1-مراحل شناسایی احساسات و هیجانات شناسایی احساسات و هیجانات، گام اول و بسیار مهم در مدیریت احساسات و هیجانات است. تا زمانی که نسبت به هیجانات خود آگاهی نداشته باشید، نمی توانید راهکار مناسب برای مدیریت آنها بیابید. شما قادر نیستید میزان خشم و استرس خود را به صفر برسانید بلکه باید توانایی مدیریت آنها را در خود ایجاد کنید و این مهم جز با شناسایی احساسات در لحظه امکان ندارد. برای شناسایی احساسات خود باید مراحلی را که در ادامه مطرح میشود، طی کنید. الف) شناسایی احساسات در لحظه ساده ترین و اولین مرحله برای شناسایی احساسات تان این است که بدانید در لحظه چه احساسی دارید. آیا شاد هستید، یا ناراحت یا عصبانی؟ برای مثال باید بدانید که آیا امر و نهی پدرتان درباره درس خواندن شما را ناراحت کرده است یا عصبانی؟ جالب است که بعضی نوجوانها با خودشان رو راست نیستند و حاضر نیستند که احساسات شان را درباره هر اتفاق مشخص کنند. ب) شناسایی ریشههای به وجود آمدن احساس فعلی در سلسله مطالب قبلی یاد گرفتید که چگونه افکار و باورهای خود را شناسایی کنید. در آن جا از شما خواسته شد که بدون قضاوت فقط تلاش کنید باورهای تان را درباره مسائل مختلف شناسایی کنید؛ برای مثال باورتان را درباره درس خواندن یا شرایط خانوادگی تان فقط و فقط مطرح کنید. در ادامه به بررسی این مسئله بپردازید که احساس فعلی شما به چه دلیل ایجاد شده است؟ به عبارت دیگر کدام باورها و افکار موجب شده است که شما احساسات کنونی را تجربه کنید؛ مثلا ممکن است عصبانیت شما از امر و نهی پدرتان درباره وضعیت درسی به خاطر وجود این باور در شما باشد که از نصیحت شدن و توصیه شنیدن ناراحت میشوید و دوست ندارید فردی شما را نصیحت کند. ج) میزان تاثیرگذاری باورهای تان برای دیگران بررسی کنید تا چه اندازه این باور شما به اعضای خانواده و دیگران کمک کرده یا موجب رنجش خاطر آنها شده است. وقتی یکی از اعضای خانواده در جهت هدفهای مشخص شده برای خانواده حرکت کند و موجب آرامش اعضای خانواده شود، میتوان گفت فرد دارای باورهای کارآمد و سالمی است. در حالت عکس، اگر شما با رفتارها، باورها و گفتار خود موجب رنجش دیگران میشوید، باید نسبت به باورهای خود تجدیدنظر کنید؛ به عنوان مثال باور شما مبنی بر گریز از نصیحت شدن موجب رنجش خاطر والدینتان میشود، زیرا آنها این مسئله را وظیفه خود میدانند که پیگیر وضعیت درسی شما باشند و کوتاهی درباره این مسئله را نمی پذیرند. 2-راههای مدیریت هیجانات به نظر شما آیا سیل همیشه مخرب است؟ آیا ما نمی توانیم سیل و قدرت مخرب آن را کنترل و حتی از آن استفاده کنیم. هیجانات منفی همواره در ارتباطهای بین فردی ما تأثیر منفی دارند. شما نمی توانید فردی را پیدا کنید که در عین نشان دادن بدترین و ناکارآمدترین هیجانات، ارتباطهای خوب و سالمی هم داشته باشد. پس برای بهبود سطح ارتباطات خودتان هم که شده، تلاش کنید هیجانات را به خوبی مدیریت کنید. به جای حذف دنبال مدیریت باشید این نکته را در نظر داشته باشید که تمامی هیجانات ما از جمله خشم برای ما مفید است. اگر این طور نبود، خداوند هیچ گاه آنها را در درون ما قرار نمی داد. پس به جای حذف هیجانات منفی (که غیرممکن است) سعی کنید آنها را کنترل و مدیریت کنید. همان طور که گفته شد گام اول در مدیریت هیجانات شناسایی آن هاست که راهکارهای مربوط به شناسایی هیجانات بیان شد. گام دوم عبارت است از کنترل هیجانات منفی که باید برای رسیدن به این هدف، تلاش جدی داشته باشید. راهکارهای کنترل هیجانات منفی در این شماره به راهکارهایی برای کنترل عصبانیت که رایج ترین هیجان منفی است، میپردازیم و در شمارههای بعدی، هیجانات دیگر بررسی خواهد شد. الف) در هنگام عصبانیت تصمیم گیری نکنید بهترین اقدام در هنگام عصبانیت، این است که تصمیمی در آن لحظه گرفته نشود. به دلیل برخی رخدادهای درون بدنی و هورمونی، مغز شما نمی تواند تحلیل صحیحی از شرایط داشته باشد و بنابراین قدرت تصمیم گیری تان کاهش مییابد. ب) اگر میتوانید محل را ترک کنید اگر طرف مقابل شما فردی مانند معلم یا والدینتان است این کار شاید چندان مؤدبانه به نظر نرسد؛ اما در برابر افرادی مانند دوستان، ترک محل بهترین و سریع ترین راه برای کنترل هیجانات منفی است. ج) شما حق دارید عصبانی شوید اما... متأسفانه در باورهای سنتی ما برخی اعتقادات وجود دارد که افراد را از ابراز هیجانات خود منع میکند. گفته شد که وجود این هیجانات نه تنها اشتباه نیست بلکه حتی گاهی اوقات مفید هم هستند. بنابراین تلاش کنید هیجانات خود را به شیوه صحیح ابراز کنید. در این شرایط حق دارید که ناراحت یا عصبانی شوید؛ اما ادامه دادن آن منطقی نیست و باید هرچه زودتر برای پیدا کردن راه حل، شرایط و ارتباط تان را بهبود ببخشید.
|