کد خبر : 41476 تاریخ : 1400/3/11 گروه خبری : خانواده |
|
دلزدگی در رابطه عاطفی؛ چند راهکار برای تقویت رابطه زناشویی |
|
سپهرغرب، گروه خانواده: دلزدگی زناشویی یک فرآیند تدریجی است که ذره ذره وارد زندگی میشود و آنقدر موثر است که میتواند زندگی را دچار تغییر و تحول کند. دلزدگی در رابطه عاطفی یکی از رایجترین و درعین حال خطرناکترین اتفاقاتی است که میتواند برای دختر و پسر رخ دهد. دلزدگی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و از سوی شما یا شریک عاطفیتان رخ دهد، این امر مهم است تا علت اصلی آن را پیدا کنید و برای حل آن تلاش کنید. دلزده شدن از شریک عاطفیتان امری طبیعی بوده که به راحتی میتوانید آن را حل کنید اما اگر از آن غفلت کنید احتمالا تا مدتها مجبور باشید یک رابطه سرد و بیروح را تحمل کنید و شاید حتی آن را از دست بدهید. دلایل دلزدگی شریک عاطفیتان از رابطه امروزه یکی از شکایتهای اصلی بسیاری از دختران و پسران دلزدگی طرف مقابل در رابطه است به شکلی که این دلزدگی میتواند تحت تاثیر عواملی باشد که یا به رابطه خصوصی شما مربوط میشود یا به دلایل شخصی طرف مقابل و همینطور پیش آمدن شرایطی به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه که ممکن است موجب سردی ارتباط شما با شریک زندگیتان شود مانند کنترل کردن،تغییر رفتار و اعمال در جهت منفی،داشتن ارتباط بیش از حد با دوستانتان، عدم درک متقابل، صلب حریم شخصی، جنگ و دعوای همیشگی بر سر موضوعات بیاهمیت، بیش از حد غرغر کردن، حضور زنی دیگر در زندگی شما و.... برای فرار از دلزدگی، رابطه عاطفی خود را تقویت کنید داشتن برنامه و انجام یک سری از کارها برای تقویت رابطه زناشویی در هر زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است، به گونهای که عمل کردن به آن موجب تقویت رابطه عاطفی شما با همسرتان میشود مانند شنونده خوبی بودن، شگفتزده کردن، برنامهریزی برای یک تفریح مشترک، مرور خاطرات شیرین باهم بودن و... که نشان دهد شما بعد از گذشت سالها از رابطه مشترکتان هنوز به فکر ایجاد انگیزه برای خوشحالی و همدلی با زوج عاطفی خود هستید. جواد خلعتبری روانشناس درباره دلزدگی عاطفی میان زوجین اظهار کرد: عامل اصلی طلاق عاطفی عدم درک، به تفاهم نرسیدن، برطرف نشدن نیازها و بعد از آن عدم برقراری رابطه صحیح که در نهایت منجر به طلاق قانونی زوجین میشود که عامل آن میتواند انتخاب غلط معیارهای اولیه و اقتصاد عشقی باشد که به درستی بنیانگذاری نشده است و با کوچکترین اختلاف، تعارضات زناشویی اوج میگیرد. وی افزود: زوجین در روابط خود بیشتر از رفع نیازهایشان، به دنبال خواستههایشان هستند و زمانی که این خواستهها افزایش پیدا میکند به جای ابراز نیاز به دنبال بروز شبه احساس از خود هستند یعنی قضاوتها و... را وارد رابطه میکنند که فرد حس درک نشدن پیدا کرده و در طرف مقابل نیز این احساس را به وجود میآورد. این روانشناس ادامه داد: ریشه چنین رفتارهایی به سست بودن پایههای صمیمیت در دوران کودکی برمیگردد. افرادی که دچار طلاق عاطفی میشوند معمولا تهوارههایی از خاطرات گذشته زندگی را بقچه کرده و وارد رابطه میکنند. این افراد نوعی نگرش از خود، دیگران و آینده میسازند که مربوط به رفتارهایی هستند که در کودکی اطرافیان با آنها داشته اند یا مسائلی که برای آنها اتفاق افتاده است. خلعتبری خلقوخوی فرد را مهم دانست و بیان کرد: در این مواقع تعاملی بین حالتهای سرشتی فرد به وجود میآید که موجب شکلگیری این تلهها در زندگی او میشود. یعنی با یک کم توجهی، دیرآمدن، فراموشی تاریخ تولد و... تهوارهها توسط یک عامل محرک فعالساز اوج گرفته و فرد دردهای هیجانی سرد یا گرم مانند (ناامنی، اضطراب، خشم و آشفتگی) را تجربه میکند. وی تصریح کرد: افراد معمولا سعی در جبران کاهش درد ناشی از این تهوارهها دارند و بلافاصله به دنبال سبکهای مقابلهای رفته که این شیوهها مربوط به خلقوخو یا همانندسازی رفتار اطرافیان است که به دنبال احساس ناامنی سراغ اجتناب کردن، جبران افراطی یا تسلیم شدن میروند، به گمان اینکه این رفتارهای مقابلهای دوران کودکی باز هم میتوانند کارآمد در ایام بزرگسالی باشند و دیگر پاسخ فرد مبتنی بر گفتار و زمینه نبوده و موجب اختلاف میشود. وی با اشاره به رفتارهای بیشبود یا کمبود که موجب طلاق عاطفی میشود، افزود: داشتن انتظارات بیش از حد، بی توجهی، غر زدن، سرزنش و... سبب جداشدن و خیانت زناشویی یا چندهمسری در مردان شده که آسیبهای خانوادگی را در پی دارد. این روانشناس با اشاره به نیازهای اساسی هر انسان مانند عشق، محبت و امنیت که محکمکننده پایههای صمیمیت است و موجب شکلگیری دلبستگی ایمن میشود، بیان کرد: در واقع طلاق عاطفی میتواند برای کسانی اتفاق افتد که آن دلبستگی ایمن در میان آنان شکل نگرفته باشد یعنی دلبستگی ناایمن اجتنابی یا اضطرابی دارند که منجر به یک دلگسستگی شده و در نهایت باعث عدم برقراری ارتباط سالم میشود. وی رهاشدگی مزمن هیجانی، نقض و شرم، بیاعتمادی و بدرفتاری یا انزوای اجتماعی را از تهوارههای دلزدگی عاطفی دانست و افزود: والدین اگر در شکلگیری استقلال و اعمال محدودیتهای واقع بینانه، عملکرد ضعیف داشته باشند تهواره شکست، بیکفایتی، استحقاق بزرگمنشی و نگاه عمودی در فرزند شکل میگیرد. خلعتبری گفت: نیاز انسان به بازی و سرگرمی، بیان خواستهها و هیجانات سالم که موجب ایجاد تهواره کمالگرایی میشود، میتواند به روابط فردی آسیب برساند که حتما این افراد نیاز دارند با مراجعه به روانشناسان مشکلات رفتاری خود را درمان کنند. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/41476 |