کد خبر : 68371
تاریخ : 1402/2/9
گروه خبری : خانواده

تبعات روانی زندگی سایبری برای کودکان چیست؟

تا به حال‌شده به کودکانی که پدر و مادرشان به راحتی آن‌ها را در معرض فضای مجازی قرار می‌دهند، دقت کنید؟ مثلا مادر و پدر خسته هستند، گوشی را به دست بچه می‌دهند و دیگر کار ندارند که او چه می‌کند! چه تفاوتی بین این کودکان و دیگر کودکانی که در طبیعت و با لوازم معمولی بازی می‌کنند، دیده‌اید؟ آیا شما هم از آن دست پدر و مادرهایی هستید که برای آزاد کردن وقت خودتان، گوشی و تلویزیون را به راحتی در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهید؟ بله درست است همه این سوالات به معنی این است که والدین در این زمینه نقش اساسی دارند اما شاید ندانند چه تبعاتی در انتظار فرزندانشان است و در آینده با چه نسلی روبه رو می‌شوند!با برخی والدین که در این زمینه صحبت می‌کنیم، معتقد هستند که اتفاقا فضای مجازی خیلی هم خوب است و بچه‌ها را برای حضور در یک آینده سایبری و الکترونیک آماده می‌کند، اتفاقا بچه‌هایشان باهوش هم هستند و به خوبی کار با رایانه و گوشی‌های همراه را یاد می‌گیرند اما والدین دیگری هم هستند که به قولی به سبک قدیمی‌ترها هنوز بچه‌هایشان را برای تفریح به پارک‌ها می‌برند یا اینکه در خانه به آنها بازی‌های فکری انجام می‌دهند و برای بچه‌ها موقع خواب به جای گوشی،‌کتاب می‌خوانند. اینها دو رویکرد مختلف است که با هم بررسی‌شان می‌کنیم.

  نقش فضای مجازی در افزایش مشکلات کودک و نوجوان

فضای مجازی به معنای هر چیزی است که طبیعی نیست، حال شاید وقتی صحبت از آن بشود فقط ذهنمان به سمت تلگرام، واتس‌آپ، اینستاگرام و فضاهایی این چنینی برود، اما روانشناسان و کارشناسان رسانه معتقدند که فضای مجازی فقط به اینها ختم نمی‌شود، بلکه هر صدا و تصویری شامل تلویزیون، تلفن همراه، بازی‌های رایانه‌ای را در برمی‌گیرد، حتی کتاب‌های مصور و انیمیشن‌ها.

اما آیا به واقع فرقی بین محتواهای فضای مجازی برای تماشای کودکان وجود دارد، در این رابطه نرجس احمدی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان می‌گوید:‌ «هر نوع محتوا در فضای مجازی فارغ از اینکه چه محتوایی باشد، آثار مخربش را خواهد گذاشت، اینکه یک انیمیشن از چه شبکه‌ای پخش شود یا اینکه در تلویزیون دیده شود یا گوشی همراه، فرقی نمی‌کند.»

در یک مقاله‌ای محققان بررسی کرده بودند که آیا تماشای تصویر و شنیدن صدا برای آموزش و یادگیری با زمانی که برای وقت گذرانی از این فضاها استفاده کنیم، تفاوتی وجود دارد؟ پاسخ خیر بود یعنی هر دو به یک صورت اثر منفی می‌گذارند و فرقی نمی‌کند که از این فضاها برای آموزش بخواهیم استفاده کنیم یا سرگرمی و خوشگذرانی، نیت و هدف از آن اهمیتی ندارد.

احمدی همچنین می‌گوید:« خیلی از خانواده‌ها این سوال را مطرح می‌کنند که اگر کودک در معرض مستقیم تلویزیون قرار بگیرد با زمانی که مثلا مشغول بازی است و غیرمستقیم صدا را می‌شنود، وجود دارد یا خیر؟ پاسخش خیر است. مطالعات نشان داده که آثار هر دو اینها به یک صورت است چه اینکه کودک مستقیم در معرض فضای مجازی باشد و یا اینکه مشغول بازی با اسباب بازی‌هایش باشد و صدا را بشنود.

*احساساتی که با فضای مجازی تجربه می‌شود، برای کودکان غیرقابل مدیریت است

هر کدام از ما به عنوان بزرگسال اگر تجربیات خودمان را در نظر بگیریم، زمانی که یک فیلم یا سریال تماشا می‌کنیم یا زمانی که یک موسیقی گوش می‌دهیم قطعا دچار احساساتی مثل ترس، غم، خشم و... می‌شویم اما چون سلامت روان حداقلی داریم، می‌دانیم که اینها حقیقی نیست و این احساسات متعلق به این فضای خاص فیلم و سریال است، اتفاقی که دقیقا برای بچه‌ها نمی‌افتد. احمدی می‌گوید: «بچه‌ها زمانی که در معرض فضای مجازی از هر نوعی قرار می‌گیرند، دچار احساساتی چون ترس، غم، خشم و... می‌شوند اما چون توانایی مدیریت این احساسات را ندارند و متوجه نیستند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، توقع دارند که والدینشان این احساسات را درک کنند،‌ اما والدین متوجه این احساسات نمی‌شوند و روح و روان کودکان آسیب می‌بیند.

