در جامعه امروزی نیل به اهداف توسعه و چهبسا توسعه پایدار بدون استفاده از ذخیره عظیم نیمی از بدنه اجتماع، یعنی زنان، امری بسیار دشوار و حتی غیرممکن است. حال آنکه متأسفانه زنان روستایی با وجود ایفای نقش اساسی در اقتصاد خانوارهای خود همواره در جایگاهی فرودستتر از مردان قرار دارند، بیشتر اقتصاددانان توسعه معتقدند آنچه در نهایت ویژگی و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی را تعیین میکند منابع انسانی و در نتیجه بهعنوان نیمی از منابع انسانی، زنان نهتنها در روستا موضوع و هدف هر نوع توسعهای هستند بلکه عامل پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی و اجتماعی نیز بهشمار میروند زیرا در فضای روستایی زنان بر اساس توانایی خود در بسیاری از امور تولیدی اعم از زراعی، تولید فرآوردههای کشاورزی و صنایع دستی فعالیت دارند که هرچند تولیدات آنان در برخی موارد جنبه خودمعرفی دارد اما بیشتر برای کسب درآمد و عرضه به بازار انجام میشود. با این وجود با توجه به ساختار نظامهای بهرهبرداری کشاورزی کشور و تسلط بهرهبرداریهای کوچک، متوسط و مزارع خانوادگی که عمده نیروی کار آنان را زنان و کودکان بدون مزد تشکیل میدهند، هنوز آمار رسمی و جامعی از میزان مشارکت آنان در مراحل گوناگون تولید کشاورزی در دست نیست، البته میزان مشارکت زنان در مراحل گوناگون تولید، برای همه محصولات یکسان نبوده و نسبت به شرایط و روشهای تولید، تفاوت قابل ملاحظهای در آنها مشاهده میشود، مثلاً درفراوری محصولات نقش تولیدی زنان همچنان به قوت خود باقی است اما در کشت محصولاتی مانند گندم و جو که استفاده از ماشینآلات کشاورزی در مراحل گوناگون تولید نسبت به سایر محصولات بیشتر است، مشارکت نیروی کار زنان کاهش یافته است. بر این اساس بدین بهانه برآن شدیم تا با تنی چند از زنان روستاهای ملهمدره در شهرستان اسدآباد خاستگاه آلو بخارا و مانیزان در ملایر مهد شیرهپزی گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: یک بانوی جوان ملهمدرهای با بیان اینکه متولد1364 بوده و دو فرزند دارد، گفت: این روستا ازجمله روستاهای هدف گردشگری منطقه بهشمار میرود و اطراف آن مملو از باغ آلوست، چنانکه بهعنوان یکی از قطبهای تولید آلوهای باکیفیت شناخته میشود. زینب زارعی با اشاره به اینکه هر سال اوایل پاییز که با فصل برداشت آلو همراه است، زنان روستا با همسران خود همراه شده در همه مراحل برداشت تا فرآوری از مردان پیشی میگیرند اظهار کرد: جشنواره آلو در ملهمدره برگزار میشود و مردم محلی انواع محصولاتی که از آلو تهیه میشود اعم از رب آلو، آلوچه، آلو خشک، لواشک و غیره را برای فروش عرضه میکنند؛ چنانکه اگر نگاهی به پشت بام خانهها بیندازید، رنگ زرد و نارنجی آلوهایی که برای خشک شدن پهن شدهاند، نظر شما را جلب میکند. وی با تأکید بر اینکه 24 ساعت شبانهروز را به هنگام فرا رسیدن فصل برداشت محصول کار میکنیم تشریح کرد: هرجا چشم بدوانید، با سینیهای پر از آلو روبهرو میشوید، سینیهایی که خوشمزههای دلچسب را در دل خود جای دادهاند تا برای روزهای باقی مانده از سال خشک شوند. این بانوی جوان با اشاره به اینکه کار همسرم به طور کامل کشاورزی و باغداری است و بهتنهایی نمیتواند از پس کارها برآید بنابراین با او همگام میشوم تصریح کرد: امسال علاوه بر باغ خودمان تعدادی باغ آلوی دیگر را نیز اجاره کردیم به طوری که از ابتدای شهریور تا اواسط آبانماه هر سه روز یکبار پشتبام خانه