کد خبر : 25487
تاریخ : 1399/5/1
گروه خبری : جامعه

کلاس اجتماعی، مهم‌تر از شعور اجتماعی!

با جامعه‌ای روبه‌رو می‌شویم که جوانانش برای داشتن کلاس بالای اجتماعی، با هم رقابت می‌کنند.

چندین سال قبل یک نظریه‌پرداز اجتماعی این جمله را بیان کرد: راز واقعی موفقیت؛ صرفاً چیزی است که فرد در مقابل پرداخت پول برای کالا دریافت می‌کند. در واقع پولی را که برای بلیط کنسرت پرداخته است، می‌پرستد.

اگر کمی به این عبارت فکر کنیم؛ به درک ساده‌ای از فرهنگ عامه دست پیدا می‌کنیم. به این ترتیب می‌توان گفت، در یک جامعه در موارد بسیاری پول، مناسبات اجتماعی میان افراد را تعریف می‌کند. اتفاقی که سال‌ها پیش در جوامع غربی به‌وقوع پیوست و ما انواع نقدها را بر این تفکر و رفتار فرهنگی وارد کردیم و اکنون شاهد توسعه و پررنگ شدن این تفکرات، در جامعه خویش هستیم.

جامعه امروز ما خصوصاً در کلان‌شهرهای بزرگی همچون تهران، با محوریت پول و کسب ثروت در حرکت است. به‌گونه‌ای که مناسبات اجتماعی بسیاری، بر پایه پول تعریف می‌شوند. وقتی بخواهیم از شکل اغراق‌گونه آن حرف بزنیم، باید بگوییم کالاها، اشکالی همانند بت‌ها را برای انسان‌ها بازی می‌کنند.

چنانچه بخواهیم واضح‌تر به تعریف این وضع بپردازیم، باید بگوییم که یک بازار به ارزش مبادله‌ای نیاز دارد تا بتواند به فعالیت طبیعی خود ادامه دهد، اما در این میان چیزی تحت عنوان ارزش کالایی مطرح شود که مربوط به میزان مفید بودن یک کالا و ارزش عملی آن، به مصرف‌کننده مربوط می‌شود. به‌نظر می‌رسد در جوامع مدرن و در حال توسعه امروز، ارزش مبادله بر ارزش کاربردی غلبه دارد، چون اهداف سرمایه‌داری در همین امر نهفته است؛ یعنی به طرق مختلف، باید مردم را تشویق کرد تا به‌دنبال خرید کالای جدید باشند. برای دستیابی به این هدف، باید از ابزارهای فرنگی هم مدد گرفت. به این ترتیب که صفحه تلویزیون، روزنامه‌ها و حتی درودیوار شهر هم، تبدیل می‌شوند به مکان‌هایی برای معرفی و ترغیب مردم به خرید. تبلیغاتی سرشار از رنگ و جذابیت که قصد دارند پرستیژ اجتماعی شهروندان را در داشتن یک کیف خاص یا یک گوشی همراه خاص، تعریف کنند. با این حال با جامعه‌ای روبه‌رو می‌شویم که جوانانش برای داشتن اتومبیل بهتر با هم رقابت می‌کنند. حتی آن دسته که توانایی مالی برای خرید ندارند، تن به گرفتن وام‌هایی با سود بالا می‌دهند تا بر ماشین شاسی‌بلندی سوار شوند، در شهر بچرخند، سیگاری در میان انگشتان خود بگیرند، ویراژ دهند، ورود ممنوع بروند و هیچ ارزشی برای حقوق شهروندی قائل نباشند. چون تعریف شخصیت دچار تفاوت‌هایی با گذشته شده است. همه‌چیز حول کالاها می‌چرخد و برای برخی، تمام شخصیت در همین‌ها خلاصه شده و این؛ یعنی تبدیل شدن به بت؛ یعنی برای عده زیادی از افراد مدل اتومبیل، گوشی همراه و مارک لباس اصالت دارد و نه مرام‌ومسلک و چیزی تحت عنوان شعور اجتماعی.

به این ترتیب آمار خرید آخرین گوشی آیفون در جامعه ما، به بالاترین حد خود می‌رسد و عده‌ای به پیش‌خرید مدل جدید می‌پردازند. تعداد رستوران‌ها روزبه‌روز افزایش می‌یابد و از قضا، همه آن‌ها هم مشتری دارند. تعداد فروشگاه‌های لباس، برندها و مراکز خرید بیشتر می‌شود و قدم‌زدن در این مکان‌ها به تفریح دائمی و فرصتی برای خودنمایی تبدیل می‌شود.

به‌راستی چه باید کرد. نسلی که همه سرگرمی‌اش در این موارد خلاصه شده، چطور می‌تواند نسلی مسئولیت‌پذیر و متعهد باشد؟

مشخص نیست مشکل، دقیقاً به کجا برمی‌گردد. نسلی که خواستند کمبودهای خودشان را برای فرزندانشان جبران کنند و تبدیل شدند، به والدینی که هرچه بچه‌ها بخواهند، همان کنند و از حق خود کم بگذارند تا فرزندانشان صاحب بهترین گوشی موبایل باشند. از همه این‌ها مهم‌تر اینکه متاسفانه برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده فرهنگی و اجتماعی وجود نداشته و هزینه قابل‌توجهی هم در این راستا صرف نشده است.

بنا بر گزارش تبیان به‌نظر می‌رسد برای تربیت نسلی با رفتارهای شایسته فرهنگی و اجتماعی، باید نهاد خانواده و جامعه، این دغدغه را داشته باشند که افتخار و منزلت اجتماعی به‌ صرف غذا در گران‌ترین رستوران شهر خلاصه نمی‌شود، بلکه به رفتار فردی و اجتماعی یک انسان مربوط می‌شود.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/25487