کد خبر : 54632 تاریخ : 1401/2/5 گروه خبری : فرهنگی |
|
نویسنده کتاب «دوجان» با اشاره به موضوع کتابش درباره زنان و مسئله بارداری میگوید؛ بارداری و فرزندآوری پیش از زنانهبودن یک مسئله انسانی است |
|
هر زن در دوران بارداری برای نوزادی که به دنیا میآورد یا به دنیا نمیآورد، روایتهایی دارد. روایتهایی که زنها میان خود بسیار گفته و شنیدهاند اما کمتر از حریم معاشرتهای خصوصی زنان فراتر رفته، کمتر شنیده شده و کمتر به آن پرداخته شده است. این در حالی است که دوران بارداری بخش مهم، تأثیرگذار و عمیق از تجربه زیست زنانه است. زهرا قدیانی نویسنده کتاب «دوجان» تلاش کرده در اینکتاب بیست روایت از دوران بارداری زنان را مستندنگاری کند. مشروح گفتوگوی کوتاه با ایننویسنده به بهانه چاپ کتاب «دوجان» در ادامه میآید: خانم قدیانی چه شد این موضوع را برای مستندنگاری انتخاب کردید و تا چه اندازه از تجربه شخصیتان بهره بردهاید؟ زمانی که من تصمیم گرفتم کتابی در قالب روایت و مستندنگاری بنویسم، فرزند دومم را باردار بودم. در نوشتن، پژوهش و مستندنگاری، اینکه فرد تجربه بیواسطه از موقعیت داشته باشد و در زندگی شخصی هم درگیر موضوع باشد، حالت مطلوبی بهشمار میآید. به همین دلیل من این موضوع را انتخاب کردم. در طول کار هم وقتی زنها من را میدیدند که در موقعیتی مشابه موقعیت خودشان هستم راحتتر با من ارتباط میگرفتند و بهتر میتوانستیم بیان هم را درک کنیم و همدیگر را همدل و هم راز هم بدانیم. روایتها از تجربیات متفاوت است. چطور به افراد دسترسی داشتید و با چه معیاری از دل مصاحبهها این روایات را انتخاب کردید؟ پیش از بارداری دومم هم مدت چهار سال مادر بودم و ارتباط گستردهای با مادرهای مختلف داشتم. در خلال دوستیهای مجازی، اطرافیان و دوستان، داستانهای مادرهای زیادی را شنیده بودم. به هر حال مادرها در موقعیتهای بسیاری هم را پیدا میکنند و از هر دری سخنی میرود. این ارتباطات باعث شد من به طیفهای مختلفی از مادرها دسترسی داشته باشم. قبل از اینکه شروع به کار کنم یک طرح و ایده کلی در نظر داشتم و دوست داشتم که در رابطه با محورهای مختلفی حول موضوع بارداری در کتابم روایت داشته باشم. محورهایی مثل مسئله وسواس در بارداری، حول موضوع اقتصاد و بارداری، بارداری و مسئله تعیین جنسیت، روشهای نوین بارداری مثل رحم اجارهای یا وسواس در بارداری. برای هر محور گاهی چند مورد سراغ داشتم و از میان آنها، موردی که بیان بهتر و روایت گویاتر و یا ملموستری داشت را انتخاب کردم. در این کتاب نشان دادید بارداری و فرزندپروری جدا از اینکه بعد زنانه دارد، یک مسئله و امر انسانی است و یک بحث جامعهشناختی در زیر متن کتاب نهفته است. این نگاه از کجا نشأت میگیرد؟ رشته تحصیلی من جامعهشناسی بوده و طبیعی است که در نوع نگاه من به قضایا تأثیرگذار باشد. در طرح کلی ای که پیش از شروع کار ترسیم کردم دوست داشتم درکنار بعد فردی بارداری، روایتها به بعد اجتماعی این دوران هم بپردازد. از این گذشته، دانستن از دوران بارداری بهنظرم برای همه انسانها میتواند جذاب باشد، چراکه بارداری تنها امری زنانه نیست. هر انسانی یا خود این تجربه را بدون واسطه از سر گذرانده است یا به هر حال از مادری متولد شده است یا شاهد بارداری مادر و خواهر و همسر خود بوده است. در واقع مسئله بارداری مسئلهایست مربوط به انسان. چهقدر این مسئله در جامعه ما دیده میشود؟ نمیتوانم در این زمینه برآوردی داشته باشم چون در این زمینه مطالعهای نداشتهام. در حال حاضر با کاهش رشد جمعیت در ایران، نوک پیکان انتظارات و مسئولیتها به سمت زنهاست. از آنان انتظار میرود فرزندان بیشتری به دنیا بیاورند اما از این نکته غفلت میشود که وقتی زنی تصمیم به بارداری میگیرد عوامل گستردهای بر این تصمیم او تأثیر میگذارند. پیش از هرگونه تبلیغ مستقیم برای زنان در جهت افزایش باروری، این عوامل باید شناخته شوند و زمینه فراهم شود. شیرینیای که کتاب دارد ناشی از طنز کلامی نهفته در بیان روایتهاست یا تجربه شیرین مادری؟ طنز یکی از علایق من در دنیای نویسندگی بوده به همین دلیل از همان ابتدای تجربه نوشتنم که در مطبوعات بوده، پیگیر طنزنویسی بودهام. یکی از حوزههای مورد علاقهام برای مطالعه طنز است. طنز هم لذت ادبی را نزد خواننده بیشتر میکند و هم ابزاری قدرتمند است در دست نویسنده تا به وسیله آن بتواند تأثیر بیان خود را ماندگارتر کند. جدا از این، دوران بارداری در کنار رنجها و دردهایی که دارد، با شیرینیها و لذتهایی هم توام است. سعی کردم این هر دو بعد را در روایتها انتقال دهم و طنز یک ابزار قوی در این مسیر است. کتابی از نظر اطراف منتشر شده به نام «هفته چهل و چند» که آن کتاب هم روایت مادرها از بارداری و فرزندپروری است. شما پیش از نگارش آن را خوانده بودید و تأثیری داشت؟ بله خوانده بودم. آن کتاب درباره مادری کردن است. تمرکز «دوجان» بر مستندنگاری دوران بارداری است. از این جهت این دو کتاب کاملاً با هم متفاوتند. ضمن اینکه در آن کتاب هر روایت را نویسنده جداگانهای نوشته، زنهایی که عمدتاً نویسنده یا روزنامهنگار، تحصیلکرده و فرهیخته هستند و از تجربیات خودشان در مادری کردن نوشتهاند اما من به سراغ زنهای معمولی رفتهام. زنهایی که دسترسی به رسانه ندارند و قلم و زبانی برای بیان دغدغهها و روایتها و سرگذشتهای زندگی خود نداشتهاند. سعی کردم به مردم معمولی نزدیک شوم، هرچند روایت زنهای دانشجو و تحصیلکرده هم در کتاب داریم اما خودم را منحصر به این قشر نکردم. مستندنگاری و روایتهایی از این قبیل چه اشتراکاتی با ادبیات داستانی دارد؟ در ادبیات داستانی عنصر خیالانگیزی و تخیل نویسنده پررنگ است اما مستندنگاری بر مبنای واقعیت نوشته میشود و تخیل نویسنده در آن به صفر میرسد. از طرف دیگر نقش انواع تکنیکهای مصاحبه خصوصاً مصاحبههای عمیق و کیفی و انواع مشاهده در مستندنگاری پررنگ است. در مستندنگاری نویسنده باید به سراغ سوژه برود و به مشاهده و ترجیحاً مشاهده مشارکتی و مصاحبه بپردازد و بعد این مصاحبه را در قالب روایت ارائه کند به نحوی که هم به اصل روایت وفادار باشد و هم خواننده از خواندن آن لذت ادبی ببرد. مستندنگاری صرفاً پیاده کردن مصاحبهها نیست. ممکن است اینمسیر مستندنگاری را ادامه بدهید؟ به هرحال این مسیری است که من سالها در رشتهام، جامعهشناسی و پژوهشگری اجتماعی و همچنین سابقه کاریم که مطبوعات است، پیمودهام و احتمال اینکه در آینده هم در همین مسیر کار کنم بالاست. هانیه علینژاد |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/54632 |