بنابر آمارها؛ 58 درصد آمریکایی‌ها خشونت‌های اجتماعی و خانگی را به‌وسیله اسلحه در زندگی خود تجربه کرده‌اند. سالانه سه‌میلیون کودک آمریکایی، خشونت با اسلحه را در زندگی تجربه می‌کنند و این ارقام، واقعیت تلخ زندگی در کانون خانواده آمریکایی را نشان می‌دهد. همان زندگی‌ای که ماشین پروپگاندای غرب با ترویج عبارت «American dream» یا «رؤیای آمریکایی» آن را به‌گونه ای پرزرق‌و‌برق و فارغ از واقعیت، به تصویر می‌کشد.

بدون اغراق هرهفته در تیتر اخبار رسانه‌های غربی خبر از زدوخورد و کشت‌وکشتار، آن هم نه در خط مقدم جبهه و جنگ، بلکه در کانون خانواده‌هایی که باید مأمن آرامش و آسایش اعضای آن باشد، دیده می‌شود. به‌تازگی بسیاری از رسانه‌ها خبر از ضرب‌وشتم پدری پیر توسط فرزندش در آمریکا داده بودند. برادر کوچک‌تر سه‌سال پیش، مادر را با اسلحه به قتل رسانده و حالا برادر بزرگ‌تر، می‌خواهد پدر را نیز به قتل برساند.

* پسر خانواده، مادرش را به‌خاطر پول به قتل می‌رساند‌

آسوشیتدپرس امروز نوشت: پلیس نشویل گفته است: مردی اهل آیووا که یکی از پسران خود را که با شلیک همسرش را کشته، تحت تعقیب قضایی قرار داده و حالا توسط پسر دیگرش، مورد حمله قرار گرفته است.

«بیلی‌دین کارتر» 55 ساله، چهارشنبه به جرم حمله به پدر 74 ساله‌اش «بیل کارتر»، بازداشت شد.

پلیس گفت: کارتر کوچک‌تر به‌دنبال درگیری لفظی در جاده نزدیک به خانه قدیمی، پدر خود را دو بار به زمین کوبیده و او را با لگد می‌زد.

یک رهگذر حوالی ساعت 5:30 بعد از ظهر «بیل کارتر» را که در کنار جاده، در حالیکه روی زمین افتاده بود، پیدا کرد.

در استشهاد این پرونده آمده که «بیلی کارتر»، به معاونان کلانتری ماریون‌کانتی گفته بود که پس از درگیری لفظی، خانه پدری را ترک و سپس در بیرون از خانه به پدرش حمله کرده است.

سال 2017 هیئت‌منصفه دادگاه، پسر دیگر این خانواده را به جرم قتل مادر 68 ساله‌اش به وسیله یک اسلحه شکاری، به پرداخت جریمه 10 میلیون دلاری محکوم کرده بود.

بیل کارتر می‌گوید: فرزندش «بیلی کارتر» مادر را به‌خاطر دستیابی به دارایی والدینش، به قتل رسانده است.

آخرین مطالعه در زمینه خشونت و آزارواذیت، حاکی از آن است که آزار جسمی، جنسی، بهره‌کشی از زنان‌وکودکان و نادیده گرفتن آن‌ها، در بسیاری جوامع دنیا وجود دارد. این خشونت به‌ویژه اگر در کانون امن و گرم خانواده، جایی که بایستی افراد با عشق و مهربانی مراقبت شوند، رخ دهد، بسیار باعث نگرانی خواهد بود. متأسفانه پرخاشگری به‌ویژه در جوامع امروزی بسیار شایع شده، به‌گونه‌ای که بنابه گفته پنمن دیگ‌والیری در سال 1994، حدود یک‌سوم افراد متأهل در آمریکا، نسبت به یکدیگر انواع پرخاشگری همچون اعمال زور، تهدید با اسلحه و کتک‌زدن را داشته‌اند.

بنا به گزارش وزارت دادگستری آمریکا، در سال 1997 آدم‌کشی بعد از تصادف و خودکشی در جایگاه سوم حوادث قرار دارد.

خشونت در خانواده یک ناهنجاری بزرگ در آمریکا بوده و به حد بسیار بالایی رسیده است. تجدد و مدرنیته؛ یکی از دلایل بروز خشونت در خانواده‌هاست که متأسفانه از غرب به شرق نیز نفوذ کرده و در جامعه آمریکا، هنگامی که مدرن و صنعتی می‌شوید، وقتی فردگرایی دارید، مدرنیته می‌گوید که اخلاق، چندان اهمیتی ندارد.

بنابر آمار «سازمان بهداشت جهانی»، «کیو ایسی بی» و «امریکن ژورنال آو مدیسین»، میزان قتل با اسلحه در آمریکا؛ 25 برابر بیشتر از میزان بالاترین کشورها در این زمینه در جهان است.

