کد خبر : 12413
تاریخ : 1398/7/7
گروه خبری : فرهنگی

سپهرغرب مطرح کرد:

کاشی هفت‌رنگ، هنرِ فراموش شده همدان، نیازمند توجه مسئولان صنایع دستی

همیشه پای چینی‌ها در میان است!

سپهرغرب، گروه فرهنگی - سمیرا گمار: هنر «کاشی هفت‌رنگ» یکی از هنرهای اصیل و سنتی ایران است که نمونه‌های آن در قالب نقش‌های زیبا و بی‌بدیل بر دیوارهای مساجد و عمارت‌های باشکوه به چشم می‌خورد. هرچند این هنر همچون گذشته رونق ندارد و غبار فراموشی بر آن نشسته اما هنوز هنرمندانی هستند که با نگاه خلاق و متعهد خود به دنبال زنده نگاه داشتن و معرفی این هنر فراموش شده هستند. برخی از هنرمندان این رشته معتقدند این هنر از قرن هشتم هجری رایج شده و اوج آن در دوران صفویه بوده است. «مجید زارعی» یکی از این هنرمندان همدانی است که از کودکی وارد این رشته شده و اکنون بیش از سی و چند سال از فعالیتش در این زمینه می‌گذرد؛ آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگوی خبرنگار سپهرغرب با این هنرمند همدانی در رابطه با این حرفه هنری است:

     سلام، لطفا ابتدا خودتان را معرفی کنید.

مجید زارعی هستم، متولد فروردین سال 48 و تا مقطع دیپلم در رشته تجربی تحصیل کرده‌ام؛ از سال 59 یعنی وقتی 11 ساله بودم قلم در دست گرفته و نقاشی روی سرامیک را آغاز کردم، از سال 70 و پس از پایان دوره سربازی با دو برادر دیگرم کار در رشته «کاشی هفت‌رنگ» را آغاز کردم که در همدان سابقه‌ای نداشت و به عبارتی ما پایه‌گذار آن بودیم، البته بعدها یک کارگاه دیگر نیز اضافه شد و در حال حاضر دو کارگاه کاشی هفت‌رنگ در همدان در این زمینه فعالیت می‌کنند.

     آقای زارعی، شما این هنر را چطور یاد گرفتید و چه چیزی شما را به سوی این هنر سوق داد؟

با تجربه‌ای که در زمینه نقاشی روی کاشی داشتم، مطالعه روی شیوه‌های اسلیمی را آغاز کرده و به قوانین آن دست پیدا کردم؛ البته کار من سبک جدیدی در این رشته بود که نظیر آن در کار هنرمندان اصفهانی دیده نمی‌شد، سبک جدید هم با طرح‌های بدیع اما وفاداری به قوانین و قواعد تذهیب و نقوش اسلامی بود؛ ضمن اینکه من و برادرانم علاوه بر کاشی هفت‌رنگ، نقاشی روی کاشی هم انجام می‌دهیم که ابتکار خودمان بوده و از طرح‌های گرافیکی تا مینیاتور، رئال و منظره را دربرمی‌گیرد. سابقه آشنایی با نقاشی و علاقه به این هنر باعث شد من به کاشی هفت رنگ گرایش پیدا کنم.

     هنر کاشی هفت رنگ یک هنر اصیل و سنتی است، لطفا کمی بیشتر درباره این هنر و پیشینه آن توضیح دهید.

برخی معتقدند وجه تسمیه کاشی هفت‌رنگ به دلیل قرار گرفتن آن در مقابل آفتاب و مانند رنگین‌کمان شدن آن است؛ اما صحیح‌تر این است که هفت رنگ اصلی شامل سفید، سیاه، قرمز، سبز، لاجوردی و زرد در کاشی هفت‌رنگ به کار می‌رود. این هنر از زمان سلجوقیان و در شهر اصفهان به صورت سیستماتیک آغاز شده که البته شاید پیش از آن کارهای پراکنده‌ای هم بوده، اما در زمان سلجوقیان منسجم شده، در زمان صفویان هم که به اوج خود رسیده و مسجد امام و مسجد شیخ لطف‌الله از نمونه‌های بازر آن دوره است.

     لطفا در مورد شیوه اجرا و انجام این کار توضیح دهید.

مراحل آن شامل طراحی، کپی، مهره‌کاری، قلم‌گیری، رنگ‌آمیزی و پخت است به این صورت که ابتدا متناسب با سفارش کار که «نوشته» یا «نقش» است چارچوب کاشی چیده می‌شود، اگر قرینه باشد تقسیم‌بندی شده و یک طرف را طراحی می‌کنیم و سمت دیگر را با کاغذ کالک کپی می‌کنیم، نوشته هم داشته باشد با جوهر خامه خطاطی نستعلیق یا نسخ انجام شده، سپس نقوش و خط قلم گیری می‌شود، پس از آن نیز متناسب با لعاب‌های رنگی، کار در دمای 950 درجه پخته می‌شود.

     هنر کاشی هفت رنگ یک هنر اصیل ایرانی است؛ چقدر ظرفیت دارد تا به روز شود و شما چقدر در این مسیر قدم گذاشته اید؟

این هنر یک دریا است؛ گل‌ها، نقوش و رنگ‌بندی آن در عین حال که می‌تواند بافت و قالب‌بندی سنتی خود را حفظ کند، با سبک و طرح جدید نیز عجین می‌شود و همه این‌ها قابلیت ابتکار و نوآوری دارد و می‌توان روی آن مانور داد، اما در مورد بخش دوم سوال شما نه تنها در کاشی هفت‌رنگ ما طرح‌های نویی خلق می‌کنیم که استقلال دارد، نقاشی روی کاشی هم ابتکار ما بوده و تلاشمان ایجاد طرح‌های بدیع در این رشته است.

