کد خبر : 17179
تاریخ : 1398/11/16
گروه خبری : جامعه

مدرسه «علمی»، دانشگاه مبارزاتی

«سیدصادق» و ۷۰ سال انقلابی‌گری

تأسیس «مدرسه علمی» همدان وابسته به جامعه تعلیمات اسلامی در دوران رژیم پهلوی پاسخی بود به نیازهای معنوی خانواده‌ها و اقشار مذهبی که توانست با خصوصیات اسلامی حاکم بر مدرسه و آموزش آموزه‌های دینی به شاگردان خود در مقابل فعالیت‌های مکاتب غیردینی ایستادگی کند و مردان بزرگی را برای انقلاب و جامعه تربیت کند.

پیروزی انقلاب اسلامی به عوامل مختلفی چون نفوذ معنوی و مدیریت رهبر کبیر انقلاب، بیدار شدن مردم توسط رهنمودهای امام و دیگر روحانیون مبارز و وحدت آنها، کانون‌های فرهنگی چون مساجد، دانشگاه‌ها و مدارس و... وابسته بوده و در این میان اثرگذاری معلمان متعهد و انقلابی و حضور برجسته دانش‌آموزان و رسیدن به آن سطح از بصیرت و آگاهی برای مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد و هر آنچه منکر در جامعه بوده را می‌توان یکی از مهم‌ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی دانست. این دانش‌آموزان انقلابی و مومن با روحی پاک و قلبی روشن بیش از همه افراد جامعه تحت تأثیر رهنمون‌های امام خمینی(ره) قرار گرفته و با وجود سن کمشان در اکثر وقایع و اتفاقات آن روزهای سال ۵۷ و حتی قبل از آن حضوری فعال و مؤثر داشتند.

در این گزارش سعی کردیم به نقش مدارس و سیستم آموزشی در دوران قبل از انقلاب و تربیت دانش‌آموزان انقلابی و مذهبی در پیشبرد انقلاب اسلامی بپردازیم، بنابراین با ابوالفتح مومن، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده کتاب‌هایی در عرصه انقلاب اسلامی در همدان و دفاع مقدس به گفت‌وگو نشستیم:

در ابتدا به فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر مدارس ایران در دوران پهلوی اشاره کنید و اینکه  در خصوص ایجاد مدارس خاص دینی در آن زمان با وجود مدارس مختلف آمریکایی،‌ فرانسوی و...و تبلیغات گسترده برای آنها توضیح دهید.

مومن: در شروع مطالبم بهتر است به جو حاکم بر آن دوران به طور مختصر اشاره کنم،‌ به نظرم در تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی یک جامعه و کشور همیشه نقش کانون‌های فرهنگی و سیاسی پیشرو، بسیار بارز و چشمگیر بوده و گاهی بعضی از این کانون‌ها، تشکل‌ها و انجمن‌ها صرفا سیاسی و بعضا فرهنگی بوده است، گاهی هم صبغه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته‌اند. یکی از این کانون‌ها «جامعه تعلیمات اسلامی» است که بنیان‌گذار آن شیخ عباسعلی اسلامی سبزواری از جمله افرادی بوده که اصلاح و ایجاد فرهنگ سالم و درست را زیربنای تحولات دیگر در جامعه دانسته و در همین راستا فعالیت می‌کرد البته فضای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پس از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط دیکتارتوری رضاشاه نقش مهمی در تشکیل جامعه تعلیم اسلامی داشت. این جامعه همانند دیگر تشکل‌ها و احزاب از فضای موجود توانست به خوبی استفاده کند و به عرصه فعالیت‌های فرهنگی ـ سیاسی دهه ۲۰ وارد شود.

