کد خبر : 44192 تاریخ : 1400/5/16 گروه خبری : استانها |
|
پروژه های راهآهن تابلوی سهلانگاری مسئولان |
|
چند روز پیش بود که محمدعلی حیدریراد، رئیس شورای روستای پرلوک خبری مبنی بر مرگ دلخراش یک جوان اهل این روستا را با رسانهها در میان گذاشت و گفت: بهدلیل نبود ایمنی پُل جاده، یک دستگاه کمباین از روی پُل اکبرنیا در روستای پرلوک سقوط کرد که متأسفانه راننده جوان این کمباین بهدلیل شدن جراحات وارده قبل از رسیدن به بیمارستان، جان خود را از دست داد. وی با انتقاد از پیمانکار ساخت راهآهن همدان به سنندج، گفت: اجرای این خط راهآهن برای رفتوآمد اهالی روستا و دیگر مناطق مسیر ساخت آن، مشکل ایجاد کرده است. رئیس شورای روستای پرلوک افزود: پیمانکار راهآهن قرار بود برای اجرای این طرح و سهولت در عبورومرور مردم و اهالی روستاهای مسیر، جاده سرویس ایجاد کند، اما تاکنون به تعهدات خود عمل نکرده است. وی افزود: پُل اکبرنیا هم در این منطقه هیچگونه ایمنی و حفاظی ندارد و متأسفانه بهدلیل سقوط کمباین از این پُل، راننده کشته شد. این موضوع ما را بر آن داشت بهصورت جزئیتر به این مسئله نگاه کرده و به بررسی وضعیت پروژههای حوزه راهآهن در استان و میزان ایمنی راههای دسترسی به این زیرساخت بپردازیم؛ زیرا با وجود گذشت بیش از پنج سال از افتتاح نیمهکاره ایستگاه راهآهن همدان، هنوز راه دسترسی به آن از بدیهیترین الزامات در عرصه ایمنی بیبهره است و بیش از آن که بهعنوان یک مسیر مواصلاتی استراتژیک باشد، شبیه یک راه روستایی است که برای خالی نبودن عریضه یک روکش آسفالت سطحی روی آن کشیده شده و تأسفبارتر اینکه نه خبر از وعده تعریض مسیر هست و نه تعریف از تأمین امنیت جاده، بهطوری که حتی برای ساختوساز اطراف این مسیر (جاده رباط منتهی به ایستگاه قطار) نیز ضابطهای درنظر گرفته نشده و هر آن ممکن است بهدلیل ناهموار بودن جاده باریک این ایستگاه، خودروهای عبوری بهدلیل قرار گرفتن ساختمانهای مسکونی در لبالب جاده، سر از حیاط خانه مردم درآورده و فاجعهای بزرگ را رقم بزنند. جالبتر اینکه محور مواصلاتی مذکور علاوهبر میزبانی از خودروهای شخصی و عمومی برای رساندن مسافران قطار، همهروزه پذیرای کامیونهای حمل زباله نیز هست و یقیناً تردد این کامیونها در عرض کم جاده با توجه به شلوغ شدن این محور مواصلاتی در ساعات نخست صبح و همزمان با بازگشت مسافران از ایستگاه قطار، خطرآفرین خواهد بود. البته نگذریم از پُلی که در این مسیر زده شده که حتی سازنده آن نسبت به اتصال درست قطعات آن توجه نداشته، بهنحوی که اگر در مسیر پیاده شده و از نزدیک به حالت منفصل این پُل از بدنه آن نگاهی بیندازید، یقیناً بار دیگر برای گذشتن از آن تجدید نظر کرده و عطایش را به لقایش میبخشید. حال آنکه مدیران همدانی طی سالهای اخیر داعیهدار زیرساخت نوین حوزه حملونقل ریلی و داشتن اداره کل راهآهن غرب کشور هستند، اما هنوز این اداره کل حتی ساختمان مدیریت نداشته و آلاخان والاخان است! چندی پیش نیز احمدحسین فلاحی، نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس شورای اسلامی در نبود زیرساختهای لازم همچون همین ساختمان مدیریت عنوان کرد که استانهایی همچون کردستان و کرمانشاه به دنبال گرفتن این عنوان (اداره کل راهآهن غرب کشور) هستند که یقیناً با این شرایط و خستگی وصفناپذیر مدیران استانی مرتبط با این فضا، این مهم