کد خبر : 62192 تاریخ : 1401/8/14 گروه خبری : جامعه |
|
کارکرد شبکههای مجازی در حوادث اخیر؛ چقـدر اعتمـاد جذب کردهایم که مــــــردم دنبــــــــال فیک نیوزها نروند؟ |
|
محمدعلی ابطحی در خصوص فضای مجازی به عنوان محل تبادل اخبار و تأثیر آن در اغتشاشات اخیر گفت: در پاسخ به این سوال اگر بخواهیم از اعتراضات فعلی شروع کنیم از پله چهارم و پنجم شروع کردیم در حالی که اعتراضات فعلی یک پیشینه دارد و به یکباره رخ نداده است اما اگر بخواهیم به کمی قبل تر برگردیم من فکر میکنم در دورهای مرجعیت رسانهای از بیرون به درون فضای مجازی رفت یعنی ما و شما و فرزندانمان یک گوشی موبایل در دست گرفتیم و سال هاست به جای خانواده، مسجد، مدرسه و اجتماع همه اطلاعات را از آن میگیرند. وی افزود: به این ترتیب یک نسل پسا مجازی به وجود آمد که یک خصوصیات غیر قابل تغییر داشت یعنی با گوشی موبایل با همه چیز و همه جا ارتباط داشت و برای فرزندان ما یک طعم ویژه ای ایجاد کرد که برای تمام دنیا مشترک بود و بدون اینکه ما متوجه شویم برای خودشان یک فضای متفاوت ایجاد کرد و یک ذائقه مشترک جهانی درست شد؛ این نسل یک نسل سیاسی نیست و به دنبال گرفتن پست و مقام سیاسی نیست یعنی با سبک زندگی شأن مناسبتی ندارد و علاقه مند نیستند که به سیستم دولتی ورود کنند ولی یک چیز مهم میخواهند و آن زندگی کردن است. ابطحی گفت: متأسفانه در طول این سالها وقتی که بحث خودی و غیر خودی مطرح شد ظرف خودی پر از تبلیغات شد و ناخودیها نادیده گرفته شدند در حالی که این ناخودیها در حال تشکیل یک نسل جدید بودند و جامعه مختص به خود را داشتند و ارتباطی متأسفانه وجود نداشت، این نسل فیلم و موسیقی و مذهب خاص خود را دارند حتی میخواهند جنسیت خودشان را تعیین کنند و زمانی که این هویت غیر خودی تلقی شود از ما دور شوند نمیتوانیم زبان آنها را متوجه شویم. این کارشناس و فعال رسانهای افزود: این تقابلها مدام بیشتر میشود و نسل غیر خودی تشکل ایجاد میکند و از حاکمیت دور میشود و روز به روز قدرتمند تر میشوند و زمانی که اتفاقی مانند فوت مرحومه مهسا امینی رخ میدهد در حالی که اتفاقی است که حداقل نیمی از جامعه که بانوان باشند با آن درگیر هستند به چنین جایی کشیده میشود و شدت میگیرد در حالی که مسائل سیاسی نیست. وی افزود: مشکل اعتراضات اخیر این است که ما به نسلی توجه نکردیم و سامان گرفته است که همه چیز خود را از بیرون گرفته است و برای ما غیر خودی بوده است و ما در تلاش بودیم برای رشد خودیها و آن مجموعه که برای ما غیر خودی بودند در حالی که ممکن است مشترکات بسیار زیادی با ما داشته باشند به یکباره زمانی که بحرانی رخ میدهد تحقیر فشرده شده این همه سال را به بیرون میریزند. وی با اشاره به نقش فضای مجازی در اغتشاشات اخیر گفت: عوامل دیگری در کنار فضای مجازی در اغتشاشات اخیر مؤثر بود از جمله تحقیر و بی توجهی به این نسل و خواستههایشان، عدم شناخت این نسل سبب بروز این اعتراضات شد. نخبگان در کانون دوقطبی شدن جامعه هستند یاسر جلالی نیز در ادامه این نشست گفت: آنچه که ما به عنوان فضای مجازی نام میبریم شاید توصیف خوبی نباشد و فکر میکنم فضای سایبر درست تر باشد چراکه در امتداد فضای حقیقی است چراکه در یک مرحله رشد و تکوین هستیم. به نظرم ما باید دو فضا، زیست و حکمرانی ببینیم و یا یک امتداد ببینیم و بتوانیم آن را توصیف کنیم. وی