کد خبر : 15399 تاریخ : 1398/10/1 گروه خبری : اقتصادی |
|
آیا زنان هم در پیشبرد اقتصاد مقاومتی نقش دارند؟ |
|
سپهرغرب، گروه اقتصادی: هرچند خدمات بانوان خانهدار و تربیت فرزند توسط آنان در حسابداری ملی محاسبه نمیشود، اما با ترک این پست توسط بانوان محترم، هزینههایی که بر دوش خانوادهها و جامعه از این بابت قرار میگیرد، جزء درآمد داخلی یک کشور محاسبه میشود. زنان از دیرباز نقش بسزایی در خانواده داشتهاند، در بسیاری از مناطق زنان علاوهبر مشغله خانهداری و تربیت فرزند، پابهپای مردان کار میکردهاند و یا بهنحوی به گذران زندگی خانواده کمک داشتهاند. بااینحال امروزه نقش زنان در اقتصاد مدرن بیشازپیش پُررنگ شده و گاه حتی رنگوبویی سیاسی گرفته است. یکی از مباحث درحال پیشرفت اقتصاد در بحث کلان، حسابداری ملی بوده، رایجترین شاخص حسابداری ملی درآمد داخلی سرانه یا GDP سرانه است. این شاخص بهطورکلی بیان میکند که بهازای هر فرد در یک کشور، چقدر درآمد ایجاد شده است. البته این شاخص معیارهای توزیعی را دربرنمیگیرد که یکی از اشکالات این شاخص بوده و موضوع اصلی این بحث نیست. یکی دیگر از اشکالاتی که به شاخص درآمد داخلی سرانه وارد شده و سرآغاز بحث اصلی در ادامه است، بحث نادیده گرفتن برخی خدمات بوده که بهازای آنها پولی دریافت نمیشود و از مهمترین خدمات مورد بحث در درآمد داخلی سرانه به حساب نمیآید؛ بحث مربوط به خدمات زنان خانهدار است که بابت کار خود دستمزدی دریافت نمیکنند. با تبلیغات وسیعی که بهخصوص از سوی کشورهای غربی درباره استقلال شخصیتی زنها و مفید بودن آنها در جامعه میشود، بسیاری از خانمها خانهداری را شغل حساب نکرده و آن را باعث محدود شدن خویش و مانع آزادی، استقلال و هویت مستقل شخصیت خود میدانند. در اینجا نهتنها خانهداری را شغل و درآمدزا درنظر نگرفتهاند و ارزشهای آن بهخصوص در بلندمدت را ندیدهاند، بلکه آن را دلیل عدم استقلال زن در جامعه جلوه دادهاند. حال به بررسی اجمالی برخی آثار و نتایج اشتغال زنان در بیرون از خانه و مقایسه آثار آن با اشتغال درون خانه پرداخته میشود. اشکال دیگری که به حسابداری ملی وارد است، این مورد بوده که در این حسابداری گاه مواردی جزء درآمد ملی به حساب میآیند که برای جلوگیری از ضرر صرف شده است. درواقع این شاخص که نشاندهنده سطح رفاه نسبی در یک جامعه بوده، در اینجا دچار اشتباه در برآورد درآمد شده است و درواقع هزینهای که بهدلیل ثانوی به جامعه تحمیل شده را درآمد برای جامعه درنظر میگیرد. مثال این امر هزینههایی است که برای پاکسازی هوای آلوده توسط سازمان محیطزیست میشود؛ این هزینهها درحالی جزء درآمد داخلی کشور حساب میشوند که درواقع برای جلوگیری از یک ضرر (آلودگی) صرف شدهاند. مورد دیگر هزینههای پزشکی ناشی از آلودگی در شهرهای آلوده است که در بخش خدمات پزشکی جزء درآمد یک کشور محسوب میشوند، درحالی که این هزینهها به سبب وجود آلودگی در جامعه بر کشور متحمل شده است و یا افزایش هزینههای انتظامی بهدلیل بالا رفتن بزهکاری و وقوع جرم در یک کشور. با ورود بانوان به بازار کار خدماتی مانند نگهداری فرزند و نظافت خانه رشد میکنند که این خدمات بهظاهر در درآمد داخلی کشور باعث رشد هستند، درحالی که این بهظاهر درآمد، ناشی از هزینههای ایجادشده بهدلیل ترک شغل خانهداری، مقام مادری و تربیت فرزند توسط بانوان به آن جامعه تحمیل شده است. به