در ادامه مرور بعضی فیلمهای سینمایی ایران که روایتی از دانشجو و بیان دغدغهها و اعتراضهایش داشته از جمله «اعتراض»، «شام آخر» و «متولد ماه مهر» به فیلم «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمیکیا میرسیم که سازندهاش معتقد است بسته به نوع نگاه مخاطب، میتوان آن را عاشقانهی سیاسی یا سیاسیِ عاشقانه دانست. این فیلم داستان یک مامور امنیتی به نام هوشنگ ستاری (شهاب 8) با بازی حمید فرخنژاد است که به عنوان دانشجو وارد مرکز آموزش عالی جنگل در شمال کشور میشود تا دختری (ارغوان) را که پدرش یکی از مخالفان نظام بوده و قصد دیدارِ دخترش را دارد زیر نظر بگیرد اما در حین ماموریت، دلباخته «ارغوان» (با بازی خزر معصومی) میشود و با تمرد از دستور رؤسایش، در نهایت خودش سوژه یک مامور اطلاعاتی دیگر میشود. اگرچه همین پررنگ بودن وجه امنیتی- اطلاعاتی فیلم، آن را پنج سال به توقیف کشاند اما از منظر ارائه تصویری از اعتراضهای دانشجویی هم قابل توجه است. در این فیلم اعتراض دانشجویان مرکز آموزش عالی جنگل در شمال کشور به جادهکشی از میان جنگلی تاریخی و زیبا از نگاه برخی منتقدان، نمادی از اعتراض به مدیریت کشور در سطوحی بالاتر برداشت شد؛ اعتراضی که حتی به زندانی شدن دو دانشجو هم منجر شده بود. «به رنگ ارغوان» از جمله آثار سینمایی ایران است که در مقطعی ساخته شده که حضور فعال و کنشگر دانشجو در آن تصویر شده و البته مثل دیگر فیلمهایی که به بهانه روز دانشجو به آنها اشاره کردیم، مربوط به سالهای اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 است. در آن چند سال فیلمسازان مطرحی مثل احمدرضا درویش و ابراهیم حاتمیکیا سراغ ساخت آثاری رفتند که نمودی عیان و صریح از فعالیتهای اعتراضی از قشر تحصیلکرده و دانشگاهی داشتند ولی در سالهای بعد بویژه در دهه 90 چنان موانع برای طرح دغدغههای اعتراضی و دانشجویی زیاد شد که تقریبا از سینما محو شدند. اینها در حالی است که با توجه به آنچه در چند ماه اخیر در جامعه شاهد بودیم، برخی کارشناسان فرهنگی و سینمایی معتقدند که سنگاندازی و ممانعت در پرداخت صریحتر مطالبات اجتماعی -بویژه دانشجویان- در سینما در کشیده شدن اعتراضها به خشونت بیتاثیر نبوده است. این مسئله از این جهت قابل تامل است که خود حاتمیکیا فیلمش را از جنس «سینمای آیندهنگر نگران» معرفی کرده بود. او که فیلم «به رنگ ارغوان» را «بازدم تلاطمهای سیاسی محدوده سالهای دهه 80» عنوان کرده، مهمترین دغدغهاش را برای ساخت این فیلم "امنیت" دانسته و گفته بود، اگر تکیه «آژانس شیشهای» بر واژهای به نام "مصلحت" است، در این فیلم "امنیت" برایش مهمتر بوده و درواقع «به رنگ ارغوان» را تفسیر امنیت از دید فرهنگ میداند. حاتمیکیا این فیلم را در سال 1383 ساخت و در حالی که آماده حضور در جشنواره فجر میشد تنها چند روز مانده به شروع بیستوسومین دوره جشنواره فیلم فجر اتفاقهایی دیگر افتاد و نمایش فیلم متوقف شد. این کارگردان که فیلمش را بنا به خواست وزارت ارشاد وقت برای مدیران وزارت اطلاعات نمایش داده بود، در روز 10 بهمن سال 1383 در نامهای به علی یونسی - وزیر وقت اطلاعات - نوشت: «شاید «به رنگ ارغوان» گل سرخ خارداری باشد که دل یاران را ریش کرده است ولی شما میدانید که من نیتی جز تقدیم گل نداشتم. شهادت میدهم که بعنوان پدر معنوی «به رنگ ارغوان» با میل و خواست شخصی خودم فیلم را از شرکت در جشنواره فجر محروم میکنم. میگویم محرومیت و این سخت و دردناک است. میدانم که شما نیز همچون من از اینکه حاصل یک سال زحمت اهالی هنر در دولت هنر دوست خاتمی چنین سرنوشتی پیدا کرده است متاسف هستید ولی با اطمینان و با صدای رسا میگویم که اجازه به هیچ خناسی نخواهم داد که این رود ارادت را برکهای ساکن تصور کند که میتواند ماهیان نامشروع خود را پرورش و صید کند. من و یارانم منتظر روزی خواهیم بود که «به رنگ ارغوان» در فضایی صرفا فرهنگی به همراه شما و یارانتان در منظر نگاه مخاطبان اصلی آن قرار گیرد.» انتظار حاتمیکیا برای فراهم شدن فضای مطلوب نمایش فیلم پنج سال طول کشید و سرانجام با تغییر دولت «به رنگ ارغوان» در جشنواره بیست و هشتم فجر (1388) به نمایش درآمد و جوایزی همچون بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین فیلم جشنواره و بهترین کارگردانی و فیلمنامه را دریافت کرد. این فیلمساز پس از دریافت جایزه خود در گفت: «به ما هنرمندان اعتماد کنید چون ما با حساسیت، جامعه و مسائل اجتماعی را میبینیم و هنر ما در کنج خانههای شما نفوذ میکند. پس به ما اعتماد کنید.» او که گفته بود ارغوان، رنگ صریحی ندارد و بین گرمی و سردی است و بستگی به نوع نگاه مخاطبش دارد، درباره توقیف فیلمش هم در جایی بیان کرده بود: اگر تحقیر کنید مطمئن باشید نسلی با ما بزرگ میشود که شیرهی تحقیر، لابلای فریمهایش تزریق میشود و این بلای بزرگی است. درباره «به رنگ ارغوان» حرف و تفسیر و نقد زیاد بوده و هنوز هم به عنوان فیلمی که نمایی از کار یک مامور اطلاعاتی کشور را نشان میدهد جذابیت دارد. این فیلم پس از توقیف چند ساله، در دیماه سال 1388 مجوز نمایش برای جشنواره فجر و اکران عمومی گرفت و بعد هم در اکران نوروزی سال 1389 روی پرده سینماها رفت. نمایش عمومی این فیلم جدا از تحلیلهای متفاوتی که نسبت به آن ارائه میشد و هنوز هم میشود، این سوال را برای بسیاری از مخاطبانش به همراه داشت که نگرانی برای اکران آن چه بوده؛ سوالی که برای خیلی از فیلمهای رها شده از توقیف در تمام این سالها وجود داشت.
|