کد خبر : 45004 تاریخ : 1400/6/6 گروه خبری : استانها |
|
اِبرو؛ روستایی در عطش دیده شدن |
|
کارشناسان براین باورند که روستا بهعنوان یک سکونتگاه انسانی جلوه بارزی از حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لازمالحفظ محسوب میشود که براین اساس و در کشور ما هماکنون قریب به 27 دستگاه در خصوص توسعه و اشتغال روستایی فعالیت میکنند؛ زیرا اعتقاد آنها نیز براین است که توجه به روستاها مهمترین گام در توسعه کشور محسوب و توجه به تقاضاها و مطالبات بهحق روستاییان یکی از گامهایی است که به رونق روستاها و متعاقباً دلگرمی روستاییان برای ماندن در سرزمین اصلیشان کمک خواهد کرد. از سوی دیگر پویایی روستاها به تقویت جایگاه شهرها بهویژه شهرهای بزرگ کشور نیز کمک خواهد کرد؛ زیرا شکی نیست که با نابودی روستاها نهتنها روستاییان بلکه ساکنان شهرهای بزرگ هم متحمل آسیبهای زیادی خواهند شد به همین دلیل لازم است تا تمامی برنامهریزان، مسئولان و مردم برای حل مشکلات این قشر اقدام لازم را به عمل آورند، البته برای توسعه روستاها نیازمند این هستیم که چند کار را همزمان با هم انجام داده و به برخی نکات توجه خاص داشت. نخست اینکه امکانات اولیه برای برخورداری از یک زندگی سالم را میبایست در روستاها گسترش داد و دوم آنکه وقتی فرد روستایی برای دستیابی به آب که تضمینی برای زنده ماندن و کشاورزی است دچار مشکل شود دیگر نمیتوان انتظار داشت که همچنان در روستا بماند و به حیات و پایداری روستا کمک کند. بحث بعدی توسعه راههای روستایی است و پسازآن توجه به بهداشت و درمان روستاییان ازجمله نیازهای پایهای است که هر کسی در زندگی با آن روبهرو خواهد شد گو اینکه توسعه خانههای بهداشت و حضور پزشک از مهمترین حقوق اولیه روستاییان است اما متأسفانه این مهم برای بسیاری از روستاهای کشور ما همچنان لاینحل باقیمانده است. در ادامه میتوان از کندی حرکت طرح هادی در ساختار روستایی کشور ما یاد کرد. طرح هادی در واقع به ایجاد برخی امکانات زیرساختی در روستاها تأکید دارد اما با گذشت سالها از اجرای این طرح همچنان شاهد افتوخیزهای بسیاری در این روند هستیم. در کنار همه اینها باید به بحث گردشگری و صنایعدستی در روستاها نیز توجه خاصی داشت ازآنجاکه مناطق گردشگری نمونه زیادی در سراسر کشور و در روستاها وجود دارد لازم است تا نسبت به ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه گردشگری که خود میتواند یک اشتغال پایدار در روستاها باشد اقدام کرد تا از این راه هم به روستاییان سود برسد و هم مردم با نقاط مختلف دیدنی کشور آشنا شوند. همچنین به موازات موضوع توسعه کشاورزی باید به صنایع وابسته به کشاورزی نیز در روستاها توجه کرد اینکه بسته به نوع تولیدی که هر روستا یا هر مجموعه روستایی دارد باید به ایجاد صنایع جانبی اقدام کرد. اما بااینحال و بهرغم همه تلاشها و برنامهریزیهای صورت گرفته متأسفانه تقریباً همه روستاهای ما به روشهای مختلف حال چه بهصورت کمی و چه کیفی با نواقص، کمبودها و عقبماندگیهای بسیاری از قبیل خاکی بودن پوشش معابر و ایجاد گردوخاک در تابستان و گلآلوده شدن آن در زمستان، بالا بودن نرخ بیکاری، ناپایداری مصالح در اسکلت ساختمانهای موجود، عدم برخورداری از امکانات رفاهی و تفریحی، نبود سیستم بهداشتی دفع آبهای سطحی و فاضلاب خانگی و رها شدن آنها در سطح معابر، کیفیت نامناسب آب شرب، عدم وجود سیستم جمعآوری و دفع زباله، فقدان فضاهای آموزشی در مقاطع راهنمایی و دبیرستان و... مواجه هستند که همین دلایل سبب شده تا کیفیت زندگی در بسیاری از آنها بهشدت کاهشیافته و روستاییان بهانه بیشتر و موجهتری برای ترک روستا و مهاجرت به شهرها داشته باشند. برآیندی که قطعاً نهفقط مشکلات