مشکلات دیگری که با اشتغال به کار در بیرون از منزل بانوان میتواند برای جامعه اقتصادی بهوجود بیاید، در ادامه اشاره میشود. با گسترش حضور بانوان در عرصه بازار کار، موقعیتهای شغلی بسیاری از دسترس مردان جامعه خارج شده و از این بابت مشکلاتی مانند ازدواج جوانان بهدلیل نبود امکانات مالی و شغلی مناسب برای مردهای جوان و نیز استقلال مالی و عدم تمایل به ازدواج گروهی از بانوان، ایجاد میشود. بهدلیل قدرت کمتر چانهزنی بانوان در بازار کار، به آنها اجحاف شده و کارهای غالباً مشکلتر و سنگینتر با حقوق کمتر در اختیار آنان قرار میگیرد. در بُعد خانوادگی با اشتغال پدر و مادر و عدم توجه کافی والدین به تربیت فرزند، استعداد رشد جرم در فرزندان این افراد بهدلیل عدم نظارت کافی، بیشتر است. غرض از این مقدمه آن بود که هرچند خدمات بانوان خانهدار و تربیت فرزند آنان در حسابداری ملی محاسبه نمیشود، اما با ترک این پست توسط بانوان محترم، هزینههایی که بر دوش خانوادهها و جامعه از این بابت قرار میگیرد، جزء درآمد داخلی یک کشور محاسبه میشود. این درآمد داخلی همانند هزینه کنترل آلودگی و هزینه پزشکی، یک هزینه متحملشده به اقتصاد کشور است که در درآمد داخلی محاسبه میشود و موجب افزایش رفاه ظاهری در سنجه GDP سرانه است. درحالی که مشاهده شد که در اینجا سنجه قرار دادن این شاخص یک اشتباه بوده و این درآمد حاصله منتج از هزینههای تحمیلشده بر جامعه در اثر ترک شغل خانهداری و مقام تربیت فرزندی زنان جامعه است. برخی پیشنهادهایی که برای کار بانوان شده، یکی تقسیم کار تعریفشده برای یک نفر بین دو یا چند خانم است که اینگونه هم بانوان اوقات فراغت در کنار کار خواهند داشت و هم درآمدی جداگانه داشته و میتوانند در چرخه سطحی اقتصاد کشور نقشآفرینی کنند. دیگر پیشنهاد برای کار بانوان علاقهمند به فعالیت در سطحی بیرون از خانواده نیز بحث دورکاری است که این راه نیز میتواند با مدیریت صحیح بهخوبی مورد استفاده قرار گیرد. با این اوصاف و با تأسی به توصیههای پیشوایان دینی شیعه، به نظر میرسد که نقش زنان در اقتصاد مقاومتی مورد نظر در ایران بسیار پُررنگ اما مغایر با شاخصهای متداول غربی است. درواقع برخلاف سنجههای حسابداری غربی در اسلام برای زحماتی که بانوان در منزل متحمل میشوند، ارزش کار (مادی) درنظر گرفته شده است و بانوان خانهدار میتوانند در ازای کار انجامشده از همسر خود تقاضای اجرت کنند. در اقتصاد مقاومتی نیز که در شرایط حساس کنونی کشور اجرا میشود، لازم است بیشازپیش به این نکات ظریف دقت شود و از طرفی نیز لازم است تا خدمات آندسته از بانوان که در شغل خانهداری و یا مقام تربیت فرزند مشغول هستند، به نحوی وارد سیستم اقتصادی شده و ارزش آن در نظام اقتصادی کلان کشور درنظر گرفته شود. درحقیقت زنان در اقتصاد مقاومتی تعریفشده برای دوره حاضر ایران علاوهبر حضور در شغلهایی که لزوم وجود بانوان در آن پستها محسوس است مانند پزشکی، پرستاری، معلمی و غیره، نقش حفظ محور خانواده را نیز برعهده دارند. درواقع بانوان خانهدار یک سرمایه اجتماعی برای اقتصاد مقاومتی خواهند بود؛ این سرمایههای اجتماعی با تربیت فرزندان متعهد و شایسته و همچنین حفظ محوریت خانواده و دفاع از کیان آن در شرایط تهاجم فرهنگی، دِین خود را به کشور و نسل آتی جامعه ادا میکنند. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/15399 |