کد خبر : 43194
تاریخ : 1400/4/19
گروه خبری : درهای دری

ثمره اشــک

پاسداشت یاد و نام بزرگان و مفاخر کشور راهی است برای الگوسازی؛ راهی که کمک می‌‏کند جوانان با زیست علمی و شخصی این عزیزان آشنا شوند و با الگوگیری، راه پُرتلاش و پُرافتخار آن‌ها را ادامه دهند. بنیاد ملی نخبگان از چند سال قبل اقدام به برگزاری مراسم تکریم از نخبگان و مفاخر معاصر ایران‏ زمین در سراسر کشور کرده است که گزارش آن در بولتنی به نام «طواف شمع» و نشریه‌‌ای به نام «هنرنامه» منتشر شده است. بازخوردهای این اتفاق مبارک باعث شد تا خبرگزاری کتاب ایران با همکاری بنیاد ملی نخبگان تصمیم به درج برشی از زندگی شخصی و حرفه‌‏ای این بزرگان زیرِ نام «قاب روایت» کند. این مجموعه به قلم «محسن شاه‌رضایی» نوشته شده و تقدیم به خوانندگان خبرگزاری کتاب ایران می‏‌شود. متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:

جوان کتاب‌فروش بیش از آنکه کتاب بفروشد، کتاب می‌خواند. اغلب شب‌ها در مغازه می‌ماند و تا نزدیکی‌های سحر مطالعه می‌کرد. از کودکی عاشق کتاب بود، ولی افسوس که پدر استطاعت مالی نداشت تا او را به مدرسه بفرستد یا برایش کتابی بخرد. کودکانی را می‌شناخت که علاقه‌ای به مطالعه نداشتند؛ ولی کتاب‌های رنگارنگی داشتند. او هم در عالم کودکی، دلش می‌گرفت و از پدر تقاضای خرید کتاب می‌کرد. پدر اما ناگزیر او را به مطالعه همان چند جلد کتابی سفارش می‌کرد که بارها و بارها خوانده بود و مطالبش را از بَر بود. یک روز از بغضی که داشت به زیرزمین خانه پناه برد و ساعت‌ها گریست. این محدودیت‌ها اگرچه سخت بود؛ اما آورده‌ای بزرگ داشت: عشقی انباشته‌شده و روزافزون به کتاب و به مطالعه.

مهدی آذریزدیِ کتاب‌دوست و کتاب‌خوان عاقبت خود دست‌به‌قلم شد و ده‌ها جلد کتاب و صدها عنوان داستان و مقاله نوشت تا بچه‌های خوب این سرزمین قصه‌هایی خوب برای خواندن داشته باشند و هرگز کودکی عاری از کتاب را تجربه نکنند.

 

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/43194