کد خبر : 53094
تاریخ : 1400/12/14
گروه خبری : جامعه

سرخوشی معتادان و موادفروشان ره‌آورد خواب خوش مسئولان

تعداد اندکی از مسئولان دلسوزانه پای کار بلای خانمان سوز اعتیاد هستند

به‌تصریح کارشناسان و صاحب‌نظران، اعتیاد علاوه بر مخاطرات جسمی برای شخص معتاد اما همیشه اولین دلیل و اصلی‌ترین ماشه‌چکان بروز بسیاری از رفتارهای پرخطر و آسیب‌های اجتماعی نظیر نزاع، قتل، سرقت، ایدز، خشونت، خانواده، فرزندآزاری و متعاقباً شیوع انواع و اقسام جرائم و افزایش ناامنی‌ها است.

شاید بدتر از همه موارد فوق، توجه به این مسئله است که به رغم تلاش‌های صورت‌گرفته در خصوص مهار و درمان این بلای شوم فراگیر اجتماعی متأسفانه در خوش‌بینانه‌ترین حالت، فقط 20 درصد معتادان به درمان پاسخ مثبت داده و 80 درصد موارد بهبودیافتگان مجدداً و در کوتاه‌ترین زمان به چرخه اعتیاد بازمی‌گردند.

البته هرچند به‌زعم برخی معضل اعتیاد صرفاً معطوف به کشور ما نبوده و همه جوامع بشری با آن درگیر هستند، مع‌الوصف خوب است به یاد آوریم که روزگاری نه‌چندان دور در همین کشور و حتی شهر خودمان مصرف و ابتلا به مواد مخدر اگر هم بود به این آشکاری و علنی نبود.

سن اعتیاد خیلی پایین نبود، زمان و امکان دسترسی به مواد کم و آسان نبود، نرخ اعتیاد به‌صورت خاص در میان زنان و دختران بسیار پایین بود، زمانی نام شوره‌زار، زندان و حتی اعدام، حساب کار را به دست خیلی‌ها می‌داد و معتادان جرأت علنی کردن اعتیاد خود را در جامعه نداشتند، خرده‌فروشان به‌راحتی و آسانی اقدام به فروش مواد نمی‌کردند، مردم به وجود معتادان و موادفروشان حساس بودند و بی‌تفاوت از کنار آن‌ها رد نمی‌شدند.

اما حالا و به برکت ظهور برخی تفکرات مسئله‌دار غیر اصولی و حتی بعضاً معنادار از مدت‌ها قبل نه‌فقط داستان اعتیاد در کشور ما عوض شده بلکه مدل رفتاری فرد معتاد و جامعه نیز به شکل بنیادین استحاله شده است.

در واقع از زمانی که مقابله با اعتیاد جنبه به‌اصطلاح علمی و انسان‌دوستانه به خویش گرفته و عنوان فرد «مجرم» هم به «بیمار» تغییر ظاهر داده دیگر این افراد نه‌تنها هیچ ترس و نگرانی در خصوص زندان، حبس، بازداشت، شوره‌زار و کمپ ندارند بلکه توقع هم دارند تا با ناز و نوازش، اعطای وام و تسهیلات مالی، تخصیص متادون و سرنگ مجانی، ساخت گرمخانه و غذای رایگان با شادی و برپایی همایش، تکریم و گرامیداشت مقام معتاد و... از عملکرد آن‌ها تقدیر به عمل آورده و در نهایت در صورت تمایل جامعه با هزینه‌کرد ارقامی نجومی در قبال دوا، دارو، پزشک بیمارستان او را از عمق چاهی متعفن که با اراده خود در آن، جا خوش کرده بیرون آورد.

گو آنکه در نتیجه این تساهل و تسامح معنادار در خصوص مقابله و برخورد با معترضان به سلامت و امنیت جامعه امروز وقاحت، گستاخی و بی‌شرمی این جماعت حتی تا بدان جا رسیده که در قالب اجتماعات و یا حتی فردی در برابر جامعه قد علم کرده و از حقوق اجتماعی خویش نیز سخن بگویند بی‌آنکه بخواهند بپذیرند که با اعتیاد خود چه بر سر خانواده و جامعه خویش آورده و خواهند آورد.

