کد خبر : 54493
تاریخ : 1401/1/31
گروه خبری : جامعه

از شعار تا عمل افزایش جمعیت

 عباس سریشی

کارشناسان بر این نکته تأکید ویژه دارند که هرچند عوامل متعددی از قبیل پیشرفت‌های فناوری و صنعتی، منابع و ثروت‌های طبیعی، سرمایه انسانی آموزش‌دیده هر روز نقش بیشتر و مؤثرتری را در تولید ثروت و قدرت جوامع ایفا می‌کنند با این حال اما هنوز این جمعیت کشورهاست که به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل اقتدار به‌شمار رفته و جایگاه بالایی را در سیاست‌گذاری‌های راهبردی کشورها به خود اختصاص می‌دهد.

این بدان معناست که موضوع کمی جمعیت به‌عنوان مؤلفه‌ای مهم در ثبات امنیت و اقتدار سیاسی همواره مورد نظر سیاست‌گذاران و حکومت‌ها قرار داشته که صد البته جمعیت به کمک عوامل دیگری چون اقتصاد پویا، اصرار بر حفظ ارزش‌های ملی، دینی و سنتی با تکیه بر فرهنگ غنی اجتماعی منسجم می‌تواند چنین تأثیری را به جا بگذارد وگرنه در غیاب مؤلفه‌های مزبور، جمعیت کنترل نشده حتی می‌تواند تهدید برای اقتدار به‌شمار آید.

و اما حالا چندین سال متمادی است که کارشناسان جمعیتی کشور با اعلام اینکه روند کاهشی رشد جمعیت متأثر از کاهش نرخ باروری از خط قرمز و استاندارد عبور کرده و به‌زودی ایران را در رده کشور‌های پیر قرار خواهد داد. آن‌ها بر این باورند که اجرای سیاست‌های تنظیم جمعیت و کنترل موالید، شرایط دشوار معیشتی، افزایش میزان تحصیلات، تغیر سبک زندگی و... جزء مهم‌ترین علل کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران بوده که با توجه به تبعات بسیار نگران‌کننده در سویه‌های مختلف اقدام عاجل برای جلوگیری از وخیم‌تر شدن این وضعیت بسیار ضروری است.

کارشناسان اقتصادی در این خصوص و با عنوان اینکه موضوع پیری جمعیت یکی از جوانب منفی تغییر ساختار جمعیتی است پس باید برنامه‌ریزی‌ها به‌گونه‌ای طراحی شود که زمانی که جمعیت به وضعیت سالخوردگی می‌رسد کشور با بحران نیروی مولد روبه‌رو نشود. آن‌ها معتقدند توجه به این موضوع از آن حیث دارای اهمیت است که وقتی درصد بالایی از جمعیت پیر شوند به جمعیت غیر مولد اما مصرف‌کننده تبدیل خواهد شد و ناچار بخش قابل توجهی از تلاش جمعیت فعال صرف تأمین نیازهای آنان شده و اقتصاد جامعه را از شکوفایی دور خواهد کرد.

و اما در دیگر سو صاحب‌نظران مسائل دینی هم تأکید دارند که یکی از تبعات بسیار نگران‌کننده کاهش نرخ رشد جمعیت؛ تأثیر سوء آن در مناسبات و تعاملات جمعیتی بین ادیان، مذاهب و متعاقباً اقتدار سیاسی داخلی کشور است کما اینکه طی چند سال گذشته نیز شاهد اعلام خطر‌های محسوسی در موضوع تغییر بافت جمعیت (از حیث دینی و اعتقادی) به‌خصوص در مناطق مرزی کشور نیز بوده‌ایم.

البته در این میان صاحب‌نظران حوزه جامعه‌شناسی و اندیشمندان فرهنگی نیز با تأکید بر موضوعات فوق براین باورند که کاهش تمایل به فرزندآوری می‌تواند نشانه‌ای از تغییر ارزش‌های اخلاقی و غلبه تمایلات رفاه‌طلبانه و لذت‌جویانه در ساختار جامعه ما باشد همچنین رفتارشناسان نیز با تأیید موضوعات پیش‌گفته تصریح دارند که بروز مسائل فوق به‌نوعی مبین تغییر نظام‌های تربیتی و بروز پدیده‌ای نظیر فرزندسالاری (ماحصل از تک‌فرزندی شدن خانواده‌ها) تغییر ارزش‌ها و رفتارهای جنسی میان زوجین به جای تولیدمثل و تربیت فرزند خواهد شد.

