کد خبر : 34543
تاریخ : 1399/10/10
گروه خبری : درهای دری

مرزبانی سرداران؛ چرا مالک اشتر الگوی سلحشوران شیعه است؟

سپهرغرب، گروه کافه کتاب: ­عمادی می‌گوید: پس از شهادت حاج قاسم همه‌جا صحبت از این بود که سردار ما مالک اشتر زمان است، اما در هیچ منبعی به بررسی تطبیقی شخصیت سردار با مالک اشتر نپرداخته بودند.

متفکران آزاده در کشورهای متعدد پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زعامت و رهبری امام خمینی (ه)، این انقلاب را احیاکننده اسلام در عصر حاضر دانسته و با این ویژگی آن را معرفی کردند. استنادات تئوریک این انقلاب به قرآن و سیره اهل‌بیت (ع) بوده و هست. پس از پیروزی انقلاب بود که تاریخ اسلام موردتوجه جدی پژوهشگران و مورخان قرار گرفت تا واکاوی آن‌ها طرحی نو در توجه امروزین ما به اسلام دراندازد.

توجه به صدر اسلام و دقت در سیره پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و همچنین طریق سیر و سلوک اصحاب پیامبر و اصحاب خاص حضرت امیرالمؤمنین (ع) باعث شد تا بسیاری از شخصیت‌ها در عصر جدید نیز الگوی معرفتی خود را از میان اصحاب پیامبر (ع) و حضرت امیر (ع) برگزینند. مالک اشتر نخعی یکی از این شخصیت‌هاست.

     مالک اشتر به مثابه یک الگو

مالک از سرداران رشید اسلام و از سرسپرده‌ترین یاران امیرالمؤمنین بود که ولایتمداری او شهره تاریخ است. به شهادت شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید (جلد ششم) سردار سلحشور اسلام آن‌قدر در پذیرش ولایت و سرسختی نسبت به دشمنان ولایت (اسلام) استوار بود که حضرت درباره او در نامه‌ای به محمدبن ابی‌بکر نوشت: «… مردی را که به ولایت و حکمرانی مصر فرستاده بودم (مالک اشتر) مردی بود که خیرخواه ما و نسبت به دشمنانمان قاطع و سرسخت بود. خدای رحمتش کند که روزگارش را به پایان رساند و به دیدار حق شتافت. ما از او راضی هستیم. خداوند از او راضی باشد و ثواب دوچندان به او بدهد.»

توجه به صدر اسلام و دقت در سیره پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و همچنین طریق سیر و سلوک اصحاب پیامبر و اصحاب خاص حضرت امیرالمؤمنین (ع) باعث شد تا بسیاری از شخصیت‌ها در عصر جدید نیز الگوی معرفتی خود را از میان اصحاب پیامبر (ع) و حضرت امیر (ع) برگزینند اعتماد امیرالمؤمنین به مالک اشتر و ویژگی سرسپردگی و ولایت‌پذیری این چهره تابناک در تاریخ تشیع، آن‌چنان زیاد بود که حضرت همیشه در مواقع بحرانی و حساس‌ترین برهه‌ها مالک را به میدان می‌فرستاد. دراین‌باره سندی در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید وجود دارد: «امام پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفین، در نامه‌ای خطاب به مالک اشتر نوشت: «انّک ممّن استظهر به علی اقامة الدّین… تو از کسانی هستی که پشت‌گرمی من در استوارسازی دین هستند و سرکوبی غرور تبه‌کاران و نگهبانی مرزهای پرخطر به عهده توست.»

شیخ مفید در «الاختصاص» نیز نامه حضرت به مردم مصر را درج کرده است: «یکی از بندگان خدا را به‌سوی شما فرستادم که در ایام خوف و هراس، نمی‌خوابد و در لحظات دشوارِ مقابله با دشمن، از نبرد روی برنمی‌گرداند. کسی که بر تبه‌کاران فاجر، از شعله‌های آتش، سخت‌تر و سوزان‌تر است؛ یعنی مالک اشتر را. پس گوش‌به‌فرمان او باشید و درراه حق از او اطاعت کنید، چراکه او یکی از شمشیرهای برّان الهی است که نه کند می‌شود و نه از اثر می‌افتد…»

