سنگ بنای ایجاد شرکتهای دانشبنیان (حوزههای فنی) بهشکل رسمی در سال 1389 گذاشته شد. در آن مقطع مجلس شورای اسلامی، قانونی را تصویب کرد که اجازه تأسیس شرکتهای دانشبنیان به صاحبان ایدههای نوآورانه در حوزههای فنی صادر شد. این افراد میتوانستند از تسهیلات و حمایتهای قانونی استفاده کنند اما در حوزه علوم انسانی کماکان خلأ وجود داشت تا اینکه بعد از گذشت بیش از یکدهه، در خرداد سال گذشته معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای اجرای مصوبه آییننامه ارزیابی «شرکتهای دانشبنیان نوع 3»، فراخوانی برای ثبت شرکتها و مؤسسههای فعال در حوزه علوم انسانی و اجتماعی را صادر کرد. بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع برآن شدیم تا گفتوگویی را با پژوهشگر حوزه فناوری و توسعه دانشبنیانها ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید: علی پاشاییبیدار، با بیان اینکه در حال حاضر تقریباً 50 درصد دانشجویان کشور محصل یکی از رشتههای زیرمجموعه علوم انسانی هستند گفت: وقتی بحث از این است که دانشبنیان کردن علوم انسانی چه سهمی از اشتغال دانشجویان کشور خواهد داشت؟ به این موضوع برمیخوریم که با توجه به اینکه نیمی از دانشجویان کشور در این رشته تحصیل میکنند پس دانشبنیان کردن علوم انسانی و راهاندازی شرکتهای تخصصی یکی از راههای برونرفت از مشکلاتی است که بر این رشته پایهای سایه افکنده و این جامعه بزرگ را درگیر خواهد کرد. وی با بیان اینکه از نظر جنبه مالی نیز با توجه به اینکه حوزه علوم انسانی از گستردگی بسیار بالا و جامعی همچون موضوعات جامعهشناسی، حقوق، روانشناسی و انسانشناسی و غیره برخوردار است میتوان در همه این حوزهها دری را برای خود باز کرده و بر آنها تأثیرگذار باشد، ابراز کرد: آنچه در خصوص دانشبنیان شدن ما را سرگردان میکند این است آیا میتوان با همان نگاهی که درباره دانشبنیان کردن رشتههای فنی مهندسی صحبت میکنیم درباره حوزه علوم انسانی بحث کنیم؟ وی در ادامه با تأکید بر اینکه یقیناً اینگونه نیست، تصریح کرد: در حوزه علوم انسانی این نگاه ریشهایتر است و بیشتر نگاه به ماهیت این رشتههاست حال آنکه در علوم فنی و مهندسی بیشتر ابزار، تجهیزات و مواد مورد توجه است اما در حوزه علوم انسانی مفهوم مورد بحث کالا نیست بلکه مقصود پرورش انسان از طریق ابراز تربیتی است. این پژوهشگر حوزه دانشبنیان با بیان اینکه لازمه این مفهوم، پرداختن به پدیدههای اجتماعی است، اظهار کرد: بنابراین در مواجهه با این مورد نباید انتظار داشت که خروجی آن فهرستی از کالاهای دانشبنیان باشد. پاشاییبیدار با اشاره به اینکه اگر واقعاً قصد بر دانش بنیان کردن علوم انسانی است، در این حوزه نیازمندیم تا یک نظام نوین منطبق با مقتضیات را پایهگذاری کنیم، افزود: این مقتضیات قطعاً متفاوت از حوزه فنی و مهندسی است؛ بنابراین به یک ساختار جدید نیاز داریم که همچون حوزه فنی و مهندسی مصادیق دانشبنیانی را بیان کند. وی با تأکید بر اینکه خوشبختانه چنین فضایی از سال 1397 در معاونت علمی ریاست جمهوری با عنوان صنایع خلاق و صنایع فرهنگی و نرم آغاز بهکار کرده است، اظهار کرد: این موضوع هم از نظر سرمایه انسانی و هم به لحاظ مالی مورد توجه قرار گرفت. وی ادامه داد: به عبارت بهتر در قالب صنایع خلاق، دانشبنیان کردن حوزه علوم انسانی، گام نخست معاون علمی ریاست جمهوری بود. این پژوهشگر دانشبنیانها با ابراز تأسف از اینکه حوزه علوم انسانی سهم بالایی در بین دانشبنیانها ندارد، گفت: بهنظر میرسد همچنان باید حوزه علوم انسانی را در قالب صنایع خلاق تا تدوین نظام نوین برای این حوزه پیش برد زیرا مصادیق این حوزه با مصادیق دانشبنیانی در رشتههای فنی و مهندسی متفاوت است و نباید این حوزهها را باهم خلط کرد. پاشاییبیدار با تأکید بر اینکه برای مثال در حوزه سینما که حوزه هنر را شامل شده اما بخشی از علوم انسانی نیز بهحساب میآید، شاهد گردش مالی سالانه 42 و نیم میلیارد دلاری در دنیا و در کشور 100 میلیارد تومانی هستیم اظهار کرد: این در حالی است که در حوزه نوشتافزار نیز سالانه گردش مالی حدود 6 هزار میلیارد تومانی داریم؛ بنابراین صنایع خلاق و صنایع فرهنگی و نرم شروعی برای پیوست علوم انسانی به حوزه دانشبنیانها هستند. وی با تأکید بر لزوم جداسازی مصادیق حوزه علوم انسانی از حوزه فنی و مهندسی به لحاظ دانشبنیانی گفت: تا زمانی که نظام نوین و ساختار جدید برای حوزه علوم انسانی نداشته باشیم شاهد توسعه آن نخواهیم بود به طوری که در حال حاضر از هفت هزار و 963 و یا به عبارتی از حدود هشت هزار شرکت دانشبنیان تأییدشده، تنها 27 شرکت در حوزه صنایع خلاق، فرهنگی و علوم اجتماعی و علوم انسانی تشکیل شدهاند. وی با تأکید بر اینکه آنچه در این زمینه میتواند تأثیرگذار باشد نوآوری اجتماعی است، تشریح کرد: این مهم در واقع بهدنبال تلفیق مباحث و پدیدههای اجتماعی از طریق صنایع نرم با حوزههای فنی و مهندسی است. وی افزود: این بدان معناست که بتوانیم مسائل اجتماعی، نوع مواجهه و چگونگی حل مشکلات را پیشبینی کرده و به اجرا درآوریم. این پژوهشگر حوزه دانشبنیانها با بیان اینکه یکی دیگر از موضوعاتی که برای ایجاد شرکتهای دانشبنیان حوزه علوم انسانی بهعنوان عامل کلیدی میتوان مطرح کرد این است که در زیرساختهای مدل کاربردی پژوهشهای علوم انسانی در کشور نواقصی وجود دارد اظهار کرد: نبود مرجعیت علمی، مدل بومی پیشرفت، باورپذیری علمی و حمایتگری از خلأهای موجود بر سر راه تجاریسازی پژوهشهای علوم انسانی، ازجمله موضوعاتی است که نیاز به اقدامات جدی دارد که عوامل همزی باید در آن نظام نوین مورد توجه قرار گیرد. معالوصف با توجه به آنچه گفته شد گرچه هنوز ساختار و نظام نوینی برای علوم انسانی دانشبنیان در کشور بهدرستی و با قوت بنا نهاده نشده اما بهنظر میرسد ورود علوم انسانی در این بخش با توجه به موضوعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور یک الزام است زیرا خلأ حل نشدن مسائل مرتبط با علوم انسانی در جامعه، بهتدریج در ابعاد دیگری مانند صنعت، اقتصاد، پزشکی و غیره هم خود را نشان میدهد، چراکه مسائل جامعه بههم پیوسته هستند و یک جامعه برای رشد و تعالی خود نیاز دارد در همه مسائل به راهحل برسد. به عنوان مثال وقتی در کلانشهرها بر اثر توسعه نامتوازن شاهد حاشیهنشینی هستیم همین حاشیهنشینی بر اثر کمبودهاست که توانسته بار اعظم مشکلات جمعیتی را بهدوش بکشد و محملی برای بروز و ظهور فقر، کودکان کار، سرقت و غیره باشد، حال اگر این مسائل اجتماعی بهجای خودش حل نشود، ممکن است روزگاری برسد که این آسیبها به سطحی برسند که امنیت شهر را به سخره گرفته و به تهدیدی جدی برای این کلانشهرها بدل شوند. به عبارتی میتوان گفت بیتوجهی به علوم انسانی موجب میشود پیشرفت در حوزههای دیگر اجتماعی به توسعه ملی کشور منجر نشود چراکه تقویت علوم انسانی و توجه به بسیاری از ایدههای کاربردی فارغالتحصیلان آن موجب میشود مسائل و مشکلات جامعه درک شوند و برای رفع آنها راهحل پیدا شود. این شرکتهای دانشبنیان میتوانند به ملموس کردن تأثیر علوم انسانی در زندگی مردم نقشآفرینی کنند، ضمن اینکه برای ایجاد اشتغال گسترده برای فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی میتوانند نقش پررنگی داشته باشند.
|