کد خبر : 45295
تاریخ : 1400/6/11
گروه خبری : ایران و جهان

امام جمعه موقت همدان:

مشی شهید مدنی در مبارزه و عرفان، همان مشی ائمه اطهار بود

سپهرغرب، گروه - سمیرا گمار :

شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنی در سال 1293 هجری شمسی در آذرشهر از توابع تبریز دیده به جهان گشود و پس‌ازآنکه دوران کودکی را با رنج و زحمت به پایان رساند به قصد کسب علم و کمال به شهر قم عزیمت کرده و به تحصیل علوم دینی مشغول شد.

به گواه اسناد موجود؛ وی در حوزه علمیه قم پس از گذراندن مراحل مقدماتی از محضر اساتید بزرگ فقه و اصول و فلسفه بهره‌مند شد و مدتی پای درس مرحوم آیت‌الله حجت‌ کوه‌کمری (ره) و آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری (ره) حاضر شده و مدت چهار سال نیز در محضر امام خمینی (ره) حضور یافت و از دروس فلسفه و عرفان و اخلاق ایشان بهره برد.

سید اسدالله مدنی پس از مدتی به نجف اشرف هجرت کرد و در حوزه علمیه نجف اشرف در کنار تکمیل تحصیلات عالی خویش، تدریس در سطوح مختلف را شروع کرد و در زمان کمی جزو اساتید معروف حوزه علمیه نجف اشرف شد.

شهید آیت‌الله مدنی مبارزه سیاسی و اجتماعی خود را از دوران تحصیل در شهر قم آغاز کرد و در اولین فعالیت‌های خود به ستیز با بهائیت به‌عنوان ابزار تفرقه و انحراف در منطقه آذرشهر پرداخت.

وی با سخنرانی‌های روشنگرانه مردم را علیه طرفداران و تبلیغ‌کنندگان مرام بهائیت بسیج کرده و سرانجام شهر مذهبی آذرشهر را از وجود این فرقه استعماری پاک کرد که در این هنگام، حوادث پیش‌آمده از طرف شهربانی وقت پیگیری شد و شهید مدنی به‌عنوان تنها عامل تحریکات ضد بهائی شناخته شد و در نتیجه او را به همدان تبعید کردند.

آیت‌الله مدنی اما حرکت تبلیغی خود را از همدان و از روستای «دره مرادبیگ» با ‌عنوان پیاده کردن برنامه‌های اصلاحی آغاز کرد؛ چنان‌که خود گفته است: «من دیدم باید همدان را حرکت بدهم از یک دِه‌ کار را شروع کردم تا مردم ببینند، بعد گرایش پیدا کنند» وی دستور داد کسی حق ندارد بدون حجاب اسلامی وارد بشود؛ همچنین فروختن و خوردن مشروبات را ممنوع کرد و در دره مرادبیگ، یک روستای نمونه شد.

این عمل آیت‌الله مدنی باعث علاقه مردم متدین همدان به او شد و پس‌ازاینکه وی را شناختند، گرد او جمع شدند و از او دعوت به عمل آورند تا به همدان بیاید که ایشان با انتقال به همدان، فعالیت‌های خود را گسترش داد.

آیت‌الله مدنی در سفرهای خود به همدان پیوسته ارتباط خود را با رهبری مبارزات اسلامی حفظ کرده و در مراحل مختلف نهضت، نقش حساس خود را ایفا کرده و همچنین مردم را با نقشه‌های شوم رژیم طاغوتی آشنا ساخته و در سخنرانی‌های خود آنان را به بیداری و قیام دعوت می‌کرد به‌طوری‌که در سال 1341 زمانی که رژیم شاه با تبلیغات گسترده خود می‌خواست رفراندم به اصطلاح انقلاب سفید را برگزار کند، آیت‌الله مدنی در 9 آذر 1341 در مسجد جامع همدان سخنرانی تندی علیه انتخابات انجمن‌های ایالتی و ولایتی ایراد و مردم را نسبت به عواقب شوم آن آگاه کرد.

آیت‌الله مدنی پنجم تیرماه سال 43 در مدرسه آخوند سکنی می‌گزیند و مردم و روحانیون به دیدار وی می‌روند و در پاییز همان سال نیز چندبار به ملایر سفر می‌کند که با استقبال گرم مردم آن منطقه مواجه می‌شود و در ملایر، مردم را برای انجام خدمات مذهبی ازجمله تأسیس دبیرستان ملی دینی تشویق می‌کند.

