سومین دوره طرح ملی «یادِ یار» در استان همدان با ️گرامیداشت شهید دانشجو «محمد عراقچیان»، از شهدای غواص تخریبچی کربلای چهار به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد همدان و با همکاری دانشگاه آزاد واحد همدان برگزار شد. معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد واحد همدان در این مراسم اظهار کرد: اگر شهدا نبودند و جان و خونشان را برای دین خدا، نظام، انقلاب، ملت و وطن و سرزمین هدیه نمیکردند، بهطور قطع وضعیتمان درحال حاضر بسیار متفاوت بود و هیچ بعید نبود مانند بسیاری از کشورهای منطقه، ایران در چنگ اسرائیل خبیث باشد. اسرائیلی که وحشیگریاش بهقدری زیاد است که تنها در طول یکسال گذشته، بیش از 50 هزار از مردم بیگناه غزه را شهید کرده است. حجتالاسلام محمد امیریقوام با تأکید بر اینکه با ایثار و جانفشانی همین شهدا است که امروز جمهوری اسلامی با اقتدار موشک روانه اسرائیل میکند و تمام سیستمهای پدافندی آنها را پشت سر میگذارد، خاطرنشان کرد: اگر امثال شهید طهرانیمقدمها، حاجقاسمها و سیدحسن نصراللهها نبودند، بیشک مردم ما شرایط بسیار سخت و تلخی را تجربه میکردند؛ بهطوری که خسارتهای تحمیلی به کشور در مقابل سختیهای کنونی نظیر مشکلات اقتصادی، تورم، گرانی، کاهش ارزش پول ملی و غیره، بسیار بسیار سنگینتر و غیر قابل محاسبه بود. وی با اشاره به اینکه هزینه کشور برای مقابله با جنگ تحمیلی عراق در طول هشت سال بیش از 512 میلیارد دلار بود، عراقی که نزدیک به 49 کشور از او حمایت میکردند، گفت: بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون شهید و شهادت، اگر خداوند متعال این دعا را از کسی قبول کند که مرگش را در شهادت قرار دهد، بزرگترین امتیاز را به یک انسان داده است؛ بنابراین میتوان گفت شهیدعراقچیان بزرگترین امتیاز و پاداش را از خداوند گرفته است. حجتالاسلام امیریقوام با بیان اینکه شهادت یکی از مفاهیمی است که تنها در ادیان معنا میدهد و باز بنا به فرمایش مقام معظم رهبری شهید و شهادت خارج از چهارچوب دین بیمعنا بوده و به برکت اسلام است که معنای شهادت به اوج خود رسیده، مطرح کرد: به معنای واقعی کلمه شهادت بالاترین مزد و پاداش الهی است و بنا به فرموده آیتالله خامنهای، هر ملتی هنر شهادت را یاد گرفت، برای همیشه سربلند است و تا وقتی که رگ و ریشه شهید و شهادت در خون جوانان ما وجود دارد، باکی از دشمن وجود ندارد؛ شاید دشمن ضربه و آسیب بزند، اما نمیتواند ما را از پا درآورد. * اگر مفهوم شهادت در جامعه رونق گرفته بود، بسیاری از دردهای فرهنگی را نداشتیم وی با اعلام اینکه اگر مفهوم شهید و شهادت و انس با شهدا به معنای واقعی کلمه در جامعه رونق گرفته بود بسیاری از دردهای فرهنگی را نداشتیم، تصریح کرد: یکی از خلأهای جدی منجر به بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی موجود در جامعه، این است که نتوانستیم آنطور که باید، ارتباط با شهدا را در بین نسل جوان و نوجوانمان تزریق کنیم که اگر میتوانستیم، خود شهدا به میدان میآمدند، مگر نه اینکه ما طبق آیات قرآن معتقدیم شهدا زندهاند؟ این مقام مسئول اذعان کرد: متأسفانه ما بهظاهر زندهها، بستر اثرگذاری شهدا را در جامعه فراهم نمیکنیم؛ وگرنه اگر میدان را برای اثرگذاری آنها باز کرده و در حد توان کار کنیم، آنوقت خواهیم دید که شهید چطور خودش به میدان میآید و جوانان را با خود همراه میکند؛ کما اینکه همواره شاهد هستیم با هربار ورود پیکر مطهر شهید به یک فضا، دلها دگرگون شده و این ادعا با ورود پیکر شهید گمنامی در سال گذشته به دانشگاه و موج شور و هیجان در بین جوانان، قابل اثبات است. معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد واحد همدان وجود پنج شهید گمنام مدفون در این دانشگاه را مایه برکت و افتخار دانست و اظهار کرد: متأسفانه این شهدا غریب هستند و امیدوارم ما را ببخشند و دعا کنند تا منشأ اثر و تحولات گسترده و مثبت برای آرمانهای شهدا قرار گیریم. * طرح یادِ یار، زمینهساز رشد و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت رئیس جهاد دانشگاهی واحد همدان نیز هدف اصلی برگزاری طرح ملی «یادِ یار» را معرفی و تجلیل از شهدای دانشجو و شهدای علم و فناوری و آشنا کردن دانشجویان با قلههای سرافراز مبارزه و ایثار در جهت افزایش دغدغهمندی و بصیرت آنها عنوان کرد. مهدی میرزاپور زمینهسازی برای رشد و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت در دانشگاهها و مبارزه با تناقضهای شناختی موجود در نظام تعلیم و تربیت دانشگاه در زمینه مقطع بسیار درخشان تاریخی ایران اسلامی را از دیگر اهداف این طرح برشمرد. وی در ادامه اهمیت و ضرورت اجرای طرح را بازخوانی و بازتولید آرمانهای شهدای دانشجو در جهت تبیین آرمانهای اسلام و انقلاب و تمسک به عینیت آنها در جامعه، ایجاد تحولی بینشی و رویشی برای شناخت جایگاه حقیقی دانشگاه و نقش شهدای دانشجو در تحقق حرکتی که غایت آن دانشگاه اسلامی خواهد بود، اشاعه فرهنگ جهاد و شهادت با توجه به فرموده امام راحل «فرهنگ، مبدأ همه امور برای ملتها است» و تقویت هر سه لایه هویتی ملی، دینی و انقلابی دانشجویان خواند. میرزاپور ادامه داد: بزرگداشت شهیدان و بهویژه شهدای دانشجو، بهعنوان یکی از شاخصها و مؤلفههای تقویت روحیه ایمان خالصانه در بین تمامی اقشار جامعه، ارتقای سطح دانش و بصیرت در دانشجویان برای شناسایی انواع جنگ و توأم کردن بصیرت و شجاعت در نیروهای فرهنگی دانشگاهها، نهادینه شدن فرهنگ شهادت در سطح دانشگاهها و در بین نسل جوان، یادآوری ارزشهای شهدای دانشجو، عظمت آنها و ایجاد گرایش و انگیزه به ادامه راه آنان، شناخته شدن دانشجویان شهید بهعنوان قشر فرهیخته و نخبه در میان شهدا در زمره برجستهترین و مؤثرترین نخبگان جامعه و استفاده از آثار و وصایای شهدای دانشجو بهعنوان اسناد راهبردی و راهگشا در حوزه فعالیتهای فرهنگی، از دیگر ضرورتهای اجرای طرح است. خواهر شهید محمد عراقچیان نیز اظهار کرد: محمد مانند سایر شهدا خصوصیات اخلاقی خاص خودش را داشت، بهویژه شهدای عزیزی که با وجود سن کم، روح بلندی داشتند و این روح را در انجام واجبات و ترک محرمات، ارتقا دادند و به عند ربهم یرزقون رسیدند. زهرا عراقچیان با اشاره به اینکه محمد متولد تیرماه 46 بود که در دیماه 65 در منطقه امالرصاص آسمانی شد و سال 75 پیکر مطهرش به میهن رجعت کرد، گفت: محمد بسیار فردی صبور، آرام و ساکت بود و جز به ضرورت، صحبت نمیکرد. هرچه فکر میکنم یکبار هم یادم نمیآید در حالت عصبانیت و تندی او را چه در منزل و چه خارج از منزل، دیده باشم. وی ادامه داد: با توجه به اینکه اختلاف سنی من و محمد کم بود، اوقات بیشتری باهم بودیم، در دوران کودکی با یکدیگر همبازی بودیم و کمی بعد نیز همفکری زیادی باهم داشتیم. عراقچیان با بیان اینکه برادر شهیدم بسیار سر به زیر، قانع و