کد خبر : 42178
تاریخ : 1400/3/30
گروه خبری : متن‌زندگی

یکی از دلایل خیانت در نهاد خانواده «جنگ نرم در رسانه‌ها و فضای مجازی» است

سپهرغرب، گروه متن زندگی: یکی از دلایل خیانت در نهاد خانواده، جنگ نرم در رسانه‌ها و فضای مجازی است. خیانت به بزرگ‌ترین علت طلاق در خانواده تبدیل شده است و رسانه اجتماعی زمینه زایش ایدئولوژی‌های منفی در خانواده را ایجاد کرده است.

همواره موفقیت، سلامت، پایداری و پویایی یک سیستم و یک جامعه و یک نظامی چون نهاد خانواده و حضور زنان در عرصه عمومی، مرهون سلامت اعضای آن است و اگر عضوی از این سیستم و یا نظام به‌ هر دلیلی دچار مشکل شود، بی‌تردید، اثرش را در کل سیستم به‌جای خواهد گذاشت.

بدین‌سان، اگر اجتماع و جامعه انسانی را به‌مثابه یک سیستم و نظام در نظر بگیریم، زمانی این جامعه می‌تواند از سلامت و پویایی برخوردار باشد که تمام کسانی که در این جامعه زندگی می‌کنند دارای ایمان و تعادل باشند و از سلامت و پویایی از ذهنیت تا عینیت بهره‌مند شوند.

این سلامت و سامان در بستر ایمان به خدای متعال و تمسک از اهل‌بیت (ع)، امنیت و عشق و تعادل و توازن و پویایی به زندگی خود ادامه می‌دهد و فقدان این بستر بی‌تردید به پیدایش مشکل، مسئله و آسیب در اجتماع انسانی می‌انجامد.

در این اجتماع زنان، نهادهای زیادی در چهار خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حضور دارند که در صورت سلامت کارکردی می‌توانند نظامی پایدار و سیستمی پویا را برای زنان به منصه ظهور برسانند.

درهرحال، حضور زنان در عرصه اجتماعی یکی از مباحث مهم است که دارای کارکردهای فراوانی است، ازجمله این کارکردها، حضور زنان در عرصه اشتغال و اقتصاد است، ولی کارکرد اصلی حضور زنان در جامعه، آگاهی‌بخشی است و این فقط در ایران نیست بلکه در کل جهان یک کارکرد مهم تلقی می‌شود.

دیدگاه ما به زنان باید جهانی باشد زیرا لازم است زنان در تمام دنیا نسبت به خودشان و دیگران بی‌تفاوت نباشند و آگاهانه عمل کنند، هرچه انسان آگاه‌تر باشد، مسئولیت بالاتری خواهد داشت و تعهد و مسئولیت و آگاهی در زنان منشأ خیروبرکت در خانواده و جامعه می‌شود و پیامد آن ایجاد جهان مثبت خواهد بود، بنابراین باید تلاش شود از آگاهی خودمان استفاده کنیم و مشکلات را به موفقیت‌ها و پیامدهای مثبت در جامعه تبدیل کنیم. مسائل زنان با توجه به حضور جدی آنان در 60 سال اخیر در عرصه عمومی دارای پیامدهایی است که این پیامدها گاه در ساختار و گاه در عاملیت باعث به وجود آمدن تغییراتی در کنش و نگرش زنان شده است که مهم‌ترین این سؤالات عبارتند از:

سؤالاتی در مورد جامعه‌شناسی زنان مطرح است که می‌خواهیم به آن‌ها پاسخ بدهیم و البته با توجه به نگاه جامعه‌شناسی و کاربردی باید به سؤالات زنان و خانواده جواب بدهیم و پاسخگوی این مطالب باشیم زیرا جامعه‌شناسی، علمی کاربردی است.