     ولایت‌پذیری مالک

مالک اشتر مدام در مأموریت‌های مهمی بود که از طرف حضرت به او محول می‌شد. اینکه حضرت به خطاب به دیگران فرمود که کاش دو نفر مثل مالک را داشتم به‌دلیل قلت یارانی چون او بود. مأموریت مصر که درنهایت به شهادت مالک انجامید نیز به دلیل فتنه عظیمی بود که در آن دیار اتفاق افتاد که تنها به دست توانای مالک حل می‌شد. فرمانی که حضرت در پی اعزام او به مصر نوشت و اکنون به نام «عهدنامه مالک اشتر» مشهور است از مهم‌ترین منابع درباره آداب حکومت از دیدگاه اسلام است.

همچنین در منابع داریم که پس از رسیدن خبر شهادت مالک اشتر به امیرمؤمنان امام علی (ع) ایشان بسیار محزون شدند و سخن مهمی را بیان کردند که در حکمت 443 کتاب شریف نهج‌البلاغه آمده است: «و آن حضرت هنگامی‌که خبر مرگ مالک اشتر (رحمه‌الله) به او رسید، فرمود: مالک، مالک چه بود! به خدا سوگند، اگر کوه بود کوهی بلند و بی‌همتا بود و اگر صخره بود صخره‌ای سخت بود که هیچ ستوری بر آن برنمی‌آمد و هیچ مرغی به اوج آن نمی‌رسید… فراق ابدی او، پاره‌ای از وجودم را قطع کرد.»

     ادامه‌دهندگان راه مالک اشتر

قصه سرسپردگی مالک به ولی زمان و رشادت‌هایش در طول تاریخ سرخ شیعه نقل محافل بود و حتی مادران شیعی کودکان خود را از هنگام طفولیت با قصه این سردار آشنا می‌کردند تا مگر آنکه نوری از مالک نیز در فرزندان آن‌ها تابیده شود. به‌همین دلیل نیز مالک الگوی بسیاری از سلحشوران شیعه بود. در عصر حاضر نیز سردار سلیمانی را با مالک اشتر مقایسه کرده و او را تکرارکننده مالک دانسته‌اند. شاید خود سردار سلیمانی نیز مالک اشتر را الگوی خود قرار داده بود، به‌هر‌روی این ایده در پژوهش‌ها، خاطرات و اشعار شاعران درباره سردار مشهود است.

یکی از کتاب‌هایی که توانسته به همسنجی شخصیت دو سردار بزرگ اسلام یعنی مالک اشتر و قاسم سلیمانی بپردازد، «مالک زمان: داستان‌هایی برگرفته از سخنان امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر و خاطرات سرباز اسلام شهید حاج قاسم سلیمانی» است. این کتاب با ایده‌پردازی و تألیف و تدوین محمدجواد عمادی برای نخستین‌بار در پاییز امسال (1399) با شمارگان 10 هزار نسخه، 120 صفحه قطع پالتویی و بهای 12 هزار تومان توسط نشر شهید ابراهیم هادی منتشر شد و پس از مدت کوتاهی به چاپ‌های مجدد رسید.

در این کتاب بیشتر از 40 خاطره از سردار سلیمانی (خاطرات بیان‌شده توسط خود سردار و یا خاطرات دیگران درباره او) روایت‌شده است. خاطره اول تا پنجم پس از پنج روایت تاریخی مشابه از مالک اشتر ارائه‌شده‌اند و خاطرات بعدی نیز هرکدام با بخشی از فرمان‌های حضرت امیرالمؤمنین به مالک و یا دیگران و همچنین برخی از سخنان حضرت مورد همسنجی قرارگرفته‌اند.

کتاب بدون آنکه زبان غامض و یا روش و رویکرد پژوهشی پیچیده‌ای داشته باشد، به‌خوبی توانسته با همسنجی طریق سیر و سلوک مبارزاتی سردار سلیمانی با مالک اشتر نخعی، یک صورت‌بندی کاربردی از «مکتب سلیمانی» را برای عموم مخاطبان، به‌ویژه نوجوانان و جوانان ارائه دهد.

