آسیبهای اجتماعی در هر جامعهای یکی از عمدهترین عوامل تهدیدکننده نظام اجتماعی تلقی میشود زیرا درصورت تخطی اعضای جامعه از هنجارهای اجتماعی، آن جامعه نمیتواند، بهآسانی کارکردهای خود را انجام دهد، بنابراین دچار بیسازمانی و بینظمی میشود. آسیبهای اجتماعی مجموعهای از معضلات و مشکلات است که درمان یکی از آنها وابسته به درمان زیرمجموعههای بروز آن معضل است؛ برای مثال فقر و بیکاری آسیبهای اجتماعی بیشماری را مانند طلاق، مشکلات معیشتی و از همه مهمتر حاشیهنشینی را دربر دارد؛ بنابراین آسیبهای اجتماعی به شکل زنجیروار به یکدیگر متصل هستند. تأسفبارتر اینکه حل معضلات و مشکلات آسیبهای اجتماعی در این سالها مغفول مانده و تقریباً طی یک دهه گذشته بنا به بروز و ظهور فناوریها، رختی نو در بسیاری از موارد به تن کرده و به اوج بروز خود رسیده و خودنمایی میکند. اعمال و شیوههای رفتاری افراد نابهنجار، نظام اجتماعی را متزلزل و گاهی نیز مختل میکند و موجب میشود که رعایت ارزشهای اخلاقی و هنجارها در جامعه و نزد سایر افراد زیر سؤال رفته و آن را به پایینترین سطح عمل تنزل دهد. بنابراین بررسی و ریشهیابی انحرافات اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه انحرافات و مسائل اجتماعی، امنیت اجتماعی را سلب کرده و مانعی برای رشد و توسعه جامعه محسوب میشود؛ این در حالی است که به طور کلی، هر رفتاری که از آدمی سر میزند، متأثر از مجموعهای از عوامل است که بهطور معمول در طول زندگی سر راه فرد قرار دارد و او را به انجام عملی خاص وادار میکند. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا با آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی گفتوگویی را درخصوص زمینههای بروز، پیشگیری و درمان این آسیبها ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: *همهگیری ویروس آسیب اجتماعی دکتر مجید ابهری، با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی بهعنوان ویروسهای فرهنگی و انسانی در جامعه نهتنها باعث بروز مشکلات برای خود افراد میشوند بلکه همانند بیماری مسری به دیگران نیز سرایت میکنند، اظهار کرد: از نگاه آسیبشناسی اجتماعی اینگونه عوارض به دو علت در جامعه رونق پیدا میکنند. وی افزود: نخست دلایل فردی و درونی؛ بدان معنا که گاهی انسانها بهدلیل کاستیهای تربیتی یا مشکلات روانشناختی و رفتاری، دست به اقداماتی میزنند که اطلاق واژه آسیبهای اجتماعی به آنها رواست. وی با اشاره به اینکه بعضی از مشکلات و عوارض اجتماعی بهخاطر مشکلات فردی و درونی در افراد بهوجود میآیند، خاطرنشان کرد: کاستیهایی که از خانواده با فرزندان وارد جامعه میشوند دارای دو منشأ هستند؛ مشکلات محیطی و تربیتی. این رفتارشناس با تأکید بر اینکه گاهی بر اثر همنشینی، دوستی، همسایگی همکلاس بودن با بعضی از افرادی که دچار آسیبهای اجتماعی هستند، افراد آلوده به آسیبها میشوند، تصریح کرد: عوارضی مانند اعتیاد، آلودگی دخانیات و سیگار، هرزهگردی، دزدیهای خردو کلان و همچنین عوارض و آسیبهای دیگر، ازجمله آسیبهای اجتماعی هستند که بر اثر نزدیکی و روابط دوستی و آشنایی با آسیبدیدگان از فرد بروز میکند. * وقتی فرزند در خانواده تربیت نشود، محیط مدرسه، دانشگاه و جامعه او را تربیت میکند ابهری با ابراز اینکه متأسفانه خانوادهها بهعنوان اصلیترین بستر رویش آسیبهای اجتماعی توجه چندانی به تربیت فرزندان خود نکرده و در دوران کودکی آنها را کوچک و خرد قلمداد کرده و دقتی در ادب و تربیت آنها بهکار نمیگیرند، خاطرنشان کرد: مسئله این است که پس از اتمام دوره خردسالی که وارد دبستان میشوند، در نبود زمینه تربیتی ازسوی خانواده، شرایط برای تأثیرگذاری عمیق و مستقیم آموزگاران و همکلاسیها بر تربیت، رشد و تعالی یا برعکس آسیبمند شدن افراد فراهم میشود. وی با بیان اینکه بعد نوبت دبیرستان و دانشگاه است که هرکدام تأثیر بسزایی در آسیبدیدگی افراد خواهند داشت، تشریح کرد: بنابراین همبازیها، همکاران، همسایگان تأثیر مستقیمی در آلودهسازی افراد به آسیبهای اجتماعی