بررسی وضعیت زنان به‌لحاظ جامعه‌شناختی چیست؟ آیا زنان در عرصه اجتماع حضور دارند و کرامت آن‌ها در جامعه در نظر گرفته می‌شود؟ و این‌که حضور زنان در رسانه‌ها چگونه است (زنان شاغل، باسواد، شهری، روستایی، خانه‌دار، مطلقه، بی‌سرپرست و...)؟

چرا رشته‌‌ای به‌عنوان جامعه‌شناسی زنان به‌وجود آمده است؟ رشته جامعه‌شناسی در ابتدا به‌معنای عام به مسائل زنان نپرداخته بود و مسائل زنان تحت‌الشعاع نگاه مردانه و روح پدرسالار قرار داشت تا جایی که زنان ما به آگاهی رسیدند و به جایی رسیدند که باید به جامعه وارد شوند.

مهم‌ترین مسائل اجتماعی زنان چیست؟ نقض قوانین جامعه در مورد زنان مثلاً در مورد اشتغال زنان و یا قیومت فرزندانشان. تعدد نقش‌های زنان برای آن‌ها مشکل‌آفرین است به‌عنوان فرد شاغل، مادر خانه‌دار و....

وجود سقف شیشه‌ای برای خانم‌ها که در کل دنیا وجود دارد تبعیض در میزان درآمد زن و مرد و... به‌طور کلی بسیاری از مشکلات زنان نگاه بالاتر نهاد خانواده و جامعه به جنس مرد است که در آموزش‌وپرورش هم این نگاه به وجود آمده و مشکلاتی را ایجاد کرده است.

نکته بعدی ستیز زنان با خودشان بوده است. اولین جایگاهی که زنان نسبت به زنان دارند رابطه دختر و مادر است که دختر تلاش می‌کند توجه مادر را به خود جلب کند و یا عروس و مادرشوهر که برای جلب محبت مرد هرکدام تلاش می‌کنند و نسبت به همدیگر در ستیز زنانه هستند.

مشکل اصلی در پیشرفت زنان در جامعه هم ممکن است نگاه اشتباه و حسادت‌آمیز زنان به یکدیگر باشد.

درصورتی‌که زنان می‌توانند مدیران موفقی بشوند (به‌دلیل جزئی‌نگر بودن) و نکته مهمی که وجود دارد این است که نگاه خوبی در جامعه و خانواده به تغییرات نگرش و ارزشی نشده است که اگر این تغییر و تحول در نگرش افراد صورت بگیرد جامعه زنان به پیشرفت خواهد رسید و زنان جایگاه اجتماعی خود را پیدا خواهند کرد.

مشکل اصلی در پیشرفت زنان در جامعه هم ممکن است نگاه اشتباه و حسادت‌آمیز زنان به یکدیگر باشد

باید به مسئولیت نگرفتن زنان نگاه مثبت بیشتری بشود و نگاه برابر باید وجود داشته باشد و مردان جایگاه زنان را به آنان باز پس بدهند و خداوند هم هیچ‌گاه نفرموده است که مردان را به زنان برتری دادیم و همیشه آیات قرآن هم با یا ایها‌الانسان شروع شده است و خطابش به انسان بوده است (نه به زن و نه به مرد به‌طور مجزا و خاص). دین از برابری سخن گفته است و نابرابری ساخته ایدئولوژی و عقاید باطل و هنجارهایی است که زاییده فکر باطل بشر است.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که باید بدانیم خانواده یک سیستم است که دو ستون دارد؛ یک ستون مرد است و یک ستون زن، و اگر عضوی از سیستم خانواده به درد بیاید تمام سیستم بیمار می‌شود؛ وقتی خانواده‌ای متلاشی می‌شود سیستم به هم می‌ریزد و علاوه بر همسران، فرزندان هم سرگردان می‌شوند و احساس امنیت و آرامش را از دست می‌دهند. قابل توجه است که، بیشترین آمار طلاق برای سنین 25ـ20 سالگی است چون مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشتر شده است و تاب‌آوری در این سن نیز کمتر است.

مشکلات معیشتی و مشکلات اخلاقی از مهم‌ترین مشکلاتی است که امروزه خانواده و جامعه ایرانی را درگیر کرده است. در جامعه‌شناسی، خانواده‌ها به دسته‌های ذیل تقسیم می‌شوند:

1 ـ خانواده‌هایی که ازنظر جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرند

2 ـ خانواده‌هایی که سنتی، مدرن، پست‌مدرن و یا در حال گذار و ترکیبی هستند، اخیراً هم به الگوی خانواده ایرانی ـ اسلامی رسیده‌ایم.