محمدجواد عمادی درباره ایده این کتاب به مهر گفت: سال گذشته، هم‌زمان با ایام ترور و شهادت سردار سلیمانی، در حوزه امتحانی را درباره فرمان حضرت امیرالمؤمنین (ع) به مالک اشتر داشتیم. در آن روزها همه‌جا صحبت از این می‌شد که سردار سلیمانی مالک اشتر زمان بودند، اما چرا این سخن برای مردم تبیین نشده بود. به‌همین دلیل تصمیم گرفتم با پژوهش روی شخصیت مالک و بیان ویژگی‌هایش و همسنجی آن‌ها باشخصیت سردار سلیمانی نشان دهم که ویژگی‌های مالک اشتر در شخصیت سردار نیز تبلوریافته است. به‌همین دلیل شروع به جمع‌آوری خاطرات سردار سلیمانی کردم.

     نظامیان طراز اسلامی

وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که چرا فقط پنج خاطره از سردار با روایت‌های زندگی مالک اشتر تطبیق داده‌شده است، اشاره کرد: پژوهش زیادی در منابع تاریخی کردم و تقریباً اکثر منابعی را که درباره تاریخ زمان امیرالمؤمنین (ع) بود دیدم، اما صرفاً همین روایت‌ها را از مالک پیدا کردم. متأسفانه روایت‌های چندانی از مالک اشتر در منابع وجود ندارد. همین پنج روایت را با خاطرات حاج قاسم سلیمانی تطبیق دادم و به نتایج شگفت‌آوری رسیدم.

در ایام شهادت سردار همه‌جا صحبت از این می‌شد که سردار سلیمانی مالک اشتر زمان بودند، اما چرا این سخن برای مردم تبیین نشده بود عمادی اضافه کرد: من برای نگارش کتاب «مالک زمان» عموم کتاب‌ها و پژوهش‌های منتشرشده درباره سردار سلیمانی را مطالعه کردم. دنبال منبعی بودم که بگوید فرماندهان امیرالمؤمنین چه طرازی دارند و واجد چه خصوصیاتی هستند، اما کمتر به آن برخوردم. جای خالی یک کتاب که به بررسی تطبیقی زندگی سردار با اتفاقات صدر اسلام و به‌ویژه دوران حیات امیرالمؤمنین (ع) بپردازد، خالی بود و به‌همین‌دلیل من این بررسی تطبیقی را انجام دادم. ایده کار هم پس از مطالعه نهج‌البلاغه و نامه حضرت (ع) به مالک به ذهنم رسید و تألیف کتاب نیز 9 ماه زمان برد. خدای را شاکرم که به‌نظر مخاطبان کار متفاوتی درباره حاج قاسم سلیمانی بود و اکنون نیز پس از گذشت سه ماه از چاپ نخست، این کتاب به شمارگان 40 هزار نسخه رسیده است.

خاطرات سردار را با دقتی علمی انتخاب کردم

عمادی در بخش دیگری از این گفت‌وگو در پاسخ به این سؤال که «خاطرات سردار را چگونه انتخاب کرده و آیا نقل‌قول‌ها درباره سردار سلیمانی را بدون چون چرا پذیرفته است یا خیر؟» اشاره کرد: خاطرات حاج قاسم را از مستنداتی که پس از شهادت سردار منتشر شدند، انتخاب کردم. بیشتر این خاطرات از زبان شخصیت‌های نزدیک به سردار ازجمله حسین امیر عبداللهیان و همچنین هم‌رزمان و نزدیکان او در جبهه‌های جنگ نقل‌شده‌اند. تعدادی از خاطرات را نیز نپذیرفتم و از آن‌ها استفاده نکردم. ازجمله اینکه پس از شهادت سردار یکی از خبرگزاری‌ها خاطره‌ای را کسی نقل کرده بود مبنی بر‌اینکه سردار در فتنه 88 به‌عنوان مأمور امنیتی حضور داشت، اما همه مستندات نشان می‌داد که مأموریت حاج قاسم سلیمانی فقط خارج از کشور بود و شخصیت‌های موثق نیز بر این امر صحه گذاشته بودند. دانش و بینش‌های حوزه تاریخ شفاهی را در انتخاب خاطرات سردار به کار بردم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/34543