کد خبر : 21142
تاریخ : 1399/2/18
گروه خبری : جامعه

سرپل، محله‌ای آسیب‌دیده و آسیب‌زا

ایمن‌سازی و اصلاح؛ حتی یک محله نیز می‌تواند به‌مثابه گامی بلند، در زمینه تحقق آرمان شهر سالم باشد. اگر به‌صورت جدی و مسئولانه بدان بنگریم

سپهرغرب، گروه شهر - عباس سریشی: محلات شهر از دیرباز تاکنون به‌عنوان مهم‌ترین بستر محیطی- اجتماعی و اِعمال فرهنگ، دارای نقش بسیار مؤثری در توسعه و پیشرفت شهرها بوده‌اند.

البته از منظر جامعه‌شناسان؛ این ظرفیت ناشی از کارکرد و ساختار محله است. با این حال بخش مهمی از مشکلات و نقاط چالش‌برانگیز در محلات، مربوط به سیاست‌های کلان در خصوص توسعه، تقویت و تأمین مطالبات، نیازها و تلاش در جهت کاهش مشکلات و معضلات و آسیب‌های موجود در آن‌هاست. گو اینکه دراین میان نیز، هرقدر سطح مشارکت ساکنان محل برای نیل به این اهداف بیشتر باشد، طبعاً این اهداف زودتر محقق خواهد شد.

درواقع این یک قاعده منطقی است که داشتن شهر سالم، مستلزم وجود محلاتی است که سعی می‌شود مشکلات، معضلات و آسیب‌های مربوط به آن‌ها مرتفع شده یا حتی‌الامکان مورد توجه و رسیدگی مستمر مدیران و مسئولان شهر واقع شود. زیرا به مصداق شعر معروف سعدی؛

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضو‌ها را نماند قرار

محلات نیز به‌مثابه یک عضو از بدنه یک شهر هستند و اگر به‌دلیلی مبتلا به آسیب و مشکلی شوند، قطعاً به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرات خود را، بر کلیّت شهر خواهد گذاشت.

واقع امر اینجاست که ماسوای برخی علل در حوزه زیرساختی، اقلیمی یا جغرافیایی، که ممکن است فقط ساکنان یک محله و منطقه را دچار مشکلات کند، ماهیت برخی از معضلات، به‌گونه‌ای است که تنها مختص یک محله و منطقه و ساکنان آن نیست، بلکه به‌دلیل سیال بودن، این ویژگی را نیز دارد، تا در صورت عدم توجه و درمان، گریبان‌گیر تمامی شهر شود.

فلذا برای برنامه‌ریزی در جهت کنترل و کاهش معضلات و آسیب‌های اجتماعی در هر شهر لازم است تا مدیریت شهری، اطلاعات دقیقی از ویژگی‌های و موضوعات مبتلا‌به هر محله داشته باشد، و اینکه طبیعتاً مطابق تفکیک مناطق شهری، بر اساس شاخصی خاص از آسیب‌های اجتماعی و موضوعات انسانی، اطلاعات بسیار دقیق و کارآمدی را از هر محله، به برنامه‌ریزان ارائه می‌کند.

موضوع اینجاست که برخی محلات شهر، به‌دلیل استقرار تعداد زیادی از شهروندان ناهمگون و نیز وجود موضوعات مختلف؛ از قبیل عدم برخورداری مناسب از خدمات شهری، وضعیت نامطلوب، کیفیت پایین زندگی، وجود خُرده ناهنجاری‌ها، تفاوت‌های قومیتی و فرهنگی مستعد پذیرش و برون‌ریزی برخی چالش‌های اساسی، در مسیر ایجاد شهر سالم هستند.

در واقع این مناطق شهری، قابلیت بالایی برای جذب و انتشار انواع آسیب‌ها و مسایل اجتماعی را دارند و طبیعتاً در صورت بی‌توجهی می‌توانند، هستی و حیات یک شهر را نیز تهدید کنند. دراین میان طلاق، اعتیاد، مفاسد اخلاقی، گرایش به بزهکاری، ناهنجاری فقر، فقدان بهداشت و آموزش و امکانات رفاهی و... تنها معدودی از آن‌ها هستند.

البته در این میان نیز نباید فراموش کرد، که جوامع انسانی و به‌صورت ویژه محلات مسئله‌دار، قابلیت اصلاح و درمان و فرهنگ‌سازی مجدد را دارند. اما این امر نیازمند کار گروهی، میدانی و اختصاص نیرو و سرمایه و زمان کافی است و شک نکنیم که ایمن‌سازی و اصلاح حتی یک محله نیز می‌تواند، به‌مثابه گامی بلند در زمینه تحقق آرمان شهر سالم باشد. البته اگر به‌صورت جدی و مسئولانه بدان بنگریم.

