شناسه خبر:48164
1400/8/18 10:44:09

سپهرغرب، گروه فرهنگی: زن و شوهری جوان با یک فرزند در حالی که از فروشگاه خرید زیادی کرده و باعث تعجب دیگران شده‌اند با خوشحالی خودشان را معذور و ناچار دانسته، می‌گویند به خاطر فلان یخچاله! دختر جوانی مجهز بودن جهیزیه خود را به رخ می‌کشد و این را نشانه توجه و اهمیت مادرش به خوشبختی و آرامش خاطر او می‌داند، مردی کیک بزرگ خریده و چون اندازه یخچالش نیست، ناراحت است و به جای برش کیک، یخچال بزرگ‌تر می‌خرد. از این دست تبلیغات در رسانه ملی کم نیست که در طول شبانه‌روز مکرر پخش می‌شوند تا در ذهن مخاطب جا بیفتد و احساس نیاز در او ایجاد شود. این در حالی است که به بهانه کرونا تأکید می‌شود در خانه بمانید و بازارگردی نکنید و ثانیاً در این شرایط اقتصادی کمرشکن که نیاز‌های اولیه و ضروری مردم به سختی تأمین می‌شود، این ذبح مخاطب از سوی تلویزیون به عنوان رسانه عمومی و فراگیر که در همه خانه‌ها از فقیر و غنی هست چه معنایی دارد؟!

می‌دانیم که قشر مرفه و متمول کمتر رسانه ملی را می‌بینند و سلبریتی‌ها هم هرچند با حضور در تبلیغات از همین رسانه نان می‌خورند، به زبان‌های مختلف القا می‌کنند که ما تلویزیون نمی‌بینیم! پس مخاطب این رسانه ملی اغلب مردم متوسط رو به پایین هستند که به جای امیدبخشی و فرهنگ‌سازی برای اقناع نیاز‌ها باید در طول شبانه‌روز پای تبلیغات نامتعارف بنشینند و با گلوله‌های جادویی رسانه ملی بمباران شوند. همین مسئله به تدریج باعث می‌شود در افراد احساس فقر نسبی ایجاد شود و از اینکه یخچال خانه آن‌ها بزرگ و جادار نیست، خجالت بکشند یا پدر و مادری برای تأمین جهیزیه دخترشان خود را به آب و آتش بزنند تا کامل و شیک باشد و حلقه‌های این زنجیره معیوب در جامعه همچنان ادامه پیدا می‌کند.

تلویزیون از یک سو با حدیث و روایت کارشناسان تلویزیونی از قناعت و صرفه‌جویی دم می‌زند و از سویی با تبلیغات رنگارنگ هیولای مصرف را به جان خانواده‌ها می‌اندازد تا مقاصد تجاری عده قلیلی تأمین شود. جالب آنکه این نوع نقد‌ها بار‌ها و بار‌ها از سوی رسانه‌های مختلف و دلسوزان فرهنگی مطرح می‌شود ولی تأثیر آن از تأثیر روی شبکه‌های خارجی مهاجم کمتر است چراکه برخی فقط پول را می‌شناسند و فرهنگ و خانواده برایشان دغدغه نیست.

بیش از 90 درصد تبلیغات تجاری صداوسیما توسط یک کارتل شناخته شده تولید می‌شود، پس آنچه در سال‌های اخیر به خورد مردم داده شده، سلیقه شرکت‌های تولیدکننده به تنهایی نبوده است بلکه پشت پرده مخوفی دارد که هیچ کس از مسئولان نظارتی تاکنون به آن ورود نکرده‌اند.

چگونه است دریچه فرهنگی تبلیغات در رسانه ملی فقط به روی یک شرکت باز شده است، در حالی که گفته می‌شود در قانون، مبارزه با کارتل‌های اقتصادی را داریم و در عین حال علناً و آشکارا آگهی‌های بازرگانی که بخشی از فرهنگ اجتماعی را هم شکل می‌دهند، در دستان عده‌ای محدود قرار گرفته است، پس چه سود وقتی این تبلیغات مخرب را نقد کنیم، در حالی که کارگردان همه این‌ها یک تیم است. مسئولان این رسانه آیا نمی‌دانند آگهی‌های تجاری قسمت مهمی از فرهنگ جامعه را شکل می‌دهند؟

اینکه در طول شبانه‌روز تلویزیون چاه نیازآفرینی مخاطبان عام را با وجود گرانی‌ها و مشکلات اقتصادی عمیق و عمیق‌تر می‌کند، چه نتیجه‌ای می‌تواند داشته باشد، جز فرار از تشکیل خانواده در میان جوانان و گرفتار کردن مخاطبان به دام وام‌های بانکی و زندگی قسطی؟!

شناسه خبر 48164