کد خبر : 61385 تاریخ : 1401/7/25 گروه خبری : خانواده |
|
با نوجوان سلبریتیزدهمان چه کنیم؟ |
|
هرچه جنجالیتر و معروفتر بهتر؛ این قانون نانوشته این روزهای جامعه و البته فضای مجازی برای سلبریتی شدن و افرادی است که بدون هیچ دستاوردی، نامشان بر سر زبانها افتاده است. افرادی که شاید نهایت هنرشان، ظاهر سرتا پا گرانقیمت و مارکدارشان باشد که میتواند دل هر نوجوانی را بلرزاند و رؤیای شبیه به آنها شدن را در سرش بپروراند. اما چه میشود که نوجوانها و جوانهایمان تا به این اندازه غرق در سبک زندگی اصطلاحاً سلبریتیها و اینفلوئنسرهایی با زندگی پوشالی میشوند؟ شاید چون قهرمان بهتری به آنها معرفی نکردهایم. **آقای دکتر در چند سال گذشته به خودمان که آمدیم نوجوانها و جوانهایمان را غرق در رویای زندگی مشابه با سلبریتیها دیدیم. آنها عکس سلبریتیها را بر در و دیوار اتاقشان زدهاند و از مخاطبان پرو پاقرص صفحهشان در شبکههای اجتماعی هستند؛ چه شد که به اینجا رسیدیم. این موضوع عجیبی نیست و اتفاقی است که در همه دنیا رخ میدهد؛ اما موضوع مهم این است که این سلبریتیها چه کسانی هستند که حالا تبدیل به الگوی فرزندان ما شدهاند. در واقع واژه سلبریتی به معنای ستاره یا کسی که در یک رشته خاص مانند ورزش، موسیقی، بازیگری، طراحی و... شاخص است و عدهای به او علاقهمند هستند و دوستش دارند. البته که در تعریف سلبریتی امروز، بهتر است به دو واژه دیگر یعنی قهرمان و اینفلوئنسرها هم اشاره کنیم؛ اینفلوئنسرهایی که میتوانند تأثیرگذار و الهامبخش باشند. این دسته از نوظهورترین نوع سلبریتیها هستند؟ دقیقاً همینطور است؛ چراکه این افراد در ایران 10 سال پیش وجود نداشتند اما امروز زمزمه کلام بسیاری از نوجوانها شدهاند. بسیاری از والدین از این که نوجوانانشان سلبریتیهایی با سبک زندگی نامناسب را دنبال میکنند و مدام بهدنبال محتوای جدید از آنها در اینترنت هستند شکایت دارند. چرا فردی که تا به این اندازه ناهنجار است ناگهان افسار زندگی نوجوان یک خانواده را بهدست میگیرد و آرزو میکند کاش بتواند حتی یک روز شبیه او زندگی کند؟ بدیهی است که جامعهای که قهرمانهایش را برای نسل جوان بهخوبی معرفی نکند، سلبریتیها قهرمانش میشوند. آنوقت چه اتفاقی میافتد؟ جوانی چوپان در روستا عاشق بازیگری کرهای میشود و حتی خودش را به خاطر علاقه بیش از حد به این خانم، میکشد! این نشان میدهد که این جامعه، قهرمانهایش را به مردمش بهخوبی نشان نداده است. یعنی شما راه در امان ماندن نوجوانها از سلبریتیزدگی را معرفی قهرمان ملی میدانید؟ بدون شک همین است. جوان و نوجوان، به الگو نیاز دارد؛ به اینکه کسی را به خاطر نوع حرفهاش دوست بدارد و الگویش باشد. در چنین شرایطی، چرا ما سردار سلیمانی، علی دایی و دیگر قهرمانهای ملی خودمان را برایش پررنگ نکنیم؟ طبیعتاً اگر نتوانیم ارزش کار قهرمانهای واقعی را به او نشان بدهیم، او هم به سراغ سلبریتیهایی میرود که این روزها در شبکههای اجتماعی فعال هستند و بدون داشتن کوچکترین هنری و صرفاً بهدلیل داشتن دنبالکننده بالا و کسب درآمد زیاد، نقش قهرمان را برای نسل جوان ایفا میکنند. اینطور که معلوم است، نوجوانهای جامعه ما، قهرمان بودن را با معروف و شناخته شده بودن اشتباه گرفتهاند؛ در صورتی که هرکسی میتواند با رفتارهای نامعقول معروف شود اما قهرمان نه! در حالی که اگر قهرمانهای واقعی را بهعنوان الگوی جذاب به نسل نوجوان معرفی کنیم، نیاز به سلبریتی در جامعه روز به روز کمتر میشود. اما یکی دیگر از دغدغههای مهم این روزها این است که خود این نوجوانها دلشان میخواهد سلبریتی شوند. شروع به بلاگری در شبکههای اجتماعی میکنند. سعی میکنند تولید محتوا داشته باشند اما چون راهنمای درستی ندارند و از همین افراد الگوبرداری میکنند شاهد پخش محتواهای نامناسب از آنها در فضای مجازی هستیم تا جایی که برخی از خانوادههای آنها از این محتواها ابراز شرمساری میکنند و حتی باعث قطع رابطه آنها با اطرافیانشان میشود چراکه دیگران این انگ را به آنها میزنند که شما