بگذارید شفاف‌تر بگویم، زمانی که یک کودک زمین می‌خورد، پدر و مادرش می‌بینند و او را در آغوش می‌گیرند یا نوازشش می‌کنند تا آرام شود،‌ زمانی که کودک درگیر احساسات ناشی از فضای مجازی می‌شود، انتظار دارد که والدین این احساسات را ببینند اما چون متوجه نمی‌شوند و درباره‌اش صحبت نمی‌کنند، کودک حس می‌کند که والدینش او را رها کرده‌اند و بعد اتفاقی که می‌افتد این است که بعدها والدین در معرض عوارض ناشی از این رخداد قرار می‌گیرند.

مثلا اینکه کودکان دچار ترس‌های عجیب و غریب می‌شوند، مضطرب شده و شب ادراری پیدا می‌کنند یا لجباز و پرخاشگر، حساس و زودرنج می‌شوند یا اینکه بیش فعال شده، مشکلات زبانی، لکنت و تأخیر گفتاری، اختلالات یادگیری، حافظ و تمرکز پیدا می‌کنند. برخی از بچه‌ها هم دچار مشکلات ناخن جویدن یا وسواس می‌شوند.

تحقیقات و مطالعات از نوار مغزی کودکان نشان می‌دهد، بچه‌هایی که در معرض فضای مجازی هستند، نواز مغزی نرمال و عادی ندارند.

  وقتی ارتباط کودک با دنیای واقعی قطع می‌شود

احمدی با تأکید بر اینکه خیلی از بچه‌های در معرض فضاهای مجازی دچار مشکلات عدم تمرکز می‌شوند، می‌گوید: «ریشه اینها در دوران نوزادی است، وقتی که کودک گریه می‌کرده و مادر سریع رسیدگی می‌کرده اما حالا که بزرگتر شده و در معرض احساسات مختلف است، مادر برای آرامش او کاری نمی‌کند، چون ارتباط کودک و فضای مجازی یک طرفه است، کودکان آنقدر در این فضا غرق می‌شوند که دیگر توانایی ارتباط با دنیای واقعی را ندارند برای همین هم سریع‌ترین و مهمترین اقدامی که می‌توان در این زمینه کرد، حذف فضای مجازی از زندگی فرزندان است نه فقط مدیریت آن.

حال برخی شاید بگویند که مگر می‌شود در عصر حاضر چنین کاری انجام داد، یعنی فضای مجازی را از زندگی حذف کرد؟ احمدی با یک مثال می‌گوید:‌«یک مادر هیچوقت ممکن نیست تا وقتی بچه‌اش مهارت استفاده از چاقو را پیدا نکرده، آن را بدستش بدهد چرا که دوستش دارد و نمی‌خواهد فرزندش آسیب ببیند. اما واقعا والدین باید بدانند که فضای مجازی حکم چاقوی دو لبه را دارد،‌ جای دلسوزی هم نیست، باید جلوی آسیب‌های آن گرفته شود.»

  چرا والدین کودکان را در معرض فضای مجازی قرار می‌دهند؟

با همه این اوصاف خیلی وقت‌ها می‌بینیم که والدین می‌دانند بچه نباید زیاد در معرض فضای مجازی و تلویزیون یا گوشی باشد اما باز هم آن را ترک نمی‌کنند. علتش چیست؟ چرا والدین کودکان را در معرض فضای مجازی قرار می‌دهند؟

احمدی می‌گوید:‌«یک علت ناآگاهی است یعنی ندانستن اینکه این فضاها چه آسیبی به بچه‌ها می‌زند. دوم نبود حوصله و وقت کافی و مشغله‌هایی که آنها در طول روز دارند، مثلا مادر شاغل بوده و خسته است. تلاش می‌کند به جای اینکه ارتباطی با بچه بگیرد، آن را با تلویزیون و گوشی مبایل جایگزین کند، یا بچه سروصدا می‌کند، مادر سریع گوشی را به دستش می‌دهد تا آرام شود. حتی آنطور مواقع خود کودک هم متوجه می‌شود که مادرش بی حوصله و خسته است و توجهی به نیاز او ندارد، اینها همه آسیب زا است.

  نسخه چیست؟

اگر بخواهیم مثل یک پزشک نسخه بپیچیم، باید بگوییم که همه کارشناسان اذعان دارند که این فضا برای کودکان ضرر دارد و سریع ترین نسخه حل مشکل قطع فضای مجازی برای کودکان است.

احمدی معتقد است که این فضا و ارتباطش با کودکان زیر سه سال کلا باید حذف شود، برای کودکان بالای سه سال باید با محدودیت‌هایی همراه باشد، مثلا نیم تا یک ساعت در روز، بسته به تصمیم والدین اما برای بچه‌های بالای دوازده سال دیگر محدودیتی نباید داشته باشد، چرا که بچه‌ها باید تا آن سن آموزش‌های کافی را برای مدیریت فضا دیده باشند و ما استقلال آنها را به رسمیت بشناسیم و تنها به نوجوان کمک کنیم که بتواند مدیریت درستی از آن داشته باشد چرا که نوجوانان در سنین تشکیل هویت و استقلال طلبی نیاز به این دارند که توسط والدین به رسمیت شناخته شوند.

*زهره سعیدی

  لینک
https://sepehrnewspaper.com/Press/ShowNews/68371