کد خبر : 55264 تاریخ : 1401/2/22 گروه خبری : کاردانش |
|
با گرههای کودکی کنار بیایید و پیشرفت کنید |
|
اگر تنها نگاهی گذرا به راسته کتابفروشیها به ویژه دستفروشان کتاب در خیابان انقلاب انداخته باشید، دستکم چشمتان به چند عنوان کتاب در باب خودیاری و راههای رسیدن به موفقیت برخورد میکند؛ کتابهایی که نزدیک به سه دهه میشود بازار داغی در نشر پیدا کردهاند و روز به روز در باب موضوعات گوناگون به شمار تیراژ آنان افزوده شده است. روی دیگر سکه از سوی دیگر بسیاری از رواندرمانگران و پژوهشگران عرصه روان معتقدند؛ گام نهادن در مسیر پیشرفت یک لایه پنهانی دارد که معمولا به دور از چشم افراد نادیده انگاشته میشود و آن چیزی نیست جز اضطراب. در واقع با گام نهادن و تلاش در مسیر موفقیت باید این را در نظر گرفت که اگر یک روی سکه رسیدن و موفقیت است، روی دیگر آن نرسیدن و اضطراب حاصل از شکست است. این همان لایه پنهانی است که در کتابهای معدودی در حوزه موفقیت از آن سخن گفته شده است. در این میان کتاب «مسیرهای امکان» نوشته رزاموند استون زاندر رواندرمانگر و نویسنده در بستری واقعگریانه به اهمیت خودآگاهی در کسب موفقیت پراخته است. نویسنده که خود یک مربی زندگی و رواندرمانگر است هدفش از تالیف این اثر این بود که بخواهد به دور از مباحث روانشناسی زرد، از طریق خودآگاهی و خودشناسی خوانندگان را به مسیری ببرد که باعث پیشرفت و بهبود زندگی آنها شود. گفتنی است نویسنده در بخش نخست به بررسی طرحوارهها و الگوهای که از کودکی در درون ما وجود داشته است. در فصلهای دو و سه این موضوعات را در مواجه با جامعه بسط میدهد و از آن بهره میگیرد. زاندر به طور مستقیم لفظ طرحواره را به کار نمی برد؛ اما با ارائه مثالهایی از داستانهای واقعی تلاش کرده است به مخاطبان خود بگوید که چگونه برخی الگوها از دوران کودکی در زندگی و ذهن ما شکل میگیرند و در ناخودآگاه ما نقش میبندند و در بزرگسالی اثر میگذارند. در واقع وی به بازگو کردن ساختار روان آدمی میپردازد. کتاب «مسیرهای امکان» به منشا الگوهای تاثیرگذار در زندگی انسان پرداخته و همواره به این امر توجه داشته است که میتوان با گرههای کودکی و نوجوانی خود کنار بیاییم و در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیریم؛ تا اینکه در نهایت میتوان روزی از سرزنش خود دست برداریم. همانگونه که در ابتدا اشاره شد، بسیاری از کتابهایی که در بازار کتاب به عنوان آثار مرتبط با خودیاری میشناسیم، در اصل بازتابدهنده محتوای روانشناسی زرد است. درج گزارههایی نظیر اینکه چگونه یک شبه پولدار شوید؟ یا کسب یک موفقیت در مدت زمان کوتاه به جای آنکه راهگشای افراد باشد، در فرآیندی معکوس و در بسیاری از موارد منجر به افسردگی و شکلگیری توهمات مخرب میشود. جواد کریمی، مترجم کتاب، در این باره میگوید؛ «نویسنده در کتاب «مسیرهای امکان» در تلاش است مخاطبان با آگاهی از امکانهای زندگی در بستر واقع گرایانه پیشرفت کنند. در واقع هدف آن این است که خوانندگان در مسیر شادی و رضایت قرار بگیرند.» همواره در بسیاری از کتابهایی که به درج محتوای روانشناسی زرد میپردازند، اینگونه بیان شده است که میزان منابع و ثروت در جهان محدود است و ما باید نهایت تلاشمان را به کار بگیریم که بهترین ثروت و منابع را به دست بیاوریم. گفتنی است؛ زاندر در کتابش هدفی را برای رسیدن به آن در زندگی مشخص نمیکند و اعتقادی به این امر ندارد که انسان باید به تمام اهداف زندگی برسد و در تلاش است مخاطبان خود را از کمال گرایی مفرط برهاند. در حقیقت وی معتقد است؛ منابع برای رشد و شکوفایی هر انسانی به میزان کافی وجود دارد مهم این است که امکانهای موجود دیده شود. امکانهایی که ما را به خوشبختی و آرامش میرساند. کریمی دراینباره میگوید؛ «نویسنده بر اساس الگوهای جهانی به بررسی موضوعات اینچنینی میپردازد و کتاب به قدری از درونمایه فلسفی برخوردار است که برای اغلب خوانندگان قابل لمس است. همانگونه که پیشتر هم اشاره شد؛ بخش زیادی از جذابیت کتاب در این است که نویسنده خود به عنوان یک درمانگر در ارائه مثالهایش از داستانهای واقعی بر آمده از تجربیاتش بهره گرفته است.» دعا کردن یک خرافه نیست «مسیرهای امکان» کتابی است که علاوه بر موارد یاد شده نویسنده در آن به موضوعاتی از قبیل دعا و نیایش هم پرداخته است. مواردی که برای مردمان جهان شرق میتواند ملموستر باشد. این مترجم معتقد است؛ «نویسنده به قدری هنرمندانه از دعا و انرژی صحبت میکند که به دور از هر گونه خرافاتی به بررسی این موضوعات با مبناهای علمی و پژوهشی میپردازد.» به گفته کریمی؛ نویسنده در تلاش است شخصیت آدمی را به کائنات ربط دهد و جالب است که نویسنده برای آن مستندهای علمی هم آورده است. وی با اعتقاد بر اینکه همه موجودات به یکدیگر وابسته هستند و نمیتوان نگاه تکانگارانه داشته باشیم؛ مینویسد؛ «همه موجودات عالم از انرژی ساخته شدهاند و تمامی آنها به یکدیگر مرتبط هستند و ما هم جزئی از این ساختار هستیم و با یکدیگر مرتبط میشویم.» کریمی در ادامه با اشاره به مثالی که نویسنده در بخش تاثیر نیایش آورده است، میگوید؛ «نویسنده با تشریح آزمایشی به اهمیت نیایش صحه میگذارد. داستان اینگونه آغاز میشود که دو گروه بیمار در یک بیمارستان انتخاب میشوند، یک گروه از سوی تعدادی انسان برای بازیابی سلامتی مورد دعا و نیایش قرار میگیرند و اما گروه دوم از دعا و نیایش همنوعان خود بیبهره بودند. گفتنی است؛ گروهی که برای شفایشان دعا و نیایش از سوی همنوعانشان صورت گرفته بود؛ بدون اینکه بدانند درصد بهبود یافتگی دارند یا خیر شرایط بدنی بهتری نسبت به بیمارانی داشتند داشتند که مورد نیایش هیچ فردی قرار نگرفته بودند. در کل نویسنده میخواهد دیدگاه رو به پیشرفت در خوانندگان ایجاد شود.» |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/55264 |