کد خبر : 31851
تاریخ : 1399/8/25
گروه خبری : فرهنگی

یادداشتی از حجت‌الاسلام حمیدرضا شاکرین؛

اخلاق دینی یا سکولار؟

عمده‌ترین هدف اخلاق سکولار بازداری از ظلم و تعدی به حقوق دیگران است، اما آموزه‌های اخلاقی دین شامل همه روابط چهارگانه آدمی یعنی رابطه با خدا، خود، همنوعان و دیگر جهانیان می‌شود.

متن حاضر نوشتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است که در ادامه از نظر شما می‌گذرد:اخلاق در لغت عربی جمع (خُلْق) به معنای منش، عادت، سجیه، طبع، خوی، ملکات یا صفات نفسانی پایدار، اعم از نیک و بد است و همه فضائل و رذائل را شامل می‌شود. [1] گاهی نیز واژه اخلاق به مثابه وصفی برای افعال نیکو به کار می‌رود، نه اوصاف و ملکات نفسانی.

هدف اصلی اخلاق، پرورش فضائل و پیراستن از رذائل در سطح زندگی فردی و اجتماعی، سعادت و تعالی انسان در دنیا و آخرت است. [2] بدون شک انسجام و آرامش اجتماعی، پای بندی به تعهدات و پیمان‌ها، حس تعاون و همدردی، نوع دوستی و احساس مسئولیت نسبت به دیگران، مهرورزی و مهربانی به یکدیگر، حسن اعتماد متقابل، دوری از خودخواهی، طغیانگری، قانون شکنی و در مقابل ایثار و از خودگذشتگی و امور دیگری از این قبیل از ضروریات یک جامعه سالم‌اند و بدون آنها زیست اجتماعی انسان با مخاطرات بسیاری روبرو خواهد شد. این امور یا خود از قضایای اخلاقی‌اند و یا تحقق آنها وابستگی زیادی به رشد فضائل و تربیت اخلاقی انسان‌ها دارد.

از طرف دیگر اخلاق و دین رابطه تنگاتنگی داشته، اخلاق در دین از چنان اهمیتی برخوردار است که قرآن مجید تزکیه نفوس را یکی از اهداف مهم رسالت پیامبران برشمرده [3] و از پیامبر اسلام (ص) نیز نقل شده است: «انّما بُعِثتُ لاتمِّمَ مَکارمَ الاخلاق؛ همانا برانگیخته شدم تا کرامت‌های اخلاقی را به سرحد کمال رسانم». [4]

یکی از مسائل مطرح در باب رابطه دین اخلاق این است که آیا می‌توان و بهتر نیست که اخلاق غیر دینی و سکولار را جایگزین اخلاق دینی کرد؟ مراد از اخلاق سکولار این است که: (1) مبدء و منشأ تعیین ارزشها و صدور احکام اخلاقی هیچ موجود فرابشری مانند خدا نبوده، انسان خود تعیین کننده و عامل ارزشگزاری اخلاقی باشد. (2) در جریان ارزشگذاری و عمل اخلاقی اهداف و غایات فرابشری و فرااین جهانی مانند جلب رضای خدا، سعادت فرجامین و… لحاظ نشود. [5]

اکنون به اختصار می‌توان گفت که دینی امتیازات و اخلاق سکولار نارسایی‌هایی دارد که جایگزینی دومی به‌جای اولی را کاملاً ناروا و مخل به اخلاق و ناکارآمدسازی آن می‌سازد. شماری از این امور عبارت است از:

1. اخلاق سکولار فاقد زیرساختهای نظری و پشتوانه‌های معرفتی لازم بوده و در مقابل اخلاق دینی از بنیادهای معرفتی قویم و استواری برخوردار است.

2. فقدان بنیان‌های نظری موجب کاهش قدرت تحریکی و انگیزشی ارزشهای عالیه اخلاقی در نگرش سکولار و سستی و آسیب‌پذیری شدید آن شده است. در مقابل اخلاق دینی دارای پشتوانه‌های نیرومند انگیزشی و تحریکی و دارای صلابت و استواری بسیار بالایی است.

