حجت الاسلام سیدعباس خادمیان در پاسخ به این سوال که آیا «دجال» صرفاً یک شخص است یا میتواند یک جریان هم باشد، اظهار کرد: رخداد عظیمی به نام ظهور و شخصیتی که بنا است پایان تاریخ بشر را تغییر دهد، مقابل ظالمان بایستد و زمینه حکومت صالحان را فراهم کند طبیعتاً با دو جریان عمده روبرو است: دوستداران و عاشقان حکومت صالحان که در پی تحقق آنند و دیگری دشمنان که درصدد ممانعت و مانع تراشی برای آن هستند. کارشناس مهدوی تصریح کرد: از این رو، حکمت الهی اقتضاء میکند برای این رخداد علائمی باشد و در مشتاقان آمادگی لازم را ایجاد کند، از این نظر، در مسئله ظهور با علائم ظهور مواجه میشویم. این علائم در نگاه علما خصوصا علمای شیعه دو دسته اند: حتمی و غیرحتمی؛ علائم حتمی محدود و عبارتند از: خروج سفیانی، خروج یمانی، قتل نفس زکیه، خسف بیداء و صیحه آسمانی؛ که از روایات استخراج شده اند. حجت الاسلام خادمیان در ادامه گفت: اما درباره علائم غیرحتمی که ممکن است در آنها بدا ایجاد شود باید گفت طبیعتاً برای شناسایی سرنوشت حتمی بشر و پایان تاریخ، کمک کننده اند. ازجمله این علائم غیرحتمی «دجال» است که مسائل مختلف درباره آن مطرح میشود مثل اینکه آیا دجال شخص است یا سمبل و نمادی از یک جریان. وی بیان کرد: واژه «دجله» به معنای پوشاندن و چیزی است که پوشانده میشود تا فریب داده شود و برای آن معانی (التباس، مخلوط کردن و مشتبه کردن) ذکر شده است. با توجه به آنکه این واژه حتی در ادیان پیش از اسلام و کتب آنها مثل انجیل به کار برده شده، مشخص میشود که دجال، مفهومی قابل فهم برای دوستان و دشمنان است. حجت الاسلام خادمیان تاکید کرد: با توجه به معنای این کلمه و نیز برخی روایات درباره این موضوع، میتوان برداشت سمبل را به عنوان برداشت قابل اعتنا لحاظ کرد؛ برای مثال در روایاتی آمده که دجال سوار بر مرکبی است که بین دو گوش آن حداقل سه کیلیومتر فاصله است یا روایت شده دجال کوهی از نار است. وی ابراز کرد: از مجموعه روایات میتوان برداشت کرد چنان که سیدمحمدصدر به این موضوع پرداخته و تشریح کرده است، دجال به عنوان سمبل و جریان فکری و ایدئولوژیک و حتی تمدنی مطرح است و این مسئله جریان انحرافی از لوازم تمدنی امروز هم میتواند باشد. کارشناس مهدوی تصریح کرد: با توجه به این نکات میتوان برداشت کرد دجال میتواند هر امر و مسئله ای که باعث فریب و انحراف و ایجاد شبهه و تحریف واقعیت شود و حقی را بپوشاند، باشد. برای مثال امروز که رسانههای غربی اذهان عمومی مردم جهان را منحرف میکنند و یا پیشرفتهای کاریکاتوری و نامتوازن که آرامش را از بشر سلب و او را دچار گمراهی کرده است، میتواند سمبل و جلوه ای از دجال باشد. وی تاکید کرد: لذا تمدن کنونی جهان هم که با جلوههای فریبنده اش بشر را از حقیقت دین و مهدویت و نجات آسمانی دور کرده، میتواند دجالی بزرگ باشد. به عبارت بهتر، هر آنچه سبب انحراف شود اعم از ظواهر و جلوههای دنیای مدرن و دنیاگرایی و مظاهر دنیاپرستی و نیز هر آنچه مانع شناخت واقعیت و حقیقت معنوی که عامل هدایت است، شود میتواند به نوعی دجال باشد، چراکه مانع دیدن ستارههای معرفت دیده شود. حجت الاسلام خادمیان در ادامه اظهار کرد: بنابر آنچه بیان شد بنابر روایات برای دجال دو برداشت قابل حصول است: روایات اهل سنت عموما بر شخص تاکید دارد و روایات شیعه عموما بر موضوعی که باعث فریب و فریبندگی است مثل جریانهای انحرافی که برای آن میتوان نمادهای مختلف را یافت. وی در پایان خاطرنشان کرد: به نظر میرسد سمبل و نماد، فهم بهتری از دجال بنابر روایات است چراکه در علائمِ حتمی از «سفیانی» که شخص است، سخن به میان آمده است.
|