کد خبر : 52309
تاریخ : 1400/11/23
گروه خبری : کشاورزی

برداشت اقتصادی علوفه دامی با اجرای عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب

نمونه‌های موفق کجاست؟

آبخوانداری و پخش سیلاب‌ها عرصه‌های پخش سیل هستند که ضمن نفوذ دادن آب به داخل سفره‌های زیرزمینی و تغذیه قنوات و چاه‌های اطراف و همچنین جلوگیری از فرسایش خاک، مکان‌های مناسبی برای کشت انواع محصولات کشاورزی نیز به شمار می‌رود که در این صورت هم آب و هم خاک مورد محافظت واقع می‌شود.

نخستین بررسی‌های گسترش سیلاب از سال 1350 در موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع با رهبری دکتر سیدآهنگ کوثر و گروه همراه ایشان آغاز شده و نخستین شبکه در نودهک قزوین ساخته شد. دستاوردهای امیدبخش این تحقیق و فراهم شدن شرایط کار سبب شد بعد از پیروزی انقلاب در جونگاه ممسنی آغاز شود و در مناطق دیگر از جمله بهلو ممسنی، امامزاده جعفر، دوگنبدان، گویم شیراز، بهروزآباد داراب، گربایگان فسا، درز و سایبان لار، دلیجان، بناب زنجان، شناط در ابهر، کنجان سروستان، نیریز، سنگ کلیدر سبزوار، چنبر غربال قوچان، سراوان بلوچستان، عربستان گلپایگان، باقت، اشتهارد، میبد و رامهرمز نیز اجرا شد.

یکی از دستاوردهای آبخوانداری و پخش سیلاب برداشت اقتصادی علوفه دامی بوده است؛ در این باره نتایج پژوهش‌ها در آمریکا نشان می‌دهد تولید علوفه در زمین‌های متاثر از گسترش سیلاب از 10 تا بیش از 30 برابر زمین‌های مجاور بوده و نیز بازده ناخالص آبیاری سیلابی 7-10 برابر هزینه آنها بوده است. همچنین تحقیقات نشان می‌دهد در 50 هکتار از اراضی گربایگان (ایستگاه آبخوانداری کوثر) که برای اجرای زراعت سیلابی جو با مشارکت جوامع محلی سال 98-99 انجام شد، برداشت دانه جو با عملکرد 1500تا 4200 کیلوگرم در هکتار بسته به رقم و مکان کشت فراهم گردید.

  میانکوه یزد؛ نمونه موفق برداشت علوفه دامی با عملیات آبخوانداری

یکی دیگر از مناطقی که عملیات پخش سیلاب با هدف اقتصادی برداشت علوفه دامی در آنجا انجام شده است؛ حوزه آبخیز میانکوه استان یزد است. حوزه آبخیز میانکوه که بخش بزرگی از حوزه یزد اردکان می‌باشد و در فاصله 35 کیلومتری جنوب غربی یزد قرار گرفته است. از مجموع مساحت حوزه یادشده 6455 هکتار آن را اراضی زراعی و مسکونی و بقیه را اراضی مرتعی و کوه‌های مرتفع و دره‌های عمیق تشکیل می‌دهد. 400 هکتار از این مساحت را عرصه پخش سیلاب تشکیل می‌دهد. حداقل ارتفاع حوزه از سطح دریا 1530 متر و حداکثر آن 4044 متر می‌باشد. منطقه فاقد رودخانه دائمی بوده ولی دارای رودخانه‌های فصلی متعددی می‌باشد که طول بزرگترین آبراهه آن 42 کیلومتر می‌باشد. اقلیم منطقه بر اساس تقسیم بندی دومارتن در ارتفاعات، نیمه خشک سرد و در مناطق دشتی خشک و سرد می‌باشد.

شرایط اقلیمی یزد موجب شده تا متوسط بارندگی در این منطقه از حدود 100 میلیمتر در سال فراتر نرود. این مساله سبب شده بهره برداری از سیل به عنوان یک منبع آب سطحی زودگذر در این استان دارای اهمیت، جایگاه و قدمت خاصی باشد. همچنین با توجه به استفاده بهینه از آب‌های نامتعارف در عرصه‌های پخش و به منظور جلوگیری از تبخیر آنها کشت گیاهان بسیار مقاوم بیابانی در عرصه پخش به صورت زراعت سیلابی هم به جهت اصلاح و احیا و هم به جهت تولید علوفه در کشور دارای اهمیت خاصی است.

نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که متوسط تولید علوفه دامی با انجام عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب در حوزه آبخیز میانکوه یزد 3.8 تن در هکتار در شرایط خشکسالی بوده است و توان تولید بیش از 5 تن در هکتار نیز دارد. لذا این مساله حاکی از عملکرد قابل قبول طرح و اقتصادی بودن آن می‌باشد که با نتایج پژوهش‌های انجام شده در آمریکا و به تحقیقات مشابه انجام شده در داخل کشور مطابقت دارد.

  علت انتخاب خارشتر برای زراعت سیلابی چیست؟

گونه‌ای که در میانکوه یزد به وسیله آبخوانداری و زراعت سیلابی تولید وبرداشت شده است، گیاه خارشتر است؛ در این باره جلال برخورداری عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد می‌گوید: گیاه خارشتر از ارزش غذایی نسبتا خوبی برای دام‌ها برخوردار است و در پاره ای از ترکیبات از جمله میزان پروتئین خام از بسیاری از علوفه‌های معمول همچون کاه گندم و جو مناسب تر است و ضرایب هضمی آن برای کلیه مواد مغذی نیز در حد قابل قبولی قرار دارد.گونه خارشتر گونه ای کم آبخواه بشمار می‌رود چنان چه بارندگی نسبتا مناسب باشد رشد بسیار خوبی داشته و تولید علوفه بالایی ایجاد خواهد کرد. ضمن آن که غرقابی بودن آب در کنار این گیاه منجر به پلاسیدگی و خفگی گیاه خواهد شد و این نشان از کم آبخواه بودن گیاه دارد.

به گفته برخورداری، خارشتر با داشتن مواد مغذی و ترکیبات شیمیای ارزشمند برای تغذیه نشخوارکنندگان در مناطق خشک و نیمه‌خشک به صورت جایگزین کاه گندم و یونجه خشک می‌تواند نیازهای نگهداری، تولید مثل و شیرواری دام‌های داشتی نظیر گوسفند و بز را تأمین کند و با توجه به بالا بودن مواد لیگنوسلولزی در جیره‌های حاوی خارشتر می‌تواند جایگزین بخش علوفه‌ای جیره در نظر گرفته شود و هر چند این گونه از نظر اصلاح مرتعی قابل توصیه نیست.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/52309