مهربان بود، گفت: هروقت از جبهه برمیگشت به خواهرها سرکشی و به بچهها اظهار لطف و محبت میکرد. وی با اشاره به اینکه شهدا از درجه خاصی از اعتقادات برخوردار بودند و محمد هم بسیار به نماز اول وقت توجه میکرد و محرم و نامحرم برایش مهم بود، تصریح کرد: برادر سر به زیر من حتی به زنان بیحجاب در فیلمهای خارجی پخششده از تلویزیون نگاه نمیکرد و سرش را پایین میانداخت و چشمانش را میبست. خواهر شهید عراقچیان با اشاره به فعالیت اجتماعی محمد، بیان کرد: دوران راهنمایی محمد مصادف با پیروزی انقلاب بود و آن زمان در برنامه راهپیماییها و توزیع اعلامیههای امام خمینی (ره) شرکت میکرد؛ دبیرستان که رفت، فعالیتش بیشتر شد و جزء اعضای اصلی انجمن اسلامی دبیرستان امام خمینی (ره) قرار گرفت که به گواه مدیران و مسئولان دبیرستان و دانشآموزان دیگری که با وی بودند، بسیار فعال بود. وی اضافه کرد: سرکشی به خانوادههای شهدا و نیازمندان، برنامهریزی برای دبیرستان و دانشآموزان و بردنشان به مراسمهای برگزارشده در سطح شهر همچون مراسم شهدا، از دیگر اقدامات برادر شهیدم بود که در کنار درس خواندن در رشته ریاضی فیزیک، به آنها میپرداخت. * جبهه، دانشگاه آزاد اسلامی است عراقچیان خاطرنشان کرد: محمد بسیار نسبت به جبهه و شهدا اعتقاد راسخی داشت تا آنجا که میگفت جبهه، دانشگاه آزاد اسلامی است. هرکس با هر شرایطی میتواند به این دانشگاه وارد شود و خود را ارتقا دهد، هیچ محدودیتی برای هیچکس ندارد، جبهه محلی است که اسلام عملی را میتوانیم آنجا ببینم؛ درحقیقت کسی که با این سن کم به این حد از رشد رسیده، تنها باید راه خدا را رفته باشد. وی افزود: محمد همواره به مزار شهدا سر میزد، گاهی سر قبر شهید میخوابید، گویا باهم نجوا داشتند و عهد و قراردادی بوده که به آن رسیده است. شب و نصف شب با دوستانش به باغ بهشت میرفتند و در قبرهای خالی دراز میکشیدند و حتی میخوابیدند؛ درواقع کارهایی انجام میداد که در مخیله ما نمیگنجد، اما راهش را اینگونه یافت و به مقام والای شهادت رسید. خواهر شهید عراقچیان تصریح کرد: محمد در سال سوم و چهارم دبیرستان کمی با جهاد همکاری داشت و در کارهای فرهنگی آن شرکت میکرد؛ سال آخر مدرسه بیشتر به جبهه روی آورد و اوج حضور و فعالیتش مربوط به زمانی است که در رشته علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان درس میخواند. دانشگاه که رفت، زیاد متوجه جبهه رفتنش نمیشدیم؛ چراکه از اصفهان و دانشگاه اعزام میشد. یکبار هم با وجود اینکه زخمی شده بود، به عقب برنگشته و بعد تحت درمان قرار گرفته بود، اما هیچگاه صحبتی از مجروحیتش به میان نیاورد، بعدها از دوستان و همرزمانش این موضوع را شنیدیم. وی ادامه داد: آخرین حضور در جبهه مربوط میشود به دیماه سال 65 که قرار بود در عملیات کربلای چهار شرکت کند، گویا به او شهادتش الهام شده بود، چراکه وصیتنامهاش را شب قبل از انجام عملیات نوشته و بابت خطخوردگیها عذرخواهی کرده بود. او راهش را پیدا کرد و رفت، امروز ما وظیفه داریم که راه شهدا را برویم؛ اگر میخواهیم شهدا ما را شفاعت کنند، باید بدانیم شفاعت در همین دنیا است، ما باید به کلاس شهدا وارد شویم تا آنها دستمان را بگیرند. اگر پشت در این کلاس باشیم یا اصلاً وارد نشویم، چطور میخواهیم بگوییم دست ما را بگیرند و نزد خودشان ببرند؟ پس باید از همینجا وسیله شفاعت را فراهم کنیم. فرمانده و همرزم شهید و از آزادگان و راویان دفاع مقدس نیز با اشاره به اینکه شهیدعراقچیان از زمان دبیرستان فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد، گفت: شهید با جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت و زمانیکه دانشجوی اصفهان شد، با نیروهای لشگر امام حسین (ع) این شهر در منطقه حاضر شد. او در سال 65 به لشگر انصارالحسین (ع) همدان تغییر مکان داد و در قسمت تخریب بهعنوان تخریبچی حضور یافت. محسن جامبزرگ افزود: با توجه به اینکه دشمن موانعی همچون مینهای ضد تانک، ضد نفر و ضد خودرو، انواع دوشگاه، سیمخاردارهای کلافی، فرشی، خورشیدی و حلقوی در مسیر قرار میداد، کار بچههای تخریب باز کردن معبر بود تا نیروها فرصت هجوم بهدست آورند. حالا این جوان دانشجو بهعنوان تخریبچی در نوک جنگ قرار گرفت و بعد هم آموزش غواصی دید تا بهعنوان غواص تخریبچی خدمت کند. وی با اشاره به اینکه محمد نخستین کار غواصی را 20 شهریورماه سال 65 در جزیره مجنون انجام داد، ابراز کرد: در سد گتوند (بین شوشتر و دزفول) در مرکز آموزشی غواصی توفیق حضور و خدمت به شهید را داشتم و آموزشهای غواصی لازم در رابطه با عملیات را به او آموزش دادم. جامبزرگ بیان کرد: در عملیاتی که در جزیره مجنون انجام شد، این شهید عزیز و تعدادی از بچهها برای اینکه سالم بمانند، به آب زدند و 50 حلقه چاه نفتی موجود در این جزیره را به تصرف درآوردند؛ بهخاطر اینکه آتش توپخانه دشمن در شهرها و روستاها سوار نشود، باید خط مقدم جبهه را عقبتر میبردیم تا این مناطق از بُرد دشمن دور بماند و مردم مجدداً به منازلشان برگردند و اگر پایان جنگ شد، برگ برندهای داشته باشیم و از جایگاه بالا بتوانیم صحبت کنیم. این روای دفاع مقدس خاطرنشان کرد: نیروهای ما در قسمتهای حساس عملیات میکردند و آن قسمتها را میگرفتند. در جزیرهای که بودیم، یکی دو جاده و بقیهاش آب و نیزار بود. وقتی بچهها به آب زدند، تعدادی ازجمله شهیدعراقچیان 24 ساعت بعد از عملیات به خشکی آمدند، تصور کنید با لباس غواصی در خوزستانی که دمای هوایش در شهریورماه به 50 درجه میرسد و شرجی است، با لباس غواصی چندینساعت در آب باشی! واقعاً کار طاقتفرسایی است. وقتی محمد برگشت، یک قسمت از بدنش پخته بود، غواص دیگری 48 ساعت بعد برگشت و وقتی میخواست لباس غواصی را از تن خارج کند، یک قسمتهایی از گوشت بدنش کَنده میشد. ما مجبور بودیم نیروها را برای انجام عملیات بزرگتر یعنی کربلای چهار آماده کنیم. * تمرینهای سخت غواصی بهمنظور آمادگی برای عملیات کربلای 4 وی ادامه داد: فرماندهان به غواصان دستور به کار بیشتر و افزایش توانایی داده بودند که از عهده عملیات بزرگ کربلای چهار برآیند؛ چراکه عملیات باید در اروندرود خروشان با جزر و مدهای آنچنانیاش انجام میگرفت. غواصان وقتی وارد آب میشدند، از شدت سرما دندانهایشان به هم میخورد، اما خم به ابرو نمیآوردند؛ چراکه هدف بزرگتری داشتند و خسته نمیشدند. جامبزرگ اضافه کرد: غواصان صبح، ظهر و عصر به آب میزدند و شب بعد از استراحت، دعای توسلشان برقرار بود. نصف شب مجدداً وارد آب میشدند تا با تاریکی آب آشنا شوند. درواقع تمرینهای روز برای ورزیدگی و شبها برای آشنایی بود؛ بعد از خروج شبانه از آب، بهجای استراحت، نماز شب میخواندند و به دعا و ذکر خداوند میپرداختند. وی تصریح کرد: اگر شاهد پیروزی لشگریان اسلام بر 56 کشور جهان شدیم که تمام تجهیزات و حتی نیروهایشان را در اختیار صدام قرار