نوجوانتان را رها و در تربیت او کوتاهی کردهاید. چیزی که در سلبریتیها برای نوجوانها خیلی جذاب است، برتریشان است؛ برتریهایی که به واسطه دیده شدن بدست آوردهاند. در این در حالی است که ماهیت تکاملی انسان قائل به برابری است. اما زمانی که با نابرابری روبرو میشویم، نیاز به برتریجویی در وجود انسان شکل میگیرد. در واقع آن دسته از نوجوانهایی که تمایل به سلبریتی شدن دارند و از سلبریتیهای امروز فضای مجازی تقلید میکنند، این نابرابری را در خانواده و جامعه احساس کردهاند و سبک زندگی خودش را بر اساس برتریجویی پیش میبرد. همه این رفتارها برای بیشتر دیده شدن است که از ویژگیهای دوره نوجوانی است اما این احساس نیز باید در مسیر درست خود قرار بگیرد. گاهی همین تولید محتواها برای آینده نوجوان یک خانواده میتواند پیامدهای بسیار منفی داشته باشد. آقای دکتر بهنظر شما علاقه به سلبریتیها و حتی سلبریتی شدن میتواند با نوع تربیت خانوادگی نوجوانها ارتباط داشته باشد؟ البته که همینطور است؛ نوجوانهایی که از نظر احساسی در خانواده غنی نباشند، تمایل به شهرت و دیده شدن پیدا میکنند. آنوقت است که پیش خودش میگوید چرا من یک سلبریتی نباشم؟ چرا فالوور بالا نداشته باشم؟ چرا خالکوبی نکنم؟ چرا ریش بلند نگذارم؟ و او هم سعی میکند با رفتار، حرکات و جملاتی عجیب و جلبتوجهکننده خودش را بر سر زبانها بیندازد؛ مثل همه کسانی که تا به امروز دیده است و الگویش بودهاند. چطور میتوانیم این احساس نیاز به دیده شدنهای پوشالی و سطحی، بدون هیچ دستاوردی را از او بگیریم؟ بهتر است مفهوم لذتبخشی و شادکامی را در دنیای صنعتی امروز بررسی کنیم؛ ما چه وقتی خوشحالیم و از زندگیمان لذت میبریم؟ در سبک زندگیهایی که اغلب خانوادهها در پیش گرفتهاند، این شادکامی زمانی احساس میشود که ما چیزی داشته باشیم که دیگری نداشته باشد. من برندی از لباس را بپوشم که دیگری نتواند بپوشد. این اتفاق من را متمایز میکند و آنوقت است که من از زندگیام لذت میبرم. حالا چنین سبک زندگیهایی را چه کسانی دارند؟ سلبریتیهای امروزی که میتوانند از افراد عادی جامعه متمایز باشند. شخصاً فکر میکنم که اگر در خانواده، ارزش و معنای تواضع، بخشندگی، چشم و دل سیری، قناعت و دیگر مفاهیمی اینچنینی را برای کودک و نوجوانمان بهخوبی تعریف کنیم و از آن مهمتر، آن را به صورت عملی در زندگیمان اجرا کنیم، او هم میل کمتری به این تمایز و برتری و سبک زندگی سلبریتیها و نهایتاً سلبریتی شدن خواهد داشت. اما انگار خود خانوادهها هم درگیر برخی از این سلبریتیها شدهاند! چنین خانوادهای چطور میتواند به فرزند نوجوانش کمک کند؟ بله همینطور است؛ چرا که رویکردهای نوین خوشبختی در جامعه سرمایهداری امروز به ما میگوید که هرچه مصرف و رفاه، بیشتر باشد، فرد خوشبختتر است. طبیعتا چنین جامعهای نیاز به سلبریتی دارد و خودمان با دستان خودمان، افرادی را بزرگ میکنیم که به ما افکار و سبک زندگی ما ضربه میزنند! واقعیت این است که سلبریتیهای امروز جامعه ما، دانش کافی ندارند و پیامهای اشتباه به مخاطبانشان میدهند. اما مخاطبانشان چه کسانی هستند؟ اکثراً نوجوانهایی هستند که در حساسترین دوره از زندگیشان به سر میبرند و کوچکترین اطلاعات غلطی، میتواند آنها را به گمراهی برساند. به نظر میرسد که ما تا به امروز نتوانستهایم آموزش درستی به نوجوانهایمان برای مقابله جدی با چنین پدیدههایی بدهیم. یعنی آنها آنقدر اعتماد بهنفس و عزت نفس ندارند که دلشان برای داشتههای سلبریتیها نلرزد و تسلیم نشوند. متأسفانه باید بگویم که در برخی مواقع، نوع تربیت ما به سمتی میرود که انگار خودمان هم بدمان نمیآید که فرزندمان معروف شود و خب چه فضایی بهتر از فضای مجازی که عرصه بدست آوردن چنین موقعیتهایی است. اما هنوز هم دیر نیست و بهتر است که با اغنا کردن آنها در خانواده و معرفی قهرمانهای ارزشمند، مسیر بهتری از معروف شدن بدون هیچ دانش و اندوختهای، پیش پایشان بگذاریم. نرگس خانعلیزاده |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/61385 |