مهتاب شهیدی، یکی از داوران دورههای پیشین جشنواره قصه گویی، گفت: ما در کانون، یکی از اهدافمان، آموزش بچههاست. در آموزش، معمولاً چیزی تأثیرگذار است که غیر مستقیم باشد، چرا که بچهها از نصیحت یا مستقیمگویی فراری هستند. یکی از این روشهای غیرمستقیم آموزشی، قصهگویی است. برای آموزشهای اجتماعی، بهداشتی، فرهنگی، مذهبی و… روش قصهگویی تأثیرگذار است. برای همین، مهمترین فعالیت ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، همین قصهگویی است. وی افزود: 25 سال است که در کانون مشغول کار هستم و همیشه سعی میکنم به بچهها مسائل را از طریق قصهگویی و غیر مستقیم بیان کنم. مثلاً درباره بهداشت فردی اگر موردی را میبینم، قصهای در آن باره میگویم که کودک خودش متوجه بشود. همچنین برخی از کودکان ویژه و خاص از جمله بچههای خجالتی هستند که با قصهگویی بهتر میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. در کل، قصهگویی تاکنون خیلی به من در حوزه آموزش کودکان کمک کرده است. یکی از داوران دورههای پیشین جشنواره قصه گویی، در واکنش به این پرسش که «آیا گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تأثیر قصهگویی را کمرنگ کرده است یا نه»، گفت: بیتردید دردورهای زندگی میکنیم که کودکان و نوجوانان خیلی درگیر فضای مجازی هستند. اما به نظر من قصهگویی خیلی متفاوت از آن چیزی است که در فضای مجازی میگذرد. اصلاً نمیشود این دو را باهم قیاس کرد. فضای مجازی جای خودش را دارد و البته جذاب هم هست، ولی نباید آن را با قصهگویی مقایسه کرد. با این وجود مسلم است که ما باید با مسائل روز پیش برویم، برای نمونه چه اشکالی دارد که قصهگویی را به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ببریم یا از فناوریهای نو در قصهگویی استفاده کنیم. شهیدی گفت: برای همین نمیتوان گفت فضای مجازی بر قصهگویی چیره شده است، چرا که جذابیت قصهگویی در چهره بهچهره بودن آن است که به لحاظ روانی خیلی مؤثر است. در هر صورت قصهگویی مقولهای فرهنگی و روانشناسانه است که فناوری و فضای مجازی یا بازی اینترنتی نمیتواند جای آن را بگیرد. قصهگویی حال و هوایی دارد که با هیچ چیز جایگزین نیست. نیاز انسان به قصه فطری است. ما نوجوانهایی داریم که با اینکه در معرض انواع فضاهای مجازی هستند، اما خودشان مشتاق قصه و قصهگویی هستند. شاید بتوانیم در این شرایط، قصهگویی دیجیتال داشته باشیم، اما همچنان روش سنتیِ آن هیچ جایگزینی ندارد. او درباره نقش مادران در قصهگویی گفت: قصهگویی مادرانه خیلی جذاب است؛ چرا که کودک، نگاه مادر را میبیند و این حسی خاص برایش دارد. با این حال، باید مادرها برای قصهگویی آموزش ببینند. قصههایی هست که مناسب نیست و ممکن است بچه با شنیدن آنها مثلاً دچار ترس بشود. نحوه قصه گفتن هم مهم است؛ اینکه صبح یا شب باشد، برای خواب باشد یا نه و اینکه چه ساعتی در روز باشد، همه تخصص میخواهد. این قصهگوی باسابقه، با اشاره به تجربیاتش در این زمینه مگفت: قصههایم را تا آنجایی که بتوانم خودم مینویسم. بهطور مثال مادری آمده بود که دختر بچه 5 سالهاش ناخن میجوید. مادر نگران بود و میخواست کودک را نزد روانشناس ببرد. من فکر کردم چه خوب است قصهای در این زمینه برای بچهها بگویم. کودکی که ناخن میجوید، خیلی از قصه خوشش آمده بود و میخواست بارها آن قصه را بشنود. با آن قصه مشکل آن کودک حل شد و والدینش خیلی از این موضوع خوشحال بودند. به تجربه فهمیدم خیلی مشکلات را نه فقط برای کودکان که مشکلات بزرگسالان را هم میشود در قصه طرح و آن را حل و فصل کرد.» شهیدی با اشاره به اینکه قصه گفتن یک تخصص است، گفت: قصهگو در مرحله اول کتابخوان است. چرا که تا نخوانی، نمیتوانی قصهگو بشوی. باید آنقدر بگردی تا قصه خودت را پیدا کنی، قصهای که از آن لذت ببری. خب باید با قصه ارتباط بگیری تا بتوانی آن را برای دیگری با جذابیت و تأثیرگذاری بگویی. به نظرم قصهگو باید کتاب خوان حرفهای باشد. دایره واژگانش گسترده باشد تا بتواند بداهه و در لحظه هم قصه بگوید. قصهگویی تخصص میخواهد. برای همین، در داوری جشنواره باید از قصهگوهای متخصص استفاده شود تا خوب به زیر و بم آن آشنا باشند. برگزیده ویژه هجدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی با اشاره به برگزاری این رویداد، گفت: به غیر از مربیان کانون، ما در جامعه قصهگویان زیاد دیگری هم داریم؛ برای نمونه، مربیان مهد کودکها که با بچهها سرو کار دارند و همچنین معلمان علاقهمند به این حوزه؛ قصهگویی میتواند در خیلی از مسائل به آنها کمک کند. به نظرم جشنواره قصهگویی باید در این زمینه توسعه پیدا کند و کانون میتواند از همه آنها دعوت کند تا به عنوان شرکت کننده و مخاطب حضور داشته باشند. از جشنواره قصهگویی که کانون برگزار میکند، همه ارگانهای دیگر منفعت خواهند برد.
|