روند روال غیر قابل قبول و توجیهی که باعث شده امروزه بسیاری از ارگان‌ها، نهادها، دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی و خصوصی نیز لب به اعتراف گشوده و حتی به‌رغم میل و مصالح خود رسماً اعلام کنند که در بحث اعتیاد (به‌خصوص نسل جوان) کشور ما در حال تجربه کردن شرایط بسیار نامناسب و نامطلوبی است ضمن اینکه ارائه برخی از این‌گونه آمارها نیز صرفاً خارج شده از سیاهه آمارهای ثبت و اعلام شده از سوی مراجع رسمی است و اگر بخواهیم آمارهای خاکستری و پنهانی را نیز که از طریق تخمین‌های کارشناسی به دست می‌آید به این رقم اضافه کنیم قطعاً نشان‌دهنده وضعیت بسیار نامناسب‌تری خواهد بود.

  ترحم به معتاد متجاهر یا ستمگری به جامعه بی‌دفاع...!

و حالا هرچند به گفته مسئولان قضائی و انتظامی استان و به‌صورت خاص شهر همدان برخورد با مسئله اعتیاد اعم از خرده‌فروشان و معتادان و صورت ویژه معتادان متجاهر در اولویت فعالیت‌ها قرار داشته و برای نیل به این منظور هم برنامه‌ها و تلاش‌های زیادی در دستور کار قرار گرفته و حالا از ماحصل این تلاش‌های همه‌جانبه و شبانه‌روزی دیگر شاهد حضور آشکار معتادان (چه انفرادی و گروهی و یا عادی متجاهر) در سطح شهر نیستیم و درعین‌حال بساط خرده‌فروشی هم جمع شده و محلات آسیب‌زا نیز در سیطره نظارت و کنترل 24 ساعته هستند...! بااین‌حال و با عرض پوزش از آن‌دست مسئولان و مدیرانی که احتمالاً هنوز به درک درست و درمانی از وضعیت کمی و کیفی اعتیاد در شهر همدان نرسیده‌اند باید عرض کرد که برعکس تصورات شما اما هنوز کمتر شهروند همدانی را می‌توان یافت که به‌نوعی در مقام تأیید قطعی و بی‌چون و چرای این صحبت‌ها برآید.

در حقیقت ما منکر تلاش‌ها و مبارزه سیستم قضائی و به‌خصوص نیروی انتظامی در برخورد با این گروه‌ها و افراد نیستیم اما بااین‌حال نیز داستان مشاهدات عینی و یا اخبار واصله مبتنی بر حضور معتادان و فعالیت موادفروشان در سطح محلات و مناطق مختلف شهر که به‌صورت انفرادی و حتی تجمع‌های ده‌ها نفری در حال مصرف و یا خرید و فروش بوده و حتی در برخی مناطق کار را به مرز هشدار‌های جدی در خصوص آسیب‌های متأثر از اعتیاد رسانده‌اند نیز دم خروسی نیست که بتوان آن را به‌صرف یک قسم حضرت عباس (ع) برخی مصلحت‌اندیشان نادیده گرفته و یا منکر شد.

افرادی که نه‌فقط در حاشیه‌نشین‌ها و مناطق خاص بلکه در بطن و متن شهر حضور داشته و نه‌تنها برای هیچ‌کدام از قوانین، هنجارها و ارزش‌های اخلاقی، فردی، خانوادگی و اجتماعی اهمیتی قائل نبوده و دمی نئشگی و سود حاصل از خرید و فروش مواد را به عمری تباهی زن، فرزندان و خانواده و یا تباهی جامعه ترجیح می‌دهند بلکه بعضاً حتی با حضوری پررنگ و گستاخانه با عرض اندام خود برای شهر و شهروندان اقدام به شاخ و شانه و خط و نشان‌کشی برای قانون هم می‌کنند.

و البته این در حالی است که بر اساس عقل سلیم و منطق اداره شهر می‌طلبد برای داشتن جامعه‌ای ایمن و تأمین سلامت تک‌تک افراد جامعه بالأخص نسل جوان، با نگاهی واقعی و نه مصلحتی به شرایط و اتفاقات موجود به این مسئله بی‌تفاوت نبوده و همان‌گونه که جامعه را برای خشونت‌طلبان، تبهکاران، سارقان و کلاهبردارن ناامن می‌کنیم این رویه را نیز در قبال معتادان و به‌خصوص متجاهران و خرده‌فروشان با شدت هرچه بیشتر در دستور کار قرار داده و باور کنیم تنها زمانی می‌توان به معنای واقعی ریشه اعتیاد را خشکاند که با تدابیر قاطع و منسجم و بدون تعارف و مماشات به جنگ این جماعت رفته و به جای ترحم و دلسوزی و نظریه‌های قهقرایی علمی و کاغذی در قالب جنایت‌کارانی اجتماعی آنان را با اِعمال مجازات‌های متناسب با جرم از قبیل حبس، زندان و حتی مرگ به راه راست و سر عقل آورد.