آذرماه سال 43 آیت‌الله مدنی به عراق بازمی‌گردد و بار دیگر در روز 14 دی سال 43 به همدان مراجعت می‌کند که در همین روز هوشمند (رئیس ساواک همدان) در گزارش به اداره کل سوم اظهار می‌دارد: از بدو ورود وی به همدان، عده‌ای از افراد اخلالگر که از طرفداران امام خمینی هستند، گرد مشارالیه جمع و درصدد خریدن ساختمان دبیرستان علمیه هستند.

مدتی می‌گذرد طی سال‌های 1351 تا 1354 به دلیل خلأ حضور یک عالم مجاهد و متعهد که بتواند مرجع مذهبی و سیاسی مردم باشد و زعامت روحانیت متعهد و انقلابی منطقه را بر عهده بگیرد، وی به خرم‌آباد عزیمت می‌کند و عده‌ای از روحانیون سرشناس و متعهد خرم‌آباد، از آیت‌الله مدنی دعوت به عمل می‌آورند که فعالیت خود را از همدان به خرم‌آباد منتقل کند که وی با استجابت دعوت آنان و عزیمت به خرم‌آباد، فصل دیگری از زندگی پرفراز و نشیب و سراسر مبارزه خود را آغاز می‌کند.

پس‌ازآنکه آیت‌الله مدنی در شهرستان‌های مختلف به تبلیغ دین پرداخت در نهایت زمستان 1357 و درست نخستین روز دی‌ماه آن سال در میان استقبال باشکوه مردم وارد همدان می‌شود. ایشان با دعوت روحانیون و مردم همدان برای جانشینی مرحوم آخوند ملاعلی معصومی همدانی و به‌منظور رهبری مبارزات مردم همدان و منسجم کردن فعالیت روحانیون متعهد، به این منطقه عزیمت می‌کند و نظر به سابقه درخشان آیت‌الله مدنی از سال 41 تا سال 50 در همدان و با توجه به اوج‌گیری مبارزات حق‌طلبانه مردم ایران، هجرت آیت‌الله مدنی به این شهر، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده و طبقات مختلف مردم از ساعت‌ها قبل در مقابل مسجد جامع اجتماع و سپس جهت استقبال از آیت‌الله مدنی به طرف دروازه ملایر حرکت می‌کنند.

آیت‌الله مدنی از بدو ورود به همدان هدایت مبارزات مردمی را به عهده گرفته و با اقشار گوناگون جامعه ارتباط برقرار می‌کند به‌طوری‌که نقش ایشان در هدایت و جهت‌دهی به مبارزات مردم همدان به حدی بوده که وقتی در جریان 22 بهمن، لشکر 81 زرهی کرمانشاه برای سرکوب مردم به سمت تهران حرکت می‌کرد، به دستور وی، مردم همدان برای سد کردن حرکت تانک‌ها، با دست خالی و کفن‌پوشان به مقابله با تانک‌ها برخاستند و خود آیت‌الله نیز در جلوی همه تظاهرکنندگان به راه می‌افتد که موفق می‌شوند با دادن تعداد کمی شهید و مجروح، تانک‌ها را از حرکت بازدارند.

پس از به ثمر رسیدن قیام خونین ملت ایران به رهبری امام خمینی، این یار دیرینه امام و سرباز خستگی‌ناپذیر انقلاب که پرچم مبارزه را لحظه‌ای بر زمین نگذاشته و از تبعیدگاهی به تبعیدگاهی دیگر و از سنگری به سنگر دیگر همیشه در صف مقدم مبارزه حرکت کرده بود و در پیروزی انقلاب، تلاش بی‌وقفه‌ای داشت، فصل دیگری از مبارزات خود را برای حفظ و حراست و پاسداری از انقلاب شکوهمند اسلامی آغاز کرد.

آیت‌الله مدنی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی از طرف مردم همدان به نمایندگی انتخاب می‌شود و سپس در کوران مشکلات و آشفتگی اوضاع همدان، از سوی امام با اختیارات تامه به امامت جمعه منصوب و روانه این شهر می‌شود. علاوه بر این ایشان در تقویت روحیه رزمندگان اسلام نیز نقش بسزایی داشت و با شرکت خود در جبهه نبرد و حضور در کنار سپاهیان اسلام و شرکت در مجالس دعا و نیایش آنان، مشوق برای رزمندگان اسلام بود تا جنگ مقدس خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.

پس از چندی امام خمینی (ره) طی حکمی، آیت‌الله مدنی را به نمایندگی خود و امامت جمعه شهر تبریز منصوب فرمود و شهید آیت‌الله مدنی آخرین نمازجمعه خویش را در 20 شهریور سال 60 برپا کرد و در نافله خود به دیدار یار شتافت.

