسیاری از آسیبها و ناهنجاریها بهخصوص در نسل جوان است که اگر نتوان برای آنها برنامهریزی و چارهاندیشی کرد، در آینده نهچندان دور نهفقط ساختار این منطقه بلکه حتی شاکله شهر را نیز مورد هجمه و تحت تأثیر قرار داده و هزینههای بیشتری را در حوزه برخورد و درمان برای جامعه شهری همدان بهدنبال خواهد داشت. فهوای کلام این است که شاید بتوان در خصوص برخی مشکلات مانند ترافیک، کمبود زیرساختهای حملونقل، بانک، نانوایی و... از در تحمل و انتظار برآمده و امید داشت که در یک دوره زمانی کوتاه و با برخی راهکارها نسبت به مرتفع نمودن آنها اقدام کرد اما اگر نسبت به تهدیدات و آسیبهای اجتماعی بیتوجه بود نمیتوان تبعات و بسامدهای آن را در یک بازه زمانی مشخص و یا کوتاه کنترل و یا حتی درمان کرد. بنابراین اولویت نخست در طرح موضوع مطالبات و نیازهای این منطقه (براساس گفتوگوهای صورتگرفته با برخی ساکنان)؛ مسائل اجتماعی مرتبط با نوجوانان و جوانان و لزوم توجه به زیرساختها پیشنیازها و الزامات آن است و بعد چیزهای دیگر که ضروری است برنامهریزان، مسئولان و تصمیمگیران استان و شهر نسبت به آن مداقنه و توجهات لازم را معطوف و معمول دارند. جوانان و نوجوانان در صدر فهرست مطالبات و اما در پی حضور مجدد خبرنگاران روزنامه سپهرغرب در شهرک ولیعصر در راستای تهیه گزارشی از مشکلات و کمبودهای این منطقه و جمعبندی گفتوگوهای انجامشده با تعدادی از ساکنان، اینگونه برمیآید که برخلاف دفعات گذشته که عموماً مسائل و مشکلات خدماتی، زیرساختی، اداری و... مورد توجه و مطالبه عمومی قرار داشت اما اکنون این فهرست با اولویت نوجوانان و جوانان شکل گرفته و به نحو بسیار مشخص و بارزی مباحث اجتماعی، علمی، آموزشی و... در مرکز تمرکز و توجه والدین و بزرگسالان قرار گرفته است. بر اساس گفتوگوهایی که با قریب به 60 نفر از بزرگسالان (خانم و آقا) این منطقه که طی یک هفته از 22 تا 27 اردیبهشت انجام شده چنین برداشت میشود که جدا از لزوم توجه به موضوعاتی چون ترافیک، حملونقل عمومی، بانک، پیشخوان، مراکز درمانی، روشنایی معابر، ساماندهی، تعمیر و اصلاح معابر و آسفالت خیابانها، نیاز است تا به موضعات مهمی که در ادامه میآید بیشتر توجه کنند؛ -توجه به زیرساختهای آموزشی، تجهیز و بهروزرسانی مدارس، افزایش تجهیزات علمی و ورزشی مدارس و فضای داخلی کلاسها بهخصوص برای دختران یک اولویت بسیار ضروری است. -در حال حاضر کوی ولیعصر فاقد فضای سبز، پارک، بوستان و یا محوطه بازی مناسب و ایمن و مجزا برای نوجوانان و جوانان است. -در این منطقه هیچ برنامه مشخصی در حوزه تفریحی و ورزشی مبتنی برآسیبشناسی محلی و یا علاقه و مطالبه برای نوجوانان و جوانان تعریف و اجرا نشده است. -در این منطقه سرانه ورزشی متناسب و مناسبی برای نسل جوان وجود ندارد و بهخصوص دختران در محرومیت بسیار شدیدی در این حوزه بهسر میبرند. -درمجموع وجود یک یا دو فرهنگسرا با فعالیت محدود، عایدی چندانی را نصیب علاقهمندان و نسل جوان این منطقه نکرده، مضاف بر اینکه بیشتر موضوعات آموزشی آنها نیز کاربردی نیست. -در این منطقه فضاهای دور از کنترل و نظارت بسیار زیاد است که نیازمند حضور و پایش از سوی نیروی انتظامی برای برخورد با افراد کجرو و هنجارشکن است. -در حال حاضر خطر اعتیاد و فعالیت موادفروشان در این منطقه بسیار نگرانکننده بوده و بسیاری از جوانان و نوجوانان و حتی دختران را تهدید میکند. -فقدان امکانات و بسترهای پر کردن اوقات فراغت متناسب با سطح درآمد مهمترین علت شیوع ولگردی، اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی در این منطقه است. -مراکز بهداشتی و درمانی این منطقه خدمات اساسی و خاصی را منطبق با نیاز ساکنان بهویژه دختران و زنان ارائه نداده و بیشتر حالت رفع مسئولیتی دارند. - با توجه به افزایش تعداد جوانان و به موازات آن گسترش تهدیدات فرهنگی و اجتماعی، بسیار ضروری است تا نهادها، سازمانها و ارگانهای متولی در این امور نسبت به سرمایهگذاری و افزایش فعالیت در این منطقه اقدام کنند و طبیعی است که هرگونه تعلل و کوتاهی در این زمینه هزینهها و مشکلات فرد را بیشتر خواهد کرد. -وجود چند مسجد و حسینیه در اطراف این منطقه پاسخگوی نیازها و بایستگیهای مذهبی و معنوی خانوادها و جوانان نیست؛ بنابراین گسترش و افزایش فعالیتهای میدانی این مراکز بهعنوان یک مأمن ایمن و سالم و مورد وثوق خانوادها در خصوص هدایت معنوی فرزندانشان بسیار ضروری است. -تلاش در جهت برگزاری برخی جشنوارها، رویدادها و اتفاقات فرهنگی، هنری و ورزشی به مرکزیت این شهرک بسیار ضروری است زیرا باعث میشود ظرفیتهای نهفته در این منطقه برجسته و شناسایی و چهره جدیدی از آن به مردم معرفی شود. -با توجه به سطح پایین اقتصاد و درآمد بسیاری از خانوادها و اینکه عملاً امکانی برای هدایت فرزندان مستعد خود در مسیرهای پیشرفت ندارند، بسیار ضروری است تا کارگروههای مشخصی از ارگانها، نهادها و سازمانها با حضور در این منطقه نسبت به شناسایی افراد مستعد در رشتههای مختلف و بورسیه کردن آنها اقدام کنند. -شناسایی و برخورد قاطع با هنجارشکنان، افراد آسیبزا و کسانی که با رفتار خود سلامت نوجوانان و جوانان این منطقه را تهدید میکنند و درمجموع ایمنسازی محیط این منطقه، یک مطالبه فراگیر و ضرورت بسیار مهم است. -بسیار ضروری است تا مسئولان، تصمیمگیران، مجریان نظام شهری و ساختارهای فرهنگی، هنری، ورزشی، علمی و آموزشی همدان نسبت به ارتباطگیری بیواسطه با نوجوانان و جوانان این منطقه و اطلاع از نیازها و مطالبات آنها اقدام کرده و برنامهریزیهای آتی خود را حول محور مناطق کمبرخودار تعریف و اجرا کنند. -با توجه به افزایش جوانان بیکار بسیار ضروری است تا نسبت به ایجاد مراکز فنی و حرفهای با رویکرد مهارتآموزی در این مناطق اقدام کرده و فرصت آموزشهای تخصصی را با حداقل هزینهها ایجاد کنند. |
لینک | |
http://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/82845 |