کد خبر : 33250 تاریخ : 1399/9/18 گروه خبری : شهر |
|
مدیریت شهری در توسعه خدمات و برنامهریزی چه نقشی دارد؟ |
|
سپهرغرب، گروه شهر: امروزه مدیریت شهری با تشکیلات وسیع در جهان تحول چشمگیری یافته و شهرها بهنوعی توسط مدیران شهری مدیریت میشوند تا بتوانند رفاه و آسایش هر چه بیشتر شهروندان خود را فراهم کنند. بر اساس چکیده یک مقاله، توسعه شهری زمانی میتواند در مسیر پایداری قرار گیرد که بتواند راهکارهایی مشخص را برای تأمین مطلوب نیازهای خدماتی ساکنان ارائه کند، اما متأسفانه تاکنون به دلیل نگرش بخشی، ضعف ساختاری مدیریت شهری و فقدان مشارکت مردمی، سازمانهای خدمات رسان شهری، توزیع فضایی عادلانه خدمات انجامنشده است. این در حالی است که تمرکز مراکز خدماترسانی در یک موقعیت جغرافیایی علاوه بر ایجاد مناطق دوقطبی و بالا و پایین در شهرها، جمعیت بالای مصرفکننده را به آن مناطق سرازیر میکند و باعث فشار زیستمحیطی، ترافیکی و آلودگی صوتی و هوا میشود؛ بهطوریکه اکنون در شهرها شاهد محیطهای متراکم و نامطلوب و ناسازگار با توسعه پایدار هستیم. هرکدام از طبقات و تقسیمات کالبدی شهر بر اساس نیازهای شهروندان خدمات مختلفی را میطلبد و بر این اساس با توجه به میزان گنجایش جمعیت موردنیاز در سطح مناطق باید خدمات مختلف توزیع شود، ازاینرو توزیع ناعادلانه امکانات و خدمات مفهوم شهر پایدار را به چالش میکشاند. امروزه کلانشهرها برای پاسخگویی به نیازهای شهروندان خود نیازمند مدیریت منسجم و هماهنگ هستند که میتوان با تعامل سازنده سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی و البته بهدوراز موازی کاری و اتلاف منابع برای تحقق آن گام برداشت. پیرو این دیدگاه که مدتها در مراکز تصمیمگیری و مجامع فکری کشور مطرح بوده همچنین احساس ضرورت و فوریت در مورد لزوم تحول در ساختار نظام مدیریت کشور، مواد 136 و 137 برنامه سوم و چهارم توسعه به دولت اجازه داده تا وظایف مدیریت شهری را به نهادهای محلی واگذار کند. از طرفی وسعت و پراکندگی کلانشهرها طالب تعادل در حجم عملیات مدیریت شهری با توان آن است؛ بهطورکلی، قلمرو خدمات شهری، پیچیدگی زیادی در انواع و تعداد کارگزاران تأمین خدمات شهری به وجود آمده که این مورد، وظایف مدیریت شهری را در هماهنگی سنگیتر میکند. امروزه مدیریت شهری در جهان تحول اساسی یافته است شهرها مدیریت میشوند تا بتوانند رفاه و آسایش ساکنان خود را تأمین کنند. مدیریت شهری دارای تشکیلات وسیعی است و نقش مهمی در موفقیت برنامهها و طرحهای توسعه شهری و همچنین رفاه نیاز جمعیت، جریان عبور و مرور در شهر، رفاه عمومی، مسکن، کاربری زمین، تفریح، فرهنگ، اقتصاد، تأسیسات زیربنایی و امثال آنها را بر عهده دارد. مدیریت شهری باید برای شهر برنامهریزی کند، فعالیتهای شهری را سازمان دهد و بر فعالیتهای انجامشده نظارت و حتی برای انجام بهینه امور انگیزه ایجاد کند چراکه هدف مدیریت شهری، ارتقای شرایط کار وزندگی جمعیت ساکن، تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی است. انجام چنین اموری به آگاهی از اصول مدیریت، برنامهریزی، ارتباطات، انگیزش، سازماندهی، هدایت و رهبری و نظارت و کنترل بازمیگردد. مدیریت امور شهری، آنهم در شرایط کنونی وظیفهای بسیار دشوار است که پایانی در آن متصور نمیتوان شد؛ همچنین یکی از اهداف مهم مدیریت شهری، توسعه پایدار شهرها است. توسعه پایدار، دستیابی به توسعه پایدار شهری است و در این راستا مطالعات و برنامهریزیهای متعددی در جهت یافتن اصول و راهکارهای کاربردی در برنامههای توسعه شهری صورت گرفته است و اندیشه توسعه شهری پایدار از جنبههای بسیار گسترده موردنقد و بررسی در امر توسعه در سطح ملی قرارگرفته