شهید مدنی هر جا که قدم می‌گذاشت آثاری از قبیل مدرسه، مسجد، درمانگاه و صندوق قرض‌الحسنه را از خود به یادگار می‌گذاشت و چون خود را وقف جامعه کرده بود از هیچ خدمتی دریغ نداشت.

شهید مدنی در همدان، خرم‌آباد، تبریز و حتی در اماکن تبعیدش (همدان، نورآباد ممسنی، گنبد کاووس، بندر کنگان و مهاباد) و محل‌هایی که به‌طور موقت مانند اطراف قزوین رفته بودند آثاری از خود باقی گذاشته که بخش کوچکی از این خدمات شامل ساخت مهدیه همدان، تأسیس صندوق قرض‌الحسنه همدان (که شاید بتوان گفت اولین صندوق وام بدون بهره بود که در ایران تأسیس شد)، تأسیس درمانگاه مهدیه همدان، تأسیس دارالایتام مهدیه همدان، ساختن مسجد، حسینیه و حمام در دره مرادبیگ همدان، تأسیس مدرسه و کتابخانه و صندوق قرض‌الحسنه در دوره مرادبیگ همدان؛ تأسیس صندوق قرض‌الحسنه قصر شیرین، مدیریت بر حوزه علمیه کمالیه خرم‌آباد لرستان، ساخت بیش از 18 واحد مسکن در یکی از روستاهای بوئین‌زهرا با هزینه اهالی همدان و جمع‌آوری و توزیع کمک‌های مردمی برای زلزه‌زدگان بوئین‌زهرا است. آرامگاه این مبارز بزرگ و دومین شهید محراب هم‌اینک در جوار کریمه اهل‌بیت حضرت فاطمه معصومه (س) در شهر قم است.

حال در آستانه چهلمین سالگرد شهادت این عالم وارسته و مجاهد نستوه ازآنجایی‌که شهید سید اسدالله مدنی در تبعید به همدان به مقتدای مردم این شهر در به پیروزی رساندن انقلاب تبدیل شد که همواره در یاد مردم می‌ماند، برآن شدیم تا گفت‌و‌گویی با یکی از یاران ایشان داشته باشیم. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌و‌گو با امام‌جمعه موقت همدان از شاگردان و همراهان آیت‌الله مدنی است که می‌آید:

*سلوک عارفانه، مبارزه مجاهدانه

حجت‌الاسلام محمد جوادی، با بیان سابقه شناخت خود از شهید آیت‌الله مدنی گفت: آشنایی من با این شهید عزیز به سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و تابستان‌هایی که شهید مدنی در همدان حضور داشت، برمی‌گردد، نه‌تنها در کلاس درس من شاگرد ایشان بودم که بعدها هم در مبارزاتی که داشت و سخنرانی‌هایی که در مسجد جامعه و مکان‌های دیگر علیه طاغوت می‌کرد همراه وی بودم. ضمن اینکه در مسجد بهبهانی واقع در خیابان باباطاهر هم وقتی ایشان حضور نداشت نماز مغرب و عشا را اقامه می‌کردم.

وی با اشاره به شناخت 50 ساله خود از شهید آیت‌الله مدنی، تصریح کرد: تا وقتی‌که شهید مدنی در همدان حضور داشت و امام جمعه استان بود و اقداماتی که انجام می‌داد بنده هم توفیق داشتم در کنارشان باشم.

وی در ادامه سخنان خود تشریح کرد: شهید مدنی از تبار ائمه اطهار به‌ویژه مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود؛ چراکه هم «سلوک عارفانه» داشت و هم «مبارزه مجاهدانه». علی علیه‌السلام همان کسی است که در مبارزات «کرار غیر فرار» بود و وقتی زره به تن می‌کرد فقط قسمت جلوی بدن را می‌پوشاند و می‌فرمود: به زره عقب نیاز ندارم چون هرگز به دشمن پشت نمی‌کنم.

این شاگرد آیت‌الله مدنی افزود: با این اوصاف شهید مدنی هم بر شیوه مولای خود استوار بود؛ وقتی نام مبارک سیدالشهدا (ع) را می‌شنید بسیار اشک می‌ریخت، درعین‌حال در مبارزه علیه کفر و طاغوت بسیار مصمم بود. این‌طور نبود که مبارزات او را از سیر الی‌الله و مسیر عرفان او را به بی‌تفاوتی در برابر کفر بکشاند. در هر دو جامع و کامل بود.