شیخ عباسعلی قرائتی سبزواری معروف به «اسلامی» وقتی از مشهد به تهران مهاجرت کرد فضای مرکز را سخت ضدمذهبی دید و با توجه به تجربیات کسب کرده که سال‌ها در هندوستان به عنوان مبلغ داشت و از نزدیک شاهد سلطه انگلیسی‌ها بر این سرزمین و نیز واکنش هندوها و مسلمانان در برابر آنان بود، مصمم شد با کمک برادران دینی خود در برابر این وضعیت ایستادگی کند. در آن زمان فضای ضددینی بر اثر نفوذ عوامل و نیروهای هوادار دولت‌های خارجی به خصوص متفقین در ارکان مملکت، چاپ و نشر روزنامه‌هایی با مطالبی علیه اسلام از سوی برخی احزاب و گروه‌ها خصوصا حزب توده و فعالیت‌های برخی افراد چون کسروی در جامعه و نیز وجود مدارس اروپایی و غربی که به ترویج فرهنگ غرب می‌‌‌‌پرداخت باعث مسموم شدن فضای آموزشی مدارس و دانشگاه‌ها شده بود.

شیخ عباسعلی اسلامی خوب می‌دانست برای مبارزه و مقابله با این تبلیغات و برنامه‌های ضد دینی باید فعالیت فرهنگی در سطح گسترده و عمیق داشته باشد و این نیازمند پشتیبانی مالی بازاریان و خانواده‌های مذهبی و متدین بود. وی در ۱۳۲۲ «جمعیت پیروان قرآن» را در تهران که وظیفه آن آموزش قرآن و تعالیم دینی به فرزندان خانواده‌های مذهبی بود تأسیس کرد و در همان سال امتیاز مدرسه ملی را به دست آورد که بعدها جمعیت پیروان قرآن به «جامعه تعلیمات اسلامی» تغییر نام داد و در سال ۱۳۲۸ رسما از وزارت فرهنگ مجوز فعالیت دریافت کرد.

 با نگاهی به مقدمه  اساسنامه جامعه تعلیمات می‌توان به نگرش علمی و عمیق اعضای آن نسبت به تحولات آن روز پی برد چنانکه در مقدمه آمده « ... تعلیم بدون تربیت و علم بدون اخلاق  برای بشر کافی نبوده و جز سیه‌رویی و بدبختی محصول دیگری نخواهد داشت. بهترین دلیل هم وضع حاضر کشور ما می‌‌شود...». همین مطلب به روشنی هدف اصلی  از تأسیس جامعه تعلیمات را آشکار می‌‌کند. جامعه تعلیمات اسلامی توسط یک هیات مدیره مرکزی ۲۲ نفره که اعضای آن متشکل از روحانیون، بازاریان و معلمان بودند اداره می‌شد و دارای چهار کمیسیون فرهنگی، مالی، تبلیغات و نشریات و سازمان آئین‌نامه خاص خود بود. محدود آموزشی جامعه از کودکستان تا مدارس عالیه بود و حتی کلاس‌های اکابر شبانه و روزانه نیز در دستور کار آنان بود. جامعه در تدوین کتب درسی دینی خود از روحانیونی چون دکتر جواد باهنر بهره‌مند بوده و با مراجع تقلید ارتباط پیوسته و دائمی داشتند.

با توجه به پژوهش‌هایی که شما در خصوص جامعه تعلمیات اسلامی انجام داده‌اید آیا این مرکز توسط ساواک مورد تهدید قرار نگرفت؟ واکنش رژیم در مقابل چنین مدارسی چه بود؟

مومن: مدارس و دبیرستان‌ها در دوره دوم پهلوی به دو صورت رسمی(دولتی) و غیررسمی(غیردولتی) فعالیت می‌کردند و مدارس جامعه تعلیمات اسلامی در زمره مدارس غیررسمی به شمار می‌آمد به دلیل ماهیت دینی جامعه تعلیمات اسلامی، فعالیت‌های آن به عنوان واکنشی در برابر سیاست‌های ضددینی رژیم پهلوی تلقی می‌شد.