است. هدف فرایند توسعه شهری پایدار دستیابی به وضعیت پایداری جوامع شهری است، فرایندی که هدف آن ایجاد یا تقویت ویژگیهای پایداری در زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی شهر است. طرفداران توسعه شهری با تأکید بر پروژههای منطقی، سعی در توجه به تمام جنبههای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی طرحها دارند و برای نیل به شهر آرمانی بایستی تعمق و تعامل بین بخشهای مذکور صورت پذیرد. ازاینرو با توجه به اهمیت مقوله پایداری در اهداف توسعه شهرها، دامنه گستردهای از مجموعه نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اکولوژیک و کالبدی برای حرکت بهسوی پایداری موردتوجه است، که میتواند در قالب شاخصهای پایداری شهر تعریف و تحقیق شود. در بررسی توسعههای شهری که به دلیل تأثیرگذاری بردارهای سیاسی و خارج از ظرفیتهای طبیعی بهصورت زودرس توسعه مییابند، توجه به مسائل کالبدی و مدیریتی در صدر مسائل شهری قرار دارد. بدیهی است که ارائه هرگونه راهحل درزمینهٔ توزیع خدمات در شهر نیازمند تحقیق و شناخت دقیق مسائل و مشکلات شهری است. خدماترسانی بهینه یکی از مهمترین شاخصههای ارتقا کیفیت زندگی شهری است و جلوگیری از بروز آسیب و ناهنجاریهای اجتماعی جامعه شهری در وهله نخست مستلزم خدماترسانی بهینه به شهروندان است که در جای خود یکی از مهمترین ضرورتهای انجام این تحقیق به شمار میرود. مدیریت به معنای برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و ایجاد انگیزش است و چنان چه شهر بهمثابه یک سازمان قلمداد شود، لازم است که در رأس آن و بهمنظور اداره امور شهر از فنی استفاده شود که مدیریت شهری نام دارد. مدیریت شهری باید برای شهر، برنامهریزیهایی را به انجام برساند، فعالیتهای شهری را سازمان دهد و بر فعالیتهای انجامشده نظارت کند و حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش ایجاد کند. انجام چنین مواردی به آگاهی از اصول مدیریت، برنامهریزی، ارتباطات، انگیزش، سازماندهی، هدایت و رهبری و نظارت و کنترل بازمیگردد. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی ادارهکننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعهای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد. مدیریت شهری بهتمامی نهادها، سازمانها و افرادی گفته میشود که بهصورت رسمی یا غیررسمی در فرایند مدیریت شهر اثرگذار هستند. مهمترین هدف مدیریت شهری را میتوان در ارتقای شرایط کار وزندگی جمعیت ساکن در قالب اقشار و گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و حفاظت از حقوق شهروندان، تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی دانست. برخی دیگر از اهداف مدیریت شهری شامل ارتقای شرایط کار وزندگی همه جمعیت شهر با توجه به افراد و گروههای کمدرآمد، تشویق توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی شهر است. شهرداری و شورای اسلامی شهر دو رکن اصلی مدیریت شهری در ایران است که سیاستگذاری، برنامهریزی و تمشیت امور شهر را بر عهدهدارند.ویژگیهای مدیریت شهری در ایران با تحلیل تجربیات حاصل از یک سده مدیریت شهری نوین در ایران، بهخصوص در کلانشهرها ملاحظه میشود که عموماً ویژگیهای اصلی که در مدیریت شهری ایران حاکم است شامل مواردی همچون تکیهبر ساختارها و نهادهای متمرکز و غیر دموکراتیک و بیتوجهی به نهادهای عمومی و مدنی، کسب درآمد ناپایدار و رانتی برای تأمین خدمات شهری، مدیریت و برنامهریزی از بالا به پایین بهجای مدیریت از پایین به بالا، بیثباتی در مدیریت شهری، بیمسئولیتی و بیبرنامگی و تأکید بر بهینهسازی بخشی بهجای نگرش سیستمی، تکیهبر پروژه محوری بهجای توسعه محوری) تأکید