البته از یکی دو دهه قبل و همزمان با به صدا درآمدن زنگ خطر کاهش جمعیت سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان با کنار گذاشتن سیاست‌های کنترل جمعیت و حذف بودجه آن انتخاب بهترین سیاست کلی جمعیتی در راستای افزایش جمعیت به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های ثبات و پایداری نظام و کشور را در دستور کار قرار داده و با تدوین برنامه‌های ترویجی مختلف با محتوای تشویق ایرانیان به داشتن فرزند بیشتر شالوده این سیاست رامبتنی بر موضوعاتی چون؛

-تأکید بر لزوم حفظ جمعیت روستایی و مرزی

-افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی

-حمایت از نهاد خانواده

-رفع موانع ازدواج برای تشکیل خانواده در موعد مناسب

-حمایت از زنان در دوران بارداری و شیردهی

-ارتقای سطح سلامت جامعه برای افزایش سن امید به زندگی

-فرهنگ‌سازی بر ای تکریم سالمندان

-توانمندسازی جمعیت از طریق آموزش‌های گوناگون

-بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت متناسب با ظرفیت‌های زیست‌محیطی

-تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب جهت مدیریت مهاجرت به داخل و خارج و تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخشی ملی در جهت ارتقای همگرایی اجتماعی و... بنیان نهادند که هرچند کلیت این برنامه بر روی کاغذ بسیار عالی و نویدبخش بود اما کارشناسان براین باورند که با توجه به وجود ابهامات و فقدان راهبردها و روش‌های مشخص و تعریف‌شده، متضمن حمایت‌های مالی و فرهنگی این موضوع تاکنون نتوانسته آنگونه که باید به اهداف خود دست یابد.

زیرا حل این مسئله ملی صرفاً با اراده سیاسی و برنامه‌ریزی‌های کلان و بالادستی محقق نمی‌شود به دیگر سخن بدون ارائه راهکارهای کاربردی و حقیقی برای رفع دشواری‌های اقتصادی و نیز فرهنگ‌سازی لازم تشویق مردم به فرزندآوری بیشتر از سوی جامعه قابل پذیرش نبوده و نتیجه‌ای را در پی نداشته و بعدها نیز نخواهد داشت.

کما اینکه به تجربه و طی این چند دهه نیز به اثبات رسید که با توجه به استمرار و افزایش وضعیت نامطلوب اقتصادی و عدم پوشش‌های حمایتی نه‌فقط شاهد روند منفی شاخص‌های ازدواج و زاد ولد بودیم بلکه نرخ وقوع مباحث پیش‌نیازی افزایش جمعیت از ازدواج و تشکیل خانواده نیز دستخوش مشکلات و دست‌اندازهای فراوان شد.

برخی کارشناسان با عنوان اینکه مشکل اصلی این است که پیش از این سیاست‌گذاری‌های جامع و طراحی مدون و کارشناسی‌شده‌ای در زمینه جمعیت وجود نداشته بنابراین هم‌اکنون که ترس از کاهش جمعیت و پیری آن به‌نوعی باعث شد تا ساختار تصمیم‌گیر و مدیریتی کشور به‌یک‌باره به‌سوی پشتیبانی و حمایت افزایش باروری و جمعیت سوق یابند براین نکته نیز تأکید ویژه دارند که لازم است تا مبتنی بر بایستگی‌ها و پیش‌نیازها در تهیه و تدوین برنامه‌های سیاست‌های جمعیتی از شتاب‌زدگی اجتناب کرده و تا حدودی دقیق‌تر و فرابخشی‌تر از گذشته و به‌صورت خاص مبتنی بر پراکنش آن در مناطق مختلف این سیاست‌گذاری‌ها را براساس اجماع نظر کارشناسان و صاحب‌نظران خُبره در همه سویه‌ها تدوین و به مرحله اجرا گذاشت. وگرنه صرفاً شعار، تشویق، کف زدن یا برگزاری اجلاس و همایش و نمایش، نه‌تنها معضل کاهش جمعیت را حل نخواهد کرد بلکه برعکس باعث می‌شود تا با ابتلا به‌نوعی غفلت غیر قابل توجیه، همین زمان طلایی باقی مانده را نیز از دست داده و با سرعت هرچه تمام به مرز تهدید جمعیتی وارد شویم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/54493