دور از انتظار نیست. این درحالی است که استقبال مردم از قطار بهعنوان ایمنترین وسیله نقلیه مسافرتی زیاد و ایستگاههای راهآهن بهعنوان جزء جدانشدنی زیرساخت حملونقل ریلی مورد توجه بوده و هستند و روزانه افراد بسیار زیادی به این مکان میآیند؛ ازاینرو در تمام دنیا مسئولان برای جذب گردشگر جهت امنترین راه مواصلاتی و درعینحال ساختن ایستگاههای زیبا، هنری و ارائه بهترین خدمات رفاهی در این فضا، تلاش میکنند. اما همانطور که گفته شد، در کلانشهر همدان داستان به گونه دیگری رقم خورده، بارها درخصوص اهمیت صنعت گردشگری و استفاده از ظرفیت توریسم در این شهر بهعنوان پایتخت تاریخ و تمدن ایرانزمین شنیده و خواندهایم، اما لرزیدن مسافران پیر، جوان و کودک در سرمای زمستان و نبود امکانات اولیه در ایستگاه راهآهن همدان با شعارهای افزایش گردشگر متناقض است، البته این مسئله نیز در ذهن شکل میگیرد که از مردم همدان و زائران که دلخوش از رسیدن به مشهد مقدس هر مشکلی را تحمل میکنند که بگذریم، باید دید مسافران و زائران دیگر استانهای غربی با ورود به ایستگاه همدان چه تصویری از کلانشهر ما خواهند داشت؟ زیرا در بدو امر برای رسیدن به ایستگاه باید از بیابان برهوت با کمترین امکانات و حتی روشنایی گذشته تا به ایستگاه نیمهکاره برسند که حتی رمپ هم ندارد. بهطوری که ایستگاه واقع در رباط شورین همدان ازنظر مردم بیشتر شبیه ایستگاه متروکهای است که از یاد مسئولان رفته، طی سالهای اخیر هیچنوع امکانات رفاهی مناسبی به این مجموعه اضافه نشده و در شرایط مناسبی قرار ندارد، بهگونهای که این ایستگاه و راه دسترسی به آن را میتوان با فاصله 15 کیلومتری از شهر بهعنوان سمبل کاستیها و عدم همکاری ارگانهای مرتبط در ساماندهی خدمات و امکانات دانست. این درحالی است که ایستگاههای قطار نمادی از فرهنگ هر شهر محسوب میشوند که ارزش و جایگاه خاصی در میان مردم و مسئولان دارند، در برخی شهرها ایستگاه قطار بهقدری زیبا است که به یکی از نقاط دیدنی و گردشگری شهر تبدیل میشود، اما در همدان اینگونه نیست؛ از طرفی گلایهمندیها از نبود حملونقل عمومی همچون تاکسی و اتوبوس در ساعات اولیه صبح که اغلب ساعت رسیدن قطار مشهد به همدان است، مطرح بوده، بهویژه برای بانوان که یا باید تا روشن شدن هوا صبر کنند و یا دل به دریا زده و با ترس سوار خودروهای شخصی بشوند که کرایههای بالایی هم طلب میکنند. البته دراینبین همچنان مشکلاتی همچون نامساعد بودن، تاریکی مطلق و باریک بودن عرض جاده دسترسی به ایستگاه قطارکه بارها از طریق رسانههای مختلف بهویژه سپهرغرب مورد نقد واقع شده نیز پابرجا است؛ با این تفاسیر عدم پاسخگویی مدیران شرکت زیرساخت در استان و نیز مدیران بالادستی این شرکت در تهران و همچنین اهمیت نداشتن و نیز نپرداختن به موضوع تأمین ایمنی در مسیرهای مواصلاتی به ایستگاه و ارائه خدمات درست و بدیهی به مسافران و درعینحال تأمین بدیهیترین مسئله یعنی امنیت در اجرای پروژههایی که از روستاها میگذرد از سوی مدیران استان، به نظر میرسد تا چند ماه آتی در عدم پیگیریها به نارضایتیها ختم شود و درعینحال در عدم پیگیری مطالبات بدیهی، نتیجهای جز مقاومت اهالی روستاها در برابر اجرای پروژههای زیرساختی و از دست رفتن اعتماد عمومی و زیرساختهای ناتمام را شاهد نخواهیم بود. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/44192 |