کد خبر : 58643
تاریخ : 1401/5/20
گروه خبری : اندیشه

نسخه امام حسین(ع)برای آیندگان چیست؟

 نسخه حسین(ع) چیست؟

[در ماجرای کربلا] اینکه امام حسین(ع) دعوت شد برای حکومت در کوفه و حرکت کرد به کوفه، اینها ظواهر کار و بهانه‌های کار بود. اگر امام حسین (ع) دعوت هم نمی‌شد، این قیام تحقق پیدا می‌کرد. امام حسین(ع) باید این حرکت را انجام می‌داد، تا نشان دهد که دستور کار، در چنین شرایطی، برای مسلمان چیست. نسخه را به همه‌ مسلمان‌های قرن‌های بعد نشان داد. یک نسخه‌ای نوشت؛ منتها نسخه‌ حسین‌بن‌علی، نسخه‌ لفاظی و حرافی و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه‌ عملی بود.

او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر(ص) نقل می‌کند که آن وقتی که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت می‌کنند؛ دین خدا را تغییر می‌دهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار می‌کنند؛ آن کسی که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا علی اللَّه آن یدخله مدخله»؛ خدای متعال با این آدم ساکت و بی‌تفاوت هم مثل همان کسی که «مستحلّ حرمات اللَّه» است، رفتار خواهد کرد.

این نسخه است. قیام امام حسین(ع) این است. در راه این قیام، جان مطهر و مبارک و گران‌بهای امام حسین(ع) که برترین جان‌های عالم است، اگر قربانی شود به نظر امام حسین(ع)، بهای زیادی نیست. جان بهترینِ مردمان که اصحاب امام حسین(ع) بودند، اگر قربان شود، برای امام حسین(ع) بهای گرانی محسوب نمی‌شود. اسارت آل‌اللَّه، حرم پیغمبر(ص)، شخصیتی مثل زینب(س) که در دست بیگانگان اسیر بشود - حسین‌بن‌علی(ع) می‌دانست وقتی در این بیابان کشته شود، آنها این زن و بچه را اسیر می‌کنند - این اسارت و پرداختن این بهای سنگین به نظر امام حسین(ع)، برای این مقصود سنگین نبود.(1387/10/19)

 بیماری فساد

ماجرای عاشورا عبارت است از یک حرکت عظیم مجاهدت‌آمیز در هر دو جبهه. هم در جبهه‌ مبارزه با دشمن خارجی و بیرونی؛ که همان دستگاه خلافت فاسد و دنیاطلبان چسبیده به این دستگاه قدرت بودند و قدرتی را که پیغمبر برای نجات انسان‌ها استخدام کرده بود، آنها برای حرکت در عکس مسیر اسلام و نبی مکرم اسلام (ص) می‌خواستند و هم در جبهه‌ درونی، که آن روز جامعه به‌طور عموم به سمت همان فساد درونی حرکت کرده بود. نکته‌ دوم، به نظر من مهمتر است.

دوران سختی‌های اولیه‌ کار طی شده بود. فتوحاتی انجام شده بود. غنایمی به دست آمده بود. دایره‌ کشور وسیع‌تر شده بود. دشمنان خارجی، اینجا و آنجا سرکوب شده بودند. غنایم فراوانی در داخل کشور به جریان افتاده بود. عده‌ای پول‌دار شده بودند و عده‌ای در طبقه‌ اشراف قرار گرفته بودند. یعنی بعد از آنکه اسلام، اشرافیت را قلع‌وقمع کرده بود، یک طبقه‌ اشراف جدید در دنیای اسلام به وجود آمد. عناصری با نام اسلام، با سمت‌ها و عناوین اسلامی پسر فلان صحابی، پسر فلان یار پیغمبر، پسر فلان خویشاوند پیغمبر در کارهای ناشایست و نامناسب وارد شدند، که بعضی از این‌ها، اسم‌هایشان در تاریخ ثبت است. کسانی پیدا شدند که برای مهریه‌ دخترانشان، به جای آن مهرالسنه‌ چهارصد و هشتاد درهمی که پیغمبر اکرم (ص) و امیر المؤمنین (ع) و مسلمانان صدر اسلام مطرح می‌کردند، یک میلیون دینار؛ یک میلیون مثقال طلای خالص قرار دادند! چه کسانی؟ پسران صحابی‌های بزرگ، مثلًا مصعب بن زبیر و از این قبیل.