مسائل اخلاقی و مذهبی در خانواده‌های آمریکایی، رنگ باخته و زندگی ماشینی و فردگرایی به‌گونه‌ای است که هر فردی، تنها به خود و منافع خویش می‌اندیشد و همین امر، سبب بروز اختلافات زیادی در خانواده می‌شود. وقتی فردگرایی گسترش می‌یابد، هیچ‌کس در برابر دیگری گذشت نمی‌کند و همین امر، باعث بروز خشونت می‌شود.

میزان طلاق در خانواده‌های آمریکایی پس از کشورهای اسکاندیناوی، بسیار بالا بوده و یکی از دلایل آن، پراکندگی اعضای خانواده است. به زبان ساده‌تر هرکدام از اعضای خانواده به سویی می‌رود و آن انسجام و همدلی که باید مبین مهر و عاطفه میان اعضای نزدیک یک خانواده باشد، وجود ندارد.

میزان قتل زنان آمریکایی، 21 برابر دیگر کشورهای پرحادثه در این زمینه است. به‌طور متوسط، ماهانه 52 زن آمریکایی به‌دلیل خشونت‌های خانگی به قتل رسیده و بسیاری نیز مجروح می‌شوند.

در خانواده‌های آمریکایی، کم‌تر این فرصت پیش می‌آید که اعضا و خویشاوندان دور هم جمع شده و با هم و در کنار هم به‌سر برند. در آمریکا؛ تنها در روز شکرگزاری(Thanksgiving) است که این فرصت پیش می‌آید و عمو، عمه، خاله، مادربزگ و... می‌توانند دور هم جمع شده و با یکدیگر وقت بگذرانند. مشغله‌های گوناگون در آنجا به‌گونه‌ای است که اعضای خانواده؛ حتی صبحانه را در کنار یکدیگر نمی‌خورند و به‌ناچار چای و قهوه خود را در داخل خودرو، محل کار و کافی‌شاپ‌ها میل می‌کنند. همین امر، بنای گسستن رشته‌ها و پیوند مهر و محبت از کانون خانواده را می‌گذارد.

از یک‌سو نیز 95 درصد از برنامه‌های رسانه‌های آمریکا، جنبه تجاری و تبلیغاتی دارند. ازاین‌رو اخلاق و آموزش، موضوع اصلی آن‌ها نیست و چون مسائل اخلاقی به‌صورت آموزشی در رسانه‌ها و خانواده مطرح نمی‌شود، جوانان و نوجوانان به سوی بزهکاری سوق می‌یابند و این مسائل در محیطی ایجاد می‌شود که نهاد خانواده، در حال انفکاک و فروپاشی است.

* بنابر آمار مراکز متعدد پژوهشی، تیراندازی؛ بیش از سرطان جان کودکان آمریکایی را می‌گیرد

در برخی ایالات آمریکا داشتن اسلحه در خانواده، امری کاملاً عادی بوده، بنابراین موجود بودن آن امنیت خانواده، جامعه و اماکن عمومی را به خطر می‌اندازد و خرید اسلحه در آمریکا، به سهولت خرید اقلام سوپرمارکت است. براساس آخرین آمارها، میزان خشونت در آنجا به بیش‌ترین میزان خود در طی 20 سال اخیر رسیده و رواج قتل، خودکشی و خشونت‌های خانگی در این کشور، چندین برابر دیگر کشورهای جهان است. میزان تیراندازی و مرگ افراد در آمریکا در سال 2017 به بالاترین سطح خود در طی 20 سال گذشته رسید و حدود 40 هزار نفر بر اثر تیراندازی، جان خود را از دست دادند. همچنین روزانه 100 نفر، به وسیله شلیک گلوله توسط دیگر شهروندان به قتل می‌رسند و هزاران نفر دیگر نیز زخمی می‌شوند.

خشونت و تیراندازی در آمریکا به زندگی کودکان و نوجوانان نیز سرایت کرده و روزانه، جان بسیاری از کودکان این کشور را می‌گیرد. به‌طوری که تیراندازی و استفاده از سلاح گرم، دومین عامل اصلی مرگ کودکان و نوجوانان آمریکا محسوب می‌شود. بنابر آمار مراکز متعدد پژوهشی، تیراندازی؛ بیش از سرطان جان کودکان آمریکایی را می‌گیرد.

میزان قتل در ایالت متحده آمریکا، 25 برابر دیگر کشورهای جهان است که در بالاترین ستون نمودار میزان قتل و خودکشی قرار دارند. موضوع تکان‌دهنده‌تر اینست که سیاه‌پوستان آمریکا، 10 برابر بیش‌تر از سفیدپوستان به قتل می‌رسند.

* علیرضا سپهوند