کد خبر : 57794
تاریخ : 1401/4/26
گروه خبری : اندیشه

مدیر گروه معارف دانشگاه بوعلی‌سینا همدان:

ولایت امیرالمؤمینن(ع) رکن هدایت مردم است

بزرگداشت غدیر وسیله جذب مردم دنیا برای آشنایی با جریان اصیل اسلام

عید قربان، عید فطر، عید مبعث پیامبر گرامی اسلام (ص) و دیگر رخدادهای بزرگ هرکدام در تاریخ اسلام منشأ تحول و آثار بسیاری بوده‌اند، اما روزی که یک تحول بزرگ را برای مسلمین در بینش و جهان‌بینی اسلامی‌شان ایجاد کرده، «عید غدیر» است که براساس روایات، اعظمِ اعیاد معرفی شده است.

مطابق آنچه در مصحف شریف آمده، دین الهی وسیله هدایت و به سعادت رساندن انسان‌ها است و زمانی کامل می‌شود که نعمت عظیم بعثت، با اتمام نعمت به‌وسیله ولایت به مرحله نهایی خودش برسد تا عامل هدایت باشد. یعنی پیام غدیر این است که اگر قرار باشد سعادت بشریت با هدایت الهی تحقق یابد، هدایت الهی تنها با ارسال رسل و انزال کتب به پایان نمی‌آید، بلکه باید امامت و ولایت الهی هم در کنار این رسالت و انزال کتب الهی قرار گیرد و امت در تعامل با امام، آمادگی پذیرش پیدا کند تا آن امر تحقق بیابد.

قرار گرفتن در آستانه عید بزرگ غدیر، بهانه‌ای شد برای آشنایی بیشتر با منزلت این روز عزیز و تکریم آن که با دکتر وحید پاشایی، مدیر گروه معارف دانشگاه بوعلی‌سینا همدان که تخصص وی در شیعه‌شناسی است، به گفت‌وگو بنشینیم. متن زیر خلاصه‌ای از گفت‌وگوی وی با خبرنگار سپهرغرب است که می‌خوانید:

   لطفاً به‌عنوان نخستین سؤال بفرمایید چرا از عید غدیر در روایات اهل‌ بیت علیهم‌السلام با عنوان «عیدالله‌الاکبر» یاد شده و از مهم‌ترین اعیاد مسلمانان به‌شمار می‌رود؟

می‌خواهم به این سؤال شما با اشاره به حدیث متواتر پیامبر اکرم (ص) پاسخ بدهم که وجود مقدس ایشان در حدیث مبارک ثقلین فرمود: من دو ثقل را در اختیار امت قرار داده و در میان ایشان به یادگار می‌گذارم که اگر به این دو ثقل در کنار هم تمسک کنید و برای هدایت‌گری به آن‌ها مراجعه کنید، هیچ‌وقت گمراه نخواهید شد؛ یکی کتاب خدا و دیگری عترت من. تکلیف کتاب خدا و قرآن کریم که مشخص است، یک کتاب منسجم و عاری از خطا که در زمان پیامبر اکرم (ص) تدوین شده، در اختیار مسلمانان قرار گرفت و تا امروز هم بدون هیچ‌گونه تغییر و تحریفی در اختیار ما است. اما نکته بعدی عترت پیامبر (ص) است؛ عترت وقتی در کنار کتاب الهی قرار می‌گیرد، طبیعتاً باید ویژگی‌های کتاب خدا را داشته باشد، یعنی قدرت هدایت‌گری و عصمت تا بتواند هدایت مسلمانان را برعهده داشته و آنان را از هرگونه خطا، گناه و گمراهی دور کند. به همین دلیل وقتی ماجرای غدیر خم اتفاق افتاد و پیامبر (ص) وجود امیرالمؤمنین (ع) را به‌عنوان خلیفه، امام، ولی و سرپرست بعد از خود تعیین کرد، انتخابشان با توجه به این ویژگی‌ها بود که ایشان معصوم بوده و عاری از هرگونه خطا و اشتباه است و البته این قدرت را دارد که با ولایت و رهبری خود مردم را از خطا و گمراهی نجات دهد. بر این اساس ولایت مولا علی (ع) بر مسلمانان ابلاغ شده و مسلمانان مکلف شدند تن به ولایت امیرالمؤمنین بدهند. این روز عیدالله‌اکبر است، چون هدایت مسلمانان بر این اساس بنا شده و اگر ابلاغ ولایت نبود، هدف اصلی اسلام و رسالت پیامبر (ص) از میان می‌رفت.

تعبیرهای دیگری نیز در روایات می‌بینیم نظیر اینکه فرموده‌اند نماز بدون ولایت یا حج بدون ولایت قبول نیست، دلیلش هم این است که بدون ولایت رکن هدایت در نماز، روزه و حج وجود ندارد، بنابراین روز ابلاغ نعمت ولایت، عیدالله‌الاکبر است.