آنها را حل نخواهد کرد بلکه گرههای بیشتری را نیز بر کلاف مدیریت شهرها اضافه خواهد نمود. اِبرو مشتی از خروار فراموشی و بیتوجهی و اما در تابعی از کل کشور تقریباً همه روستاهای استان همدان نیز با مشکلات کمبودها و مطالبات ریز و درشتی مواجه هستند که به دلیل عدم توجه و یا برطرف نشدن طی سالهای گذشته حالا به زخمهای مزمن و چرکی مبدل شدهاند. زخمهایی که قطع یقین در شأن جامعه روستایی و شایسته مدیریت کلان و تصمیمساز استان نیست. البته شایان ذکر است که این نوشتار نه بهدنبال سیاهنمایی فضا و نه زیر سؤال بردن و نادیده گرفتن فعالیتهای قبلی مدیران و مسئولان است، بااینحال اما حق خود میداند تا به نمایندگی از ساکنان این مناطق و صدالبته مستند به گفتوگوهای صورت گرفته با آنها این پرسش را مطرح نماید که پس چه زمان مسئولان نسبت به اتخاذ تصمیم و اقدامات لازم برای مرتفع نمودن آنها همت خواهند گماشت موضوعاتی که شاید بهظاهر ساده و پیش پا افتاده باشد اما قطع یقین با قرار گرفتن در دنباله و یا به موازات برخی دیگر از مسائل میتوانند بهمثابه یک بحران انسانی، اجتماعی زیستمحیطی و... رخنمون شده و حتی به چالشهای پربسامد مبدل شوند. شاید چیزی شبیه به مشکلات روستای ابرو که این روزها باعث جلبتوجه برخی رسانهها و مردم گردیده و حتی بعضاً بستری برای جوسازی غیر واقعی و اصطلاحاً یک کلاغ و چهل کلاغ کردن یک مشکل شده است. و اما در سال جاری کشور ما با چالش بزرگی بهنام خشکسالی و کمبود نزولات جوی روبرو شده که هر از چندگاه با بروز برخی مشکلات، حضور قدرتمند خود را در قالب قطعیهای مکرر آب شرب، کاهش فشار در همه شهرها به همه ما نشان میدهد؛ گو اینکه روستای اِبرو نیز از این قاعده مستثنی نبوده و ساکنان آن طی چند روز با مشکلاتی در خصوص قطعی موقت و یا افت فشار آب شرب مواجه شدند. هرچند پیرو حضور خبرنگاران روزنامه سپهرغرب در این روستا در جهت انعکاس و بررسی موضوع صحبتهای برخی ساکنان حکایت از رفع مشکل داشته و بسیاری از آنها هم عنوان کردند که این قطعی آب حالت بحرانی (آنگونه که در برخی جراید و رسانهها عنوان گردیده) نداشته و در حال حاضر نیز فقط در یک بخش کوچک روستا و البته به دلیل قرار گرفتن بر روی تپه با مشکل افت فشار مواجه هستند. البته جدا از اینکه هنوز ساکنان به جدوجهد خواستار ورود مسئولان و رفع این معضل هستند اما شاید همین حضور دستمایهای شد تا ضمن گفتوگو با این روستاییان مجالی نیز برای بیان دیگر مطالباتشان فراهم شود که شاید به لحاظ حساسیت و ارزش کمتر از موضوع آب شرب است اما این تصور نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه و اصلاح میتواند منشأ موضوعات پر چالشی برای ساکنان گردد. اینکه به گفته ساکنان پس از موضوع آب قطعاً مهمترین و محسوسترین موضوع قابل طرح در خصوص این روستا (همچنین روستای چشین) مسیر دسترسی و راه ارتباطی آن با شهر همدان است که مدتهای مدیدی است به شکلی بسیار اسفناک و خطرخیزی در حال دهانکجی به مردم و رانندگان است. مسیری چند کیلومتری بدون شانه خاکی و روکشی آسفالت مناسب پر از دستانداز و چاله، بدون روشنایی و گاردریل محافظ که بهصورت خاص در فصل زمستان، باعث بروز مشکلات و تصادفات منجر به جرح و فوت بسیاری شده و به گفته ساکنان بیتوجهی به این موضوع ریشهای چندساله داشته و مشخص نیست چه زمان و بهصورت جدی در دستور کار مدیران و تصمیمگیران قرار خواهد گرفت. البته در کنار این موضوع بیتوجهی به بحث ساخت پیادهرو، جویهای آب، آسفالت معابر و روشنایی کوچهها نیز بسیار مورد تأکید ساکنان بود که ظاهراً در این خصوص شورای روستا چندان اهتمامی بدان نداشته و ارادهای برای ساماندهی به آنها ندارد. مضاف براینکه فقدان دستگاه خودپرداز، مغازه پروتئینی، نانوایی، مرکز