در واقع اکنون این سؤال را باید از کسانی که هنوز معتقد به روش‌های دانشگاهی نظریه‌های کاغذی انسان‌دوست و مهربان هستند پرسید که با توجه به شرایط فعلی و پس از گذشت سال‌ها سهل‌انگاری، مماشات و هزینه‌کرد میلیاردها ریال سرمایه برای همایش و نمایش‌های کاغذبازی و روابط اداری آیا نتیجه مثبت و قابل قبولی از اتخاذ راهکار‌های ارائه‌شده از سوی شما عاید ما شده؟

واقع امر اینجاست که برخی چه خوشایندشان باشد چه نباشد آنچه که امروزه به‌مانند طاعون بی‌غیرتی، بی‌ارادگی، بی‌ارزشی، بی‌هویتی، کودک‌آزاری و همسر آزاری در گوشه‌گوشه شهر ما پراکنده شده و چهره و آبروی یک شهر ر ا مورد لطمه و خدشه قرا داده‌ و فقط خدا می‌داند تا کی و کجا قرار است سلامت، امنیت و پیکانه‌اش جامعه و خانواده‌های ما را به‌صورت جدی، بدون حد و مرز و یا مستقیم و غیر مستقیم تهدید کند در حقیقت محصول همان تفکری هستند که چراغ سبز گرایش افزایش خرده‌فروشی، کاهش و حتی حذف مجازات و متعاقباً دادن تسهیلات و حق هنجارشکنی ر ا به آن‌ها داده و کلیت یک جامعه را در مقال آنان رسماً بی‌دفاع کرده و اکنون خود به حاشیه رفته و شده‌اند مصداق بارز همان عبارت کی بود؟ کی بود؟ من نبودم...!

  شهروندانِ مطالبه‌گر شهری ایمن و سالم

و اما به‌طور منطقی و بر اساس عقل سلیم، داشتن شهری سالم و ایمن به دور از هرگونه موضوعی که به‌نوعی باعث بروز آسیب خطر و چالش برای شهروندان گردد حق مسلم همه ماست که حالا البته فرقی هم نمی‌کند این خطر بافت فرسوده در حال تخریب باشد یا عامل مخرب دیگری چون یک فرد شرور، جنایت‌کار و یا موادفروش و معتاد.

ما حق داریم به‌عنوان شهروند در شهری قدم بزنیم که در آن جان، مال و سلامتمان دستخوش آسیب نگردد. یک شهر زیبا و توسعه‌یافته به دور از هرگونه صحنه‌ای که روح و روانمان ر ا آزار دهد حق همه ماست البته برای رسیدن به چنین آرمان شهری همکاری مؤثر، کمک‌های مادی و معنوی و در نهایت تلاش همگانی مردم و مسئولان بسیار لازم و ضروری است اما...! فراموش نکنیم که انجام برخی امور به لحاظ داشتن تبعات قضائی و روانی بیشتر از آنکه وظیفه مردم باشد در ید اختیار مسئولان و نظام مدیریتی شهرهاست که البته جمع‌آوری کنترل و درمان معتادان و به‌صورت ویژه برخورد قاطع با موادفروشان از آن جمله است.

این بدان معناست که مردم فقط تا مرز اطلاع‌رسانی و در موارد خاص اعلام شکایت به مبادی مربوطه می‌توانند در بحث این افراد ورود پیدا کرده و از آن پس این وظیفه سازمان‌های قضائی و انتظامی و بعضاً بهزیستی و درمانی است که سر رشته کار را در دست گرفته و با این جماعت برخورد کنند. بنابراین این انتظار غیرمعقول و خلاف قانونی است اگر مسئولی فکر کند تک‌تک مردم موظف‌اند تا در جمع‌آوری، کنترل و کمک‌رسانی، سم‌زدایی و ترک و... به معتادان کمک کرده و به‌موازات خانواده و بستگان آن‌ها با پرداخت پول و مالیات سرمایه درمان و بستری آن‌ها را تأمین کنند، سخت در اشتباه و انحراف مدیریتی به سر می‌برند.

در واقع از صحبت‌های نزدیک به 100 نفر از شهروندانی همدانی این‌گونه برداشت می‌شود که نه‌فقط مردم از وجود این افراد در کنار خود متنفر بوده و حضور معتادان را منزجرکننده، آسیب‌زا و تهدیدبرانگیز می‌دانند بلکه از مسئولان و تصمیم‌گیران می‌خواهند تا با اتخاذ راهکارهای قاطع، جامعه را از آلودگی وجود آن‌ها پاک کنند.

