کد خبر : 57397
تاریخ : 1401/4/14
گروه خبری : دین و اندیشه

ادیسون بهشتی است یا جهنمی؟

سپهرغرب، گروه دین و اندیشه - حامد محمدی متین :   آتش جهنم، باطن آتش‌‌افروزی‌‌های دنیوی

«قرآن آتش جهنم را نتیجه اعمال دنیوی انسان بلکه عین همان عمل و باطن آن معرفی می‌کند»: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» و عمل خود را حاضر می‌یابند (کهف، 49). بر اساس آیه فوق انسان‌ها در روز قیامت نه آثار و پیامد‌های عمل را بلکه خودِ عمل و باطن آن و به‌تعبیر عُرفا تَجَلّی عمل خود را مشاهده می‌کنند. قرآن نمی‌گوید آن‌ها آثار و نتایج عمل خویش را می‌بینند، بلکه تصریح می‌کند که خودِ عمل را حاضر می‌بینند؛ «ما عَمِلُوا» یعنی آنچه عمل‌ کرده‌اند را خواهند دید. درجای دیگر می‌فرماید: «إنّ الّذین یَأکُلُونَ أموالَ الیَتمَی ظُلماً إنّما یَأکُلُونَ فِی بُطُونِهِم ناراً» کسانی که اموال ایتام را به‌ناحق می‌خورند همانا در دل خود آتش می‌خورند (نساء، 10)؛ از آیه مذکور چنین برمی‌آید که مال حرام باطنش آتش است و انسان به‌جهت اُنس با مادیات و اشتغال به لذایذ جسمانی آن را درک نمی‌کند.

ازاینجا روشن می‌شود که نعمت و عذاب اُخروی قراردادی و دلبخواهی نبوده و این‌گونه نیست که خداوند بدون معیار خود چنین عذاب‌ها و چنان نعمت‌هایی را برای اعمال مختلف وضع کرده باشد؛ بلکه نعمت‌ها و عذاب‌ها نتیجه طبیعی عمل انسان بلکه عین آن است. «وَ أن لَیسَ لِلإنسانِ إلّا ما سَعَی» برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست (نجم، 39 و 40)، «وَ ما تُجزَونَ إلّا ما کُنتَم تَعمَلُون» جز به آنچه انجام می‌دادید کیفر داده نمی‌شوید (صافّات، 39). این امر به‌لحاظ فلسفی نیز قابل توجیه است؛ انسان در دنیا به‌دلیل اشتغال به مادیات و اُنس به لذایذ دنیوی، دردِ ناشی از عمل خود را درک نمی‌کند. «تازمانی‌که روح انسان به تدبیر بدن مشغول باشد از درک حقایق غیرمادی محروم است، مگر آنکه در همین دنیا چنان وابستگی به لذت‌های جسمانی را از میان بردارد تا روحش بتواند فراسوی دنیا را مشاهده کند».

  مواد محترقه آتش جهنم

بنابراین، «خباثت باطنی، دلبستگی‌ها، کدورت‌ها، تنگ‌نظری‌ها، حسادت‌ها، اذیت و آزارها و در یک کلام هواها و شهوات نفسانی و ارتکاب معاصی مواد محترقه آتش جهنم‌اند»؛ درنتیجه، درصورتی‌که فردی از چنین امراض باطنی خود را برهاند و همواره خیر دیگران را بخواهد هرچند به خدا و پیامبر اسلام (ص) ایمان نداشته باشد در آتش جهنم نخواهد سوخت. «حاتم طائی» نمونه بارز چنین افرادی است.

  مهمان‌‌نوازی حاتم طائی

حاتم طائی ضرب‌المثل سخاوت در میان اعراب است. روزی دو نفر از سوی حاکم وقت نزد وی می‌روند تا اسبش را که بسیار موردعلاقه وی بود مطالبه کنند. حاکم برای آزمودن حاتم قصد داشت اسبش را درخواست کند تا ببیند میزان سخاوت او چقدر است؟ آن‌ دو مأمور دیرهنگام به منزل حاتم می‌رسند و حاتم آن دو را مورد تکریم قرار می‌دهد و با غذای شاهانه‌ای از آن‌ها پذیرایی می‌کند. صبح روز بعد درخواست حاکم را به عرض حاتم می‌رسانند. حاتم پاسخ می‌دهد آن غذایی که دیشب میل کردید از گوشت همان اسب تهیه شده بود. دیگر اسبی در کار نیست تا تقدیم حاکم کنم؛ اما متأسفانه حاتم طائی برخلاف رویه سابقش دعوت پیغمبر اکرم (ص) را لبیک نمی‌گوید و به خدا و رسولش ایمان نمی‌آورد و با کفر از دنیا می‌رود.