      معضل محلی یا محله آسیب‌زا

در مجموع؛ همه آسیب‌ها و معضلات انسانی و شهری، اعتیاد موضوعی است که نه فقیر و غنی می‌شناسد و نه مختص بالا و پایین شهر است. گو اینکه وقتی هم به آن گرفتار می‌شوید، زن، مرد، پیر، جوان و حتی باسواد و بی‌سواد بودنتان هم، برای جامعه زیاد فرقی نمی‌کند. اما چیزی که در خصوص این معضل اجتماعی بسیار تأمل برانگیز است، موضوع بدنامی و شهرتی است که برای مناطق و محلات درگیر به خود ایجاد نموده و باعث می‌شود، نه‌فقط ساکنان خوب، با‌اخلاق، متدین، زحمت‌کش و سالم آن‌جا نیز با یک برچسب ضدتبلیغی شناخته شوند، بلکه حتی سال‌ها تلاش برای زدودن این بدنامی از پیشانی آن‌ها نیز بی‌ثمر و بی‌فایده باشد.

در واقع گاهی وجود این صفت باعث می‌شود تا نه‌فقط خواسته و ناخواسته فرهنگ یک محله و منطقه، دچار استحاله شده و بستر برای فعالیت افراد ناهنجار مساعد و گسترش یابد، بلکه بسیاری از فرصت‌ها و پتانسیل‌های خوب و مثبت انسانی و سرمایه‌های موجود در آن‌ها نیز، در یک بن‌بست یا دور باطل، گرفتار آمده و از دست برود. در حالیکه می‌توان با یک برنامه‌ریزی دقیق، پایش و نظارت مستمر، از این هدررفت جلوگیری کرد. مضاف‌بر اینکه هرگاه این تلاش‌ها و ظرفیت‌ها، در خصوص پاک‌سازی و بهسازی محیط یک محله و منطقه نیز متمرکز شود، باعث اصلاح ساختار و متعاقباً تضمین سلامت شهر، شهروندان و محلات هم خواهد شد.

البته شایان ذکر است که روایت تلاش در جهت اصلاح و بهسازی محلات درگیر با اعتیاد در کشور ما، موضوعی است که از دهه هشتاد، به‌صورت علمی و زیربنایی مورد توجه مسئولان و مدیران است. با این حال تصور براین است که به‌دلیل تکراری شدن برنامه‌ها، عدم جذب مخاطب، روزآمد نبودن، فقدان استراتژی مؤثر، ناآگاهی برخی مسئولان، تحلیل نادرست شرایط فردی و جمعی، فقدان سرمایه و بودجه برای تقویت زیرساخت‌های اصلاحی و درمانی و در مجموع فقدان پایداری برنامه‌های محله‌محور، باعث شده تا تلاش‌های انجام گرفته در این حوزه، آن‌گونه که بایدوشاید نتیجه نداده و کماکان برخی محلات، به‌عنوان محور آسیب و طغیان ناهنجاری در منظومه شهری، شُهره و بدنام شوند که قطعاً ادامه این روند، نه خوشایند شهر است و نه شایسته ساکنان سالم و بی‌حاشیه همان محلات.

      سر پل،روایت فراموشی و ضدتبلیغ

اگرچه موضوع آلودگی برخی محلات و مناطق شهر همدان به مواد مخدر و اعتیاد، داستان تازه‌ای نیست و متأسفانه در ملازمت برخی دیگر از آسیب‌ها و معضلات اجتماعی، باعث بروز تبعات نگران‌کننده و ناخوشایندتری برای مجموعه شهر می‌شوند، اما شاید دراین بین محله سر پل، واقع در کوی کوثر، به‌نوعی از بقیه متمایزتر بوده و به تفسیر برخی مطّلعان، نسبت‌به بقیه محلات آلوده و درگیر با مواد مخدر و اعتیاد، شرایط شکننده‌تری را دارد.

البته هرچند اجرای چند مرحله طرح پاک‌سازی از سوی نیروی انتظامی باعث شده، تا ظاهراً معتادان پرخطر و کم‌خطر جمع‌آوری، یا افراد و منازلی که در این محله، اقدام به فروش مواد می‌کردند، پلمب شوند. اما واقعیت امر اینجاست که متأسفانه این معضل اجتماعی در این منطقه به‌خصوص، آنچنان ریشه دوانده که به‌رغم همه این تلاش‌ها، همچنان می‌توان؛ شاهد تموّج این طاعون سیاه، در قالب مصرف، عرضه و فروش بود.

اینکه نه صرفاً براساس گزارشات مردمی یا مستند به برخی اخبار رسمی، بلکه حضور گزارشگران روزنامه سپهرغرب و مشاهدات میدانی، در این منطقه و نیز گفت‌وگو با برخی ساکنان، به وضوح تمام مؤید این حقیقت است که متأسفانه در پی یک رویکرد، بی‌توجهی و فراموشی از سوی مدیران و مسئولان، هم‌اکنون این منطقه به‌عنوان یکی از معروف‌ترین و در عین حال مشهورترین محلات آلوده، در بحث اعتیاد و فروش در شهر، مطرح بوده و بسیاری از معتادان، اعم از زن، مرد یا هر طبقه اجتماعی در هر لحظه از شبانه‌روز که اراده کنند، برای دستیابی به مواد مخدر، به این محله رجوع نموده و پاسخ نیاز خود را دریافت می‌کنند و این محله را برای تأمین نیازهای خود در نظر گرفته و هدف‌گذاری می‌کنند.

