کد خبر : 60461
تاریخ : 1401/6/31
گروه خبری : اندیشه

راه‌های انس کودکان با امام زمان (عج)

حجت الاسلام ابراهیم عبداللهی در پاسخ به این سوال که «سازوکار آشنایی و انس کودکان با امام زمان(عج) چیست؟»، اظهار کرد: منابع اسلامی، مملوّ از آموزه‌های تعالی‌بخش مهدویت است که قابلیت انتقال به تمامی سنین حتی دوره کودکی را دارد، اتصال قلب و دل کودک به حضرت مهدی (عج) می‌تواند او را از بداخلاقی و ناهنجاری رفتاری دور کند.
کارشناس مهدوی با بیان اینکه علاوه بر آموزش و انتقال آموزه مهدویت باید به فکر نهادینه‌سازی، درونی‌شدن و تبدیل به باور و ایمان شدن این آموزه‌ها در کودکان باشیم تا اثر تربیتی ماندگار داشته باشد، تصریح کرد: با توجه به ویژگی‌های خاص شخصیّتی کودکان، شایسته است که آموزه‌های مهدوی به‌لحاظ قرار گرفتن در سامانه‌ انتقال به کودک به‌گونه‌ای روشمند دسته‌بندی و گزینش شوند. عبداللهی ادامه داد: برای نهادینه‌سازی آموزه‌های مهدوی در هر شخص، باید از بهترین سن تأثیرپذیری یعنی دوره کودکی آغاز و پس از آموزش و انتقال صحیح آنها، سه مرحله باورسازی، درونی سازی و ملکه سازی طی شود که در مرحله باورسازی باید روش‌هایی اتخاذ شود تا آموزه‌ها در کودک به صورت باوری محکم و استوار درآید و اعتقادی محکم و راسخ نسبت به آن‌ها پیدا کند.
وی اضافه کرد: در مرحله درونی‌سازی، لازم است ذهن و عاطفه کودک چنان نسبت به باورهای مهدوی تحریک شود تا از درون ملتزم به انجام اعمالی متناسب با آن‌ها بوده و هیچ احتیاجی به ناظر بیرونی نداشته باشد و نوعی خودکنترلی حاصل از درک حضور امام مهدی(عج) در او به وجود آید. عبداللهی در ادامه بیان کرد: در مرحله ملکه‌سازی نیز باید از طریق کثرت تکرار حالات و رفتارهای منتظرانه توسط کودک، صفات نیکوی مهدوی در روح و جان وی نفوذ کرده و پس از پایداری و راسخ‌شدن به صورت ملکه در ‌آید، از آثار چنین حالتی آن است که انجام رفتارهای مهدوی متناسب با آن ملکه، برای کودک آسان و بی‌تکلّف می‌شود، همچنین، به صورت خودکار و بدون درنگ در جای مناسب از او صادر می‌ شود، گویی که جزیی از شخصیّت او شده است.
وی تصریح کرد: برای نهادینه شدن آموزه‌های مهدوی در متن و عمق جوامع کوچک کودکانه مثل مهد کودک، پیش‌دبستانی و مدرسه، می‌توان یک برنامه بلندمدّت سازمان‌یافته و نظام‌مند تنظیم کرد که حاوی اصول، شرایط و راه‌کارهای اجرایی باشد.
این کارشناس مهدوی ادامه داد: به طور مثال یکی از آن اصول نمایان کردنِ آثار و کارکردهای باور به آموزه مهدویت برای کودکان است مانند تشویق علنی. علاوه بر آن، باید باورهای مهدوی، التزام و وفاداری دائمی نسبت به آن‌ها، توجه به شاهد و ناظری همچون امام مهدی(عج)، استمرار و تکرار رفتارهای مهدوی در بین کودکان به صورت ارزش درآید زیرا نهادینه شدن آموزه‌های مهدوی، ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش به آن‌ها دارد.
عبداللهی در ادامه بیان کرد: بر این اساس، زمانی در مدرسه، فرهنگ معارف مهدوی نهادینه می‌شود که به عنوان یک ارزش تلقی شود، در بحث نهادینه سازی، باید تمام عوامل و نهادهای تأثیرگذار مانند خانواده، نظام آموزش و پرورش، مدرسه، محیط زندگی، رسانه و مکان مذهبی بررسی و میزان تأثیرگذاری هر یک مشخص و راه کار مناسب طراحی شود.
