آیت الله سیدرضا بهاءالدینی، فقیه و معلم اخلاق و عرفان و از شاگردان آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید محمد حجت، سید محمد تقی خوانساری و بروجردی بود. بیشترین اشتغال و شهرت آیت اللّه بهاءالدینی، مربوط به بحثها و درسهای اخلاقی عمومی یا خصوصی وی بود که تا روزهای آخر حیاتش ادامه داشت.
با خدا باش!
نصیحت مردان علم و عمل، هر چند کوتاه باشد، راهگشا و کلیدی است. عارف وارسته، حضرت آیت الله بهاءالدینی، به جویندگان کوی دوست، جمله کوتاهی سفارش میکرد که عصاره و چکیده تمام اذکار است: «با خدا باش!» و آن گاه که ذکری از ایشان میخواستند،می فرمود: «با خدا باش!» و اگر با اصرار جوینده و پرسشگر مواجه میشدند، آیه 69 سوره عنکبوت را تلاوت میکرد: «آن کس که در محدوده بندگی ما بکوشد، راه ارتقا و صعود را به او بنمایانیم».
تلاش حضرت آیت الله بهاء الدینی بر این بود که تمام کارهای خود را برای رضای خداوند انجام دهد. یکی از شاگردان ایشان در این باره میگوید: یک وقتی برخی از رفقای ما به ایشان پیشنهاد کردند که اگر به فلان منطقه مسافرتی بفرمایید خوب است، ولی آقا نپذیرفتند. من عرض کردم: آقا چرا قبول نمی کنید؟ فرمود: «من آثار دینی در این مسافرت نمی بینم». خود آقا نقل میکرد که یک بار به یکی از روستاهای اطراف قم رفته بود. یک نفر گفته بود چون حضرت آیت الله بهاء الدینی این جا آمده است، به احترام ایشان من یک مسجد در این محل میسازم. ایشان هرگز به جایی که آثار دینی نداشت، نمی رفت.
حجت الاسلام صدیقی نیز نقل میکند: «در دوران دفاع مقدس شبهایی بوده که به رفیقانشان میگفتند به خدمت آیت الله بهاءالدینی برویم. گفتند زمان مناسبی برای ملاقات نیست اما شهید صیاد شیرازی گفته بودند که دلم هوایشان را کرده وقتی به نزدیکی خانه آیت الله بهاءالدینی رسیدند ایشان خودشان درب منزل را برای شهید باز کردند. آیت الله بهاءالدینی بارها به جبههها مشرف شدند و جبهه را یک مکان مقدسی میدانستند. در جایی به شهید صیاد شیرازی گفتند: «ما نور شهادت را در چهره شما میبینیم» ایشان معتقد بود همه اولیا و برجستگان تحت تربیت ولی الله اعظم هستند.
شناسه خبر 43655