   خداوند در قرآن می‌فرماید: «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»، اهمیت این واقعه به همان هدایت‌گری که اشاره کردید برمی‌گردد یا دلیل دیگری دارد؟

همان‌طور که عرض کردم، ولایت امیرالمؤمینن (ع) رکن هدایت مردم است و ما اگرچه کتاب الهی را در اختیار داریم، اما جزئیات مسائل و تفسیر حقیقی آیات قرآن باید توسط افرادی به مردم منتقل شود که کاملاً قابل اعتماد بوده و دچار هوس، وسوسه و منفعت‌طلبی نباشند؛ به همین دلیل معصومین را مفسر واقعی کتاب خدا می‌دانیم. البته درست است که امیرالمؤمنین و معصومین علیهم‌السلام حرف جدیدی نیاورده و آیات الهی و رسالت رسول (ص) را تشریح کرده‌اند، اما چون جایگاه والایی دارند، وجودشان اهمیت پیدا کرده و آیه نازل شده که اگر این جایگاه به مردم فهمانده و ابلاغ نشود، همانند این بوده که هدایت‌گری مردم بعد از رسول (ص) ناقص مانده است.

   نکته‌ای در این میان وجود دارد، پیامبر (ص) قبل از جریان غدیر بارها موضوع ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با مردم و اطرافیان مطرح کرده‌اند، چه تفاوتی بین ابلاغ‌های قبلی ولایت امام علی (ع) با ابلاغ در غدیر وجود داشت؟

هر قضیه مهمی که اتفاق می‌افتد، احتیاج به مقدمه‌سازی و زمینه‌چینی دارد. درباره ابلاغ ولایت آقا امیرالمؤمنین (ع) نیز مقدمه‌چینی‌ها توسط پیامبر (ص) در طول سال‌هایی که رسالت را برعهده داشتند، اتفاق افتاد؛ از ماجرای «یوم‌الدار» که پیامبر (ص) به قوم و خویش نزدیک خود اعلام کرد وصی من امیرالمؤمنین است تا جریان‌های مختلف مدینه مثل «غزوه تبوک»، جریان «عقد اخوت» با مولا امیرالمؤمنین که نشان‌دهنده علاقه و اعتماد کاملشان به حضرت بود، این بسترسازی دیده می‌شود تا ایشان از اختلافات قبیلگی جلوگیری کنند. چون در شبه‌جزیره عربستان نگاه‌های قبیلگی حاکم بود و پیامبر به شکل‌های مختلفی زمینه را آماده کردند. همه مردم می‌دانستند امیرالمؤمنین (ع) چقدر با پیامبر (ص) نزدیکی دارد و دست راست ایشان است، اما روز غدیر اتمام حجت و یادآوری بزرگ همه اتفاقات گذشته بود که پیامبر فرمود من قبلاً گفته‌ام، الان هم به خاطر امر خدا یادآوری می‌کنم که امیرالمؤمنین بعد از من ولی و سرپرست شما است.

   به‌نظر شما در این برهه زمانی ما به‌عنوان محبان و شیعیان آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام، چه وظیفه‌ای در قِبال ماجرای غدیر داریم؟

در شرایط فعلی ما ازنظر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بزرگداشت غدیر یکی از واجب‌ترین مسائل است؛ یعنی ما باید ازنظر ظاهری غدیر را بزرگ کرده و با گرامیداشت آن اعلان عمومی کنیم که فهمیده شود عید بزرگی داریم. (که اتفاقاً مختص شیعیان نبوده و همه مسلمانان امیرالمؤمنین را به‌عنوان ولی، خلیفه چهارم، داماد پیامبر، صحابه پیامبر، کسی که افتخارات زیادی در جهان اسلام داشته و فداکاری‌های بسیاری کرده، قبول دارند.) از این جهت می‌توانیم ازنظر ظاهری و بُعد معرفتی دست به بزرگداشت غدیر بزنیم که به‌شدت به پیشبرد جریان اسلامی کمک می‌کند. شما هیچ جریانی را منطقی‌تر، قابل دفاع‌تر و عقلانی‌تر از جریان اسلامی پیدا نمی‌‌کنید که برای تک‌تک عقاید خود استدالال‌های منطقی، دینی و تاریخی داشته باشد؛ بنابراین بزرگداشت غدیر باعث جذب افراد برای آشنایی بیشتر با جریان اسلام شده و در این دهکده جهانی کمک‌کننده است تا اصول اساسی و تفکر اصیل اسلام که مبتنی بر عقل بوده را به جهانیان معرفی کنیم.

    ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر نکته‌ای هست بفرمایید و اینکه از شما می‌خواهم در پایان ما و مخاطب‌هایمان را به کلامی از وجود مقدس امیرالمؤمنین (ع) میهمان کنید.

امیرالمؤمنین سرآمد همه گروه‌ها هستند؛ عرفا ایشان را سرسلسله خود می‌دانند، فقها ایشان را بزرگ خود می‌شناسند، خیلی از مارکسیست‌ها به ایشان به‌عنوان سرآمد عدالت‌خواهان می‌نگرند و غیره. این نگاه نشان می‌دهد حضرت امیر (ع) یک شخصیت همه‌جانبه فرادینی و فرامذهبی بوده که نعمت ولایت ایشان بر ما ارزانی شده است. ایشان در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم نخستین چیزی باشد که از من می‌گیری.» به این معنا که نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانیتم و عدالتم گرفته شده باشد. امیدوارم همه ما متأسی به ولایت حضرت بوده و در زمره کسانی باشیم که در روز محشر آقا دستشان را می‌گیرد.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/57794