  سرنوشت عجیب حاتم طائی

«در روایات اسلامی وارد شده که حاتم طائی هیچگاه وارد بهشت نمی‌شود اما در جهنم هم عذاب نمی‌گردد»! حاله‌ای از نور یا چیزی دیگر او را فرامی‌گیرد و آتش به جسم او نمی‌‌رسد؛ اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ باتوجه به تحلیل سابق روشن شد که عذاب جهنم چیزی جز رذایل نفسانی همچون حِقدها، کینه‌ها، تنگ‌نظری‌ها و خساست‌ها نیست؛ بنابراین، دور از ذهن نیست که چنین فردی که همه هواهای نفسانی را (البته به‌غیراز تعصّب جاهلی) در وجودش کشته و روح بزرگی دارد و همواره خیر همه را می‌خواهد آتش نگیرد؛ چراکه آتشی در وجودش نیفروخته است؛ بنابراین، هرکسی که به خدا و پیام‌آوران الهی و کتب آسمانی ایمان نیاورد لزوماً در آتش جهنم نمی‌سوزد؛ اما چنین شخصی ویزای ورود به بهشت را نیز دریافت نمی‌کند. حاتم طائی الی‌الأبد در جهنم باقی خواهد ماند و پس از هزاران میلیارد سال هم وارد بهشت نخواهد شد.

  ایمان به خدا و پیام‌آوران معصوم ملاک سعادت و ورود به بهشت

اثبات عقلی این مطلب فرصت و مجال دیگری می‌طلبد. شاید در سیر مباحث خداوند توفیق ارائه بحثی مستوفی در این‌ زمینه را عطا کند؛ اما اجمالاً باید بدانیم که یکی از مسلّمات قرآنی که شیعه و سنی بر آن پایبند هستند این است که تنها راه سعادت در آخرت، ایمان است و کفر مانع ورود به بهشت می‌شود‌: «وَ مَن یَرتَدِد مِنکُم عَن دِینِه فَیَمُت وَ هُوَ کافِرٌ فَأولئِکَ حَبِطَت أعمالُهُم فِی الدُّنیا و الآخِرَة، وَ اولئِکَ أصحابُ النّارِ، هُم فِیها خالِدُونَ» کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، بر باد می‌رود؛ و آنان اهل دوزخ‌اند؛ و همیشه در آن خواهند بود. در این آیه، به‌صراحت اشاره می‌کند که نتیجه و عاقبت کفر، خُلود در نار است. یا در آیه دیگر اشاره می‌کند که عمل صالح درصورتی‌که با ایمان همراه باشد مایه سعادت است: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أو اُنثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُم حَیاةً طَیِّبَةً» هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم.

  ادیسون بهشتی است یا جهنمی

تعیین و تکلیف کردن و قضاوت نسبت به عاقبت اشخاص نه شایسته مؤمن است و نه در حد توانش. «تنها می‌توان از آیات و روایات و براهین عقلی ملاکی کلی را به‌دست آورد. آن ملاک این است که هرکس به خدا و دین معتبر در زمان زندگی‌اش ایمان آورد و نیّتش از انجام کار، خالص برای خدا باشد می‌تواند انتظار دریافت پاداش ابدی داشته باشد؛ اما «اگر برای شهرت‌طلبی، خوش‌آمد مردم،انتقام‌جویی و امثال آن کاری انجام دهد مزدش همان شهرتی است که به‌دست آورده یا لذتی است که از انتقام‌جویی نصیبش می‌شود و در آخرت هیچ مزدی نخواهد داشت»؛ بر اساس ملاک مزبور، می‌توان گفت اگر ادیسون برای خدا برق را اختراع کرد مزدش را دریافت خواهد کرد؛ اما اگر از روی علاقه به اختراعات بدیع یا شهرت‌طلبی یا هر نیت غیر الهی این کار را انجام داده باشد مزدش همان چیزی است که در دنیا به‌دست آورده و هیچ اجر و ثوابی در آخرت نخواهد داشت.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/57397