و اما در مجموع جمع‌بندی گفت‌و‌گوهای صورت‌گرفته از سوی خبرنگاران روزنامه سپهرغرب با حدود 100 نفر از شهروندان همدانی اعم از خانم و آقا در سطح شهر و در طی یک هفته در خصوص موضوع حضور معتادان و موادفروشان و تبعات حضور آن‌ها انتظارها از مسئولان این‌گونه عنوان می‌شود که:

-تقریباً همه این 100 شهروند با تأکید بر آسیب‌های جدی حضور این افراد در شهر، اعتیاد را یکی از بدترین و سیاه‌ترین معضلات و مشکلات اجتماعی شهر دانستند.

همین گروه با اعتقاد راسخ براین باورند که اعتیاد و فرد معتاد سرمنشأ بروز نرخ بالایی از جرائم در جامعه است بنابراین اولین قدم سالم‌سازی جامعه و ایجاد شهر ایمن حذف اعتیاد و معتاد است.

-96 نفر با عنوان اینکه هیچ‌کدام از این افراد لایق ترحم، دلسوزی و یا گذشت نیستند براین باورند که وقتی آن‌ها به خود و خانواده خود رحم نمی‌کنند پس چه انتظاری هست که به ما رحم کنند؛ باید (مثل چند دهه قبل) با شدت و بدون گذشت با این جماعت برخورد کرد.

-جمعی بالغ‌بر 88 نفر معتقدند سازش و مدارا کردن، مسامحه، کاهش و حذف مجازات‌های سنگین باعث شده تا عمق و دامنه اعتیاد در جامعه افزایش یابد.

از دید این گروه راهکارهای علمی، دانشگاهی، تئوری و منعطف نمی‌تواند بازدارنده باشد و باید فکری اساسی برای جمع‌آوری و درمان آن‌ها کرد. از منظر این گروه اگر فردی که با اراده معتاد شده نتواند با اراده خود ترک کند بمیرد بهتر است.

-تعداد 80 نفر از گفت‌و‌گوشوندگان، حضور معتادان در سطح شهر را اظهر من‌الشمس عنوان و تأکید کردند انکار این حضور توسط هرکس، یا نشان از بی‌اطلاعی آنان به وضعیت شهر دارد و یا نشان از به سخره گرفتن شعور مردم.

-جمعی بالغ‌بر 76 نفر با اشاره به اینکه به‌طور مداوم و به‌کرات شاهد حضور این افراد (به‌خصوص معتادان متجاهر) در کوچه، خیابان و یا محله خود بوده‌اند معتقدند عدم برخورد بازدارنده باعث شده تا این افراد با خیال راحت در شهر تردد کنند.

همین گروه صحنه‌های حضور این افراد را بزرگ‌ترین و مهلک‌ترین ضربه به سیما منظر شهری و ساختار فرهنگی و امنیتی آن عنوان کردند.

-69 شهروند حاضر در گفت‌وگو براین عقیده‌اند که باید مثل گذشته با ایجاد شوره‌زار و زندان و حتی مجازات‌های سنگین‌تر، این افراد را سر راه آورد وگرنه با مجازات‌های نکش مرگ من و جریمه، نه‌فقط این کار محقق نمی‌شود بلکه آن‌ها را جری‌تر خواهند کرد.

-53 شهروند همدانی اصلاح، رفع نواقص و خلأهای قانونی در برخورد با معتادان و موادفروشان را خواستار شده و عنوان کردند تا قوانین اصلاح نشود تلاش نیروی انتظامی بی‌نتیجه خواهد ماند.

47 شهروند با تأکید بر کاهش سن اعتیاد و حضور آشکار زنان معتاد، بروز چنین وضعیتی را برای شهر همدان فاجعه عنوان کرده و گفتند اگر این روند ادامه یابد باید منتظر روزهای بسیار سیاهی برای شهر باشیم.

-همین گروه با اشاره به هزینه‌های درمان بیماران خاص و در مقابل آن درمان معتادان، هزینه‌کرد حتی یک ریال برای نگهداری و درمان این افراد را حرام و پول هدر دادن تلقی کردند.

-در این مجموعه گفت‌وگوها 41 شهروند همدانی ابراز کردند که هرگونه تبعات مخاطرات و برآیندهای ماحصل از حضور معتادان و فعالیت موادفروشان قبل از خودشان به مسئولان و مدیران برمی‌گردد؛ معتقدند این قانون؛ دولت و سلسله‌مراتب مدیریت شهری است که وظیفه جلوگیری از بروز این آسیب‌ها را دارد و طبعاً مسئولیت هرگونه حادثه نیز هم‌وزن مرتکب، به آن‌ها هم منتصب خواهد شد.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/53094