کد خبر : 48856 تاریخ : 1400/9/3 گروه خبری : جامعه |
|
روان خود را زرد نــــکنید! |
|
اینکه هرکسی با هر سطح سواد و دانشی احساس کند میتواند مربی رشد فردی دیگران باشد و به آنها مشاوره بدهد که حال بدشان را خوب کنند از آن خطرهایی است که سلامت اجتماعی و فردی را تهدید میکند. این تهدید در کتابهای روانشناسی و رشد شخصی و انگیزشی که بازار داغی دارند، بخش زیادی از بازار نشر را به خود اختصاص داده و بیشتر آنها ترجمه هستند هم دیده میشود. اینجور کارها که با روان آدمها سروکار دارد اصطلاحا به روان شناسی زرد معروف است، اما اینکه چرا روان شناسی زرد به این میزان در کشور ما زیاد شده جای آسیبشناسی دارد. هم تعداد آدمهایی که مشاوره میدهند و هم تعداد آدمهایی که این مشاوران مجازی که نه سواد و تحصیلات آنها مشخص است و نه مجوزی دارند را دنبال میکنند و با بالابردن فالوئرهای آنها و تیراژ کتابهایشان درآمد آنها را روزبهروز بیشتر میکنند. سنگصبورهای دیروز و امروز دکتر اصغر کیهان نیا که خودش نیز دست به قلم است و درحوزه روانشناسی تالیفاتی دارد، میگوید: از قدیم مجلات و کتابهای زرد باب بود و طرفداران زیادی داشت. مخاطبان این آثار عموم مردم بودند که تحصیلات متوسط رو به پایین داشتند. ستون مشاوره مجلات زرد پرخوانندهترین بخش این مجلات بود که جواب نامه مردم را میداد و یک فرد که هیچکس از مشخصات او خبر نداشت بهعنوان سنگ صبور، جواب سوالات را میداد و درباره مسائل خانوادگی، زن و شوهری و دختر و پسری راهنمایی میکرد. کتابهای زرد هم شامل داستانهای عامهپسند بود که مثلا ر. اعتمادی آنها را مینوشت و در تیراژهای بسیار بالا منتشر میشد. در 20 سال اخیر روانشناسی وارد کتابها شد و خیلی زود بازار نشر را به دست گرفت. نویسنده این کتابها معمولا آدمهای بیشناسنامه هستند، اما چیزهایی را نشر میدهند که مردم آنها را دوست دارند و احساس میکنند با خواندن این کتابها راه جدیدی برای بهتر زندگی کردن پیدا میکنند، اما این کتابها کار همان ستون سنگصبور مجلات زرد را انجام میدهند و به شکل ریشهای و درست روان آدمها را درمان نمیکنند. از کتابها که بگذریم با گسترش شبکههای اجتماعی آدمهای زیادی هستند که احساس میکنند مشاوران خوبی هستند و دانایی آنها به قدری هست که میتوانند دیگران را در مسائل فردی و خانوادگی راهنمایی کنند. این افراد کمی درباره روانشناسی مطالعه کرده و دانش ابتدایی را از طرق مختلف کسب و آن را با برداشتهای شخصی خود قاطی میکنند و به خورد مخاطبان و دنبالکنندگان خود میدهند. مسکن برای زخمهای عمیق مردم به این آگاهی رسیدهاند که برای نجات خود از تنشها و اختلالات روانی باید از مشاوری که بیشتر از خودشان میداند، کمک بگیرند، اما در کشور ما نسبت به جمعیت، روانشناس و مشاور کم است و از طرفی مشاورهها بسیار گران است و سازمان بهزیستی مشاوران رایگان کم دارد. به همین دلیل مردم به سمت مشاورهای شبکههای اجتماعی و کتابهای روانشناسی عامهپسند میروند، چون کتابهای علمی از سطح درک و تحلیل آنها بالاتر است و عموم مردم قادر نیستند از آموزشهای کتابهای علمی استفاده کنند. طبق آمار 35درصد مردم ایران دچار اختلال روانی هستند که افسردگی و اضطراب شایعترین آنهاست. کرونا سبب شد این اختلالات بیشتر شود، اوضاع شکننده اقتصادی، بیکاری، خانهنشینی و معاشرت نداشتن به این اختلالات دامن زد. مردم ناچار، درمانده، عصبانی یا با خشم فروخورده روبهرویند و میدانند باید از کسی کمک بگیرند، اما مشاوران خوب و کارآزموده آنقدر گرانند که نمیتوانند به آنها مراجعه کنند پس با مشاوران شبکههای اجتماعی ارتباط میگیرند و از آنها که