البته این موضوع صرفاً به مورد پیش‌گفته ختم نشده و حالا کار به جایی رسیده که اصولاً با پیدا شدن سروکله هر غریبه‌ای در محل، برخی موادفروشان بدون ترس و واهمه، و حتی تصور احتمالی مأمور بودن فرد، با ارسال پالس و پیام‌های گوناگون و صدالبته آشکار برای فروش مواد، اعلام آمادگی می‌کنند. کما اینکه در هنگام حضور گروه خبری نیز به تعدد با شنیدن عباراتی از قبیل: « چی میخوای؟ مواد میخوای؟ من دارم و بگو تا برات بیارم »، این موضوع به اثبات رسید.

اینکه چه چیز باعث شده تا امروزه، وضعیت این محله به این حالت درآید، قطعاً متأثر از عوامل گوناگونی از قبیل، حاشیه‌نشینی، فقدان امکانات ورزشی و رفاهی، بیکاری و بی‌توجهی مسئولان و... است. اما با این حال، وجود همه این موضوعات نیز نباید باعث شود، تا موادفروشی و مکان‌سازی برای استعمال، به یک موضوع عادی بدل شده و از حساسیت‌های عمومی در قبال تبعات آن بکاهد.

زیرا پیشتر نیز گفتیم که ادامه این روند، قطعاً علاوه‌بر درگیرکردن ساکنان محل و پمپاژ ناهنجاری به بدنه شهر در کوتاه‌مدت نیز باعث خواهد شد، تا غالب فعالیت و روند زندگی عمومی مردم و به‌خصوص شمار زیادی از کودکان، نوجوانان و جوانان این منطقه نیز متأثر یا در زیر سایه این ناهنجاری، تغییر حالت داده و به کج‌راهه کشیده شوند.

اینکه به تصریح بسیاری از ساکنان، برای کاهش بزهکاری و رفع انواع آسیب‌های اجتماعی، مهم‌ترین چالشی که ساکنان این منطقه، با آن دست به گریبان هستند، وجود و کثرت خُرده‌فروشانی است که با عملکرد خود، چرخه سالم یک محله، منطقه و حتی شهر را مختل می‌کنند. بسیار ضروری است که برای مبارزه و مقابله با آن‌ها تمهیداتی اضطراری و صدالبته پایدار اندیشیده شود. چراکه با وجود بسیاری از برخوردهای قبلی، باز همچنان این معضل، پابرجاست و ختم غائله آن، نیازمند برخورد و مقابله اساسی است.

ضمن اینکه با وجود تعداد کثیری نوجوان و جوان در این منطقه، همیشه این دغدغه و نگرانی وجود دارد که مبادا در این روند و روال فراموشی و بی‌توجهی یا عدم برخورد مؤثر و کارآمد با این سوداگران مرگ، هرروز والدین، شاهد لغزیدن و فرو افتادن سرمایه‌های زندگیشان، در منجلاب اعتیاد و خلاف باشند.

البته از صحبت‌های برخی افراد، می‌توان این‌گونه برداشت کرد که به‌دلیل وجود نوعی ترس و احتیاط، از تبعات خشونت‌بار یا تهدیدزای بعدی از سوی موادفروشان، برای فرد یا خانواده‌ها، باعث شده تا بسیاری از ساکنان نتوانند به‌صورت آشکار و شناخته شده از در شکایت و مقابله با آن‌ها برآیند. فلذا شاید مهم‌ترین مطالبه ساکنان آبرومند و ضعیف این محله، ورود پرقدرت و بی‌تعارف دستگاه‌های قضایی و انتظامی، برای برچیدن این جرثومه‌های فساد است، که باید محقق شود.

در عین حال، توجه و ورود شهرداری و دیگر نهادهای خدماتی و به نتیجه رساندن برخی طرح‌های نیمه‌تمام و فراموش شده از قبیل روشنایی معابر، انسداد، تخریب، حذف ساختمان‌های مخروبه و متروکه، به‌خصوص در مزارع سبزی‌کاری منطقه و... هم می‌تواند، به میزان بسیار زیادی به بهسازی محیط و حذف زوایای تاریک که محل تجمع، رشد و نمو افراد مبتلا به این معضل اجتماعی است، مؤثر واقع شود.

برخی ساکنان، با عنوان اینکه این تصور وجود دارد، که می‌توان با رسیدگی و اصلاح محیط عمومی این منطقه، به‌نوعی گردوغبار غلط‌انداز حاشیه‌نشینی را از آن زدود و به بهسازی آن کمک کرد، تصریح نمودند. در عین حال برخورد قاطع و بُرنده با معتادان و موادفروشان هم می‌تواند، به‌مثابه تیر خلاص به کار آن‌ها باشد و یک محله را برای همیشه ایمن و سالم کند.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/21142