آموزشی در مقاطع متوسطه، کانون فرهنگی قابل قبول، نبود پزشک دائمی در خانه بهداشت، سرویس منظم تاکسی یا ون هم از مباحثی بود که در خلال گفتوگوها مطرح شد. در این خصوص برخی ساکنان با اشاره به اینکه طی این چند سال و بهجز ایام انتخابات شاهد حضور هیچکدام از مسئولان، مدیران و تصمیمگیران در روستای خود نبودهاند عنوان کردند که طی این سالها فقط شنونده وعدههای تبلیغاتی بودهاند اما متأسفانه این وعدهها هیچگاه محقق نشده و آنها فقط چشمبهراه ماندهاند. اهالی روستا با اشاره به اینکه پتانسیلهای موجود در این مکان این اجازه را به آنها میدهد تا بهعنوان فضای مناسبی در بحث گردشگری و صنایع تبدیلی فعالیت کنند معتقدند که تاکنون این موضوع هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته و همین بیتوجهی باعث کاهش اشتغال و متعاقباً تمایل به ترک روستا و سکونت در شهر شده است روستایی در مسیر استحاله بافتی... و اما جدا از موضوعات مطرح شده در خصوص مشکلات این روستا شاید یکی از مهمترین نکات قابل تأمل در آن موضوع رونق ساختوساز ویلا و دیوارکشی باغات، تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و... فعالیت پر حجم کارگاههای ساخت بلوک و تیرچه سیمانی، تردد بونکرهای سیمان و کامیونهای مملو از مصالح و به موازات آن مشاهده صدها ساختمان چندطبقه در حال ساخت در سرتاسر این مسیر است که بهوفور به چشمخورده و خبر از استحاله قریبالوقوع این روستا به یک منطقه ویلایی میدهد. گرچه برخی از ساکنان با نگاه نوسازی ساختمانهای قدیمی و لزوم افزایش کیفی زندگی به این فرآیندها مینگرند اما قطع یقین ادامه این روند و در این حجم و ابعاد موضوعی نیست که بشود با این بهانهها از کنار آن عبور کرده و یا با چشم اغماض به آنها نگریست زیرا چگونه دیدن و توجه داشتن به ارزشهای کالبدی و محیطی در روستاها و ارتباط بین ساکنان با این ارزشها که هویت فرهنگی را شکل میبخشد، برداشتهایی را در ذهن هر بیننده ایجاد میکند و نیاز این ارزشهای دستساخت و یا طبیعی به تعیین حریم و حفاظت و باززندهسازی را بهعنوان امری ضروری مطرح میسازد. البته اصرار به حفظ بافت اصلی روستا را نباید نفیکننده لزوم ارتقای سطح کمی و کیفی ساکنان آن تلقی کرد بلکه برعکس این حق روستاییان است که بتوانند در منازلی بهتر زندگی کنند. معالوصف کارشناسان با اشاره به ساختوسازهای بیرویه در روستاها، جلوگیری از تداوم این روند برای حفظ بافت باارزش روستایی و منابع طبیعی را لازم دانسته و تأکید دارند که حفظ هویت زیستی و طبیعی روستاها، تقویت اصالتهای فرهنگی و بومی، فراهم کردن امکانات ثباتساز برای محرومیتزدایی، حفظ کالبد بومی روستاها در طرح هادی روستایی باید بهصورت جدی در دستور کار مسئولان قرار گیرد. توجه به حفظ سرمایههای فرهنگی و مناسبتهای آیینی بومی و محلی، برنامهریزی جامع برای توسعه گردشگری روستایی و بومگردی با سرمایهگذاری محلی و اقتصادی کردن تولیدات روستاییان در بخش کشاورزی و دامپروری از طریق آموزش، توسعه تعاونیها و شبکهسازی تجاری و خرید تضمینی محصولات از راههای مهاجرت معکوس به روستاها است. صاحبنظران با تأکید بر لزوم ساماندهی یکپارچه امور روستاییان و ضرورت حضور مستمر مسئولان در کنار روستاییان و رسیدگی به مشکلات آنها، فراهم کردن زمینههای تسهیلگری برای آموزش مهارتهای اجتماعی و بهبود سبک زندگی از طریق انتقال و تبادل تجربیات موفق را امری ضروری برشمرده و تأکید دارند نباید به موضوع روستا بهصورت شعاری نگریسته و اگر واقعاً بهدنبال حفظ این جوامع هستیم باید ضمن تأمین نیازها و خواستههای آنان به هر شکل مانع ایجاد زمینه و بستر مهاجرت به شهرها شویم. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/45004 |