3. ضعف نمونه‌ها، چهره‌های برجسته و الگوهای اقتداپذیر در اخلاق سکولار در نسبت با الگوهای دینی مانند پیامبران و پیشوایان دینی که برجسته‌ترین آموزگاران عملی و تجسم عینی اخلاق بوده‌اند. برای مثال شیوه رفتاری پیامبر اسلام (ص) به لحاظ اخلاقی چنان است که قرآن می‌فرماید: «وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمْ»؛ [6] به راستی تو دارای اخلاقی عظیم و تحسین‌برانگیز هستی؛ در رابطه با دلسوزی و مهربانی انتهاناپذیر حضرتش می‌فرماید: «لَقَدْ جَائَکمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسَکمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمْ؛ [7] به یقین برای شما پیامبری از خودتان آمد که در رنج افتادن شما برای او دشوار است. به جِدّ خواستار هدایت شماست و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان می‌باشد.» حضرتش در تمام عمر شریف خود هرگز به کسی دشنام نگفت، سخن بیهوده بر زبان نیاورد، آه دردمندان را می‌شنید، به فریاد اعتراض‌گران گوش فرا می‌داد، و هر اعتراضی را به نیکی پاسخ می‌فرمود، سخن کسی را قطع نمی‌کرد، فکر آزاد را سرکوب نمی‌کرد، اما خطای در اندیشه و کردار را با منطق استوار و بیانی شیرین و دلنشین روشن می‌ساخت. بر روی زخم‌های دل‌شکستگان مرهم می‌نهاد. رقیق‌القلب بود و از رنج دیگران آزرده‌خاطر می‌گشت و با دشمنان خویش نیز با سعه‌صدر و عطوفت برخورد می‌نمود. [8]

4. اخلاق سکولار اخلاقی حداقلی است و عمده‌ترین هدف آن بازداری از ظلم و تعدی به حقوق دیگران است و در همین حوزه هم چندان قوی و جامع نبوده و نارسایی‌های بسیاری دارد. در مقابل آموزه‌های اخلاقی دینی از جامعیت و گستره وسیعی برخوردار بوده و شامل همه روابط چهارگانه آدمی، یعنی رابطه با خدا، خود، همنوعان و دیگر جهانیان می‌شود.

5. از ویژگی‌های مهم ارزشهای دینی این است که می‌تواند همه فعالیت‌های ریز و درشت آدمی، حتی امور مادی و شخصی را تحت پوشش درآورد. در نگاه دینی همه فعالیت‌های مثبت و مفید انسان مانند کار و تلاش اقتصادی و رفع نیازهای دنیایی خود، خانواده و دیگران می‌تواند رنگ و وجهه خدایی پیدا کرده و به عالی‌ترین مراتب اخلاقی و معنوی ارتقا یابد. چه زیبا در روایت از امام صادق (ع) آمده است: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ‏ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ کسی که برای تأمین زندگی خانواده‏ خود زحمت می‌کشد، مانند مجاهد در راه خدا است!» [9]

از امام کاظم (ع) نیز نقل شده است: «مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ‏ عَلَی نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ‏ کَانَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ کسی که از راه حلال طلب روزی کند تا به مصرف خود و نانخوران خود برساند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند.» [10] بر این اساس در نظام ارزشی دینی تقسیم افعال به طبیعی و اخلاقی [11]، تقسیمی اصیل نیست و هیچ فعل مثبتی از قافله اخلاقی و معنوی بودن عقب نمانده و با افزودن حسن فاعلی ارزش خدایی و آسمانی شدن دارد. این کجا و مبانی ارزش‌شناختی سکولار کجا که فعل اصالتاً خدایی را هم زمینی کرده و از ارزش و بهای آن به شدت می‌کاهد.

پی نوشتها:

[1]. بنگرید: ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 86 – 87، ذیل ماده «خلق».

[2] بنگرید: نراقی، جامع السعادات، ج ‏1، ص 37 – 41٫

[3] آل عمران / 164

[4] حسن بن فضل‏ طبرسی، مکارم الأخلاق، ص 8، ‏قم، ‏شریف رضی، ‏ چاپ چهارم‏، 1412 ق / 1370 ش‏.

[5] در این زمینه تفاوت‌های دیگری نیز قبل طرح است، جهت آگاهی بیشتر بنگرید: محمد سربخشی، اخلاق سکولار، مفاهیم، مبانی، ادله نقدها، ص 50 – 65، قم مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، 1388

[6] قلم / 4

[7] توبه/128

[8] بنگرید: صبحی محمصانی، القانون و العلاقات الدولیه فی الاسلام، ص 177، بیروت؛ دارالعلم، 1392

[9] کلینی، کافی، ج ‏5؛ ص 88، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

[10] همان، ص 93، دار الکتب الإسلامیه – تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

[11] جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مرتضی مطهری، مجموعه‬ ‏آثار، ج ‏21، ص 435 – 437

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/31851