وی با اشاره به ضرورت گونه‌شناسی و گزینش آموزه مهدوی برای کودکان، گفت: برای انتقال آموزه‌های مهدوی به کودکان و نهادینه‌سازی آن‌ها، افزون بر اتخاذ روش‌های جذاب، باید به نوع محتوا و معیارهای انتخاب آن جهت قرارگرفتن در سامانه انتقال و آموزش به کودک نیز توجه کرد، بازشناسی این معیارها که از اصول تربیتی و آموزشی ویژه دوره کودکی استخراج می‌شود، ما را به بهره‌بری گزینشی از معارف مهدوی رهنمون می‌سازد، زیرا همه آن آموزه‌ها برای ارائه به کودک مناسب نبوده و قابلیّت قرارگرفتن در لیست انتقال به وی را ندارند.
عبداللهی با اشاره به معیارهای گزینش گفت: با در نظرگرفتن نکات یادشده پیرامون ویژگی‌های دوره کودکی به‌لحاظ شناختی، عاطفی و رفتاری و همچنین اصول تربیتی و آموزشی ویژه آن دوران، می‌توان به سه شاخص و معیار قابل فهم بودن، سودمندی و قالیت الگوبرداری جهت انتخاب آموزه‌های مهدوی متناسب با این دوره سنی دست‌یافت.
وی در تشریح معیار سودمندی تصریح کرد: بعضا در کتب مهدویت مطالبی وجود دارد که در معرفت‌دهی و سوق‌دادن گرایش کودک به مهدویت و سیر تربیتی او تأثیر قابل توجّهی ندارد، بیان آنها، ذهن کودک را درگیر کرده و جز تضییع وقت ثمری برای او ندارد، نظیر بیان اختلاف اقوال در برخی مسائل مانند ملیت مادر امام زمان(عج)، تعداد علائم حتمی و غیر حتمی، و همچنین طرح شبهات، خرافات و ردّ آنها، البته می‌توان زیرکانه و به‌صورت روش‌مند، وجوه صحیح آن‌ها یا موارد مشهور بین علما را در قالب‌های کودکانه مطرح کرد.
عبداللهی اضافه کرد: پذیرش یک انسان به عنوان الگو و تقلید از او، از جمله ارکان شکل گیری شخصیت کودک است که سریع ترین، آسان ترین و بیشترین تأثیرگذاری را در وی دارد، کودک علاقمند است در برابر هر نوع آموزه‌ای به‌ویژه آموزه‌های متضمن رفتار، الگوبرداری کند، به طور مثال زمانی که در توصیف امام زمان(عج) از کمک‌کردن به دیگران سخن به میان می‌آید، کودک به خاطر تجلیل دیگران از این صفت و تشویق به انجام آن و همچنین علاقه‌ای که به آن حضرت(عج) دارد، سعی می‌کند این صفت نیکو را طبق همان تصوری که پیدا کرده نسبت به کودکان دیگر انجام دهد.
کارشناس مرکز تخصصی مهدویت ابراز کرد: برخی از آموزه‌های مهدوی، برای کودک قابلیت الگوبرداری ندارند، مانند اوصاف ماوراءالطبیعه مختص به امام(عج) از قبیل قدرت مافوق بشر و کرامات، کودک به خاطر قوه تخیل بالا و علاقه‌ شدید به داستان‌های عجیب و غریب، سریع تر و بهتر از بزرگ تر‌ها می‌تواند به تصوری از آن دست یافته و راحت قبول نماید امّا اگر تمام فضای ذهن او لبریز از این اوصاف ماورائی امام(عج) شود، تصور یک شخصیت خیالی در ذهنش نقش می‌بندد و حتی ایشان را در حد یک شخصیت منجی و قهرمان خیالی در انیمیشن‌ها و داستان‌ها تنزل می‌دهد، در نتیجه ویژگی‌های آن را به امام(عج) نسبت می‌دهد و حتی در مواردی خصوصیات منجی موعود حقیقی یعنی امام(عج) را به آن قهرمان‌ها تطبیق می‌دهد، این تصور، نسبت‌دهی و تطبیقی افزون بر آسیب‌های معرفتی، سبب شکل‌گیری اعتقاد به عدم امکان الگو پذیری از امام(عج) خواهد شد.
وی در پایان با بیان اینکه تربیت نسل منتظر جهت زمینه سازی ظهور، امری لازم و ضروری است، خاطرنشان کرد: در این راستا، باید برای آموزش، انتقال و نهادینه سازی آموزه‌های مهدوی در کودکان برنامه ریزی منسجم و مستمر طراحی کرد تا هم در جنبه نهادینه سازی فردی که شامل باورسازی، درونی‌سازی و ملکه‌سازی است موفق شویم و هم در جنبه اجتماعی آن توفیق کسب کنیم.

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/60461