کد خبر : 50825
تاریخ : 1400/10/18
گروه خبری : ایران و جهان

مدیر امور فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه علوم پزشکی همدان:

در علوم انسانی نه با نقطه مطلوب بلکه با ظرفیت‌هایمان فاصله داریم

استاد باید تحمل نقد و نظر شاگردش را داشته و از منظر فراشناختی علوم را به دانشجو انتقال دهد

سپهرغرب، گروه ایران و جهان- سمیرا گمار : امروزه یکی از مهم‌ترین مراکز علم و فرهنگ در جهان، دانشگاه است که علاوه بر کار علمی، نقش‌ها و کارکردهای مؤثر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... دارد. به دیگر بیان دانشگاه به‌عنوان یک نهاد پیچیده فرهنگی و کانونی مهم، به پیشبرد انتظام فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک می‌کند و در جهت بهبود کیفیت زندگی و حفظ پویایی و نشاط جامعه برای خود مسئولیت‌هایی قائل است. این نهاد بزرگ اجتماعی و فرهنگی به‌ویژه در عرصه علم و فناوری، جامعه را برای تسلط بر رویدادهای آینده توانمند و مهیا می‌کند. تردیدی نیست که علم و دانش از طریق تحقیقات و پژوهش‌ها، عملی می‌شود و در عصر کنونی، کشورهای در حال توسعه سعی در الگوبرداری‌های عملی و تحقیقاتی از کشورهای غربی دارند؛ ازاین‌رو، آفت‌های تولید علم در کشورهای در حال توسعه را می‌توان در کپی کردن نظریه‌ها و مدل‌های علمی، جدی نگرفتن مقوله علم و آمیخته کردن علم و اندیشه با تجارب، فقدان حرکتی هماهنگ با تولید علم در پشتیبانی تولید علمی و نظام‌مند نبودن ترجمه‌های موجود بیان کرد. حال‌آنکه نظام آموزشی دانشگاهی هر جامعه‌ای در ارتباط تنگاتنگ با حوزه فرهنگی و تمدنی آن جامعه قرار دارد.

آنچه در این گزارش می‌خوانید بخش نخست گفت‌و‌گوی خبرنگار سپهرغرب با عبادالله روحی، سرپرست مدیریت امور فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه علوم پزشکی همدان درباره سهم دانشجویان در تولید علم، موانع و ساختارها است.

*لطفاً به‌عنوان سؤال ابتدایی ضرورت تولید علم بومی را تبیین بفرمایید.

ارزش علم و تولید آن از بدیهیئت است و چون بدیهی است گاهی این‌طور احساس می‌شود که نباید به آن پرداخت، اما از منظر انگیزه‌بخشی و تبیین اهمیت آن برای آحاد مختلف مردم، مهم است که از زوایای مختلف به آن بپردازیم؛ من ابتدا از حیث منطقی به آن می‌پردازم؛ منطقیون وقتی انسان را تعریف می‌کنند، می‌گویند: «انسان حیوان ناطق است.» حیوان ازاین‌جهت که نبات نیست، ذی‌شعور بوده و دارای حرکت و تعامل است و ناطق ازاین‌جهت که دارای تفکر است، انسانی که به لحاظ فیزیولوژیک درجا نمی‌زند، نبات نیست، دارای اندیشه و تفکر است، جسمش در حال تکامل است قاعدتاً فکر و ذهن و روحش هم در حال تکامل است. ویژگی و مشخصه این حیوان ناطق و تفاوتش با دیگر موجودات اندیشه است، نطق به معنای فکر.

اندیشه اگر هدفمند و مسئله‌محور باشد محصول آن علم است؛ البته علم را خیلی‌ها تعریف کرده‌اند و در مفهومش اختلاف وجود دارد اما قدر متیقن این است که محصول اندیشه هدفمند و مسئله محور است، اندیشه‌ای که محصولش علم است، میوه آن علم طبیعتاً قدرت است.

+علم ضامن قدرت است؛ قدرت به معنای هدایتگری

در علوم سیاسی در تعریف قدرت می‌گوییم توانایی به تبعیت وا‌داشتن دیگران؛ علم باعث می‌شود دیگران را به تبعیت وا‌دارید چون به شما توانمندی می‌دهد. امام رضا فرموده‌اند: «العلم سلطان» علم اقتدار می‌آورد. البته ما به‌دنبال این نیستیم که بر دیگران مستولی شویم بلکه به‌دنبال این هستیم که بتوانیم هدایتگری کنیم. در منطق دینی ما خداوند اجازه استیلای غیر مشروع به ما نداده مگر اینکه موظفیم دیگران را به طرف خدای واحد هدایت کنیم. برای اینکه هدایتگری اتفاق بیفتد، باید قدرتمند باشیم و بتوانیم ضروریات رفاه خود را تأمین کنیم، این امر مستلزم تولید علم در حوزه‌های مختلف فردی و چه اجتماعی است.

*لطفاً آثار تولید علم در هر بخش را تبیین کنید.