میدادند، بهعلت قدرت نظامیگری و نیز توسل، توکل و شبزندهداری بچهها بود. * شب عملیات کربلای چهار این آزاده دفاع مقدس در ادامه به تشریح شب عملیات کربلای چهار پرداخت و یادآور شد: در شب عملیات باید نیروها از عرض اروندرود عبور میکردند، با توجه به موانع طبیعی موجود همچون جزایر و موانعی که عراقیها ایجاد کرده بودند، میبایست برای گرفتن خط دشمن، جزایر را میگرفتیم و بعد برای دفاع، به خط میرسیدیم؛ بنابراین تعدادی از نیروها برای گرفتن این جزایر میرفتند، یک عده غواص هم جزایر را دور میزدند تا به خط بروند. درواقع حدوداً بین یک تا سه ساعت غواصها بنا به مأموریتهایشان در آب بودند؛ جزر و مد هم فشار میآورد. تعدادی از غواصها باید در حالت جزر، یک عده در حالت ساکن و یک تعداد در حالت مد، در آب حرکت میکردند. ساعتها نسبت به نور مهتاب محاسبه میشد و براساس آن نیروها هدایت میشدند که همزمان به خط دشمن برسند. وی ادامه داد: مأموریت آندسته از نیروهایی که در حالت جزر بودند، حرکت در آب با سرعت 70 کیلومتر بر ساعت بود و با جزر آب به نقطه مورد نظر میرسیدند. آندسته که در حالت مد بودند، حرکت آب به غواصی آنها کمک میکرد و کنار میکشیدند و دسته سوم در حالت ساکن، مستقیم به آب میزدند؛ درواقع داستان غواصان دستبسته، مربوط به عملیاتی بود که نیروها باید جزایر را دور میزدند، اما متأسفانه دیده شده و درگیری ایجاد میشد و اگر قرار بود ما نرویم، آنها قتل عام میشدند؛ بنابراین بچهها براساس تکلیف عمل کردند. وقتی به آب زدیم، با گرداب هم برخورد کردیم و وقتی به قسمتهایی رسیدیم که بچهها میتوانستند کفشهای غواصی را از پا دربیاورند، با هجوم عراقیها با سلاحهای پیشرفته و توپ 106 که برای زدن سنگر و خودرو بود، مواجه شدیم. این روای دفاع مقدس تصریح کرد: در ادامه به سیمخاردارهای حلقوی و خورشیدی رسیدیم، سیمخاردارها حلقوی کرهایشکل و ادامهدار بودند و خورشیدیها حاوی میلگردهای 14 بود که اگر قایقی از عرض اروندرود حرکت کرد، نوک سکان به این سیمخاردارها اصابت کند. با این وجود بچهها از این موانع هم عبور کردند و به فاصله چند متر، به سیمخاردارهای دیگری رسیدیم که مینگذاری شده بودند. بعد از عبور از موانع دوم، به موانع سوم رسیدیم، تقریباً دو متر سیمخاردار بود و بچهها بازهم عبور کردند. درواقع با آن همه تجهیزاتی که دشمن داشت، آنها را از آنجا راندندند، خط را شکستند و مستقر شدند. وی افزود: در منطقه خشکی پستی و بلندیهایی وجود دارد که بچهها سنگر بگیرند، اما در اروندرود همهجا آب بود و افراد باید در عین غواصی، فعالیتهایی نظیر تیراندازی نیز انجام میدادند و با این وضعیت خط دشمن شکسته شد. پشت کانالهای خط دوم و سوم که خاکریزهای نونیشکل زده شده بود، خط چهارم وجود داشت، اما بچههای ما که شهیدعراقچیان نیز در بینشان بود، خط را شکستند و توانستند حتی تا خط سوم و چهارم پیشروی کنند؛ اما هنوز جزیره امالرصاص سقوط نکرده بود، زیرا دشمن با پدافندی که برای سرنگونی هواپیما بود، بچهها را تیغتراش میکرد و به همین علت هیچ نیرویی نتوانست برای کمک بیاید. صبح وقتی هوا روشن شد، بچهها اکثراً مجروح بودند و با این وجود میجنگیدند. * نحوه شهادت محمد عراقچیان جامبزرگ به روز شهادت شهید عراقچیان و سایر بچههای غواص گریزی زد و گفت: در همین حین به من که زخمی بودم و نمیتوانستم حرکت کنم و با بچهها صحبت میکردم، پیغام دادند حاجی نیروها دارند برای کمک