مان پر و خالی میشد. زارعی با تأکید بر اینکه علاوه بر آلو، محصول گردو، بادام و سماق روستای ملهمدره نیز مرغوب است و میتوان انواع خشکبار را از این منطقه تهیه کرد گفت: سال جاری شکر خدا میزان برداشت محصول بالا بود به طوری که نزدیک به یک تن آلو، یک تن گردو و حدود 700 کیلو بادام را خشک و روانه بازار کردیم. وی با بیان اینکه من از کودکی در منزل پدری نیز همراه با دیگر اعضای خانواده در کارهای باغبانی و فراوری محصول به پدر کمک میکردم و حالا همین کار را در منزل خودم همراه با همسر انجام میدهم، اظهار کرد: هیچگاه از یاد نمیبرم من آنقدر در انجام این کارها از چیدن گرفته تا فرآوری تبحر دارم که پدرم همیشه میگوید تو همچون یک مرد پای کار هستی! این بانوی ملهمدرهای با اشاره به اینکه البته پیشتر یک خانه بومگردی را نیز علاوه بر فعالیت در بخش باغداری مدیریت میکردیم که متأسفانه به علت قدمت بالا و فرسودگی در برابر بارش باران و برف دوام نیاورد تصریح کرد: جالب است بدانید در این خانه بومگردی هر آنچه در منزل از خشکبار فرآوری میکردیم را بستهبندی کرده و به گردشگران عرضه میکردیم و همچنان هم این افراد به دلی کیفیت محصول عرضه شده جز مشتریهای همیشگی ما هستند از یک گرفته تا 200 کیلو را از ما خریداری میکنند. زارعی با بیان اینکه محصولات ما عاری از هرگونه مواد تیزآبی است تشریح کرد: من آلو را با مقداری نمک جوشانده و سپس با پهن کردن آن به مدت سه روز بر روی پشت بام و مناطق آفتابگیر آن را خشک میکنم. وی با بیان اینکه مدت زمان خشک کردن گردو، بادام و سماق نیز با یکدیگر متفاوت است تصریح کرد: مثلاً برای خشک کردن سماق زیر آفتاب دو روز کافی است. وی با بیان اینکه علاقه و نیز کمک به همسرم برای دست یافتن به یک لقمه نان حلال اصلیترین دلیل من برای همراهی با او در کارهاست گفت: مسئله این است که حتی همسایههای ما نیز از حجم کاری من در روز در تعجب میکنند. دیگر بانوی ملهمدرهای که گویا 52 سال سن داشته و سه فرزند دارد گفت: فعالیت خانمها و همراهیشان با پدران و همسرانشان از قدیم در بین ما رواج داشته و دارد. سهیلا زارعی با اشاره به اینکه با فرا رسیدن فصل برداشت محصولات باغی بهویژه آلو از آنجا که خانهمان گنجایش پختن و پهن کردن آلو را ندارد، کولهبارم را به همراه خانواده بسته و برای چندماه در باغ ساکن میشوم گفت: با کمک کارگران، همسرم و فرزندانم محصولات را چیده و بخشی را بهصورت تازهخوری روانه بازار میکنیم اما بیشتر آن را پس از طی مراحل چیدن، شستن، جوشاندن و سپس پهن کردن در فضای باغ خشک و سپس بستهبندی کرده و به فروش میرسانیم. وی با اشاره به اینکه در خصوص گردو و بادام نیز که چیدین آن کار ما (زنان) نیست وقتی همسرم کارگر میگیرد نیازهای کارگران را طی روز فراهم میکنم اظهار کرد: این نیازها از پخت و پز گرفته تا تأمین ملزومات باغداری و غیره را شامل میشود. وی با بیان اینکه از کودکی همراهی دختران و زنان روستایی پیرو آنچه از مادرانشان یاد گرفتهاند کمک به اقتصاد خانواده است گفت: این همراهی بخشی از زندگی ماست. در ادامه یکی از بانوان مانیزانی که گویا مدیریت تعاونی روستایی را نیز بر عهده دارد با بیان اینکه مدتی است مدیریت تعاونی روستا را برعهده گرفتهام، گفت: در این روستا همه زنان و دختران به هنگام برداشت محصول از باغات نقش اصلی را در شیرهپزی و پخت باسلوق ایفا میکنند. معصومه جوکار با بیان اینکه با رسیدن شهریورماه، زنان همراه مردان در باغها حاضر