کد خبر : 45126
تاریخ : 1400/6/8
گروه خبری : شهر

شهرسازی تاکتیکی؛ رویکردی برای مدیریت بحران

مدیران و مردم در سراسر نقاط دنیا از ابتدای شیوع بیماری کووید -19 تا به امروز در تلاش بوده‌اند به روش‌های خلاقانه، محیط‌های شهری را با وضعیتی که کرونا بر شهرها حاکم کرده است، سازگار کنند. از طراحی متفاوت ماسک‌های صورت گرفته تا به‌کارگیری نوآوری‌هایی برای ایجاد فاصله اجتماعی بین یکدیگر، همه و همه از مهم‌ترین خلاقیت‌هایی بوده است که طی دوران کرونا در میان شهرنشینان ترویج یافته است. با این حال، ایجاد تغییرات جزئی در فضاهای شهری طی این دوران به میزان خیلی زیادی گسترش یافته و به جنبشی جهانی تبدیل شده است. به‌نظر می‌رسد که همین اقدامات به ظاهر کوچک، شهرها را برای همیشه تحت تأثیر قرار داده و آینده آن‌ها را متحول کرده است.

شهرسازی تاکتیکی طی دوران کرونا از محبوبیت بسیار زیادی در میان شهروندان و مدیران برخوردار شد چراکه از طریق آن با صرف هزینه‌های بسیار کم، تلاش‌های جزئی و با بالاترین سرعت، بیشترین تغییرات در ساختار شهرها به وجود آمد و آن‌ها را با شرایط کنونی سازگار کرد. چیزی که در مورد این شیوه طراحی شهری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است اینکه اغلب خود ساکنان یک منطقه با همکاری یکدیگر و هزینه‌های شخصی محیط‌های زندگی خود را با شرایط جدید یک بحران هماهنگ می‌کنند. در ادامه به معرفی برجسته‌ترین اقداماتی پرداخته می‌شود که طی دوران کرونا و به شیوه شهرسازی تاکتیکی بیشترین نقش را در مدیریت بحران ایفا کرد.

  ایجاد خیابان‌های باز برای تردد ایمن‌تر مردم

رعایت فاصله اجتماعی یکی از مهم‌ترین توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی طی دوران کرونا بوده که در سراسر جهان گسترش یافته و به‌منظور دستیابی به آن، تغییرات زیادی نیز در شهرها به وجود آمده است. در این راستا، خیابان‌ها بیشترین تغییرات را متحمل و کاربری‌های آن‌ها به‌طور قابل توجهی متحول شد. فضاهایی که تا پیش از شیوع بیماری کووید -19 در مالکیت وسایل حمل‌و‌نقل عمومی بود، طی روزهای مشخصی یا حتی برای همیشه به روی خودروها بسته شد و در عوض، دوچرخه‌سواران آزادانه‌تر و ایمن‌تر از قبل به تردد در آن می‌پرداختند. بسیاری از خیابان‌ها نیز برای همیشه کاربری چند منظوره‌ای پیدا کرد به طوری که بخش‌هایی از آن‌ها به تردد وسایل حمل و نقل موتوری و قسمت‌هایی نیز به دوچرخه‌سواران و عابران پیاده اختصاص داده شد.

از آن‌جا که این فضاهای عمومی اغلب پوشیده از بتن یا آسفالت هستند، امکان بازطراحی آن‌ها در مدت زمان کوتاهی وجود نداشت و شهرنشینان و مدیران به شیوه شهرسازی تاکتیکی، تغییرات لازم را در آن‌ها به‌وجود آوردند. شهرهای آمریکایی فیلادلفیا، مینیاپولیس و دنور از موفق‌ترین نقاط دنیا در پیاده‌سازی شهرسازی تاکتیکی طی دوران کرونا بودند و توانستند از این طریق، بحران به وجود آمده در فضاهای عمومی را تا حد قابل توجهی مدیریت کنند.

  طراحی دوباره خیابان‌ها توسط مردم

نیاز به رعایت فاصله اجتماعی، تفکر تغییر کاربری خیابان‌ها را در پی داشت تا مردم بتوانند آزادانه و با فاصله ایمن از دیگران به رفت و آمد در داخل یک شهر بپردازند. شواهد حاکی است که طی دوران کرونا، هرچه مدیران شهری در اعمال تغییرات لازم در خیابان‌ها ناکارآمدتر عمل کردند، مردم بیشتر به ایجاد تغییرات شخصی در فضاهای عمومی اطراف محل زندگی خود گرایش داشتند. در واقع، شهرنشینان برای متحول کردن فضاهای عمومی محل زندگی خود از یکدیگر پیشی می‌گرفتند و الگوهای طراحی شهری را تا حد زیادی متحول می‌کردند. پیاده‌روهای کوچک طی مدت زمانی بسیار کوتاه به سمت خیابان‌ها گسترش پیدا کرد و در نتیجه فضاهای بیشتری به عابران پیاده برای تردد ایمن اختصاص داده شد. علاوه بر این، ساکنان هر منطقه، بسیاری از خیابان‌های محل زندگی خود را به روی خودروها می‌بستند تا خانواده‌ها و به‌ویژه کودکان در ایمنی کامل به انجام فعالیت‌های جسمی یا رفت و آمد خود بپردازند.

ساکنان بریستول، کلان‌شهری واقع در بریتانیا، به سرعت یکی از خیابان‌های اطراف خود را به دوچرخه‌سواری اختصاص دادند و مانع از رفت و آمد وسایل نقلیه موتوری در آن شدند و علاوه بر این، خیابان‌های متعددی را برای تردد ایمن افراد دونده یا عابران پیاده بازطراحی کردند. اگرچه این اقدامات در بسیاری از موارد کوتاه‌مدت خواهد بود اما اثرات دائمی خود را بر تفکر طراحی شهری به جای می‌گذارد و برنامه‌ریزان را به اعمال اقدامات فوری برای مدیریت بحران سوق می‌دهد.

  احیای فضاهای عمومی به‌منظور ایجاد مکان‌هایی برای بازی کودکان

یکی از دغده‌های مدیران شهری و حتی خود مردم در دوران کرونا نبود فضای کافی برای فعالیت کودکان و نوجوانان در خارج از منزل بود. در خیابان‌ها و فضاهای سبز که از جمعیت سرشار بود و امکان رعایت فاصله اجتماعی بین کودکان وجود نداشت، انزوای این قشر آسیب‌پذیر بسیار رایج شد و آسیب‌های روانی زیادی برای آنان در پی داشت.

در پورتلند، بزرگ‌ترین شهر ایالت اورگن در ایالات متحده آمریکا، یکی از معلمان مدرسه که حضوری به دانش‌آموزان خود درس می‌داد در مواجهه با کمبود فضا در خارج از محیط آموزشی مدرسه، منطقه‌ای را برای آموزش کودکان برگزید و در مقابل هر یک از منازل آنجا به وسیله گچ مربعی ایجاد کرد تا دانش‌آموزان بتوانند در فاصله معین از یکدیگر مطالب درسی را بیاموزند و حتی به انجام فعالیت‌های جسمی بپردازند.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/45126