قیمتهای پایینتری دارند، راهنمایی میخواهند. این مشاوران، چون از نظر عملی در سطح قابلقبولی نیستند راهکارهای موقتی ارائه میکنند که در درازمدت آسیبزاست، چون زخم و جراحت فرد درمان نمیشود او مسکنی دریافت میکند که بهصورت موقت حال او را شاید خوب کند، اما زخم سرجایش هست و در زمانهای اضطراری دوباره سر باز میکند و فرد را دچار تنش و اختلال میکند. تجربه خوب گروه درمانی گروه درمانی یکی از راههای آزموده روانشناسی است که نتایج خوبی هم دارد. گروه درمانی از دوره ریاستجمهوری ریگان در آمریکا شروع شد برای ترک اعتیاد، اما بعد توسعه پیدا کرد و اختلالات و مشکلات دیگر را هم در بر گرفت و کشورهای دیگر هم از آن استقبال کردند. در کشور ما هم گروهدرمانی تقریبا رایج شدهاست. عدهای که مشکل مشابهای دارند دور هم جمع میشوند و درباره آن مشکل صحبت میکنند و تجربیات خود را بازگو میکنند یک مرشد و راهنما که تجربه بیشتری دارد یا متخصص است هم در این گروهها حضور دارد، اما هسته اصلی همان صحبت کردن است که به نوعی تخلیه روانی است و استفاده از تجربیات دیگران. این که آنها در برابر آن مشکل چه چیزهایی را تجربه کردهاند و چه زمانی حالشان بهتر یا بدتر شدهاست. این تبادل اطلاعات میتواند به فرد در انتخاب مسیر بهتر کمک کند. دوستیهایی که در این گروهها شکل میگیرد، مؤثر است و افراد میتوانند بهعنوان شنونده جامی یکدیگر باشند. در برخی محافل مذهبی این گروهها تشکیل میشود، برخی مراکز مشاوره بهزیستی هم این گروهها را دارند و برخی مراکز خصوصی مشاوره نیز آنها را برگزار میکنند که به نظرم راه خوبی برای بهتر کردن حال آدمهایی است که احساس میکنند به مشاوره نیاز دارند، اما نمیتوانند بابت آن هزینه زیادی را متقبل شوند. در گروهدرمانی افراد خودیاری را میآموزند که روش مؤثری است. بازار داغ مشاوران دروغین لیلا کریمی فرشی، روانشناس بر این باور است که تغییر سبک خانواده ایرانی و ورود تکنولوژی به زندگیها سبب شده تا مراجعه مردم به مشاور بیشتر شود. قبلا مراجعه به روانشناس به معنای این بود که فرد دیوانه است یا مشکل روانی دارد، اما الان مردم میدانند همانقدر که مثلا به دندانپزشک نیاز دارند به مشاور نیز نیاز دارند. قبلا ریشسفید خانواده میتوانست در حل مشکلات فردی و خانوادگی کمک کند، اما اکنون شرایط پیچیده شده و دیگر از ریشسفیدان کاری برنمیآید. همه اینها سبب شده تا بازار روانشناسان به اصطلاح زرد سکه شود، چون بیشتر مردم بر این باورند که نرخ مشاوره روانشناسانی که مجوز دارند و در فضای واقعی مشغول کارند بسیار زیاد است، اما با مراجعه به سایت سازمان بهزیستی میتوانند نام و نشانی مراکز دارای مجوز را پیدا کرده و از تعرفه آنها باخبر شوند. اگر مردم به این مراکز و افراد مراجعه کردند و با رقم بالاتری روبهرو شدند حتما به سازمان بهزیستی گزارش بدهند و مطمئن باشند بهزیستی با تخلفات برخورد خواهد کرد. در سایت سازمان بهزیستی مراکزی که به صورت رایگان مشاوره میدهند هم مشخص است. خط 1480سازمان بهزیستی به صورت رایگان مشاوره میدهد. به نظرم مردم به جای استفاده از مشاورههای شبکههای اجتماعی که اصلا تخصصی نیست و در درازمدت مشکلات عمیقتری برای فرد بهوجود میآورد به مشاوران متخصص و صاحب مجوز مراجعه کنند. مشاوره دادن یک تخصص است و نباید به فردی که فن بیان خوبی دارد و در ویدئوهایی که در اینستاگرام منتشر میکند خوب حرف میزند اعتماد کرد. روان شناسی با روان فرد سر و کار دارد و روان انسان پیچیدهتر از آن است که با چهار تا جمله به اصطلاح انگیزشی درمان و سالم شود. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/48856 |