+علم در حوزه فردی و اجتماعی، مهم‌ترین عنصر اقتدار است

در حوزه فردی برای گذران زندگی وقتی می‌بینیم کسی علم دارد با کمترین زمان و زحمت، زندگی‌اش را به‌راحتی می‌چرخاند و کسی که تخصص و علمی ندارد با زحمت گذران زندگی می‌کند. در حوزه اجتماعی هم همان‌طور که شاهد هستیم کشورهای دارای علم نه‌تنها اقتدار دارند که در دنیا تأثیرگذارند و تمدنشان را صادر می‌کنند که همه ناشی از علم است پس علم نخستین و مهم‌ترین عنصر اقتدار است.

+علم در حوزه ایجابی سطح خارجی تمدن‌ساز است

در حوزه داخلی، علم باعث حل مسئله و رفاه مردم می‌شود. در حوزه خارجی نیز دو بعد دارد؛ در بعد ایجابی تمدن‌ساز بوده و کشورهایی که به لحاظ علمی شرایط بهتری دارند و دانشجو پذیرش می‌کنند، دانشجو با ورد خود به کشور میزبان با تمدن و فرهنگ آنجا آشنا شده و ناخودآگاه مبلغ آنجا می‌شود و آن را به کشور خود انتقال می‌دهد پس علم در اینجا تمدن ساز است.

+علم در حوزه سلبی سطح خارجی قدرت بازدارندگی می‌آورد

در حوزه سلبی نیز سطح خارجی علم، قدرت بازدارندگی می‌آورد؛ نه‌فقط دفاعی، بلکه کشاورزی و تأمین امنیت غذایی، اقتصادی و تأمین امنیت اقتصادی، نظامی، انرژی و کلیه حوزه‌ها را در برمی‌گیرد.

کلامی از شیخ‌الرئیس ابن‌سینا آمده که: هدف اصلی دولت رساندن مردم به سعادت است که یکی از عناصر مهم سعادت، رفاه دنیوی و تولید علم است.

پس علم موجب تمدن‌سازی و بازدارندگی بوده و به همین دلیل است که ذاتاً خیر است؛ چنانچه می‌بینیم در سوره بقره آیه 269 خداوند می‌فرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا...»؛ خدا فیض حکمت را به هرکه خواهد عطا کند و هر که را به حکمت و دانش برسانند درباره او مرحمت و عنایت بسیار کرده‌اند...

+علم از منظر درون دینی، سرچشمه زهد و ایمان و صبر

بنابراین می‌بینیم بر این اساس ما در دهه پنجم انقلاب باید وارد تمدن‌سازی شده و تولید علم و عالم کنیم، از منظر درون دینی هم در آیات قرآن موضوع علم بسیار مورد توجه قرار گرفته مهم‌ترین و بدون اختلاف‌ترین مسئله در فرق دینی است کما اینکه تعابیر بلندی در خصوص علم در آیات قرآن می‌بینیم به‌طور مثال؛ در سوره فاطر آیه 28 علم را سرچشمه تقوا می‌داند، در آیه 80 قصص علم سرچشمه زهد است، در سوره سبا آیه 60 علم سرچشمه ایمان خوانده شده، در سوره بقره آیه 129 علم سرچشمه قدرت نامیده شده و در آیه 68 کهف علم سرچشمه صبر است. در حکمت 113 نهج‌البلاغه نیز امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: هیچ شرافتی مانند علم نیست.

+علم در فضای بین‌الملل آبرو می‌آورد

در فضای بین‌الملل هم این‌طور است؛ کشوری با توانایی علمی آبروی بیشتری دارد و با تولید نرم‌افزار و سخت‌افزار می‌تواند اعتبار خود را در دنیا زیاد کند. امامین انقلاب هم بر این موضوع تأکید دارند. ضمن اینکه تجربه ثابت کرده جایی که ما قدرت علمی داریم قدرت چانه‌سازی هم داریم و جایی که عالمانه ورود نکرده و ضعف علمی داریم باید ده‌ها برابر هزینه پرداخت کرده و موفقیت چندانی هم نداریم.

*شرایط لازم برای تولید علم چیست؟

واقعیت این است که تولید علم از جهات مختلف نیازمند شرایط گوناگون است که من اینجا از منظر تولید علم در دانشگاه به آن نگاه می‌کنم؛ موضوع علم مثلثی است که سه رأس دارد؛ طالب علم که در محل بحث ما دانشجو است، یعنی قشری که دنبال علم بوده و دو عنصر نیاز دارد، استعداد و انگیزه بنابراین حتماً باید استعدادیابی اتفاق بیفتد.

این نکته را هم باید اضافه کنیم که اگر در جامعه فعلی یک سلبریتی ده‌ها برابر یک هیئت‌علمی درآمد مالی دارد، مورد تکریم قرار می‌گیرد و در رسانه به‌عنوان الگو مطرح می‌شود اما دانشمند نخبه ما در یک گوشه مهجور مانده علت این است که ما بستر و گفتمان علمی در جامعه ایجاد نکرده‌ایم و به نظر وقت آن رسیده که مانند کشورهای دیگر به ارزشمندی علم رسیده و هرکسی را به‌عنوان الگو به جوان معرفی نکنیم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/50825