افزود: فکر میکنم آن چیزی که به آن سایبر میگوئیم سبب تغییر در یک سری از مفاهیم از جمله مرز، ملیت، امنیت، رسانه شده است؛ زمانی که مفاهیم پایه تغییر میکند باز هم ارجاع به مفاهیم قبلی ما را دچار خطاهای جبران ناپذیر میکند و یا در ارزیابی مسیر درست را نشان نمیدهد به نظرم در فضای سایبر در این شکل جدید و نوین که براساس مبانی جدید شکل گرفته است یک دستگاه متفاوت از دستگاه قبلی میخواهد. این پژوهشگر رسانه گفت: فکر میکنم همه سطوح جامعه بعد از سایبر دچار تغییر میشود البته ممکن است بخشی از جامعه بیشتر و بخش دیگر آن کمتر اما این اثر گذاشتن قابل تفکیک نیست شاید کمترین گروه که اثربخشی کمتری داشتند افرادی بودند که گوشی هوشمند نداشتند و طبیعتاً گروههای فعال جامعه در نسبت گرفتن با مرز تحولات اثر میگیرند. جلالی افزود: حکمرانها چه کسی که حکمران است و یا میخواهد باشد و یا قائل به حکمرانی سخت و یا نرم است هم نسبت به این موضوع اثر گرفتند و علاوه بر گروه اجتماعی حکمرانها را هم در این دسته میتوان جا داد و با قائله ای که مفهوم مرز عوض شده است صرفاً به واسطه مرزهای فیزیکی نمیتوان حکمرانها را توصیف کرد. طبیعتاً هر حکمرانی میخواهد نسبت بگیرد و طبعاً این فضا را فرصت میبیند. وی گفت: برآورد من این است که در حال حاضر صحنه، به صحنه خودی و غیرخودی تبدیل شده است و برداشت من از آن چیزی که به آن میگوئیم دشمن اراده و ارزیابی کرده که میتواند با یک حکمرانی مقابله کند و حکمرانی خود را توسعه دهد برای این کار هم با فرض اینکه شرایط به نقطه تمام شدن برسد به سمت قطبی شدن جدی پیش برد یعنی اگر قبلاً دو قطبی وجود داشت و یک تعدادی از عنصر فردی و اجتماعی میتوانستند بین این قطبها زیست کنند ارادهای شکل گرفته است که این مسئله تمام شود و این انتخاب صفر و یکی شود. این پژوهشگر رسانه افزود: این صحنه قطبی شدن سبب شده است تعدادی از افراد موضع بگیرند یا علیه جمهوری اسلامی باید موضع داشته باشد و یا در شئون جمهوری اسلامی است، متأسفانه توجه این قطبیت هم نخبگان است و عناصر مؤثر نخبگان در کانون این مسئله هستند و فکر میکنم آن چیزی که به آن تنوع آرا میگوئیم حتی گرایشهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به شدت مورد تهدید قرار گرفته است. جلالی گفت: سایبر و فضای مجازی در تلاش برای قطبی کردن این فضا تلاش کرده است چرا چون به نظرم در حال حاضر اولویت چیزی به نام میدان نیست و تمرکز بر تصویر است و آن تصویر میدان را سایبر میتواند توسعه دهد و زمانی که بعضی از حکمرانها امکان مداخله دارند باید کمک کنند در این فضا و دوست دارم نخبگان را از این فضای دوگانه دور کرد. چقدر اعتماد جذب کردیم که مردم به دنبال فیک نیوزها نروند؟ ابطحی در این باره گفت: در مدیریتها یک فضایی در اختیار مدیر برای تصمیم گیری وجود دارد که براساس آمار است که این فضای آماری با جامعه همخوانی ندارد در حالی که فضای آماری نظر به مطلوب بودن داده است اما در جامعه موارد دیگری وجود دارد که تأثیرگذار است و آنها هستند که افکار عمومی را میسازند نه اطلاعات آماری، زمانی که مرکز اعتماد را از مرجعیت رسانهای بیرون کردی چه تضمینی بر عدم پذیرش فیک نیوز توسط جامعه دارید؟ وی افزود: برای مثال در حادثه تروریستی شاهچراغ تأسف بار ترین بخش این بود که میگفتند کار خودشان است؛ چون بی اعتمادی سال هاست که شکل گرفته است. بیاعتمادی بحث امروز و دیروز نیست و سال هاست شکل گرفته است. اگر رسانهای مثل رادیو و تلویزیون فقط به قصد خیر بخواهد کار کند و کاری به اینکه چه چیزی دیده یا شنیده میشود نداشته باشد از مصادیق بارز اختلاس است به دلیل اینکه زمانی که شما رسانهای در اختیار داری برای شنیده شدن و اعتماد آفرینی نیست. ابطحی گفت: افراط در اهمیت دادن به نسل خودی و عدم داشتن مرز در رسانهها بسیار تأثیر گذار بوده است متأسفانه در این سالها هرچه توانستیم بر حجم صوری گرایی به سمت دین افزودیم و چند سخنران مشخص دائماً در صدا و سیما با واژگان مشخص در حال صحبت هستند در حالی که در همین حوزه علمیه قم دهها نفر روشنفکر و اندیشمند وجود دارد که به دلیل عدم به کار بردن واژگان آنها حرف شأن دیده نمیشود این مجموعه خودی و غیرخودی مخاطب میشوند در فضاهای مختلف و شما در اینجا یک نسل جدید دارید که فعالیتهای مختص به خود را دارند و توجهی به آنها نشده است؛ این نسل زندگی خود را شکل دادند و دیده نمیشوند و از یک طرف یک نوع لجبازی با این نسل شکل گرفته است که هر روز نوع آنها را با تعابیر مختلف تحریک میکنند آن هم با واژگان مشترکی که سال هاست آنها را به کار میبرند و آنقدر دشمن را بی جا به کار بردیم آنجایی هم که دشمن واقعی حضور دارد دیده نمیشود. وی با اشاره به اینکه باید حاکمیت ما حاکمیت همه باشد افزود: زمانی که خودی و غیرخودی بر تمام جامعه از مدیریت، زندگی، امکانات حاکمیت کند منابع قدرت و حاکمیت برای جامعه متفاوت شده است وقتی که حاکمیت آمار موشکهای خود را میدهد افتخار آمیز است اما اینها منبع قدرت برای نسل جوان ما نیست یعنی ممکن است در فضای اجتماعی باشد اما نتوانستیم به جامعه منتقل کنیم که زمانی که نمیتوانی زن بگیری یا زندگی کنی و یا درآمد داشته باشی اما قدرت دارید؛ ممکن است بحث قابل گفتگو باشد اما در سیاست خارجی هم به همین شکل است که نسلی نمیتوانند متوجه شوند که چرا باید به بخشی از دنیا دعوا کنیم. ابطحی گفت: در بحث سیاست خارجی هم ما با این نسل تفاوت داریم چراکه فیلم آمریکایی میبینند، موسیقی آمریکایی گوش میکنند اما نسل بعدی نمیداند که ما برای حفظ اقتدار خودمان باید با آمریکا مخالفت کنیم و نتوانستیم القا کنیم که ما برای موفقیت خودمان باید با آمریکا مخالفت کنیم چراکه میخواهند زندگی کنند و به طور کلی به اصلاح طلب و اصولگرا و مناسبات سیاسی آنها کاری ندارد. وی افزود: در سیستم آموزشی ما یک سیستم آموزشی تیزهوشان داریم و یک سیستم برای کندذهنها اما بدنه اصلی جامعه سیستم آموزشی یکسان دارند ما در حاکمیت علاقه مند هستیم که تیزهوشان را ببینیم و همه جامعه را براساس تیزهوشها برنامه ریزی کنیم شما حجم عزاداریها را در صدا و سیما ببینید و میزان موسیقیها را با درصدی از موسیقیهایی که نسل جوان گوش میکنند را ببینید این میزان از رسیدگی به مسائل مذهبی خود میتواند از جمله عوامل تخریب جدی اش باشد؛ در حالت معمول هیچکس مخالف عزاداری برای ائمه نیست اما وقتی که حجم آن زیاد میشود در حجم زیاد حس لجبازی را احیا میکنیم و ناخودآگاه طرد شدگی را داریم و آن زمان است که مخاطب رادیو و تلویزیون ما نیست و بسیاری از سوءاستفاده گران از این فرصت استفاده کنند و به ائمه اهانت کنند و یک مرتبه همه آن را پر رنگ کنند و به این ترتیب دین را در برابر خودشان ببینند. این کارشناس و فعال رسانهای در پاسخ به اینکه چقدر فضای مجازی و دادههای آن منطبق با واقعیت است گفت: مهم نیست که چقدر دادههای فضای مجازی فیک است و چقدر واقعی است مهم این است که ما چقدر اعتماد جذب کردیم که مردم به دنبال فیک نیوزها نروند؛ بخشی از این سلب اعتمادها هم در داخل شکل گرفته است برای مثال شعارهای رادیکالی که این روزها میشنویم یکی از خصوصیات نسل غیر خودی است که در فحاشیها هم میخواهند خود را جدا کنند مثلاً اگر شعرهای خوانندگان محبوب این قشر را گوش کنید بدترین ادبیاتی که به ذهن میرسد با صراحت کامل وجود دارد اما این نسل زمانی که این آهنگها را گوش میکند هیچ مشکلی ندارد اما اگر یک حرکت خلاف اجتماعی در حضورشان انجام شود واکنش نشان میدهند. ابطحی افزود: من فکر میکنم در حال حاضر گفتگو اعتماد آفرین نیست چراکه بخش جدی حاکمیت نمیخواهد دیدگاههای متفاوت را بررسی کند و تغییر مسیر بدهد تا بتواند جامعه را مدیریت کند البته نه با مدیریتی که در چندین سال گذشته پیش آمده است چراکه در حال حاضر با نسلی روبه رو هستیم که متوجه رفتار درست با آن نیستیم. سایبر فرصت تحقق امامت امت است جلالی در ادامه گفت: این تصویر سازی فضای مجازی بسیار مؤثر است و این واقعیت جامعه است آنچه که به نام فیک نیوز میشناسیم چالشهای تمام دنیاست و ما در مقابل واقعیتهای تلخ میتوانیم تلاش کنیم که تلخ نباشد یعنی تسلیم آن باشیم که هیچ جای دنیا چنین نیست و یا در فضای مجازی تلاش کنیم به نقطه قبل برگردیم و بر خلاف این موتور حرکت کنیم اما میتوان با آن مواجهه فعالانه داشت و کمک کنیم مراجع خبری اصیل در این فضا تربیت شوند و یا با فیک نیوزها مواجهه کنیم که تأثیرات این اتفاقات را کم کنیم. وی افزود: من فکر نمیکنم در کشور تاکنون با پلتفرمها تعامل جدی صورت گرفته باشد؛ من حس میکنم از جامعه در مقام توصیف و تجویز هیچ شناختی نداریم و مردمهای ما با یکدیگر متفاوت است یعنی هرکدام از ما یک توصیف مجزا از مردم داریم و یک نسبتی در یکی کلنی اجتماعی از مردم دارند اما نکته مهم این است که نباید توصیف ما از مردم توصیف خودمان باشد چراکه برای تجویز حاکمیت تجویز خوبی نیست. به نظرم میترسیم که به سمت شناخت واقعی از مردم برویم چون باید نقطه صفر مبدا را تغییر داد و اگر به تفاوت رسیدید باید تغییر ایجاد کنید زمانی که از این زحمت میترسیم تلاش میکنیم از شناخت واقعی دوری کنیم. این پژوهشگر رسانهای گفت: ما میگوئیم صدا و سیما چرا این محتوا را در اختیار نوجوانان میگذارد؟ و از آن طرف میگوئیم خب صدا و سیما مخاطب ندارد من حس میکنم رژیم مصرف عضور شده است و یک جناح اجتماعی جدید در حال شکل گیری است که خیلی هم جدید نیست و ما آن را جدید میبی نم چون در مقابل فهم آن مقابله داشتیم و اینکه چقدر این مهندسی اجتماعی است این قوه اثر ما را در آینده مشخص میکند. من فکر میکنم بدنه گروههای سیاسی مرجع نیست چون از واقعیت فاصله گرفتند و درگیر دعواهای سیاسی خود شدند و به نظرم فرصتهای خوبی را پیش رو داریم. جلالی افزود: من شرایط جامعه را بد نمی دانم و فرصتی را میبینم که نسل جوان و نوجوان ما وارد مباحثههای عمیق شده اند و در پیچیدهترین مسائل فرهنگی وارد شدند این واقعیت بسیار مهم است و آن را از جنس فرصت میبی نم. چراکه به عنوان نسل قبلی مجبور هستیم که به نوجوانان و جوانان فرصت برنامه ریزی بدهیم و مجبوریم این اعتماد را به نسل جوان داشته باشیم تا