حسین نشان داد می‌توان در برابر طاغوت ایستاد

وقتی می‌گوییم فاسد شدن دستگاه از درون، یعنی این. یعنی افرادی در جامعه پیدا شوند که به تدریج بیماری اخلاقی مسری خود دنیازدگی و شهوت‌زدگی را که متأسفانه مهلک هم هست، همین‌طور به جامعه منتقل کنند. در چنین وضعیتی، مگر کسی دل و جرأت یا حوصله پیدا می‌کرد که به سراغ مخالفت با دستگاه یزید بن معاویه برود؟! مگر چنین چیزی اتفاق می‌افتاد؟ چه کسی به فکر این بود که با دستگاه ظلم و فساد آن روز یزیدی مبارزه کند؟ در چنین زمینه‌ای، قیام عظیم حسینی به وجود آمد، که هم با دشمن مبارزه کرد و هم با روحیه‌ راحت‌طلبی فسادپذیر رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی. این مهم است. یعنی حسین بن علی(ع)، کاری کرد که وجدان مردم بیدار شد. لذا شما می‌بینید بعد از شهادت امام حسین(ع)، قیام‌های اسلامی یکی پس از دیگری به وجود آمد. البته سرکوب شد؛ اما مهم این نیست که حرکتی از طرف دشمن سرکوب شود.

البته تلخ است؛ اما تلخ‌تر از آن، این است که یک جامعه به جایی برسد که در مقابل دشمن، حال عکس‌العمل نشان دادن پیدا نکند. این، خطر بزرگ است. حسین بن علی(ع)، کاری کرد که در همه‌ دوران‌های حکومت طواغیت، کسانی پیدا شدند و با اینکه از دوران صدر اسلام دورتر بودند، اراده‌شان از دوران امام حسن مجتبی(ع)، برای مبارزه‌ با دستگاه ظلم و فساد بیشتر بود. همه هم سرکوب شدند.

 درس بزرگ عاشورا

از قضیه‌ قیام مردم مدینه که به «حره» معروف است، شروع کنید تا قضایای بعدی و قضایای توابین و مختار تا دوران بنی‌امیه و بنی‌عباس، مرتب در داخل ملت‌ها قیام به وجود آمد. این قیام‌ها را چه کسی به وجود آورد؟ حسین بن علی(ع). اگر امام حسین (ع) قیام نمی‌کرد، آیا روحیه‌ تنبلی و گریز از مسئولیت تبدیل به روحیه‌ ظلم‌ستیزی و مسئولیت‌پذیری می‌شد؟ چرا می‌گوییم روحیه مسئولیت‌پذیری مُرده بود؟ به دلیل اینکه امام حسین(ع) از مدینه که مرکز بزرگ‌زادگان اسلام بود، به مکه رفت. فرزند عباس، فرزند زبیر، فرزند عمر، فرزند خلفای صدر اسلام، همه‌ این‌ها در مدینه جمع بودند و هیچ‌کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی، به امام حسین(ع) کمک کند. پس، تا قبل از شروع قیام امام حسین(ع)، خواص هم حاضر نبودند قدمی بردارند. اما بعد از قیام امام حسین(ع)، این روحیه زنده شد. این، آن درس بزرگی است که در ماجرای عاشورا، در کنار درس‌های دیگر باید بدانیم. عظمت این ماجرا این است.(1371/11/06)

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/58643