کد خبر : 59963
تاریخ : 1401/6/20
گروه خبری : اندیشه

حُسن عاقبت یاران امــــام حسین (ع)

حجت‌الاسلام تاتلاری در مورد اهمیت واقعه عاشورا و زمینه‌سازی آن برای ظهور گفت: از خصوصیات مهم یاران امام حسین علیه السلام که می‌توان به آن اشاره کرد حسن عاقبت است. یکی از ضروری‌ترین نیازهای هر انسانی برای حضور در آخرت، مسئله حسن عاقبت و سرانجام نیک است.

وی ادامه داد: این که انسان در پایان زندگی و عمرش، سربلند و روسفید، با اعمالی شایسته و مورد رضایت خداوند، قدم در سفر آخرت بگذارد امر مهمی است. جنین در شکم مادر برای زندگی دنیا ساخته می‌شود و سعادت و کمال او در این است که تمام اعضا و جوارحش ساخته می‌شود و این صحت و سلامتی تا لحظه‌ای که شکم مادر را ترک می‌کند و به دنیا منتقل می‌شود، ادامه یابد.ما انسان‌ها نیز در شکم مادر، ‌ برای زندگی در این دنیا و آخرت ساخته و آماده می‌شویم و سعادتمان در این است که تمام ابعاد وجودی مان در دنیا به سلامت و شایستگی ساخته شود، و این سالم بودن تا لحظه‌ای که می‌میریم و به قیامت منتقل می‌شویم ادامه داشته باشد.

حجت‌الاسلام تاتلاری بیان کرد: معیار سلامت در هر دو ولادت حسن عاقبت است، اما با هم تفاوتی نیز دارند و آن اینکه اگر جنینی در شکم مادر دچار نقص شود، امکان اصلاح وجود ندارد؛ اما معایب و نواقصی که برای ما در زندگی دنیا بر اثر فساد عقیده و اخلاق، گفتار و رفتارمان، به وجود می‌آید قابل اصلاح و تغییر است و می‌توان با عاقبت بخیری به سرای آخرت قدم گذاشت.

وی افزود: کسانی که در کربلا به عنوان حماسه سازان عاشورا مطرح و معرفی شدند و با تمام وجود در راه خدا و امام زمانشان مجاهدت کردند از ابتدا افرادی پاک و عاری از خطا و گناه نبودند، حتی عده‌ای بر عقیده و باوری خلاف راه امام حسین علیه السلام قرار داشتند؛ اما زمانی که در مسیر روشن حق قرار گرفتند پایان کاری خوب و سرانجام خیر و نیکی پیدا کردند.

 ارزش هر چیز به پایان آن است

این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: قرآن کریم و ائمه اطهار علیهم السلام، دائماً به پیروان خود راجع به سرانجام کار و عاقبت بخیری تذکر می‌دهند و توصیه می‌کنند. چون عاقبت خوب و سرانجام نیک در تمامی امور به خصوص در پایان عمر بسیار مهم و ضروری است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند «لکُل امرٍ عاقبةٌ» برای هر کاری عاقبتی است. هر شروعی یک پایانی دارد، هر اوجی فرودی پیش رو دارد. هر آغازی، انتهایی دارد و هر بلندی، سرازیری را در پی دارد؛ اما مهم این است که این پایان، فرود، انتها و سرازیری چگونه باشد. حجت‌الاسلام تاتلاری تصریح کرد: خوب شروع کردن، هنر نیست، خوب به پایان رساندن مهم هست. یک راننده وقتی قصد دارد به سمت مشهد برود، اگر از قم و تهران به سلامت عبور کرد، می‌توانیم بگوییم به مقصد رسیده است؟ نه بلکه زمانی که به مشهد آن هم با صحت و سلامتی برسد می‌توان گفت رسیده است چون ممکن است تا یک کیلومتری شهر مقصد هم بیاید اما دچار مشکلی شود که نتواند به مقصد برسد.

وی ابراز کرد: در طول تاریخ افراد بی‌شماری بودند که خوب شروع کردند اما به نیکی و خیر تمام نکردند، خیلی‌ها یا علی گفتند اما تا پایان ایستادگی نکردند. بسیاری از مردم یا حسین گفتند و حتی برای یاری آن حضرت اشک ریختند اما زمان امتحان و عمل که شد، باز ایستادند.

 سوء عاقبت کوفیان

این کارشناس مسائل مذهبی اظهار کرد: وقتی مسلم بن عقیل به کوفه آمد. مردم به هر مناسبتی دور او جمع می‌شدند. مسلم نیز هر از گاهی نامه‌ سیدالشهداء که خطاب به کوفیان بود را می‌خواند «فلما اجتمع الیه منهم جماعه قرأ علیهم کتابه الحسین علیه السلام و هم یبکون» هر زمانی که عده ای از مردم جمع می‌شدند مسلم نامه ی امام را برایشان می‌خواند و آنان از شوق، اشک می‌ریختند. از این رو امام غریب و مظلوم در روز عاشورا فرمود «سللتم علینا سیفا لنا فی ایمانکم» شمشیرهایی در برابر من کشیده شده که روزی بنا بود مرا یاری دهند.