خروجی مناسب را دریافت کنیم. وی گفت: من فکر میکنم در شرایطی که با آن مواجهه هستیم یک شرایطی شبه کودتا ایجاد شده است و یک بدنه همراه و تابعی دارند و اراده میکنند به تغییر دولت و تصویر آن را ایجاد میکنند که ما منجر به تغییر شدیم و مدیریت تصویر نخبگان برای رساندن به تصویری که یکی از این دو قطب است موفق است و این را شبیه به یک کودتا میبی نم به این کودتای تصویری یک نیاز وجود دارد که ما در شرایط اجتماعی نتوانستیم خواسته این نسل را پاسخ دهیم و به سراغ یک اتفاق سخت در حوزه نرم رفته است. این پژوهشگر رسانهای افزود: اراده دشمن را بر این میبی نم که شبه کودتا به جمع بندی نمیرسد؛ من فکر میکنم یک ظلم بزرگی اتفاق افتاده است. ما به نوجوان و جوان ظلم کردیم و نسلی را که قرار است پیشران آینده باشد را با عدم اعتماد مواجهه کردیم و دائم آن را ناکارآمد میخوانیم به دانشگاه، زن به عنصر مؤثر اجتماع که نیمی از جامعه است، به معترض و اعتراض ظلم کردیم، به مردم و انتخابشان ظلم کردیم، به بخشی از دین و ساحت اعتقادات را مورد ظلم قرار دادیم اما به ایران، پیشرفت و آینده ظلم جدی کردیم و باید بررسی کرد که با چه چیزی میتوان آن را جبران کرد و باید کمک کرد دو قطبی بودن را به این سمت ببریم؛ به تعبیر دیگر سایبر را بزرگترین فرصت بر تحقق امامت امت میدانم یعنی نقش همه آحاد جامعه بر پیش بردن جامعه باید پررنگ کرد. بدترین ظلم را حاکمیتی به نسل غیر خودی میکند که حرف آنها را متوجه نمیشود ابطحی در بخش دیگری گفت: حاکمیت یک مدیریت سخت قائل است که قرار نیست صحبتهای ما را بپذیرد، با تمام بحثهایی که شد میتوان نتیجه گرفت یکی از بهترین راهها این است که به جای اینکه اینترنت را ببندیم آن را در دسترس مردم قرار دهیم و بگوییم که مردم گوش کنند تا اینکه با آنها مقابله کنیم و آنها را به خیابان بیاوریم چون این دیدگاه را نمیپذیرند من هم موافقم با این مسئله که بدترین ظلم را حاکمیتی به نسل غیر خودی میکند که حرف آنها را متوجه نمیشود و بدنه اصلی جامعه را که یک حرکت است تبدیل به معترض میکند آن هم با بسته شدن اینترنت، یعنی این نسل در درونش یک اعتراض شکل میگیرد اما باید راهکارها پذیرفته شود. سال هاست گفته میشود این کشور به براندازی احتیاج ندارد چراکه براندازان این کشور را تبدیل به سوریه میکنند امروز هم همین عقیده جریان دارد اما چه کاری باید انجام دهیم؟ حرفهای همیشگی را به این نسل ارائه دهیم یا با استفاده از امکانات خودمان اصلاحات را شکل دهیم. وی افزود: چقدر نیرو صرف شد که اصلاحات درونی به درد نمیخورد چرا نباید از ابزارهای داخلی استفاده کرد و به این ترتیب دوگانگی شکل گرفت و حکومت هم میگوید که یا صد در صد از ما حمایت کنید یا جز مجموعه مخالف هستید مهم این است که حکومت بپذیرد این مسیر نیاز به اصلاح دارد در حال حاضر در شرایطی هستیم که باید به شکلی با تصمیم گیران ارتباط پیدا کنیم البته گاهی با حلقههای بالا که صحبت میکنیم میپذیرند که باید اصلاح شکل بگیرد اما تلاشی نمیکنند. این کارشناس و فعال رسانهای گفت: متأسفانه احساس میکنیم حجم بالای برنامههای مذهبی در کشور نشانه تدین است در حالی که ممکن است نفرت زا باشد در حال حاضر عمده طیف جامعه ما زنان هستند که به مادران جامعه ما تبدیل شدند و خیلی از فرزندان ما که الان در خیابانها هستند از خانوادهای اند که اتفاقات سال 88 را تجربه