نکته مهمی که مطرح می‌شود این است که باید بدانیم جامعه‌شناسی وارد خانواده شده است و مباحث مطروحه، دیگر فردی نیست. بحث روان‌شناسی خانواده جای خود را به جامعه‌شناسی داده است و باید نقش خانواده را در جامعه پر‌رنگ‌تر ببینیم. نظر روان‌شناسان در مورد تحولات خانواده این است که یقین شود: چرا طبقه متوسط خانواده به‌سمت طبقه زیرین فروکش کرده است؟ چرا قدرت خرید طبقه متوسط از دست رفته است؟ و این امر متأسفانه به‌خاطر کم‌رنگ شدن بحث جامعه‌شناسی خانواده است، باید بدانیم: وضعیت کار و وضعیت زنان در جامعه کنونی ما چگونه است؟

زنان شاغل در خانه چه وضعیتی دارند؟ پس ایدئولوژی خانواده و حقوق شهروندی خانوادگی مهم است که حقوق زن و مرد از طرف مقابلش حفظ بشود و حقوق فرزندان و اولیا متقابلاً حفظ شود. (احترام پدری و احترام مادری حفظ شود) و ایدئولوژی خانواده نیز مهم است و شامل مفاهیمی است که به خانواده ارزش می‌دهد.

بر اساس پژوهش‌هایی که انجام شده است، چند بحران مهم یا چهار تهدید مهم برای نهاد خانواده وجود دارد که عبارتند از مشکل اقتصادی، مشکل ارتباطی درون خانواده‌ها، کم‌سوادی والدین و بیکاری و طلاق رسمی و عاطفی است و فقر فرهنگی، که بیشترین اعتراضات در آنجاست.

رسانه اجتماعی عامل زایش ایدئولوژی‌های منفی در خانواده است

یکی از دلایل خیانت، جنگ نرم در رسانه‌ها و فضای مجازی هستند که باعث شده تا حجب و حیا از بین برود و بحث خیانت متأسفانه بزرگ‌ترین علت طلاق در خانواده باشد یعنی رسانه اجتماعی عامل زایش ایدئولوژی‌های منفی در خانواده است. مسئولیت مدیران میانه که در زمینه‌های ستادی فعالیت می‌کنند این است که با اجرای طرح گفت‌و‌گو، میزان گفت‌و‌گو در خانواده‌ها را بالا ببرند تا مسائل و مشکلات خانواده حل بشود.

در خانواده باید با گفت‌و‌گو مسائل را حل‌وفصل کرد و همه باید نگاه واقع‌بینانه نسبت به مسائل اجتماعی و هویت فردی و اجتماعی تک‌تک اعضای خانواده داشته باشند، به‌ویژه نسبت به زن خانواده که دارای یک جایگاه مهم در نهاد خانواده است و حمایتگر همسر و مادر و خواهر و... است. او می‌تواند با این شکل از ایفا کردن نقش‌ها، خانواده‌ها را به تکامل برساند و این زن است که می‌تواند خانواده را به خانواده متعالی تبدیل کند.

در این بستر، زنان به‌عنوان نیمی از جامعه ایران در صورت داشتن توانمندی‌های لازم در پویایی نظام آموزشی که در آن حضور دارند، می‌توانند بسیار تأثیرگذار باشند اما این تأثیرگذاری نیازمند ابزارهای تئوریک و تحلیلی است، مبحثی که حلقه مفقوده فعالیت زنان در ایران تلقی می‌شود و می‌توان گفت که بزرگ‌ترین آسیب در حوزه مطالعات زنان، به‌هم‌ریختگی ذهن اجتماعی سنتی و فقدان چارچوب مفهومی جایگزین آن است. در ذیل این آسیب بزرگ، می‌توان از دست یازیدن زنان و دختران ایرانی به هر ندایی و صدایی که به آن‌ها امید کاذبی عطا می‌کند، سخن گفت، از تئوری‌های فمینیستی تا رسانه‌های نوین و شبکه‌های اجتماعی و اساساً نظام سرمایه‌داری که خواهان سلطه بر دنیاست، در شکل دادن این امید کاذب، نام برد.

*مهتاب رضیئی، جامعه‌شناس 

و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/42178