کد خبر : 56738
تاریخ : 1401/3/29
گروه خبری : درهای دری

کتاب پیش خودمان بماند منتشر شد

در بخشی از معرفی این کتاب می‌خوانیم:هنوز بعضی‌ها ول‌کن ماجرا نیستند و نمی‌گذارند آن خاطره تلخ و اندکی هم شیرین از یادم محو شود. هرچه بود گذشت. آن روز، هم رئیس کفری شده بود و هم دوستان و اقوام. خوب من چه تقصیری داشتم؟! مگر نقشه‌ای کشیده بودم یا خبر داشتم؟! آن‌هایی که خبر نداشتند، می‌گفتند که چقدر خل‌وچل بودی باز تو. اما واقعیت را نگفتم. تقصیر را نیانداختم گردن کسی. گفتم بماند تا قیامت! بین من و خدا! همیشه می‌گفتم خودم دوست نداشتم. چون این‌جوری بهتر بود و آبروی همه حفظ می‌شد. حالا هم پیاده‌روی و سختی راه در آن هوای گرم و سوزان پیرم را در آورده بود. یکی گفت: «من آن روز تو را دیده بودم. برای خودت کسی بودی! دور و اطرافت می‌چرخیدند مثل ژنرال‌ها اسکورت می‌کردند!» یکی دیگر با ریشخند گفت: «چه گندی زدی مگر؟» فکر این یکی را نکرده بودم. چه حرف‌ها که نگفتند. خوب بگویند. زبان مال مردم است.»

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/56738