 مؤمن نگران عاقبت خویش

حجت‌الاسلام تاتلاری در ادامه یادآور شد: در اینجاست که اهمیت حسن عاقبت و فرجام نیک آشکار می‌شود، اینکه ممکن است فردی با سابقه‌ای درخشان در پایان، دچار سوء عاقبت شود و شخصی با کوله باری از گناه و خطا در انتهای کار به حسن عاقبت دست پیدا کند. رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند «لا یزال المؤمن خائفاً من سوء العاقبة» مؤمن پیوسته از بد فرجامی هراسان است.

وی ادامه داد: مؤمن پیوسته نگران است از اینکه به سعادتمندی نائل می‌شود و یا با شقاوت و بدبختی از این دنیا می‌رود. لذا هیچ انسانی به طور یقین نمی‌تواند بگوید، من به بهشت می‌روم و سعادتمند می‌شوم چون هر لحظه ممکن است با همه سابقه خوبی که دارد، دچار لغزش شود.

 نمونه‌ای از فرجام بد

این کارشناس مسائل دینی با اشاره به داستانی از زندگی امام علی(ع) گفت: کمیل بن زیاد می‌گوید: در یکی از شب‌های کوفه با امیرالمؤمنین علی علیه السلام مشغول قدم زدن و سرکشی به امور شهر بودیم. در یکی از کوچه‌ها، من صدای مناجات و شب زنده داری کسی را شنیدم که با حالی خوش این آیه قرآن را تلاوت می‌کرد «أمن هو قانت آناء اللیل» (6) (آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است.

حجت‌الاسلام تاتلاری ادامه داد: کمیل در همین هنگام به حضرت علی علیه السلام عرض کرد: آقا جان ببین مردم در سایه حکومت شما چه حال خوب و انس و الفتی زیبا با خدا دارند. امام سرش را پایین انداخت و فرمود: کمیل این مناجات و شب زنده داری تو را متعجب و شگفت زده نکند. مدتی گذشت و جنگ نهروان که خوارج در مقابل علی علیه السلام قرار گرفته بودند، پیش آمد. بعد از آن که جنگ پایان یافت، من با حضرت از میان کشته‌های خوارج عبور می‌کردیم. امیرالمؤمنین با نوک شمشیر به یکی از آنان اشاره کرد و فرمود: «أمن هو قانت آناء اللیل» کمیل این همان کسی است که آن شب قرآن می‌خواند و شب زنده داری می‌کرد اما امروز در مقابل امام زمانش قرار گرفته بود.

 هیچ گنهکاری ناامید نشود

وی افزود: از طرفی دیگر کسی نمی‌تواند از رستگاری خویش و رحمت الهی ناامید باشد و احوال و اعمال خود را غیرقابل تغییر و اصلاح بداند؛ بلکه ممکن است در آخرین لحظات عمر و در کمترین فرصت، خود را از آنچه که هست، به بالاترین درجات برساند. لذا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در وصیتی به امام حسین علیه السلام می‌فرماید «أی بنی لا تؤیس مذنباً فکم من عاکف علی ذنبه ختم له بخیر، و کم من مقبل علی عمله مفسد فی آخر عمره صائر الی النار» ای فرزندم، هیچ گناهکاری را ناامید و مأیوس مکن، چه بسا افرادی که گرد گناه بودند و عمرشان به خیر و خوبی پایان یافت و چه بسا کسانی که اهل خوبی و خیر بودند و در آخر عمر به فساد گرایش پیدا کردند و جهنمی شدند.

 عمرو بن قیس، ‌ آغازی نیک و سرانجامی بد

حجت‌الاسلام تاتلاری با اشاره به داستانی از واقعه عاشورا تاکید کرد: در یک منزل مانده به کربلا فردی بنام بنی مقاتل، عمرو بن قیس مشرقی به محضر سیدالشهداء علیه السلام مشرف و بعد از گفتگویی کوتاه، به یک شرط با امام بیعت کرد. عمرو بن قیس عرض کرد:‌یابن رسول‌الله من تا جایی از شما دفاع می‌کنم که دفاع من به حال شما مفید و در سرنوشت پیروزی شما مؤثر باشد و اگر زمانی احساس کردم که وجودم نفعی برای شما ندارد در مفارقت و جدایی از شما آزاد باشم.