بر جنبههای رشد شهری بهجای توسعه شهری (تکیه بیشازحد بر ویژگیها و دیدگاههای فردی شهردار) فرد محوری بهجای اداره محوری (چند پارچگی مدیریت و تصمیمگیری درونسازمانی و بین سازمانی، عدم شفافیت و پاسخگویی و فقدان حسابرسی و اطلاعرسانی و بیتوجهی به آموزش شهروندان، مدیران و کارکنان نهادهای خدمات رسان شهری است. البته نظریهپردازان و کارگزاران برنامهریزی و مدیریت برای دستیابی به کارایی و اثربخشی مورد انتظار خود در شهر تلاش کردند سیستمی متناظر با این پیچیدگیها برای مدیریت و برنامهریزی ایجاد کنند تا از این طریق بتوانند برای هدایت توسعه یکپارچه و منسجم و رفع مسائل بغرنج شهر اقدام مؤثرتری انجام دهند. این نیاز باعث ورود مفاهیمی چون مدیریت یکپارچه، مدیریت واحد، مدیریت منسجم و غیره به عرصه برنامهریزی و مدیریت شهری شده است. بهطورکلی، مدیریت واحد شهری، این مفهوم را به ذهن میرساند که برنامهریزی، اجرا و نظارت بر کلیه امور شهری از قبیل خدمات و زیرساختهای شهری از طریق یک مرجع) شهرداری (است و مدیریت شهر در این نوع رویکرد، در دستان متولی آن یعنی شهرداری است و دیگر بخشهای خدماتی زیرمجموعه شهرداری محسوب میشوند. مدیریت یکپارچه مهمترین عامل در راستای ایجاد هماهنگی و توازن بین سازمانهای مختلف است و این سیستم دارای قابلیت اثرپذیری در جنبههای مختلف شهری است؛ در مدیریت یکپارچه شهری، هماهنگی و یکپارچه کردن اقدامات در چارچوب بخشهای دولتی، سازمانهای عمومی و گروههای ذینفع برای ارائه خدمات بهتر و مناسبتر به شهروندان و ایجاد شرایطی مناسب در شهر صورت میگیرد. هدف اصلی مدیریت یکپارچه شهری، ایجاد هماهنگی از طریق نزدیکی اهداف و دیدگاهها، یکپارچگی عملکردها و سیستمها و کارآمدتر کردن فرایندها به دست آید؛ با دقت بیشتر در تفاوتهای بین مدیریت واحد شهری و مدیریت یکپارچه میتوان به این نکته رسید که اولی بحث حکومت شهری و حاکم شهری را پیش خواهد کشید و دومی مشارکت را در اداره شهر و مدیریت شهری به همراه داشت. روند تحولات در مفهوم مدیریت شهری توجه به مفهوم مدیریت شهری مبین این مطلب است که بین الگو و ساختار مدیریت شهری با نحوه شکلگیری دولت در قرن بیستم ارتباط نزدیکی وجود دارد به همین علت بررسی این تحولات در دوران جدید برای روشن شدن سیر تغییرات در اشکال و وظایف مدیریت شهری ضروری است.رشد سریع شهری در کشورهای رو به توسعه مشکلات عمده اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی پدید آورده است و شهرهای کشورهای جهان سوم را دچار مسائل و مشکلات جدی از قبیل آلودگیهای زیستمحیطی و بیماری در شهرها، افزایش فقر در شهرها، ایجاد زاغهها و مسکنهای غیرقانونی، دسترسی ناکافی به مسکن و خدمات اصلی شهری، بیگانگی شهروندان از یکدیگر، کمبود شدید تأسیسات و زیرساختهای شهری و مهاجرت گسترده از روستا به شهر کرده است. مشکلات نظام مدیریت شهری کشورهای رو به توسعه را میتوان در سه زمینه مسائل محیطی و کلی نظام مدیریت، مسائل، اداری و تشکیلاتی و مسائل اقتصادی و مالی طبقهبندی کرد. نهادها و سازمانهای متعددی در مدیریت شهری دخالت دارند که تصمیمات آنها به شکل رسمی و غیررسمی در ساخت و شکلگیری عناصر شهری مؤثر است. در این راستا سیاستهای کلی از طرف مراکز تصمیمگیری صادر و توسط سازمانهای محلی به اجرا درمیآید و یا اینکه در برنامهها و طرحهای شهری بکار گرفته میشود. نهادهای سیاسی در سطح ملی و محلی از طریق اجرای طرحهای توسعه شهری، تعیین کاربریهای زمین، تعیین مالیات بر زمین و ساختمانسازی، منطقه بندی و ایجاد محدودیت برای صنایع مزاحم نقش اساسی در سرعت و جهات توسعه خدمات شهری ایفا میکند. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/33250 |