کد خبر : 50481 تاریخ : 1400/10/9 گروه خبری : درهای دری |
|
رفتار شرکتهای پخش، زمینه همکاری ناشران با فروشگاههای مجازی را افزایش داد |
|
فعالیت فروشگاههای مجازی کتاب اگر درست و اخلاقی باشد، میتواند دسترسی به کتاب را برای شهرهایی که در آنها کتابفروشی وجود ندارد، تسهیل کند. از طرفی برخی از ناشران در روند فعالیت، مجبور به همکاری با فروشگاههای مجازی کتاب میشوند. بنا به گفته برخی ناشران و کارشناسان، شرکتهای شناختهشده پخش همکاری با ناشر جدید را که پیش از آن با او همکاری نداشتند، قبول نمیکنند. درحالی که ممکن است آن ناشر دو یا 20 سال سابقه کار داشتهباشد، فقط به این دلیل که پیش از این با آن شرکت پخش همکاری نداشتهاست، کتابش در بسیاری از فروشگاههای بزرگ توزیع نخواهدشد. به گفته مریمالسادات ظهوریان، مدیرعامل انجمن فرهنگی هنری زنان ناشر، وقتی شرکتهای پخش فیزیکی کار را قبول نمیکنند، طبیعی است که شرکتهای پخش فعال در فضای مجازی و فروشگاههای آنلاین این کار را انجام دهند... شما در انجمن زنان ناشر، در جریان امور اعضای این انجمن هستید و لاجرم، از میزان تعاملات آنها با موزعان و کتابفروشان و سایتهای فروش خبر دارید. در این زمینه، فعالیت فروشگاههای مجازی کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما فعالیت فروشگاههای مجازی کتاب چرا تا این اندازه در ایران گسترش پیدا کردهاست؟ فروشگاههای آنلاین به دلیل عدم دسترسی به شرکتهای پخش فیزیکی کتاب به وجود آمد. علت اینکه اغلب ناشران تا این اندازه با فروشگاههای آنلاین کتاب همکاری میکنند، نقصی است که در عرصه پخش فیزیکی کتاب وجود دارد. زیرا در سالهای اخیر زمانی که ناشر وارد فعالیت در عرصه پخش کتاب میشود، میبیند که شرکتهای پخش اصلا برای ناشران فایل جدید باز نمیکنندو حتی همکاری که فعال است و کتابهای با کیفیتی تولید میکند، با تمام اصرار، التماس و آشنا معرفی کردنها، به این مرحله رسید که کتابش را برای شرکت پخش بفرستد. قرار بود تا شرکت پخش کتاب را در جلسه بررسی کند. کتاب در حالی رد شد که جعبه اصلا باز نشده بود -ناشر نشانههایی گذاشتهبود تا متوجه شود که کارتن باز شده یا نه- و تازه بعد از دو تا سه هفته، اعلام کردهبودند که کتاب برای ورود به شبکه پخش، تصویب نشده است. این روزها مشکلات متعددی برای ناشران وجود دارد، قیمت کاغذ، چاپ و صحافی کتاب افزایش پیدا کردهاست. حتی به دلیل افزایش اجاره و بهای ساختمان، بیشتر چاپخانهها و صحافیها به مناطق حاشیه شهر رفتهاند؛ زیرا مکانها، استیجاری بوده یا مالکان ترجیح دادهاند تا در آن فعالیتهای شغلی دیگری انجام بدهند. وقتی ناشر، کتابی را با تمام زحمات و تمام مشکلاتی که در این روزها حاکم است، منتشر میکند، تازه ابتدای مصیبت است؛ زیرا ناشر نمیداند که کتاب را کجا ارائه کند، ناشر به جز شرکت پخش، کتابش را به کدام نهاد باید ارائه کند تا به دست مخاطب برساند؟ وقتی شرکتهای پخش فیزیکی کار را قبول نمیکنند، طبیعی است که شرکتهای پخش فعال در فضای مجازی و فروشگاههای آنلاین این کار را انجام دهند. در فضای مجازی علاوه بر کتاب ناشران معتبر، آثار کتابسازی شده با تخفیف بالا فروخته میشود. این روند به اعتبار ناشران اصلی هم لطمه میزند. برای کاهش این آسیب چه باید کرد؟ کتابسازی در حوزه فیزیکی هم انجام میشود؛ تا جایی که شاهد حجم بالای کتابسازی در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران هستیم. میدانیم که حتی برخی از صحافیها، کتابهای پرفروش را بدون مجوز ناشر و نویسنده کپی و وارد بازار میکنند. بنابراین کتابسازی در حالت فیزیکی هم بود، اما در حالت آنلاین ممکن است مورد بازدید افراد بیشتری قرار بگیرد. فروشگاههای مجازی کتاب مانند نمایشگاه مجازی کتاب که از طرف خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شدهبود، فعالیت میکنند و فعالیت آنها دائمی است. بسیاری از فروشگاههای مجازی تمام اصول حرفهای را طی میکنند، یعنی از ناشر مجوز تک تک کتابها را میخواهند و استعلام آنها را میگیرند. این کتابفروشیها درباره ناشر، نویسنده و... این کار را انجام میدهند. اما برخی بدون گرفتن این استعلامها فعالیت میکنند. بخشی از نظارت مربوط به حوزه مباحث آنلاین است، باید اقدامات ویژهای بر این حوزه داشتهباشند و فیلتر کنند. اصل قضیه و پایه فعالیت فروشگاه مجازی کتاب به نظرم ایجاد فضای خوبی در چرخه لنگان لنگان نشر است. به اقدامات شرکتهای پخش اشاره کردید، گفتید برخی شرکتهای پخش کتابها را بدون بررسی رد میکنند. به نظرتان این مساله، بهخودیخود قابل دفاع نیست که یک شرکت پخش خصوصی، تصمیم بگیرد روی چه کتابی سرمایهگذاری کند و روی چه کتابی نه؟ شرکتهای پخش حتی بعد از همکاری طولانی مدت با ناشران، اگر بخواهند کتاب جدیدی را وارد پخش کنند، حتما کتاب را بررسی میکنند. اینطور نیست که هر کتابی وارد روند پخش شود. البته ضرورت وجود این مساله را انکار نمیکنم و هر پخشی باید این کار را انجام دهد؛ زیرا به نفع شرکت پخش است کتابی را بگیرد که قدرت پخش آن را داشتهباشد. شرکت پخش باید مخاطب را شناخته و با توجه به مخاطب کتاب را دریافت کند. تا اینجا شرکت پخش را قبول دارم اما اینکه فایل جدید برای ناشر باز نمیکنند، مساله دیگری است. شرکتهای پخش توجه ندارند که ناشر با سابقه دو ساله یا 20 ساله است، در هر صورت ناشری است که به این شرکت پخش، جدید مراجعه کردهاست، در این عرصه شرکتهای پخش فایل جدید باز نمیکنند. مشکل بزرگتر هم این است که فروشگاهها و هایپرهای بزرگ، کتاب را فقط از برخی شرکتهای پخش میگیرند. بنابراین وقتی ناشر امکان ورود به یک پخش را ندارد، امکان ورود به یک هایپر را هم ندارد. زیرا از کانال او باید به آن هایپر برسد. از میان دوستان ناشری که با آنها در ارتباط هستم 6 یا 7 ناشر از قدیم با شرکتهای پخش همکاری میکردند. اما باقی یعنی حدود 30 ناشر دیگر حتی اگر ناشر قدیمی باشند، امکان ورود و نسوخ به این چرخه را ندارند و کتابهای آنها همچنان ناشناخته باقیمیماند. در نتیجه مجبور میشوند که با فروشگاههای آنلاین همکاری کنند، زیرا در آنها چنین روندی حاکم نیست. برخی از فروشگاههای مجازی کتاب، تخفیف بالا و مستمر ارائه میکنند. به نظر شما برای توقف این روند چه باید کرد؟ قیمت آثار کتابسازی شده، به شکلی تعیین میشود که با تخفیف بالا هم برای گروه منتشرکننده کتاب، سود داشتهباشد. این روند برای ناشری که به درستی عمل میکند، بدنامی دارد؛ زیرا ممکن است مخاطب اینگونه فکر کند که همه ناشران از این الگو پیروی میکنند. در واقع اینجا است که نظارتها باید بیشتر باشد. مثالی هست که میگوید:« شنونده باید عاقل باشد»، خریدار هم باید به این مساله توجه کند که ناشر یا شرکت پخش به ضرر خود کاری نمیکنند و هرگز کتاب 70 هزار تومانی را با قیمت 30 هزار تومان نمیفروشند حتما اتفاقی پشت این مساله است. فروش آثار کتابسازی شده، فقط در فضای آنلاین انجام نمیشود. شاهد فعالیت خیلی از نمایشگاههای دائمی در سطح شهر هستیم که کتاب را با تخفیف 50 تا 70 درصد میفروشند. اگر به کیفیت کتابهای موجود در این غرفهها توجه کنید، میبینید که چگونه کتابهایی در آن فروخته میشود. فقط در فضای مجازی این مسائل قابل رویتتر است. آیا قوانینی مانند قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب سال 52 و قانون حمایت از هنرمندان، مولفان و مصنفان مصوب سال 48 که در ایران وجود دارد، میتوانند بازدارندگی لازم را داشتهباشند یا باید بازنگری بشوند؟ این قوانین حتما باید بازنگری شوند، زیرا در جامعه میبینیم که سرعت تغییر و تحولات و پیشرفت خیلی بالا است. شاید در قدیم هم سرعت تحولات به همین اندازه بود، اما اطلاعرسانی به این اندازه انجام نمیشد. در این روزها میبینیم کتاب علمی، حقوقی و... که به تازگی منتشر شده، ممکن است سال دیگر مرجع مناسبی نباشند؛ زیرا قوانین تغییر میکنند. قطعا باید روی اینها تجدید نظر شود، زیرا محتوا تغییر کرده و از ارزش قبلی خود برخوردار نیست. باید قوانین هم به موازات تمام اتفاقهای جامعه پیشرفت کند. اینکه بهروز نبودن قوانین میتواند به گسترش فعالیت فروشگاههای مجازی کتاب دامن بزند، باید گفت نه، اینها همه در نتیجه بیعدالتی در حوزه پخش شکل گرفتهاست. شاید در نمایشگاه مجازی که سال گذشته برگزار شد خیلی از کتابهای من که مخاطب آنها را نمیشناخت، بیشتر از کتابهایی که روی آنها حساب باز کردهبودم، فروش رفت. زیرا در حوزه پخش مشکل داریم و برخی کتابها اصلا به دست مخاطب نمیرسد، اگر کتابها عادلانه به رویت مخاطب در بیاید و مخاطب بتواند به درستی انتخاب کند، مافیای کتابسازی هم از بین میرود. اگر افراد بتوانند فاکتورهای متفاوتی را در نظر داشتهباشند تا کتابها را بررسی کنند، یک کتاب به چاپ بیستوهشتم نمیرسد؛ درحالی که کتاب دیگر در چاپ نخست لنگ میزند. به نظر من تمام اینها در نتیجه پخش ناعادلانه و حضور ناعادلانه کتاب در دید مخاطب ایجاد میشود. آیا تعداد شرکتهای پخشی که در ایران فعال هستند، کم است و واقعا نمیتوانند ناشران بیشتری را پوشش بدهند یا تا حدودی در شرکتهای پخش شاهد رفتارهای سلیقهای هستیم؟ هر دو. زیرا آنها امکاناتی به دلیل سابقه تبلیغی و میزان نفوذ در مراکز مختلف دارند. ممکن است هایپرهای بزرگ حاضر نباشند با بیش از دو یا سه پخشی کتاب کارکنند. مساله دیگری که وجود دارد، در مرحله پخش اگر ناشر کتابش را به یک پخشی بدهد، پخشی دیگر آن کتاب را قبول نمیکند و تا 5 سال موظف است که فقط کتاب را به آن پخشی بدهد. اینها قوانین نانوشتهای است که میان شرکتهای پخش وجود دارد. اخیرا در فضای مجازی هم شاهد رفتارهایی مشابه هستیم. فروشگاههای آنلاین هم وقتی متوجه میشوند که ناشر با فروشگاه آنلاین دیگری قرارداد دارد، کتابهایش را قبول نمیکند. شرکت پخش اعلام میکند یا باید قرارداد را فسخ کنم یا دو تا سه سال از این زمان بگذرد. این مسائل سبب میشود که شرکتهای پخش قدیمی صرفا این امکان را برای خودشان نگه دارند، زیرا میدانند که یک هایپر فقط از آنها کتاب میگیرد و از شرکت پخش دیگر کتاب نخواهدگرفت. برای خارج شدن از این وضعیت چه اقداماتی باید انجام شود؟ ابتدا باید این قدرت انحصار از دست گروه محدودی خارج شود. یعنی شرکتهای پخش مختلف بتوانند فعالیت بیشتری داشتهباشند زیرا ممکن است برخی از شرکتهای پخش بخواهد فعالیت کنند، اما در این شرایط نتوانند، زیرا فروشگاههای بزرگ کتاب را از چند شرکت پخش مشخص میخرند. همچنین اصراری به این ندارم که کتاب همکار من توسط یک پخشی مشخص ارائه شود. یک حلقه مفقوده اینجا وجود دارد. وقتی ناشر قیمت پشت جلد یک کتاب را 25 هزارتومان درنظر میگیرد، کتاب با تمام دشواریهایی که در راه انتشار وجود دارد، برایش 10 تا 12 هزار تومان تمام شدهاست. شرکت پخش با 45 تا 50 درصد تخفیف کتاب را میگیرد، اما همینجا مشکلها شروع میشود، زیرا شرکت پخش کتاب را قبول نمیکند. اصراری ندارم که حتما کتاب من را بفروشند، میگویم حداقل روی کتاب من نظر بدهید. همچنین همیشه میگوییم چرا هر عرصه و موسسه و نهادی باید حوزه انتشارات جداگانه داشتهباشد؟ میشود یک موسسه و نهاد با ناشر خصوصی قرارداد ببندد و پیمانکاری کارش را به او بدهد. ناشر دولتی و نهادی دستش از نظر قانونی و مالی بازتر است و نیروی کار بیشتری دارد و مسلما میتواند بهتر کار کند. اگر ناشری قوی کار میکند مولفهای قوی هم کار را به او میدهند که قدرت پخش بیشتری دارد. اینجا هم دست ناشر خصوصی خالی میماند. در نتیجه چند عامل وجود دارد که روی فعالیت فرهنگی سایه انداخته است و موجب فرسایش و نارضایتی فعالان این حوزه شده است. باید روی این اقدامات نظارت بیشتری انجام شود. نظارت باید توسط اتحادیه ناشران و کتابفروشان باشد یا انجمنهای فعال در این حوزه یا وزارت فرهنگ و ارشاد؟ یکسری مسائل قانونی و مسائل مشورتی مطرح است. فکر میکنم تمام این حوزهها باید با هم کار کنند، یعنی تا حضور وزارت فرهنگ و همکاری اتحادیه، ناشران و انجمنها نباشد، نمیتواند تغییری حاصل شود؛ اما باید روی همه مسائل بازنگری انجام شود. از نظر قانون، نظارت بر اجرای آن و ارائه امکانات همه باید دست به دست هم دهند وگرنه قوی، قویتر و حق ضعیف پایمال میشود. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/50481 |