دارند. * گسترش فضای مجازی همراستا با آلودگی تربیتی، رفتاری و خلقی این استاد دانشگاه، افزود: نکته حائز اهمیت اینکه متأسفانه امروزه به علت گسترش فضای مجازی و تلفنهای هوشمند، کنترل فرزندان بسیار دشوارتر از قبل است به طوری که پسران و دختران قبل یا بعد از 12 سالگی با در دست داشتن گوشیهای هوشمند میتوانند به انواع فضاهای غیر مجاز و خطرناک وارد شده و آلودگی تربیتی، رفتاری و خلقی پیدا کنند، تصریح کرد: بنابراین اینکه فرزندان ما با چه کسانی همبازی هستند، همکلای و یا همسایگان آنها چه کسانی هستند؛ یقیناً در تربیت و رشد یا برعکس خطاهای انسانی آنها مؤثر است. *آسیبهای رفتاری و اعتیاد از خانواده به جامعه منتقل میشود ابهری با بیان اینکه آسیبهایی نظیر اعتیاد و مشکلات رفتاری بیشتر از خانواده در جامعه به افراد منتقل میشود؛ بنابراین باید مراقبت کرد که در کدام محله زندگی میکنیم و در مسیر رفتوآمد به مدرسه، فرزند ما از چه مناظری دیدن کرده و در عین حال از کجاها عبور میکند ابراز کرد: همه مسائلی که عنوان شد در بروز آسیبهای اجتماعی بسیار مؤثر هستند. *فرار از خانه، دلهدزدی حاصل ارتباط با دوستان ناباب وی با ابراز اینکه اینجانب با 40 سال سابقه پژوهش، تدریس و نوشتن در زمینه آسیبهای اجتماعی در مورد بعضی از آسیبها مانند فرار از خانه و یا دلهدزدی، دزدی لوازم خودرو و امثال اینها نقش دوستان و همسالان را بسیار مؤثر میدانم تصریح کرد: در مورد آسیبهای دیگر گاهی والدین باعث بروز آنها میشوند چراکه جدایی والدین و به تعبیر بهتر اختلافات خانوادگی، در رویش آسیبهای اجتماعی بسیار مؤثر هستند. * 70 تا 85 درصد آسیب دیدگان اجتماعی ماحصل خانوادههای پریشان و معتاد این دانشآموخته دکتری جامعهشناسی با تأکید بر اینکه فرزندان طلاق استعداد دریافت آسیبهای اجتماعی و به تعبیر بهتر آلودگی به آنها را داشته و معمولاً با همراه داشتن این آسیبها وارد خانواده آینده و جامعه میشوند تصریح کرد: متأسفانه تا امروز طبق بررسیهای میدانی انجامشده نوجوانان و جوانان آسیبدیده، بین 70 تا 85 درصد از فرزندان خانوادههای پریشان، معتاد و یا اتباع بیگانه هستند. ابهری ادامه داد: برای اصلاح این امور لازم است در درجه نخست دولت وارد عمل شده و با مراقبت از این افراد اجازه ندهد آسیبهای اجتماعی همانند بیماری کرونا در جامعه گسترش یافته و سرایت آن به دیگران باعث انحلال رفتار و اخلاق انسانی در جامعه شود. * آسیب تکدی، دستفروشی و بساطگستری نتیجه نداشتن وضعیت مالی مناسب و خانواده همراه وی با بیان اینکه به طور کلی آسیبهایی مانند تکدیگری، دستفروشی و بساطگستری بیشتر به لحاظ داشتن و یا نداشتن خانواده و تأثیرات وضعیت مالی خانواده در افراد بروز میکند، خاطرنشان کرد: یقیناً چارهجویی برای این آسیبها نیازمند بسترسازیهای لازم ازسوی دستگاههای متولی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و سیاستگذاری است. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد؛ خانواده بستر رویش آسیبهای اجتماعی در جامعه است؛ بنابراین باید روی بالندگی و ارتقای جایگاه مهارتی و آموزشی اعضای خانواده ازسوی متولیان این حوزه در بخش برنامهریزی و سیاستگذاری تمرکز شود اما متأسفانه هنوز شاهد این توجه ویژه نیستیم؛ یعنی امروز هیچ نهادی متولی مهارتآموزی و آموزش در حوزه خانواده بهویژه فرزندپروری نیست و به دیگر سخن در صورت بروز مشکل و مسئله یا ناآگاهی از روشهای درست فرزندپروری و آموزش زیست خانوادگی یقیناً بستری در سطح کلان در جامعه بنا به جایگاه خانواده در جامعهپذیری فرد در ذیل وزارتخانههای مربوطه لازم است که خانوادهها بهویژه والدین بتوانند به آن مراجعه کنند؛ بنابراین در نبود چنین بستری در بهترین حالت ناچار هستند به مراکز مشاوره دایرشده توسط بخش خصوصی مراجعه کرده و از آنها مشاوره بگیرند این در حالی است که هر یک از این مراکز دیدگاه و روشی منحصر به خود را دارد و این امر سردرگمی بیشتری را برای خانوادهها بهویژه والدین بهعنوان ارکان این نظام ایجاد میکند.
|