     این هنر در چه جاهایی کاربرد دارد؟

در اماکن مذهبی، مساجد، سر در مدارس، تابلوی ادارات، تابلوهایی برای زیبایی منازل و مواردی از این قبیل؛ ما صفر تا 100 با کار دست انجام می‌دهیم، اما متاسفانه در حال حاضر بسیاری از کالاهای خارجی قدرت رقابت را از ما گرفته است.

     شما به عنوان هنرمند این رشته دلیل استقبال و گرایش کم به آن را در چه عواملی می‌بینید؟

بسیاری از کارگاه‌های اصفهان تعطیل شده و کارگاه‌های فعال هم نقوش اصلی را به صورت چاپ یا سیلک درآورده‌اند که در این صورت اصالت کار با دست از بین می‌رود؛ شاید دلیل آن سنت‌زدایی است که نمی‌دانم مقصر نفوذ فرهنگ بیگانه است یا ضعف فرهنگی خودمان؛ تفکر برخی به حدی نازل شده که می‌گویند: مگر مردم دیوانه‌ هستند که از کاشی هفت رنگ در سر در منزل خود استفاده کنند! گاهی هم برخی گرایش‌ها از سوی مردم به هنرهای اصیل بیشتر از جنبه‌های مدگرایی است تا زیبایی‌شناسی و شناخت آن هنر! تا اوایل دهه 80 استقبال از تابلوهای نفیس مینیاتور بسیار خوب بود، اما اکنون با اجناس چینی و مغازه‌های لوکس فروشی می‌گویند کاشی هفت رنگ از مد افتاده! این طور بخواهد پیش برود خیلی دوامی نخواهد داشت.

     آقای زارعی؛ علاقه یک بخشی از کار هنری است و درآمدزایی بخشی دیگر، این هنر چقدر صرفه اقتصادی برای هنرمند دارد؟

صادقانه باید بگویم که با توجه به هزینه‌ها و مخارج بالایی که صرف این کار می‌شود از کوره و جوهر تا لعاب، در نهایت شاید دستمزد یک کارگر هم برای ما باقی نماند، اما علاقه ما را پاگیر این هنر کرده، ضمن اینکه در این شرایط اقتصادی اگر این کار را هم رها کنیم کار دیگری نیست و بیکار خواهیم ماند!

     پس هزینه‌های تامین مواد اولیه این هنر زیاد است؟

همه مواد و وسایل ساخت ایران است، اما نسبت به سال‌های گذشته در برخی موارد چهار برابر افزایش قیمت داشته‌ایم.

     بازار کارتان چطور است، صادارات هم دارید؟

عرض کردم که رغبت به استفاده از این هنر بسیار کم است، اما گاهی از استان‌های دیگر سفارش داریم، صادرات به کشورهای خارجی نیز مستلزم سرمایه بالا و حمایت برای شرکت در نمایشگاه‌ها خارجی است که ما نداریم، گاهی توریست‌های خارجی که به همدان می‌آیند از آثار کاشی هفت رنگ تهیه می‌کنند. ضمن اینکه مشتری‌های ما ثابت هستند و با پیمانکاران نوسازی مدارس کار می‌کنیم؛ اگرچه این هم محدود شده، به طوری که قبلا در راهرو و نمازخانه مدارس نیز کار انجام می‌شد اما الان فقط سر در مدارس است.

     این رشته در دانشگاه هم تدریس می‌شود؟

در دهه 80 دانشجویان رشته معماری در این زمینه کار می‌کردند، اما الان فکر نمی‌کنم؛ در حالی که این هنر ظرفیت تدریس در دانشکده هنر را دارد.

     شما شاگرد هم دارید که این هنر را به آن‌ها آموزش دهید؟

ما از طریق مجازی این هنر را تبلیغ می‌کنیم عده‌ای هم برای یادگیری آن می‌آیند اما بیش از دو سه روز ادامه نمی‌دهند؛ این کار واقعا به علاقه و پشتکار نیاز دارد و باید پای زحماتش ایستاد. اگر افرادی علاقمند به فرا گرفتن این هنر باشند با کمال میل این هنر را به آنان آموزش می‌دهیم، اما در حال حاضر در کارگاه سه نفر هستیم.

     موانع و مشکلات پیش روی‌تان چیست؟

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل، حکایت ما است! اگر بتوانیم یک کانال ارتباطی با خارج از کشور پیدا کنیم، استقبال بسیار زیادی از این هنر خواهد شد اما امکانات ما محدود بوده و این کار به سرمایه‌گذار نیاز دارد. مسئله بعدی بسته‌بندی است که کارتن بسته‌بندی کاشی در مسیر از بین می‌رود. ببینید تولید شامل عرضه و تقاضا است که هر یک وابسته به دیگری است؛ مطمئنا اگر برای کاشی هفت‌رنگ تقاضا باشد، ما برای تولید مشکلی نداریم، اگر چه مواد اولیه گران‌شده اما اگر استقبال شده و بازار هدف پیدا شود، جای کار زیادی در این رشته هنری دارد از آموزش به علاقمندان تا ایجاد اشتغال برای افراد.

     ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفا اگر به عنوان کلام پایانی، نکته‌ای هست بفرمایید.

ممنون از شما و اهمیتی که به این هنر و هنرمندان این رشته می‌دهید؛ با توجه به اینکه سازمان میراث فرهنگی تبدیل به وزارتخانه شده امیدواریم شرایط عوض شود، نه تنها کار ما، که همه فعالان صنایع دستی به نوعی دچار مشکل هستند، اما در کار ما بیشتر خودش را نشان می‌دهد چون این کار گران خرج است، امیدوارم موانع پیش روی کار برداشته شده و شاهد رونق این هنر در همدان باشیم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/12413