به همین دلیل ساواک و دیگر سازمان‌های امنیتی این مرکز فرهنگی را به چشم یکی از پایگاه‌های مخالف دولت به حساب می‌آوردند و در گزارش‌های ساواک به وضوح به این موضوع اشاره شده است، جامعه تعلیمات اسلامی طبق گزارش ساواک تا سال ۱۳۵۶ شمسی، ۱۸۳ باب مدرسه دولتی داشته و در گزارشی راجع به سطح کیفیت آموزش و شیوه عملکرد آن آمده «این جامعه توانسته است با استخدام  معلمان مجرب، خرید وسایل آزمایشگاهی و کارگاهی و نیز سخت‌گیری زیاد، سطح آموزش مدارس خود را به صورت قابل توجهی بالا ببرد به طوری که اکثریت دانش‌آموزان این مدارس فارغ‌التحصیل شده و در آموزش همگانی دانشگاه‌ها پذیرفته می‌شوند. در این مدارس به علت بی‌نیازی از کمک‌های مالی آموزش و پرورش در موارد متعدد به ویژه ثبت‌نام دانش‌آموزان، ضوابط و مقررات آموزش و پرورش اجرا نمی‌شود و به جای مسائل ملی و میهنی برنامه‌های ویژه مذهبی اجرا و دانش‌آموزان را با تعصبات خشک مذهبی پرورش می‌دهند به این جهت دانش‌آموزان این مدارس پیوسته مورد توجه گروه‌های برانداز مذهبی بوده و این گروه‌ها به نحو مطلوبی از تعصات مذهبی دانش‌آموزان این مدارس استفاده ‌می‌کنند. سابقه نشان داده عده‌ای از اعضای گروه‌های خرابکار را کسانی تشکیل داده‌اند که فارغ‌التحصیل  این مدارس بوده‌اند. این مدارس با وجود مقررات خاص جهت ثبت‌نام و اشکال‌تراشی‌های متعدد در این زمینه به علت بالا بودن سطح آموزش آنها و تبلیغات وسیعی که از طریق عناصر مذهبی به نفع آنها صورت می‌گیرد با استقبال زیادی از طرف مردم روبرو شده و طبقات مختلف مردم تا طبقات روشنفکران جهت ثبت‌نام در این مدارس به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند.»

در همین راستا رژیم پهلوی در اوایل دهه ۵۰ بر نظارت و سختگیری خود بر مدارس جامعه تعلیمات اسلامی افزود و حتی با مطرح کردن لایحه آموزش رایگان درصدد تعطیلی آنها برآمد. همچنین با سیاست رفع اجباری حجاب از دبیرستان‌ها هیات مدیره جامعه تعلیمات را در شرایط بحرانی قرار داده و در سال ۱۳۵۳ با تصویب قانون آموزش رایگان تمام مدارس ابتدایی و راهنمایی جامعه تعلیمات را تحت کنترل خود درآورد و به این ترتیب ضربه سنگینی بر این مرکز فرهنگی وارد ساخت اما دبیرستان‌های آن تا پیروزی انقلاب به حیات خود ادامه دادند که پس از پیروزی انقلاب و بعد از تصویب قانون مدارس غیرانتفاعی جامعه تعلیمات مدارس ابتدایی و راهنمایی خود را مجدد به دست آورد.

جامعه تعلیمات اسلامی در استان‌های دیگر کشور و همدان نیز شعبه داشت، در مورد چگونگی تأسیس و مدیریت آن در همدان توضیح بدهید؟

مومن: شیخ عباسعلی اسلامی بعد از تاسیس جامعه در تهران به سایر شهرستان‌ها از جمله در همدان اقدام کرد. شعبه جامعه تعلیمات اسلامی همدان در سال ۱۳۲۶ توسط شیخ علی شمس حائری و با کمک و مساعدت شیخ عباسعلی اسلامی در همدان تاسیس شد. در همین سال دبستان علمی که وابسته به جامعه تعلیمات اسلامی بود با صاحب امتیازی و مسئولیت شیخ علی شمس حائری در همدان تاسیس شد. مراسم افتتاح این دبستان با حضور شیخ عباسعلی اسلامی و روحانیون سرشناس شهر همدان از جمله آیت‌الله ملاعلی آخوند همدانی و سایر اقشار مردم برگزار شد. محل اولیه دبستان علمی در خیابان باباطاهر پشت مسجد کریمیان واقع بود. این دبستان دارای ۶ کلاس درس بود و مدرسان آن سید صادق حجازی، محمدعلی معینی و سیدباقر ساویزی و... بودند.

