کد خبر : 35715
تاریخ : 1399/11/4
گروه خبری : فرهنگی

به همه چیز فکر شده جز مخاطبان کتاب!

سپهرغرب، گروه فرهنگی: پیوست رسانه‌ای نخستین رویداد نمایشگاه مجازی کتاب در ایران بسیار ضعیف‌تر و نحیف‌تر از آن چیزی است که تصورش را بتوان کرد.

از روز اول بهمن ماه سال 1399 و پس از نزدیک به یک‌سال کش‌و‌قوس و بلاتکلیفی میان مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره آنچه که باید جای نمایشگاه کتاب تهران و گردش مالی آن را برای ناشران پر کند، نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران آغاز به کار کرده است؛ درباره این رویداد شاید یک نکته قابل توجه تلاش وافری است که برای ایجاد شباهت میان آن با رویداد فیزیکی نمایشگاه کتاب شده است و این یعنی احتمالا کمترین ایده و یا تفکری در میان مدیران وزارت ارشاد و مجموعه‌های مرتبت با آن برای استفاده از فضای مجازی برای برگزاری یک رویداد با محوریت کتاب وجود ندارد.

از این موضوع بیشتر خواهیم نوشت اما آنچه در حاشیه‌نگاری روز نخست درباره آن باید صحبت کرد، ریشه‌ها و علت‌های برپایی چنین رویدادی است. درباره وضعیت اقتصادی خاص کشور در ایام تحریم و نیز اقتصاد کرونایی فرهنگی در سال 1399 به بهانه‌های مختلف از سوی مدیران و صاحبان کسب و کار سخن به میان آمده است. در واقع نکته ای که در بدو افتتاح این رویداد می‌توان آن را به طور جدی مد نظر قرار داد و حتی از دل مصاحبه‌های مدیران صنفی نشر و مدیران موسسه‌های معتبر و بزرگ نشر در کشور نیز جستجو کرد، امیدوار نبودن به این رویداد است. حتما به دنبال این گزاره یک چرای بزرگ در ذهن متبادر می‌شود. پاسخ به این چرا را باید در نگرش به مخاطب کتاب جستجو کرد.

دوست ناشری چندی قبل در فضای مجازی عنوان کرده بود که تجربه سیزده‌ساله حضورش در نمایشگاه کتاب تهران نشان داده که جنس مخاطبان نمایشگاه کتاب با جنس افرادی که در درون کتابفروشی‌ها دست به خرید کتاب می‌زنند متفاوت است. همین گزاره را امروز و در نمایشگاه مجازی کتاب نیز خواهیم دید. فی‌الواقع ایجاد بستر نمایشگاهی در فضای مجازی با ذهنیت مخاطبی که هرساله به صورت حضوری به خرید کتاب اقدام کرده اشتباه محاسباتی بزرگ برای این رویداد است. در کنار این مساله عدم توجه به الزامات فضای مجازی برای ایجاد یک کمپین و فعالیت بزرگ فرهنگی را نیز باید اضافه کرد. برگزاری این نمایشگاه در چنین مختصاتی بیش از هر‌چیز برای مخاطب فعال و حاضر در فضای مجازی نیاز به ایجاد بسترهای اطلاع‌رسان و مبلغ در فضای مجازی داشت و شاید دارد.

بسترهایی که مخاطب حساس، گاه شکاک و البته نکته‌سنج دست به جیب در فضای مجازی را به سمت این رویداد و مشارکت در آن سوق می‌دهد اما سهم تبلیغات و فضاسازی مجازی برای کشاندن مخاطب به این رویداد کجاست؟ اصول کمپین‌سازی رسانه‌ای و تبلیغات در فضای مجازی تنها و تنها برای اطلاع داشتن مخاطبان از این رویداد کجا رعایت شده است؟ بگذریم از اصول ابتدایی تبلیغات گسترده شهری و تبلیغات سنتی در جراید و رسانه‌های گروهی که از آن نیز خبری نیست که نیست یا اگر هست چنان کم است که در دل اتفاقات ریز و درشت و لحظه‌ای رسانه‌ای در کشور گم می‌شود.

در حال حاضر بخش وسیعی از بدنه ناشران ایرانی و کتابفروشان از بسترهای فضای مجازی برای رونق فروش محصولات خود استفاده کرده و کمابیش به ظرافت‌های جذب مخاطب در آن واقف هستند. این عین ساده‌باوری است که فکر کنیم به اعتبار تخصیص یارانه‌های مرسوم می‌توانیم رویداد وسیع فیزیکال نمایشگاه کتاب را که بخش بزرگی از بودنش ناشی از تجربه‌های فرهنگی جز خرید کتاب بوده را در فضای مجازی تکرار کنیم و به همین خیال خوش‌فکری برای آگاهی و جلب اعتماد عمومی نکنیم. فی‌المثل با چه اعتماد‌به‌نفسی امیدوار خواهیم بود که بودجه و زمان مصرف شده برای برپایی نشست‌های فرهنگی در فضای مجازی و به اسم این نمایشگاه درست به اطلاع، ذهن و نظر مخاطب خواهد نشست و اصلا به این فکر کرده‌ایم که برگزاری اتفاق‌های این چنینی در فضای مجازی و موفقیت آن مرهون مسائلی متعدد جز محتوای برگزاری هم هست؟

القصه اینکه پیوست رسانه‌ای نخستین رویداد نمایشگاه مجازی کتاب در ایران بسیار ضعیف‌تر و نحیف‌تر از آن چیزی است که بتوان تصورش را کرد. این ضعف اتفاقی را که می‌توانست به یک رویداد خاطر‌انگیز و دائمی فرهنگی در کشور مبدل شود را به سمت‌وسویی سوق داده که بعید نیست از همان ابتدای راه برگزاری بانیان خود را به صرافت تکرار نشدن آن بیاندازد.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/35715