حجت‌الاسلام جوادی با اشاره به اینکه علمای بسیاری در طول تاریخ در این مسیر بوده‌اند به شهید مدرس نیز اشاره کرد و گفت: این شهید عزیز نیز با تمام وجود در برابر طاغوت و رضاخان ایستاد و سلوک عارفانه‌اش به حدی بود که وقت شهادت با زبان روزه به دیدار خداوند رفت.

وی ادامه داد: شهید مدنی هم این‌طور انسانی بود. مثل مولای متقیان و فرزندان طاهرش. وقتی مناجات می‌کرد و اشک می‌ریخت در اوج بود در مبارزه علیه کفر و طاغوت هم همین‌طور بود بسیار مصمم و با اراده و از احدی جز خدا نمی‌ترسید.

*فرار استاندار وقت تبریز

این کارشناس مسائل دینی توضیح داد: زمانی که وی در تبریز بود و بنی‌صدر استاندار وقت را نصب کرده بود، وقتی خطبه نماز جمعه را قرائت می‌کرد به سلاحی که در دست داشت اشاره کرد و رو به جمعیت پرسید آیا می‌دانید کاربرد این سلاح چیست؟ وقتی جمعیت پاسخ ندادند خودش گفت من پاسخ این سؤال را می‌دهم؛ این سلاح برای این است که استانداری که کار درست نیست باید برود وگرنه با همین سلاح تکه‌تکه‌اش می‌کنیم. بعدازاین سخنرانی استاندار وقت تبریز بار و بندیلش را جمع کرد و متواری شد! این‌طور شخصیتی بود شهید مدنی هم آن گریه‌ها را داشت و هم مبارزه و جهاد را.

حجت‌الاسلام جوادی خاطرنشان کرد: اما اینکه چرا شهید مدنی مبارزه می‌کرد و در این راه مصمم بود را باید در اهداف او که استقرار نظام اسلامی و برچیده شدن حکومت طاغوت بود جستجو کرد؛ سخنرانی‌های پرحرارت او علیه رژیم پهلوی (که با وجود کمبود وسایل ضبط برخی از آن‌ها موجود است)، شرکت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات و نظیر آن از اقداماتی بود که وی انجام می‌داد.

*مبارزه با همه گروه‌ها و نحله‌های ضد اسلام

وی اضافه کرد: مبارزه آیت‌الله مدنی با همه گروه‌هایی بود که طاغوت را تقویت می‌کردند از منافقان و بهائی‌ها گرفته تا رژیم ستم‌شاهی و افراد و گروه‌های فاسد که منشأ گناه بودند، او هیچ‌گاه سکوت نکرده و همیشه فریادش بر سر این گروه‌ها و جریان‌ها بلند بود.

امام جمعه موقت همدان متذکر شد: مبارزه شهید مدنی به این معنا بود که گناه و فساد را از میان بردارد و بهترین راه را امربه‌معروف و نهی از منکر می‌دانست حتی در مبارزه با بهائیت که علنی نبود و بگیر و ببند نداشت هم ایشان همواره امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کرد و ساکت نمی‌نشست و به یارانش نیز همین را ابلاغ می‌کرد.

حجت‌الاسلام جوادی با اشاره به مبارزه‌های شهید مدنی با منافقان اظهار کرد: منافقان ماهیت خود را در میان مردم پنهان می‌کردند و بسیاری‌شان در راهپیمایی‌ها علیه رژیم شاه هم حضور داشتند اما همان‌طور که از نامشان پیداست منافق بودند و برای همه مردم شناخته‌شده نبودند، اما خواصی نظیر شهید مدنی آن‌ها را می‌شناختند و روشنگری می‌کردند. البته باید این نکته را هم یادآوری کرد که بعد از پیروزی انقلاب خیلی از منافقان راه خودشان را از مردم جدا کرده و عده‌ای فراری شدند و بسیاری هم ماندند و خاموش شدند. بهائی‌ها هم همین‌طور. برخی‌هایشان هم الان در جامعه حضور دارند اما خاموش شده‌اند و مبارزه با آن‌ها به‌صورت علنی نیست.

*اخلاص و توجه به خدا او را آیت‌الله مدنی کرد

وی در پایان سخنان خود با بیان اینکه «اخلاص و توجه به خدا» شهید مدنی را شهید مدنی کرد که نامش در سپهر اسلام بدرخشد، بیان کرد: امام می‌فرمود شهید آیت‌الله مدنی دست راست من است همه این‌ها نشأت گرفته از خلوصی بود که ایشان داشت، اهل تهجد و درعین‌حال یک مبارز واقعی بود. امید دارم همه ما هم بتوانیم با تکیه بر خصایص این شهید عزیز و مجاهد شریف پیرو راه او باشیم و در راه او گام برداریم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/45295