در این مدارس برنامه‌های خاصی انجام می‌گرفت و هزینه مالی موسسه علمی توسط افراد خیر و جامعه تعلیمات اسلامی مرکز تأمین می‌شد و حتی زمانی که موسسه گسترش یافت این کمک همچنان ادامه داشت البته نقش روحانیون در تشویق مردم جهت کمک به این موسسه تاثیر زیادی داشت.

در موسسه علمی وابسته به جامعه چه برنامه‌های فرهنگی و آموزشی به شکل خاص صورت می‌گرفت که آن را متمایز از بقیه مدارس و مراکز می‌کرد؟

مومن: این مدرسه در فضای آن روز سیستم آموزش و پرورش کشور اقدامات خاصی برای تعلیم و تربیت دانش‌آموزان داشت و تأکید بسیار بر تربیت دینی کودکان و نوجوانان در کنار متون درسی داشت. در این مدرسه معلمان و همکاران دبستان اگر مرتکب خلاف و کم‌کاری می‌شدند به شدت با آنها برخورد می‌شد و از ادامه همکاری بازمی‌ماندند. جالب‌تر اینکه این مدرسه برای تشویق و متنوع کردن برنامه‌های آموزشی و تربیتی دانش‌آموزان را به مسافرت و گردش به مناطق مختلف ایران به خصوص اماکن مقدسه می‌برد و از طرف دیگر دانش‌آموزان از سوی مدرسه و دفتر مرکز مورد تقدیر و تشویق قرار می‌گرفتند و به آنها جوائزی اهدا می‌شد. دانش‌آموزان این دبستان در تمام مراسم مذهبی مخصوصا در ماه‌های محرم و صفر شرکت کرده و با اجرای برنامه به معرفی برنامه‌ها و اهداف دبستان و جامعه تعلیمات اسلامی می‌پرداختند. موسسه علمی روز به روز توسعه یافت و در سال ۱۳۳۳ توانست امتیاز دبیرستان علمی را به دست آورد و طی اطلاعیه این موضوع را به اطلاع مردم متدین شهر همدان رساند.

مدرسه علمی و دبیرستان توسط هیات مدیره اداره می‌شد و در ۱۳۳۳ امتیاز مدرسه و دبیرستان به نام سید صادق حجازی انتقال یافت و او مسئولیت موسسه را عهده‌دار شد.

سیدصادق حجازی از جمله مبارزان همدان علیه رژیم پهلوى بود که با ورود آیت‌الله مدنى به همدان در سال ۱۳۴۱، همواره و در همه جا و تمام صحنه‌هاى مبارزه در کنار وى بود و در اسناد ساواک گزارش‌هاى متعددى در خصوص مبارزات‌ وى علیه رژیم پهلوی و رابطه‌ تنگاتنگ او با آیت‌الله مدنى حکایت دارد. حجازى علاوه بر همراهى و همکارى با روحانیون بیشتر مبارزاتش در زمینه‌ تعلیم و تربیت و آموزش نسل جوان جامعه براساس تربیت و اخلاق اسلامى بود که رژیم پهلوی هم از این نظر نسبت به وى حساس شده بود البته کنترل شدید ساواک، سیدصادق حجازی را از مبارزه بازنداشت و او در مدارس نیز به فعالیت‌های انقلابی خود ادامه داد تا اینکه این فعالیت‌ها باعث شد وی در سال ۱۳۴۹ دستگیر و تبعید شود و بعد از بازگشت از تبعید به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد.

