کد خبر : 59179 تاریخ : 1401/6/2 گروه خبری : جامعه |
|
گرد مدیریت ناصحیح آب در چشم هموطنان |
|
پیش از این گفته میشد شنزارها عامل اصلی بهوجود آمدن گرد و غبارند و حتی گاهی منشأ گرد و غبار شنزارهای خارج از کشور خوانده میشد. مثلاً میشنیدیم از آنجایی که کشورهایی همچون عراق و عربستان درست مالچپاشی انجام نمیدهند گرد و غبار بلند میشود و به استانهای مرزی ما میرسد اما حالا هم مالچپاشی بهعنوان یکی از مضرترین و موقتیترین روشهای مبارزه با ریزگردها مورد نقد جدی است چراکه شنزارها یک اکوسیستم فعال و پویا هستند که از گذشته وجود داشته و به دلیل نفوذپذیری بسیار بالا بهترین منبع برای جذب آب باران و تغذیه سفرههای آب زیرزمینیاند؛ هم گرد و غباری که پایش به بیشتر استانهای کشور باز شده را نمیتوان به طور کامل گردن کشورهای دیگر انداخت؛ منشأ بیشتر گرد و غبارهای بسیارِ سالهای نزدیک، داخلی است. اما موضوع داغ این روزها، سدهای ترکیه است. سدهای «ایلیسو» و «آتاترک» که ظرفیت بسیار زیادی دارند و گفته میشود در آینده با محدود کردن آبهای بینالنهرین که زادگاه نخستین تمدنهای بشری است را خواهد خشکاند. پروژه «گاپ» که یکی از سلاحهای زیستمحیطی علیه خاورمیانه نامیده میشود نهتنها حقابه عراق، سوریه و هورالعظیم را تصرف میکند بلکه موجب خشک کردن آبهای سطحی و زیرزمینی میشود که نتیجهاش گرد و غبارهای بیشتر است. با اینکه این اقدامِ ترکیه باید توسط کارشناسان مربوطه و دستگاه دیپلماسی کشور پیگیری شده و در دادگاههای بینالمللی محکوم شود اما چه برای ما پسندیده باشد چه نباشد، ایران اقداماتی نظیر سدسازی ترکیه در داخل مرزهای خودش انجام داده که اگر هرچه زودتر چارهای برایش اندیشیده نشود، نتیجه غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت. برای مثال بزرگترین تالاب ایران، هورالعظیم واقع در مرز ایران و عراق که از رودخانه کرخه تغذیه میشود، با سدهای متعددی که در مسیر آن زده شده خشک و به یکی از اصلیترین کانونهای غبار تبدیل شده است. شاید با خودتان بگویید در این کمآبی، آب چندانی به هورالعظیم نمیرسید که حالا سدها را عامل خشک شدن تالاب و به دنبالش کانون تولید گرد و غبار میدانی اما باید گفت با تمام توضیحاتی که در مورد کمآبی هست و جایش در این یادداشت نیست این هم اگر نه نتیجه سدهای ساخته شده بلکه از ضعف مدیریت آب است چون سال 98 هم که در بسیاری از استانهای کشور ازجمله خوزستان سیل اتفاق افتاد باز این سیلابها به آبهای آزاد منتقل شد و هورالعظیم همچنان خشک ماند اما درد تنها سدهایی نیست که با هزینههای گزاف ساخته شدهاند؛ درد این است که با تمام مشکلاتی که سدها بهوجود آوردهاند و ما دیگر با تمام وجود حسشان میکنیم، باز هم مدیران ما معلوم نیست برای چه به دنبال ساخت سدهای بیشتر میروند؟ سد یکی از مدلها برای ذخیره آب است اما معلوم نیست در کشور ما چرا فقط این روش برای ذخیره آب استفاده میشود؟ مگر میشود در کشوری این چنین پهناور که تنوع آب و هوایی بالایی دارد تنها یک روش ثابت برای ذخیره آب اعمال شود و درست باشد!؟ آن هم در شرایطی که حتی در یک منطقه ثابت هم تغییر اقلیم را به چشم میبینیم اما حاضر نیستیم روشهای ذخیره آب را بهروز کنیم. آیا لازم نیست مطالعهای در حوزه اثرات و نتایج حاصل از سد صورت بگیرد؟ شاید با این بررسیها دیگر هر سدی بهعنوان یک دستاورد مثبت برای مسئولان و نمایندگان مجلس تلقی نشود که هر روز بودجهای به سد جدیدی تخصیص داده و مناطق متعددی با آسیبهای بیشتر مثل گرد و غبار مواجه شوند. حالا با وجود تمام سدهای ساختهشده باید دنبال راهحلهای حسابشده رفت یا اصلاً بگذارید با اغماض بگویم راهحلهای مکمل! اگر مسئولان بخواهند با همین فرمان پیش بروند که بودجههای سنگینی برای ساخت سد و انتقال آب مشخص کنند اما به آبخیزداری توجه چندانی نشود مشکلاتی چون گرد و غبار هر روز بیشتر و بیشتر میشود. به گفته بیشتر کارشناسان انجام فعالیتهای آبخیزداری درست و سنجیده میتواند ما را از این وضعیت بحران آب (اگر بحرانی وجود داشته باشد و به وجودش نیاورده باشیم) عبور بدهد، جلوی فرسایش خاک را بگیرد و در نتیجه گرد و غبار کمتری مهمان چشم و حلق ما بشود. ما در مسئله آب به یک نگاه و مدیریتی کلان نیاز داریم. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/59179 |