میآیند، ناراحت نباش. گفتم رمز را بگویید. گفتند ما میگوییم «اللهاکبر»، آنها جواب میدهند «اللهاکبر»، به آنها گفتم رمز نیروهای شیراز «یامهدی» و رمز ما «یاحسین» است؛ اگر پاسخ درست گرفتید، نیروها خودی هستند. اما طرف مقابل مجدداً «اللهاکبر» گفته بود؛ بنابراین مطمئن شدیم نیروهای عراقی هستند و اجازه دادیم جلو بیایند، اما بچهها مثل آشغال آنها را درو کردند. با وجود اینکه بسیاری از افراد زخمی بودند، اما تلفات زیادی از عراقیها گرفتند؛ همان زمان عراقچیان برای حمله از کانال خارج میشود که با قناصه به سرش شلیک میکنند و او را به شهادت میرسانند. گفتنی است؛ شهید محمد عراقچیان پنجم مردادماه سال 46 در همدان به دنیا آمد و در تاریخ چهارم دیماه سال 65 در منطقه امالرصاص به فیض شهادت نائل آمد؛ او درحالی در 19 سالگی شهید شد که دانشجوی علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان بود. وصیتنامه شهید محمد عراقچیان با سلام به آقا امام زمان (عج) و امام امت و خانواده شهدا و تمام آرزومندان زیارت کربلا و تمام یاوران امام زمان (عج). اینک که شروع به نوشتن چند کلامی بهعنوان وصیتنامه کردهام، قلمم را قاصر میبینم که بتواند صحبتهایم را روی کاغذ آورد، ولی چه میشود کرد که باید چیزهایی را بنا بر دستور اسلام، به روی کاغذ آورم. چگونه میتوانیم لطف خدا را که ما را جزء این رزمندگان خوب قرار داده، پاسخ گوییم؟ خدا را شکر میکنیم بهخاطر اینهمه لطف و رحمتی که نسبت به ما روا داشته و خدا را با تمام وجودم شکرگزارم؛ نسبت به اینهمه نعمتهای بیشمار و شرمندهام از آن که نمیتوانم اینهمه لطف خدا را جبران کنم. چند توصیه را بنا بر ضرورت بیان میکنم، باشد که خداوند همه ما را بیامرزد؛ یکی اینکه مردم شهیدپرور هیچوقت امام عزیز را تنها نگذارید و تا آخرین قطره خون خود او را یاری کنید و در جبههها حضور داشته باشید، به هر نحو که میتوانید و نکند بعدها پشیمان و خجل شوید، زیرا در مقابل خدا و امام زمان هیچ جواب و دلیلی ندارید و حجت بر شما تمام است. از خواهران عزیز تقاضا دارم حجاب اسلامیشان را رعایت کنند و همچون حضرت زینب (س) عفت داشته باشند و باعث انحراف خود و دیگران نشوند و بدانید خدا ناظر تمام اعمال ماست و تمام اعمال ما حتی نفس کشیدن ما حساب دارد و همیشه خدا را به یاد داشته باشید. از خداوند سبحان تقاضای عفو و بخشش میکنم و امیدواریم تا خدا مرا نبخشیده، از دنیا مبرد و از خدا میخواهم لیاقت شهادت را به من بدهد و زندگیم را با شهادت پایان دهد. دوست دارم مرا با لباس مقدس بسیج به خاک بسپارند و مرا یک بسیجی بدانند و بخوانند. از برادر و خواهرانم که برای من زحمات فراوان کشیدهاند، میخواهم مرا ببخشند که نتوانستم زحمات آنها را جبران کنم. از همگی عاجزانه طلب عفو و بخشش میکنم و میخواهم برای ما زیاد استغفار کنید و مرا فراموش نکنید و در شبهای جمعه به یادم باشید و از خدا طلب مغفرت کنید. میخواهم که برای من گریه نکنید و اگر میخواستید گریه کنید، برای امام حسین (ع) گریه کنید، چون ما هر چه داریم از حسین (ع) است. لازم به ذکر است؛ در محل برگزاری برنامه نمایشگاهی از آثار بهجامانده و عکسهای شهید محمد عراقچیان در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت و در پایان برنامه از چهار خواهر شهید تقدیر به عمل آمد و به دانشجویان و دانشگاهیان پیکسل عکس شهید و بروشوری حاوی بخشی از وصیتنامه شهید تقدیم شد.
|