این مدرسه اسلامی (علمی) علاوه بر تشکیلات، دارای یک انجمن‌خانه بود که بعدازظهر هر جمعه تشکیل جلسه داده و مسائل مدرسه را مورد بررسی قرار می‌داد و گاهی مجالس با شرکت اولیا دانش‌آموز برپا می‌شد که در خصوص امور آموزشی و تربیتی دانش‌آموزان صحبت می‌شد. این مدرسه از چنان فعالیت چشمگیری برخوردار بوده که از سوی شخصیت‌های متعدد روحانی و فرهنگی مورد بازدید و تقدیر قرار گرفت.

به نظر شما چه عواملی باعث رشد و پیشرفت موسسه علمی در آن زمان خفقان شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت؟

مومن: در واقع تاسیس جامعه تعلیمات اسلامی پاسخی بود به نیازهای معنوی خانواده‌ها و اقشار مذهبی در کشور که توانست با خصوصیات اسلامی حاکم بر مدرسه و آموزش آموزه‌های دینی به شاگردان خود در مقابل فعالیت‌های مکاتب غیردینی ایستادگی کند. همچنین اتحاد و پیوند بازاریان، علما و فرهنگیان علت اساسی موفقیت این مرکز فرهنگی بود و این موسسه نشان داد تلفیق دین و دانش با تعلیم و تربیت و در یک کلمه فرهنگ و آموزش اسلامی مقوله‌ای شعاری و تبلیغاتی نیست و الگوی موفق از آموزش و پرورش اسلامی را ارائه داد البته هزینه مالی جامعه توسط بازاریان، فرهنگیان و جامعه متدینین تهران و شهرستان‌ها تامین می‌شد و با استقبال گسترده مردم نیز روبرو بود. جامعه با برپایی جشن‌های مذهبی و سخنرانی‌ها واعظان به‌نام و معروف در برنامه‌ها باعث گرایش و جذب مردم به همکاری با جامعه و گسترش تعالیم اسلامی شد؛ تمام این اقدامات در حالی صورت می‌گرفت که رژیم با تأسیس نهادها، کانون‌ها و سازمان‌های جدید با عناوین مختلف سعی در جذب و سرگرم کردن اقشار جامعه به ویژه جوانان داشت.

ممنون از وقتی که گذاشتید و در خصوص شکل‌گیری سیر تاریخی جامعه تعلمیات اسلامی و مدارس دینی در همدان توضیحاتی ارائه دادید، اگر صحبت پایانی  دارید بفرمایید.

با توجه به متن این گفت‌وگو درمی‌یابیم احداث مدارس علمی- اسلامی و وجود معلمان و مربیان انقلابی چون سیدصادق حجازی نقش مهمی در ترتیب درست نسل نوجوان و جوان در جامعه خواهد داشت. سیدصادق از آن مدیرانی بود که خود را بیش از ۷۰ سال وقف تعلیم و تربیت کودکان و جوانان این دیار کرد اما در کنار اداره مدارس اسلامی هیچ گاه از مسائل سیاسی ـ اجتماعی جامعه خود غافل نبود و پیوسته چه در آموزشگاه و چه در جامعه با نظام طاغوت مبارزه‌ای جهت‌دار و مکتبی داشت.

او معتقد بود در آینده‌ای نزدیک همین نونهالان امروز، جوانان برومند فردا خواهند شد و تداوم راه انقلاب و نهضت خمینی کبیر به طی طریق این جوانان انقلابی و متعهد بستگی خواهد داشت تا آنجا که در آخرین گفت‌وگوی خود در سال ۹۴ خطاب به مسوولان گفته است: «از مسوولان خواهشمندم تا جایی که ممکن است به امر تحصیل نسل جوان اهتمام بورزند و آنها را نسلی باسواد و بافرهنگ، فهیم و متدین بار بیاورند؛ البته به حمد خدا چنین بوده ولی باید بهتر باشد، دشمن بی‌سوادی و بی‌دینی بچه‌های ما را می‌خواهد، باید همه به فکر باشیم جلوی تهاجمات دشمن را بگیریم.»

این معلم بزرگ در ۶ بهمن سال ۹۶ بعد از ۷۰ سال اداره موسسه علمی بر اثر کهولت سن درگذشت. روحش شاد.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/17179