کد خبر : 35345 تاریخ : 1399/10/24 گروه خبری : خانواده |
|
ملـکه بامیان روایتی از ظلم به شیعیان هزاره افغانستان |
|
سپهرغرب، گروه خانواده: مدیر انتشارات کتابستان معرفت از انتشار رمان تازهای با عنوان «ملکه بامیان» که روایتی از ظلم به شیعیان هزاره افغانستان است، خبر داد. محمد حقی از انتشار کتاب «ملکه بامیان» خبر داد و گفت: این کتاب داستان دختری است از هزارههای افغانستان که ساکن روستایی در نزدیکی شهر بامیان است. «ملیکه»، قهرمان داستان زندگی خود را از هشت سالگی در اواخر دهه 70 شمسی تا 20 سال پس از آن و جنگ در سوریه برای مخاطب امروز روایت میکند. وی ادامه داد: این روایت داستانی پر از اتفاقات گوناگون؛ حمله نیروهای طالبان و القاعده به مناطق شیعهنشین تا بمباران، آوارگی و ماجراهای مربوط با مهاجرت به ایران و عشقی که شخصیتهایش را بر سر دوراهی بزرگی قرار میدهد. است. حقی تصریح کرد: ملکه بامیان که درونمایهای خانوادگی و عاشقانه دارد به اثرات مخرب جنگ بر زندگی کودکان و زنان اشاره دارد. کتاب، در حرکتی قابل تحسین، سعی کرده است پلی میان لهجه فارسی ایرانی و لهجه فارسی افغانستانی بزند. مدیر انتشارات کتابستان معرفت گفت: معصومه حلیمی که از نویسندگان افغانستانی ساکن ایران و از همسران شهدای مدافع حرم است، نگارش این اثر را به عهده داشته. اصل داستان بر اساس واقعیت است اما نویسنده در نگارش رمان به هر حال از تخیل خود نیز بهره جسته است. وی با اشاره به متن کتاب گفت: متن از عبارتها و واژههایی که افغانستانیها بهکار میبرند، نیز استفاده کرده است به عبارت دیگر کتاب با لهجه فارسی یک افغانستانی نگارش شده و مخاطب میتواند بیش از پیش فضا را برای خود ترسیم کند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «در خواب کابوس طالبان دوباره به سراغم آمد. هرچه میدویدم، نمیشد. پاهایم یک جا میخکوب شده بود. یک گله طالب، دوروبرم را گرفته بودند. خندههایشان بسیار وحشتناک بود. همگی تفنگهایشان را به سمت من نشانه رفته بودند. دستهایم را روی سرم گرفته بودم. مثل جوجهتیغی، گلوله شده بودم؛ اما گلولهای که توان حرکت نداشت. یکی از آنها تیر خلاصی را زد. با فریادِ «نههههه!» چشمهایم را باز کردم. لحظهای خدیجه را در چهره آمنه دیدم. صدایش به لرزه درآمد. چی گپ است؟ دلم برای آیهام، خواهرها و برادرهایم تنگ شده. همگی دلشان تنگ شده؛ اما چاره چیست. خوب نگاه کن. کل بچههایی که مینگری، خانه، آته و آیه دارند. اگر به گپهایشان گوش کنی، دلت ریشریش میشود. هر رقم بچه، اینجا پیدا میشود. بای، نادار، ازبک، هزاره، پشتون. آن دخترکی که غش کرده بود، دیدی؟ سرم را تکان دادم. اسم خودش پری است و اسم خواهرش نازنین. یک ماه میشود اینجا هستند. آهی کشیدم: بیچاره!» کتابستان معرفت این کتاب را در 276صفحه و با قیمت 43 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/35345 |