کردند در چنین شرایطی ظلم را وقتی پای گذاری کردیم که به مردم بی توجهی کردیم. ابطحی افزود: همین میشود که خشمهای فروخورده جامعه بیرون میزند و در چنین فضایی که فاصله ایجاد شده و جامعه ندیده گرفته شده است به خیابانها میآیند؛ این افراد نمیخواهند حکومت کنند و سیاست را از ما بگیرند بلکه میخواهند زندگی کنند. ما موظف هستیم که نگاه مان را به حاکمیت منتقل کنیم که عملیاتی شود طبیعتاً ما با به کار بردن فیلترشکن توسط مردم آنها را به جهنم میبریم در حالی که در کشور ما اگر کسی هم بخواهد مباحث دینی را دنبال کند باید فیلترشکن داشته باشد دیگر نمیتوانیم فرزندان مان را متقاعد کنیم که هرزه نگاری (پورن) را نبینند؛ در شرایط فعلی معتقدم اگر سیاست مدیریتی کشور تبدیل به سیاست فهم و شناخت جامعه و تأثیرگذاری بر آن میتواند این بحرانها را کم کند و فاصله بین اغتشاش گران و معترضان را مشخص کند چراکه این تبعیضها کشنده است. وی گفت: میگوئیم که دشمن موفق شده است افکار دینی جامعه ما را بگیرد اما چقدر برای سازمان تبلیغات، حوزههای علمیه و دفتر تبلیغات صرف کردیم و اثر نداشتند چون صرفاً برای تبلیغات و گزارش دهی بوده است. یکی از موانع اصلی تحول قائلین به اصلاح براندازانه است جلالی نیز در ادامه این بحث گفت: آنچه که ما به آن حاکمیت میگوئیم مسئولیت ناپذیری نخبگان است و میپذیرم که ظلم مجدی به مردم بی توجهی به آنان و منافع شأن است و حس میکنم مردمهای متفاوت داریم که تجویزهای متفاوتی نیز میکنیم اما قابل تعمیق به کل مردم نیست و باید توصیف شکل بگیرد. وی افزود: به نظرم من حاکمیت جمهوری اسلامی در مواجهه با پلتفرمها نرمترین رفتار را داشته است که حتی رفتار درستی نبود چه در مقایسه با دولتهای متولی و چه کشورهای اروپایی و آسیایی و غیره و چه در مقابل سیاسیونی که ادعا میکردند اگر بودند این اتفاقات نمیافتاد؛ قطع یا وصل کردن اینترنت مفهوم درستی نیست و این صفر و یک ایجاد کردن است در حالی که باید سه گذاره را در این قطع و وصلها در نظر گرفت ابتدا اولویت توسعه و پیشرفت کشور در هر سیاستی باشد، تصمیم را بر اساس منافع عامه مردم بگیر و مسئله را ساده نگیرد در حال حاضر ما با پدیدههایی مواجهه هستیم که وجوه مختلف فرهنگی و سیاسی و اجتماعی دارد این زیست بدنهای که در عصر سایبر زیست میکنند زندگی است و زندگی با یک وزارتخانه تصمیم نمیگیرد وجوه مختلف دارد. جلالی گفت: دشمن و دشمنی در عصر سایر را باید دید اگر شما مفهوم امنیت ملی را همان مفهوم چند سال پیش میبینی تغییری ندارد اما اگر قائل به تغییر هستی دیگر ساز و کار قدیمی کارساز نیست. گام اول این است که حاکمیت این مسئله را متوجه شوند حاکمیت هم شرایطش به گونهای است که فکر میکنم به دنبال اصلاح نیست و قائل به تحول است یعنی ضرورت پیشرفت در گام دوم تحول است؛ اما یکی موانع اصلی تحول قائلین به اصلاح براندازانه است که اجازه تحول را نمیدهند در حالی که حاکمیت عقلانیتی دارد که میداند یک مسیری را قائلین به اصلاح با او میآیند و از آن جا به بعد و در مسیر تحول آن را تنها میگذارند. وی در پایان گفت: من پیشنهاد میکنم لایهای از جوانان و نوجوانان را برای مباحثه عمیق دعوت کنیم چرا که مباحثه ما با توجه به گذشته است در حالی که جوانان و نوجوانان در حال ساخت آینده هستند. |
لینک | |
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/62192 |