شده و با پدران و همسران خود در چیدن انگور همراه میشوند اظهار کرد: پخت شیره دارای مراحل سخت و طاقتفرسایی است اما در روستای مانیزان بنا به توانمندی و تبحر زنان بر عهده آنان گذاشته شده است. وی با اشاره به فرایند شیرهپزی در این روستا اظهار کرد: شیرهپزی بعد از برداشت انگور و معمولاً در پایان شهریورماه انجام میشود که علاوه بر تأمین مواد غذایی مورد نظر جهت فروش، در تأمین مالی خانواده نیز مؤثر است. وی با بیان اینکه من نیز علاوه بر کار در تعاونی به پدرم که سنی از آن گذشته در برداشت محصول کمک میکنم اظهار کرد: باید بدانید برای پخت شیره از انگور کشمشی استفاده میکنند، چون آبدارتر است. این بانوی مانیزانی با بیان اینکه زنان روستای ما همراه مردانشان در ابتدا انگورهای کشمشی را از باغ چیده و در سبدهای مخصوص حمل انگور، به خانه میآورند، آنها را شسته، در حوض مخصوص ریخته، با چکمه روی آن میروند و بهاصطلاح لگدکوب میکنند تا کاملاً آب انگور گرفته شود افزود: سپس همه آب انگور را در ظرفهای پلاستیکی ریخته، و به آن مقداری پودر آهک اضافه میکنند و تا صبح فردا به آب انگور دست نمیزنند. دلیل اضافه کردن پودر آهک، شفافیت و به اصطلاح محلی، جهت حلال شدن آب انگور است. جوکار ادامه داد: صبح روز بعد آب انگور زلال شده را با پارچه صاف کرده و در دیگهای مخصوص شیرهپزی ریخته و آن را روی کوره میگذارند تا کاملاً بجوشد و در حین جوشیدن آن را کاملاً هم میزنند تا نسوزد و شیره خوشرنگ شود. وی با اشاره به پخت و درست کردن باسلوق شیره انگور در این روستا، تصریح کرد: این محصول را از شیره نیمجوش و به همراه نشاسته با طی مراحل مختلف تهیه میکنند. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد زنان روستا معمولاً در همه کارها مرد خانواده را همراهی میکنند. درواقع گذشته از نقش خانهداری، نقش تعیینکنندهای را همزمان با کمک در فعالیتهای اقتصادی خانواده برعهده دارند. به دیگر سخن زنان روستایی نیروی نامرئی هستند که معمولاً نهتنها حقوق و دستمزدی ندارند بلکه فعالیت اقتصادی آنها به رسمیت هم شناخته نمیشود. تأسفبارتر آنکه این نقش را خودشان، دیگران و برنامهریزان کشاورزی باور ندارند و همچنان بهعنوان شرکای نامرئی به حساب میآیند، چراکه در ساختار اقتصاد سنتی روستا، مشارکت زنان یک وظیفه محسوب شده و پاداش اقتصادی ندارد در حالی که کار مولد زنان روستایی هم در افزایش درآمد خانواده و هم در کاهش هزینههای تولید و تشکیل سرمایه تأثیر بسزایی دارد، بنابراین با توجه به تجربه موجود بیانشده در خصوص دو روستای ملهمدره و مانیزان و نقش مؤثر زنان در اقتصاد این دو روستا، چند پیشنهاد را میتوان مطرح کرد. نخست شناسایی انواع و ابعاد پنهان و آشکار فعالیتهای اقتصادی انجام شده توسط زنان روستایی توسط مدیران محلی و تلاش برای ساماندهی آنان، تشکیل یک فضا برای اموز زنان توسط مدیران مسئول همچون بخشداری منطقه برای شناسایی نیازمندیها و رسیدگی به مشکلات زنان روستایی، تعامل با استانداری به منظور استفاده از ظرفیتهای موجود جهت ارتقای جایگاه زنان روستایی، ایجاد و راهاندازی مجتمعهای آموزشی، اجتماعی و اقتصادی و شناسایی افراد آموزشدیده محلی و استفاده از ظرفیتها و آگاهی آنان، ایجاد بانک اطلاعاتی و شناسایی زنان متخصص منطقه توسط بخشداری و امور دهیاریها در جهت ساماندهی و استفاده بهینه از توانمندیهای آنان. این موارد یقیناً تأثیر مثبتی را در ارتقای جایگاه اجتماعی آنان خواهد داشت.
|