وی ادامه داد: سیدالشهداء علیه السلام هم این شرط را پذیرفت. عمرو به همراه امام به کربلا آمد و حتی شب عاشورا که حضرت فرمود بیعتم را برداشتم و هرکه می‌خواهد، برود او مانند سایر یاران اباعبدالله علیه السلام باقی ماند و روز عاشورا نیز با تمام وجود به مقابله با لشکر کوفه می‌پرداخت و از امام دفاع می‌کرد تا جایی که امام حسین علیه السلام برایش دعا می‌کرد «لا تشل الا یقطع الله یدک، جزاک الله» دستت درد نکند! خدا از خاندان پیامبر جزای خیرت دهد.

این کارشناس مسائل مذهبی بیان کرد: عصر عاشورا شد و اکثر یاران باوفای سیدالشهداء علیه السلام به شهادت رسیده بودند و عده‌ای اندک باقی مانده بودند که صدای مظلومیت اباعبدالله الحسین علیه السلام بلند شد: «هل من ناصر ینصرنی؟» آیا یاری کننده‌ای هست که مرا یاری کند؟ عمرو متوجه شد که دیگر واقعه عاشورا رو به پایان است و سیدالشهداء علیه السلام در آستانه شهادت قرار دارد، خدمت امام آمد و عرض کرد: آقا اجازه می‌دهید که من بروم؟ حضرت نگاهی کرد و فرمود: بروی! به کجا؟ عرض کرد: یابن رسول الله در خاطرتان هست من به شما بیعت کردم تا جایی که وجودم نفعی داشته باشد همراه شما باشم؟ حضرت فرمود: درست می‌گویی.

عمرو بن قیس گفت: درک من از این استغاثه و این اندکی یار و یاور این است که لحظاتی دیگر جنگ به اتمام می‌رسد و من چه باشم و چه نباشم اینان شما را به شهادت می‌رسانند، پس اگر اجازه فرمایید، ‌ من از کربلا می‌روم. حضرت فرمود چگونه می‌خواهی بروی؟ مرکبی داری؟ عرض کرد: اسبی را در خیمه پنهان کردم و با آن می‌روم. امام حسین علیه السلام فرمود: آزادی برو. عمرو بن قیس در آخرین لحظات عاشورا سوار بر اسب شد و عزیز فاطمه علیها السلام را تنها گذارد. در تمامی اوقات یار امام است، اما آخرین لحظه‌ای که باید این حمایت و یاری را با خون و شهادت خویش به اثبات برساند و سعادتمند دنیا و آخرت شود را از دست می‌دهد و به جای حسن عاقبت، به سوء عاقبت دست پیدا می‌کند.

 عاقبت به خیری درخواست انبیاء و اولیاء

حجت‌الاسلام تاتلاری افزود: یکی از نگرانی‌های انبیاء و اولیاء الهی در طول عمرشان، پایانی نیک و سرانجامی خیر بوده است. یوسف صدیق وقتی دست به دعا برمی‌دارد، این چنین با خدای خود مناجات می‌کند «انتَ ولیّی فی الدنیا و الاخرة توفّنی مُسلماً و الحقنی بالصالحین» بارالها تو ولی و سرپرست من، در دنیا و آخرت هستی، از تو می‌خواهم روحم را در حالی قبض کنی و مرا بمیرانی که بنده مطیع و فرمانبردار تو باشم و به گروه صلحا و پاکان ملحقم فرما.

وی ادامه داد: ابراهیم خلیل در دعای خود حسن عاقبت را طلب می‌کند «الحقنی بالصالحین» بارالها مرا به بندگان صالح ملحق فرما و یا امام اول ما شیعیان زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از شهادتش در ماه مبارک رمضان خبر می‌دهد، حضرت علی علیه السلام فقط یک سؤال می‌پرسد «أفی سلامه من دینی؟» یا رسول الله سحر نوزدهم رمضان وقتی به شهادت می‌رسم، آیا دینم را سالم تحویل می‌دهم؟ عاقبت بخیر می‌روم؟، امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدای خویش این گونه درخواست می‌کند «اللهم اختم بعفوک اجلی» خدایا عمرم را با عفو و گذشت خویش به پایان برسان و حسن عاقبت کرامت کن.

این کارشناس مسائل دینی ابراز کرد: یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام به این سعادت ابدی یعنی عاقبت به خیری نائل شدند. اگرچه برخی از آنان دارای سابقه ی خوبی نبودند ولی به یاری خداوند و همت خویش سرانجام کار خود در این دنیا را به خیر و نیکی به پایان رساندند و این حسن عاقبت را سیدالشهداء علیه السلام با به دامن گرفتن سرشان و خواندن «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» و مژده دادن بهشت که «أنت إمامی فی الجنة» تو زودتر از من به بهشت می‌روی، ‌ به تأیید و امضاء‌ رسانید.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/59963